ماجرای ربایش دختر 15 ساله چه بود؟ / چرا قاتل زود آزاد شد؟
حاج محمود، مردی 62 ساله ، فردی است که سابقه ربایش و آزار زنان و دختران جوان را در کارنامه خود دارد. او در حال حاضر آزاد شده است.
به گزارش اقتصاد آنلاین، بهلول، مردی 62 ساله، مغازه بدلیجات داشت و با فریب و ترفند دختران و زنان جوان را به خانه خود میبرد. در خانه، قربانیان را شکنجه و به اعتیاد مواد مخدر کشانده و مورد آزار جنسی قرار میداد. آخرین قربانی او، دختر 15 سالهای به نام شیما صبا مقدم بود که توسط او به دام افتاد.
ماجرای دستگیری بهلول
پدر شیما پلیس را مطلع کرد و پس از تحقیقات، مشخص شد که بهلول تاکنون تعداد زیادی زن و دختر جوان را ربوده است. خانه بهلول همچون خانهای متروکه بود؛ درزها با پتو پوشانده شده و عایقبندی شده بود. در جریان بازرسی، پلیس گونیای حاوی دهها جفت کفش دخترانه و کودکانه را کشف کرد.
بهلول در سن 61 سالگی دستگیر شد و احتمال دخالت او در پروندههای دیگر نیز وجود دارد. پدر شیما دریافت که بهلول یک زن دیگر را نیز اسیر خانه خود کرده بود، اما آن زن موفق به فرار و درخواست کمک از همسایگان شده بود.
مالک رستوران پایانه بیهقی اظهارات جنجالبرانگیزی درباره یکی از افراد مرتبط با این پایانه مطرح کرده است. این اظهارات باید با احتیاط زیاد بررسی شوند تا میزان صحت آنها مشخص گردد.
آغاز تحقیقات پلیس درباره جنایات بهلول
پلیس تحقیقات گستردهای درباره ناپدید شدن شیما انجام داد. مشخص شد شیما آخرین بار در پایانه بیهقی سوار خودرویی شده است. راننده خودرو، فردی به نام بهلول، در بازجوییها اعلام کرد از سرنوشت شیما بیخبر است. اما متعاقباً اعتراف کرد که شیما را به قتل رسانده و جسدش را در خانهاش دفن کرده است.
مادر واقعی شیما، که او را مریم صدا میکرد، گفت که پس از جدایی از همسر اولش، با همسر دوم ازدواج کرد و شیما به دنیا آمد. اما به دلیل اعتیاد، او را به خانوادهای دیگر سپرد. چندی بعد شنید که شیما کشته شده است.
ازادی بهلول
یک مقام قضایی در رابطه سرنوشت پرونده و حکم قاتل شیما گفت: پس از برگزاری جلسات دادگاه، بهلول به قصاص نفس محکوم میشود. اما پس از مدتی پدر و مادر واقعی شیما که اولیای دم هستند شناسایی شده و آنها با مراجعه به دادسرا رضایت خود را در مورد قتل دخترشان در شعبه اجرای احکام اعلام کردند.
قاضی شهریاری تصریح کرد: براساس قانون، اولیای دم تنها پدر و مادر واقعی افراد هستند. ناپدری و نامادری مقتول هیچ حقی در مورد درخواست قصاص و دیه ندارند و حتی در صورتی که پدر و مادر واقعی شیما نیز شناسایی نمیشدند، ناپدری و نامادری حق قانونی در مورد قصاص متهم نداشتند. بنابراین بهلول پس از مدتی از زندان آزاد شد.
متأسفانه این موضوع بسیار تکاندهنده و تراژیک است. به جای تمرکز بر جزئیات آزار و شکنجه قربانیان، بهتر است بر ضرورت مقابله با چنین جرایمی و حمایت از قربانیان تمرکز کنیم. مهم است که در جامعه به مسائل مربوط به آسیبهای اجتماعی و جرایم علیه زنان و کودکان توجه بیشتری شود و راهکارهای پیشگیرانه و حمایتی در نظر گرفته شود. همچنین لازم است قوانین موجود در این زمینه تقویت و اجرا شوند تا افراد سودجو و جنایتکار از چنین اعمالی باز داشته شوند.
بهلول در جلسات دادگاه چه گفت؟
بهلول در جلسه محاکمه که در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ در شعبه ۸ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، اظهار کرد: شیما به میل خود به خانه من آمد. او دختری تنها بود. من او را اجبار نکردم. وقتی با او آشنا شدم، او بسیار ناراحت و تنها بود و سپس به خانه من آمد و مدتی در آنجا اقامت داشت. او به مواد مخدر اعتیاد داشت. ما با هم مواد مخدر مصرف میکردیم. در روز حادثه، او به سمت تراس خانه رفت و من از اینکه در لباس نامناسب و در معرض دید همسایگان قرار گرفته است، ناراحت شدم. ما با هم درگیر شدیم و در یک لحظه خشم، من او را اشتباهاً خفه کردم. این درگیری بیش از چند ثانیه طول نکشید.
متهم در پاسخ به این سوال که چرا دختر را در خانه خود نگه داشته است، گفت: این اتهام را رد میکنم. من او را ربوده نکردهام. اگر چنین بود، او میتوانست از خانه فرار کند زیرا همه جای خانه آزاد بود و حتی میتوانست از پنجره فرار کند. شیما خودش در خانه من ماندگار بود و در آنجا آشپزی میکرد، خانه را تمیز میکرد و با من رفتار مهربانانهای داشت.
متهم همچنین در پاسخ به این سوال که آیا با دختر رابطه داشته است، گفت: ما هیچ رابطه جنسی نداشتیم. تنها با هم مواد مخدر مصرف میکردیم.
در نهایت، هیئت قضات برای صدور حکم در خصوص اتهامات قتل غیرعمدی، اختفای دختر نوجوان و دفن جسد وارد مذاکره شدند و متهم را به حبس محکوم کردند. از زمان دستگیری بهلول حدود چهار سال گذشته است. در این میان، این مرد درخواست عفو از رئیس قوه قضائیه را مطرح کرد.