قانونی برای اجرا نشدن!
قانون سقف بودجه تیمها که برای دومین فصل در فوتبال ما به اجرا در آمده بنا به ادعای خود تیم ها رعایت نمیشود و عامل قراردادهای زیرمیزی و حواشی زیادی شده است.
به گزارش اقتصاد آنلاین خراسان نوشت: قوانین مربوط به فیرپلی مالی سالهاست در دنیای فوتبال اجرا میشود و شاهد پیامدهایش هم هستیم؛ شاید اولین مواجهه فوتبالدوستان با چنین قوانینی مربوط به ماجرای کنار رفتن لیونل مسی از بارسا بود. حدود ۳ سال قبل مسی که میخواست با بارسلونا تمدید کند به دلیل آنکه تیم محبوبش بیشتر از درآمدش هزینه کرده بود، امکان تمدید را از دست داد تا برای دو فصل ناموفق به «پیاس جی» برود و بعد هم سر از «اینترمیامی» دربیاورد. همان زمان بسیاری از بازیکنان بارسا حاضر بودند تا با کاهش قراردادشان زمینه بازگشت مسی را فراهم کنند که به دلایلی نشد. مشابه این قانون را ما هم در فوتبالمان داریم و از سال قبل بهظاهر اجرا شد. قرار بود هر تیمی هم آن را رعایت نکرد، جریمه شود. حتی از دو تیم امتیاز کسر شد و وقتی پای تیم سوم و قراردادهایش که خارج از سقف بود به میان آمد، امتیاز آن دو تیم قبلی هم برگشت. یعنی عملاً و علناً این اتفاق آنطور که باید نیفتاد تا به امسال رسیدیم. اما همانطور که جنس VAR ما متفاوت است و از وقتی آمده اشتباهات داوری اگر بیشتر نشده باشد کمتر نشده، قوانینی که برای سقف بودجه گذاشتیم هم رعایت نمیشود و هر تیمی معتقد است بقیه تیمها سقف را رد کردهاند. به بهانه حواشی ماجرا در آغاز فصل اخیر، مروری بر معایب این قانون داریم.
آیا این قانون در همهجا هست؟
فوتبال ما یکی از مشتریان پروپاقرص دادگاههای فیفاست. هر سال کلی شکایت از تیمهای ما میشود. ضعف مدیریتی، خصوصی نبودن باشگاهها، نقش دلالها و خیلی چیزهای دیگر باعث میشود سروسامان دادن به مسائل مالی در فوتبال ضرورت داشته باشد اما آنچه اجرا میشود راهحل درستی نیست. قوانین فیرپلی مالی در فوتبال با هدف اینکه تیمها بدهی روی هم جمع نکنند، کاهش دعاوی، شفافیت مالی و کاهش زیرمیزی و ردوبدل شدن مبالغ غیررسمی، تشویق تیمها به فعالیت اقتصادی و بهخصوص پرورش استعدادها وضع شده. پس اصل ماجرا ضروری است. اما این قوانین در بیشتر نقاط دنیا به این شیوه اجرا میشود که یک تیم نباید بیشتر از درآمدهایش هزینه کند اما چون بهواسطه هواداران متمول و خیلی چیزهای دیگر، درآمدها در فوتبال کشور ما قابل احصا شدن نیست فدراسیون یک سقف تعیین کرده که ۱۲ تیم لیگ برتر نمیتوانند معادل آن خرج کنند و ۴ تیمی هم که امکانش را دارند آنرا رعایت نمیکنند.
چرا این قانون اشتباه است؟
فرض کنیم یک تیم زیر سقف خرج کرده باشد؛ آیا دلیل میشود که رفتار مالیاش درست باشد؟ بهخصوص وقتی که شاید همچنان درآمدش از هزینههایش به مراتب کمتر است و بازهم امکان شکایت و ... وجود دارد. قوانین فوتبال ما همیشه خام بوده و بعد از چند سال نتیجه گرفتیم باید بیخیالشان شویم. بهطور مثال چند سال قبل قرار شد تیمها با بازیکن جدید خارجی قراردادی امضا نکنند. نتیجه ماجرا افزایش عجیب قیمت بازیکن داخلی بود. سالها قبلتر قرار بود برای توجه به استعدادهای داخلی، دروازهبان خارجی جذب نشود. جالب اینکه سالهای بعد از این قانون تیم ملی از درون دروازه بینهایت لطمه خورد. این قانون هم خام است و حتی به اندازه قبلیها اجرا هم نشده. ادعاهایی که تیمها علیه هم مطرح میکنند گواه این مدعاست.
وظیفه فدراسیون اجرای کدام عدالت است؟
شاید بگویید وظیفه فدراسیون اجرای عدالت است. خب مسئله این است که چنین عدالتی درست نیست. در همهجای دنیا تیمهایی که قهرمان میشوند، در مسابقات قارهای شرکت میکنند و... از تبلیغ دور زمین، حق پخش تلویزیونی و خیلی چیزهای دیگر درآمد بیشتری دارند و در نتیجه وقتی درآمدشان بیشتر است امکان هزینه بیشتری هم دارند. در لیگ ما هم در ظاهر آپشنی برای تیمهایی که بازیکنشان در جام جهانی بوده و پاداش فیفا گرفته تا در لیگ قهرمانان بوده قائل میشویم. اما در خیلی از آیتمها مثل حق پخش (که اساساً وجود خارجی ندارد)، درآمد تبلیغ دور زمین و ... بین تیم اول و آخر تفاوت چندانی نیست.
لطفاً درست خرج کن!
قانون ما باید جلوی قرارداد زیرمیزی و غیرشفاف در فوتبال را بگیرد. اگر تیمی درست هزینه کند، بازیکنسازی داشته باشد، به آکادمیاش توجه کند، بازیکنان جوانش را ترانسفر کند، یا در لیگ نخبگان و قهرمانان تا مراحل بالا برود و درآمد دلاری داشته باشد و خیلی چیزهای دیگر، طبیعتاً درآمد بیشتری خواهد داشت و میتواند بیشتر از سقف هم خرج کند. هرچند چنین تیمی نداریم و فعلاً تیمها بدون درآمدزایی درست، با استفاده از امکانات دولتی، کمک اسپانسرها و هواداران متمول از سقف عبور میکنند اما به فرض چنین تیمی باشد مثل همه دنیا ایجاد تعادل بین درآمد و هزینهاش باید دغدغه فدراسیون باشد نه عبور از عددی مشخص.
امان از تبصرهها
قیدها و تبصرههای عجیب از ابتدای فصل قبل ماجرا را پیچیده کرد و مشخص بود این قانون درست اجرا نمیشود و تیمها فقط ظاهر کار را حفظ خواهند کرد. یک تیم با این استدلال که خصوصی است حس میکرد میتواند از سقف رد شود، دو تیم با توجه به فشار هواداران و نگرانی از اینکه اگر رقیب سقف را بشکند سرشان بیکلاه مانده و برخی تیمهای صنعتی هم با توجه به بودجههای کلانی که دارند. ضمانت اجرایی درستی هم پشت این قانون نبود و به رغم تخطی واضح از آن، هنوز هیچ تیمی جریمه نشده. در این بین قراردادهای غیرقانونی و مسیرهای عجیب برای انتقال پول به بازیکنان باعث حواشی زیادی شده و بیشتر تیمهای لیگ که پولی به اندازه سقف ندارند هم از تماشای این حواشی لذت میبرند.