اشتغالزایی صنعت پتروشیمی زیر ذرهبین
شاید اگر «پتروشیمی» که این روزها به یمن یک وعده عجیب انتخاباتی به نقل محافل تبدیل شده است، در سال ۱۳۸۹ نیز چنین وضعیت و حساسیتی را در میان مردم یافته بود، هرگز تجربه تلخ خصوصیسازی این صنعت رخ نمیداد و امروز از شرکت مهم صنایع ملی پتروشیمی چیزی بیش از یک ساختمان در خیابان شیخ بهایی باقی مانده بود.
اقتصاد آنلاین - نادی صبوری؛ اما اکنون و فضای به وجود آمده شاید زمانی مناسب برای ایجاد نگاهی واقعبینانه نسبت به این صنعت در میان مردم و از آن مهمتر در میان نمایندگان آنها باشد. نمایندگانی که برخی از واحدهای پتروشیمی ایجاد شده در کشور به ویژه در نقاط نامناسب برای این صنعت، با فشار آنها و با این تصور که یک واحد پتروشیمی اشتغال چشمگیری به همراه خواهد داشت، احداث شدند.
اقتصاد آنلاین با برگزاری یک نشست با حضور 2 چهره برجسته صنعت پتروشیمی که هر کدام برای یک دوره سکان شرکت ملی صنایع پتروشیمی را در دست داشتند، سعی کرده است متفاوت از شتابزدگی و نگاه هیجانی به وجود آمده در این روزها، مفهوم «اشتغال در صنعت پتروشیمی» ایران را بررسی کند.
عباس شعری مقدم و غلامحسین نجابت در طول این نشست هر کدام از منظر خود به مسائلی کمتر بیان شده در این حوزه پرداختند که به طور قطع، توجه به آنها سبب ایجاد تغییراتی در آینده این صنعت خواهد شد. عباس شعری مقدم در این نشست فهرستی 24 موردی از معضلات صنایع پایین دست پتروشیمی که روی اشتغال اثر داشتهاند را در اختیار اقتصاد آنلاین قرار داد.
نکته جالب توجه اما این است که عباس شعری مقدم با نگاهی دقیق و علمی بیان میکند که اساسا «اشتغالزایی» هدف صنعت پتروشیمی در ایران نبوده است. از سوی دیگر غلامحسین نجابت با تاکید بر اینکه این صنایع پایین دستی بودند که میتوانستند اشتغال ایجاد کنند، عدم دسترسی به تکنولوژیهای پیشرفته این صنعت در دوران بعد از انقلاب را مهمترین عامل وضعیت نامناسب واحدهای پایین دست پتروشیمی در ایران میداند. این نکات، تنها نکات خواندنی بیان شده از سوی این 2 چهره محبوب صنعت پتروشیمی به شمار نمیروند. شما را به مطالعه مشروح این نشست دعوت میکنیم.
جناب آقای مهندس شعری مقدم و جناب آقای مهندس نجابت، شما به خوبی میدانید که این روزها پتروشیمی به یکی از مسائل روزمره در بحث و گفتوگوهای انتخاباتی بدل شده است. ما در این نشست قصد داریم از حساسیت ایجاد شده در جامعه استفاده کرده و اندکی عمیقتر به موضوع اشتغالزایی صنعت پتروشیمی بپردازیم. شما آقایان اگر بخواهید از منظر یک کارشناس، میزان توفیق صنعت پتروشیمی ایران در اشتغالزایی را ایجاد کنید چه خواهید گفت و در چنین وضعیتی نقش دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
عباس شعری مقدم: برای ورود به این بحث باید قبل از هر چیز به این نکته توجه داشت که «اشتغالزایی» هدف «اصلی» شرکت ملی صنایع پتروشیمی نبوده است. هدف از این صنعت در واقع تولید فرآورد ههای پتروشیمیائی از هیدروکربورها به خصوص گازهای همراه نفت که سوخته میشد، بوده است. در واقع فکر اصلی و ابتدایی بر این پایه استوار بوده است که گازهای همراه نفت به جای سوختن به فرآوردههای قابل صادرات تبدیل شود. صنعت پتروشیمی از همان ابتدا به دلیل داشتن ظرفیتهای جهانی اجباراً صادرات محور بوده و لذا با هدف صادرات و ارز آوری احداث میشدهاند و اشتغالزایی یک محصول جانبی این صنعت محسوب میشود ضمناً اضافه نمایم که صنایع مادر در پتروشیمی اصولا اشتغالزا نیستند، این صنایع هم سرمایه بر هستند و هم اشتغال کمی ایجاد میکنند. بر عکس صنایع پایین دست با سرمایههای کمتری میتوانند اشتغال به مراتب بیشتری را ایجاد کنند.
تفکیک صنایع پایین دست از صنایع مادر در پتروشیمی باز میگردد به سال 1371 زمانی که جناب آقای احمد رهگذر مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی و جناب آقای نعمتزاده نیز وزیر صنایع بودند . در اواخر این سال ، آنها توافق مینمایند که توسعه صنایع مادر و میانی پتروشیمی بر عهده شرکت ملی صنایع پتروشیمی و مسئولیت توسعه صنایع پایین دستی هم بر عهده وزارت صنایع باشد.
*البته منظور از دولت نه فقط شرکت ملی صنایع پتروشیمی بلکه کل دولت است که وزارت صنعت، معدن و تجارت را نیز شامل میشود.
عباس شعری مقدم: بله، در اینجا فکر میکنم از همه چیز مهمتر ، عدم وجود طرح آمایش سرزمین در ایران بوده است. و از طرفی دیگر، نگرش به نحوه اشتغالزایی نیز با مشکل مواجه است. امروز صبح ، یکی از کانال های رادیو از قول چند کاندیدا میگفت که با مدیریت جهادی و انقلابی میتوان اشتغال ایجاد کرد. ولی من معتقدم که اشتغال با مدیریت علمی ایجاد میشود. ضمناً تدوین بستههای اشتغالزایی نیز ثمری نخواهند داشت. اگر خواهان توسعه در کشور هستیم باید همه چیز بر اساس طرح آمایش سرزمین انجام شود و مشخص شود در هر ناحیه از این کشور پهناور چه استعدادهایی برای اشتغالزایی وجود دارد. اشتغالزایی ممکن است در برخی موارد با توسعه گردشگری یا کشاورزی رقم بخورد. در بعضی نقاط ممکن است احداث کلینیکهای تخصصی پزشکی جوابگو باشد. در نقطهای دیگر ممکن است صنایع معدنی مشکل گشا باشد. باید این ها را مشخص نمود.
*به نظر شما چرا توسعه بر اساس آمایش سرزمین که در نتیجه آن اشتغال پایدار نیز ایجاد میشد در ایران شکل نگرفته است؟
عباس شعری مقدم: در کشور ما توسعه متولی ندارد، در زمانی که بنده مسئولیت شرکت ملی صنایع پتروشیمی را بر عهده داشتم توقع چنین بود که این شرکت آمایش سرزمین را هم خود انجام دهد. آمایش سرزمین ابعاد وسیعی دارد که انجام آن از عهده حتی یک وزارتخانه خارج است . باید سازمانی با ماموریت و اختیاراتی وسیع تر مثل سازمان برنامه و بودجه انجام آن را بر عهده بگیرد. با این تفاوت که اگر در گذشته این سازمان بیشتر روی بودجه تمرکز میکرد حالا بر توسعه متمرکز شود و مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام، از نظرات مدیران و کارشناسان مجرب و صاحب نظر و سمنها بهره ببرد.
اما اگر بخواهم از تجربیات خود در شرکت ملی صنایع پتروشیمی، پیرامون اشتغالزایی در صنایع پایین دست صحبت کنم، لازم است به ذکر داستانی از ملاقاتم با جناب آقای باهنر بپردازم. اواخر دوره مجلس نهم بود که یک روز صبح ساعت 7 به اتفاق معاون خود به ملاقات جناب آقای باهنر نایب رییس وقت مجلس شورای اسلامی رفتیم تا در زمینه اشتغالزایی در صنعت پتروشیمی هم اندیشی نماییم. آقای باهنر در این جلسه اصرار داشتند که ما بیشتر روی صنایع پایین دست که سرمایه بری کمتر و اشتغالزایی بیشتری دارند تمرکز نماییم. متعاقب این جلسه بود که تصمیم گرفتیم به رغم وجود تجربه اندک در حوزه صنایع پایین دست در شرکت ملی صنایع پتروشیمی به این حوزه که قبلاً به وزارت صنایع سپرده شده بود ورود نماییم خصوصاً آنکه قانون جدید نفت نیز وزارت نفت را به این امر مکلف نموده بود.
برای شناخت موانع توسعه در این بخشِ از صنعت ، بدواً، جلساتی با صاحبان این صنایع، در شرکت ملی صنایع پتروشیمی برگزار نمودیم . خوشبختانه وزیر محترم وزارت صمت نیز جلساتی با همین گروه برگزار نمودند که من هم در آنها حضور داشتم . مجموع این جلسات ، اطلاعات مفیدی را به دست داد. از جمله آنکه معلوم شد که حدود 6000 واحد تولیدی در صنایع پایین دست، یا تعطیل شده اند یا فقط با 1/3 ظرفیت کار می کنند.
خوشبختانه آنچه را که صنعتگرانِ این حوزه در این جلساتِ متعدد ، به عنوان عوامل کلیدیِ موثر بر توسعه نیافتگی صنایع پایین دست ذکر نموده بودند اکنون همراه من است.
*این عوامل چه بودند؟
1. وجود تورم بالا و در نتیجه افزایش هر سالۀ هزینه های تولید و کاهش سودآوری.
2. ثابت نگهداشتن نرخ ارز برای سال های متمادی به رغم افزایش تورم ،که موجب از دست رفتن قدرت رقابت در صادرات می شود .
3. بالا بودن هزینه های اجتماعی شرکت ها در ایران و توقعات متعدد نهاد ها و صاحبان قدرت از تولیدکنندگان .
4. کاهش شدید نقدینگی شرکت های داخلی بدلیل افرایش ناگهانی قیمت ارز و عدم پرداخت یارانه به آنها.
5. بالا بودن نرخ تسهیلات بانکی به دلیل تورم
6. دوگانه بودن نرخ ارز و احتساب واردات با نرخ ارز مبادلهای و در نتیجه گران تمام شدن تولیدات داخلی.
7. بالابودن حجم قوانین وتبصره های آنها.
8. تغییر سریع قوانین و آییننامهها به صورت منفعلانه.
9. عدم التزام به اجرای قوانین توسط بعضی از مسئولین دولتی
10. عدم امکان دسترسی به فناوری های روز به دلیل تحریم .
11. دشواری انتقال ارز به دلیل تحریم .
12. دشواری صادرات به دلیل تحریم .
13. محدودیت منابع مالی شرکت های ایرانی و عدم وجود روحیۀ مشارکت پذیری برای تجمیع کردن واحدها برای تولید اقتصادی تر.
14. طولانی بودن فرایند اخذ پروانه ساختمان
15. نابسامانی حمل و نقل به خصوص خدمات ریلی
16. تعطیلات نامنظم وزیاد .
17. قانون کار و عدم امکان تعدیل نیرو درصورت ارتقاء تکنولوژی
18. نبود نیروی کارِ کارآزموده
19. مشکل بروکراسی در گمرک
20. عدم پذیرش استانداردهای ایران توسط کشورهای همسایه
21. عدم عودت مالیات بر ارزش افزوده در هنگام صادرات
22. عدم امکان افتتاح L/C های داخلی.
23. سلیقه ای عمل کردن ممیزین مالیاتی.
24. اثرات منفی انحصار خرید و فروش در بورس کالا زیرا:
الف -موجب قطع ارتباط مستقیم خریدار و فروشنده میشود.
ب - موجب عدم امکان عقد قراردادهای بلندمدت و خرید اعتباری می گردد
ج- وجوب پرداخت مالیات بر ارزش افزوده بصورت نقد و یکجا بدلیل انجام نقدی معاملات و تاثیرات منفی آن برنقدینگی تولید کننده و خریدار.
د- ضرورت سپردن وثیقه هم برای فروشنده و هم برای خریدار و تأثیر منفی آن بر نقدینگی دو طرف معامله به خصوص طرف ضعیف تر
ه - نبود مشوق های لازم برای خرید و فروش در بورس
خوشبختانه در اثر اقدامات دولت یازدهم، و به نتیجه رسیدن مذاکرات برجام ، در حال حاضر بعضی از این موانع برطرف شدهاند برای برداشته شدن بقیه موانع هم سعی شد از هر طریق ممکن به مراجع ذیربط اطلاع رسانی شود ولی بنظر می رسد که مسئولین علاقه ای به شنیدن آنها ندارند چون بیشتر به دنبال راه حل های مقطعی و کوتاه مدت هستند و انجام این اقدامات اصلاحی که زمان بر میباشند را نمیپسندند.
*منظور از توقعات و هزینههای اجتماعی برای تولیدکنندگان چیست؟
ببینید، در ایران هزینه اجتماعی برای تولیدکنندگان بالا است. زمانی من مدیرعامل شرکت آریا ساسول بودم. آن موقع ما برای خرید محصولات مورد نیاز به یک ایرانی معرفی شدیم. من در خلال صحبت با او متوجه شدم که شرکتش را در امارات احداث کرده است. از او پرسیدم چرا امارات؟ گفت ببینید در آنجا اگر شرکتی ثبت کنید مسئولان دائم از شما درباره مشکلاتتان میپرسند تا آن را حل کنند. در ایران اما بر عکس است، مسئولان دنبال شما میافتند تا مشکلاتشان را حل کنید.
*جناب آقای مهندس نجابت، شما با صحبتهای مهندس شعری مقدم و اثر چالشهایی که مطرح شد موافق هستید؟
غلامحسین نجابت: مسائلی که آقای شعری مقدم مطرح کردند تقریبا در تمام زمینههای تولیدی همهگیر است. در صنعت پتروشیمی عوامل ویژهای وجود دارد که توسعه را محدود میکند. در واحدات پایین دستی محصولات مصرفی است بنابراین بیشتر دارندگان تکنولوژی این تولیدات خودشان تولید کننده هستند. از طرف دیگر به دلیل محدودیت های بعد از پیروزی انقلاب بسیاری از تکنولوژی ها وارد ایران نشد و در نتیجه میتوان عدم دسترسی به تکنولوژی های پیشرفته را مهمترین عامل در عدم توفیق زیاد در پایین دستی پتروشیمی و در نتیجه اشتغالزایی آن دانست.
عامل دیگر که آقای شعری مقدم به آن اشاره کردند، متولی نداشتن این صنعت است. شرکت ملی صنایع پتروشیمی به نوعی متولی واحدهای بالا دستی و در بعضی از مواقع میان دستی بوده است و مسئولیتی در قبال صنایع پس از آن نداشته است. اما اگر بخواهیم علت عدم توفیق وزارت صنایع را در این زمینه بررسی کنیم باید گفت که این وزارتخانه هیچ گاه به آن شکل پتانسیل در زمینه پتروشیمی نداشته است. شما نگاه میکنید و میبینید که این وزارتخانه در زمینه خودرو، فولاد، نساجی و مواردی که از گذشته در آن ورود کرده بوده و تجربهاندوزی داشته است وضعیتی به مراتب بهتر از پتروشیمی دارد. چندین مرتبه تصمیم گرفتند برای پتروشیمی در این وزارتخانه سازمان درست کنند اما این موج هیچ گاه شکل نگرفت و دنبال نشد.
*اما با ورود آقای نعمتزاده که چهرهای با تجربه در صنعت پتروشیمی هستند نیز تغیری در این زمینه رخ نداد.
هم اکنون که آقای نعمت زاده حضور دارند ما غولی از تجارت صنعت و معدن ساختیم. به قول یک مثال ما در اداره هر کدام از این سه بخش با مشکل مواجه بودیم اما سه وزارتخانه را یکی کردیم. واقعیت این است که چالش خودرو در وزارت صنعت خود به اراده و توانایی بسیار بالایی در این چند سال نیاز داشت که آقای نعمتزاده در حال حل کردن آن بود. آن وقت در این وضعیت ما توقع داریم که واحدهای پایین دستی پتروشیمی تقریبا فراموش شده را نیز در این مدت محدود سر و سامان دهند. به نظر من، اکنون که شرکت ملی صنایع پتروشیمی از تملک آزاد شده است، میتواند در تعریف جدید از جایگاه حاکمیتی به یک متولی توسعه صنعت پتروشیمی از بالا دستی تا میاندستی و پاییندستی تبدیل شود.
*در نتیجه از نظر شما با سر و سامان گرفتن تولیت صنعت پتروشیمی، میتوان به اشتغالزایی و توسعه چشمگیر پایین دستی امیدوار بود یا متغیرهای دیگری نیز در این معادله اثر گذار هستند؟
اینجا موضوعات دیگری نیز وجود دارد. یکی از این موارد این است که ما اگر بخواهیم معادل واحدهای بالا دستی در ایران واحد پایین دستی پتروشیمی احداث کنیم باید صادرات محصولات بالادستی را به محصولات پایین دستی منتقل کرد. این در حالی است که وضع ما از لحاظ بازاریابی و بازرگانی بینالمللی، این محصولات نیست. ما در بازاریابی محصولات بالادست و پایین دست وضع یکسانی نداریم. در حالی که محصولات بالا دست ما نسبتا راحت صادر میشوند در مورد محصولات پایین دستی به دلیل نبود برند و برندسازی، موضوع به این راحتی و سادگی نیست.
*جناب آقای شعری مقدم، شما حدودا یک سال و نیم پیش مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی بودید و در واقع نسبت به وضعیت فعلی این شرکت اشراف دارید. با توجه به این نکته آیا دیدگاه آقای نجابت در مورد تبدیل شدن شرکت ملی صنایع پتروشیمی به متولی کل «صنعت پتروشیمی» از بالا دست تا پایین دست را تایید کرده و عملیاتی میدانید؟
ببینید، شرکت ملی صنایع پتروشیمی اکنون دانش و تجربه زیادی در اختیار دارد. این توانمندی قطعا باید مورد استفاده قرار گیرد . حال چنانچه شرکت ملی صنایع پتروشیمی قرار باشد در امور صنایع پایین دست هم مداخله نماید، باید خود را از هر نظر تجهیز و از افراد مجرب و سمن های فعال در این صنعت استفاده نماید تا بتواند بمعنی واقعی صاحب نظر باشد. و قبل از تشویق ارباب صنایع به هرگونه سرمایه گذاری در این امور ، در ایجاد زمینه های توسعه از جمله برداشتن موانع فوق اهتمام نماید. ضمناً در صورتیکه در آینده برای توسعه کشور متولی تعیین شود. این شرکت میتواند به عنوان بازوی کارشناسی آن متولی، و همچنین در امور رگولاتوری با سازمان محیط زیست ، و وزارتخانههای کار ، و بهداشت همکاری نماید .
*بله این معضلی است که در مورد نرخ خوراک به شدت به چشم میخورد. اکنون تمام فشارها بر یک شخص است و این مسئله خود مدیران را در تصمیمگیریها محافظهکار میکند.
من هنوز بر این باور هستم که دولت باید مرکزی را برای توسعه بگذارد و برنامه توسعه آنجا مشخص شود. آن زمانی که مهندس نجابت و همکارانشان در حال توسعه بندر ماهشهر بودند، برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی اعتراض میکردند که پتروشیمی برای ماهشهر جز آلودگی چیزی به همراه نیاورده است. من در آن زمان دلخور میشدم و فکر میکردم که چرا قدر این زحمتها را نمیدانند. حالا اما میدانم چنین واکنشهایی حاصل توسعه نامتوازن است. حتی مسئولان ما مجبور شدند به خاطر این موضوع بارها به دیوان محاسبات رفته و پاسخگو باشند. این مسائل نشان میدهد باید یک مرکز یا سازمان به جای یک شخص تصمیمگیری کند.
*جناب آقای نجابت، استنباط من از صحبتهای مطرح شده این است که طبق باور مهندس شعری مقدم، ایجاد سازمانی برای توسعه کشور، نسخه نجات بخش صنعت پتروشیمی است. از دیدگاه ایشان، شرکت ملی صنایع پتروشیمی نیز ذیل این سازمان میتواند مفید باشد. اما شما به سپردن کل مسئولیت به شرکت ملی صنایع پتروشیمی در وضع فعلی اعتقاد دارید. کمی در این مورد توضیح میدهید.
غلامحسین نجابت: اگر صحبت دراز مدت مطرح باشد راهکار مورد اشاره آقای شعری مقدم و در واقع متولی همه جانبهنگر توسعهای در ایران لازم است. اما من تصور میکنم بحث کوتاه مدت و میان مدت است. موضوع مورد اشاره ایشان، باید در دستور کار قرار بگیرد اما برای برنامههای کوتاه و میان مدت هم که مشکلاتی درست میکند باید فکرهایی بشود. در همین صنعت پتروشیمی در بالا دست معضل آب و بحث آلودگی در میان است، پس چه بهتر در جای کمتر مسکونی باشد و مضافا از آمایش سرزمین حاصل شده باشد. وقتی در واحد پایین دستی می آییم یکی از مشخصات این است که عملیات فرآیندری ندارند. شما هیچ فاضلاب و آلوده کننده ندارید، آب بری ندارد و دیگر آن شرایطی که برای واحدهای بالادستی لازم است که نزدیک بندر بودن و نزدیک خوراک بودن است بر نمیدارد، باید به بازار مصرف نزدیک باشد، برای پایین دستی صرفه ندارد. اکنون باید برای توجه به این مسائلیک متولی موقت پیدا شود که حالا یا زیر پوشش وزارت صنعت یا شرکت ملی صنایع پتروشیمی یا سازمان برنامه و بودجه کنونی فعالیت کند. . یک متولی موقت باید بتواند اینها را پیگیری کند.
*جناب آقای مهندس شعری مقدم، نظر خود را در جمعبندی بفرمایید.
عباس شعری مقدم: شاید مهمترین نکته در جمعبندی این باشد که فارغ از هر مسئله دیگری، پتروشیمی اکنون در برزخ قرار دارد. شرکت ملی صنایع پتروشیمی از حالت تصدیگری درآمده است اما مدیرعامل فعلی این شرکت دو شخصیت متفاوت را در ماهیت دارد. این سمت در حال حاضر هم پوشش دهنده معاونت وزارت نفت است و هم صاحب 20 درصد از سهام هلدینگ خلیج فارس. این دو وظیفه با یکدیگر در تناقض و تضاد هستند. برای رسیدن به هر توفیقی در این زمینه، که در نهایت بتواند به اشتغالزایی در صنایع پایین دست نیز منجر شود باید این معضلات به سرعت برطرف شوند.