کار در خانه ؛ شغلی تمام وقت و بدون مزد
کار توی خانه که سخت نیست. وقت زیادی نمیگیرد. کار ما دشواراست؛ ساعت کار داریم. تو که مجبور نیستی از خانه بیرون بروی. این همه وقت آزاد داری، پس چطور روز به این بلندی را میگذرانی... این جملهها را مدام میشنوند؛ زنان خانه دار.
به گزارش اقتصادآنلاین ، ایران نوشت : همانها که از صبح تا شب در چاردیواری خانه کار میکنند. خیلیهایشان این مثال معروف را بارها به زبان میآورند: «کار خانه که تمامی ندارد.» اما مثل اینکه با این جمله هم که خیلی گویاست باز کمتر کسی جدیشان میگیرد. میگویند یک جوری همسر، دختر، پسر و نزدیکانشان درباره کارشان صحبت میکنند که انگار فقط کار خودشان باارزش است و فعالیتهای آنها بیارزش و بیفایده.
فرشته 34 ساله روی مبل چرمی خانهاش لم داده بعد از هفت هشت ساعت رفت و روب حسابی خسته است. به دستهایش پماد ویتامین آ- د میمالد. فقط همین پماد است که ترک و پینههای روی دستهایش را درمان میکند. به مواد شوینده حساسیت دارد با این همه خانهاش از تمیزی برق میزند. او بعد از ازدواج و بچهدارشدن تصمیم گرفت خانهدار شود: «همسرم دست به سیاه و سفید نمیزند. اگر از او بخواهم یک قاشق و چنگال بشوید، به من میگوید تو بیکاری، توی خانه هستی و وظیفه توست، وقتی از سنگین بودن کارهای خانه گلایه میکنم، میگوید تو که کاری نمیکنی همه کارهایت را ماشین میکند. فکرمیکند چون ماشین لباسشویی و جارو برقی دارم کارها خودش انجام میشود. یعنی درباره کار خانه یک چیزهایی توی فکرش هست که هیچ جوره با واقعیت جور نیست.»
فاطمه 37 ساله مشغول آشپزی است. سبزیجات رنگ و وارنگ را که مربع مربع بریده توی ماهیتابه میریزد.همه یک اندازه مثل اینکه ماشین خردشان کرده. حرارت زیر اجاق گاز را تنظیم میکند. او تجربه کار بیرون از خانه را هم دارد: «باور کن کار خانه اصلاً آسانتر از کار بیرون نیست. دست کم وقتی سرکار میروی سر ماه حقوقت را میگیری، عیدی میگیری، شأن و منزلت داری. از طرف جامعه و خانواده هم مورد توجه قرار میگیری. اما این جوری توی خانه همه کارت را بیارزش میدانند. این کار واقعاً فرسایشی است و هیچ جا هم نیامده کار خانه مخصوص زنهاست نه مردها. مگر نه اینکه همه از امکانات خانه استفاده میکنند.»
سارا 40 ساله است. خانهاش را بوی وایتکس و مواد شوینده پر کرده. کار هر روزش است تمامی ندارد. او هم از کار خانگی بدون دستمزد گلایه دارد: «شوهرم فکر میکند کار خانه خیلی آسان است. هر وقت میخواهد مرا برای کار کردن در خانه مصرتر کند میگوید تو مدیر خانهات هستی، من مدیر بیرونم. تازه کار خانگی فقط کار بدنی مثل پخت و پز و شست و شو و رفت و روب نیست. همه فکر میکنند چون من در خانه ماندهام اصلاً خسته نیستم. بچهها و همسرم همه خستگیها و اعصاب خردیهایشان را برای من میآورند و انتظار دارند آرامشان کنم.» موضوعی که سارا از آن حرف میزند همان موضوعی است که نازنین غفاری، کارشناس ارشد حوزه مطالعات زنان هم از آن حرف میزند. وی در گفتوگو با «ایران» میگوید: «کار خانگی دو وجه دارد یکی کار خانگی بدنی است که همان شامل نظافت، مرتب کردن خانه، خرید، پخت و پز و نگهداری از کودکان و... است و معمولاً هم درباره آن با باورهای غلط حرف میزنند. اما زنان معمولاً وجه دیگری از کار خانگی را هم برعهده دارند که از آن میتوان به کار خانگی عاطفی تعبیر کرد که غیر قابل رؤیت است. «کار عاطفی خانگی» همان اختصاص احساس، وقت و انرژی برای برطرف کردن مشکلات و نیازهای عاطفی دیگر اعضای خانواده است. مثال آن هم شوهری است که بیرون از خانه با رئیس یا کارفرمایش بحثش شده و توقع دارد در خانه با مراقبتهای عاطفی همسرش آن را برطرف کند یا بچهها که هر کدام مشکلی دارند و متوقعند مادرشان با صبوری آنها را رفع کند و همه اعضای خانواده هم فکر میکنند مادرشان به دلیل نداشتن کار بیرون از خانه، توان و انرژی عاطفی و بدنی برای این کار را دارد.»
او در ادامه به افسانههای زیادی که درباره کار خانگی وجود دارد هم اشاره میکند. افسانههایی که فرشته، فاطمه و سارا هم موقع حرف زدن از مشکلاتشان به آنها اشاره کردند: «خیلیها فکر میکنند کار خانگی وقتگیر نیست که کاملاً ایدهای اشتباه است. این کار تمام وقت و همیشه در جریان است. کار خانگی با توجه به تکنولوژیهای روز آسانتر شده اما به هیچ عنوان مقدار آن کمتر نشده. کار خانگی به هیچ وجه شبیه دیگر مشاغل نیست؛ زنان به خاطر کار خانگی دستمزد دریافت نمیکنند و درعین حال مورد احترام نیستند. این هم گزارهای غلط است که کار خانگی پیچیده نیست و قابل خرید از بازار است. اینها همه موارد بیهودهای است که درباره کار خانگی مطرح میشود.» خیلی از آنهایی که توی خانه کار میکنند توقع زیادی ندارند، بیشترشان فقط روی یک نکته پافشاری میکنند اینکه آنها هم شغل دارند واسم این شغل کار پرمسئولیت خانگی است.