ملک سلمان؛ پادشاهی با تمرکز قدرت
از زمان وفات «عبدالعزیز بنسعود»، نخستین پادشاه عربستان، در سال ١٩٥٣ تاکنون این کشور به طور متناوب از سوی فرزندانش اداره شده است.
٣٠ فرزند او هرکدام برای خود خانوادهای تشکیل داده و به مرور زمان هریک از این خانوادهها به کانونی از قدرت در عربستان تبدیل شده است. خانوادههای ثروتمندتر، مدیریت مهمترین وزارتخانهها و نهادهای گوناگون دولت را بین خود تقسیم کردهاند. بهاینترتیب، غالبا برخی از حوزههای سیاسی نظیر امنیت داخلی، دفاع یا سیاست خارجی، به شاخههای معینی از خانواده آلسعود واگذار و برای سالها ادامه داشته است. هرگاه پادشاه یا یکی از فرمانروایان خواسته باشد دایره نفوذ خانوادهاش را توسعه دهد، باید همواره در نظر داشته باشد که این امر، با رضایت بقیه اعضای خانواده باشد و این رضایت را گاه با دادن امتیازی مشابه یا مابهازای مالی، به دست میآورد.
تمرکز قدرت
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، بالارفتن تدریجی سن فرزندان ملک عبدالعزیز، بهویژه از سال ٢٠١١، موجب شد تا قدرت بیشتر در دست تعداد اندکی از امیران متمرکز شود. اکتبر سال ٢٠١١ بود که سلطان بن عبدالعزیز بعد از یک دوران طولانی مبارزه با بیماری درگذشت. او یکی از قویترین امیران خاندان آلسعود بود. با رفتن او، عربستان یکی از مهمترین کانونهای قدرت سیاسی خود را از دست داد و هیچیک از فرزندان او نتوانستند این خلأ را پر کنند. ازاینرو، خاندان سلطان پس از مرگ او نفوذشان را از دست دادند. هشت ماه بعد امیر نایف بنعبدالعزیز که یک وزیر کشور قوی برای عربستان بود، درگذشت. بااینحال فرزندش محمد که در عربستان و آمریکا بهشدت مورد احترام است، توانست قدرت خانواده را حفظ کند. محمد بننایف اکنون در رأس وزارت کشور قرار دارد؛ وزارتخانهای که در هرجا دخالت میکند. او همچنین رئیس شورای امور سیاسی و امنیتی عربستان و نیز از آوریل ٢٠١٥ ولیعهد این کشور است. از سال ٢٠١٣ برادرش سعود بننایف، امیر منطقه مهم الشرقیه شد؛ جایی که عمده ذخایر نفتی عربستان قرار دارد و بیشتر ساکنانش را شیعیان تشکیل میدهند. با درگذشت ملک عبدالله بنعبدالعزیز، دومین کانون قدرت در عربستان جابهجا شد. در دوران ملک سلمان، پادشاه کنونی، خانواده عبدالله دیگر آن قدرت سابق را ندارد و تقریبا همه را از دست داده است؛ به جز فرماندهی گارد ملی که به متعب بنعبدالله فرزند او سپرده شده است. ملک عبدالله فرزند دیگری به نام عبدالعزیز بنعبدالله دارد که اکنون معاون وزیر خارجه است. تا سال ٢٠١٥، این وزارتخانه را سعود الفیصل بنعبدالعزیز اداره میکرد که یکی از فرزندان فیصل بن عبدالعزیز بود. بعد از وفات امیر سعودالفیصل در جولای ٢٠١٥، ملک سلمان، عادلالجبیر را با وجودی که جزء اعضای خاندان حاکم نبود، مسئول این وزارتخانه کرد. بهاینترتیب، خانواده فیصل نیز که سومین کانون قدرت به شمار میرفت، از میان برداشته شد و نفوذش را از دست داد. برایناساس، بخش اعظم قدرت و سیاست در دست خانواده امیر نایف و ملک سلمان قرار گرفت.
چشمانداز ٢٠٣٠
ملک سلمان از زمانی که به قدرت رسید، نفوذ خانوادهاش را به شکلی تدریجی و حسابشده بسط داد. محمد بن سلمان، فرزند مشهور او، ٣١ سال بیشتر ندارد که درحالحاضر جانشین ولیعهد و نیز رئیس شورای امور اقتصادی و توسعه و عضو شورای امور سیاسی و امنیتی عربستان است. در رسانههای سعودی چهره او با دخالت نظامی عربستان در یمن به هم گره خورده است. یک برنامه دیگر که با نام او گره خورده، «چشمانداز ٢٠٣٠» است که برنامهای بلندپروازانه و درعینحال نمایشی برای اصلاح اقتصادی سعودی توصیف میشود. هر چند محمد بن سلمان این برنامه را به آن دلیل ارائه داد که نشان دهد شخصی جسور و دارای ابتکار عمل بوده و به این وسیله با ولیعهد، امیر محمد بننایف، به رقابت برخاسته بود؛ اما تحولات بعدی مرتبط با او و بهویژه جنگ یمن، تا به حال تأثیری منفی بر شخصیتاش داشته است. برنامه «چشمانداز ٢٠٣٠» شامل بسته اصلاحات اقتصادی است که قصد دارد با تدوین برنامههای ریاضتی به اجرا درآید. یا گفته میشود باید یارانههای دولتی از برق و آب برداشته شده و اجرت خدمات عمومی تا حد زیادی کاهش پیدا کند. از ابتدای سال ٢٠١٨ نیز قرار است یک مالیات جدید وضع شود. این برنامه در بهترین حالت، میتواند تأثیری مثبت بر بازار کار عربستان بگذارد و در بدترین حالت، میتواند شکستی فاحش را نصیب این کشور کند.
افزایش قدرت سلمان
به همین دلیل است که تصمیمات ملک سلمان در سال ٢٠١٧ اهمیت خاصی پیدا میکند. این تصمیمها شامل تعیین امیر خالد بنسلمان، برادر امیر محمد بنسلمان، بهعنوان سفیر جدید عربستان در ایالات متحده آمریکا بود تا رابطه مهم با آمریکا همچنان در دست خانواده سلمان باشد. او همچنین امیر احمد بنفهد بنسلمان را بهعنوان معاون امیر منطقه الشرقیه منصوب کرد که در اختیار خانواده امیر نایف بن عبدالعزیز است. در کنار این تصمیمات، او یک هیئت جدید به نام «مرکز امنیت ملی» را تأسیس کرد که هنوز اختیاراتش روشن نیست. مجموع این تصمیمات قدرت را بیش از هر زمان دیگری در دست ملک سلمان متمرکز میکند و این امر میتواند تا حد زیادی خطرناک باشد زیرا ممکن است تنشهایی را بین سایر شاخههای خاندان حاکم یا در بین مردم عربستان برانگیزاند. شاید به همین دلیل بود که همراه با این تصمیمات اعلام شد تعداد زیادی از امیران جوان خاندان آلسعود نیز بهعنوان معاون امیران مناطق تعیین شده و به کارمندان بخش عمومی نیز هدایای مالی پرداخت شده است.