ابتکار : دولت روحانی نبود، دریاچه ارومیه خشک میشد
روز گذشته حسن روحانی در صحبتهای پایانی خود در مناظره سوم نامزدهای انتخاباتی خطاب به مردم در میان صحبتهای خود اعلام کرد اگر برنامهها و پیگیری دولت من نبود، دریاچه ارومیه حالا خشک شده و زندگی میلیونها نفر از مردم در ١٤ استان کشور به مخاطره افتاده بود.
دریاچه ارومیه در سالهای ابتدایی دهه ٩٠ در حال خشکشدن و عقبنشینی لحظهبهلحظه بود، همه خبرهایی که از این دریاچه در آن روزها مخابره میشد، حکایت از نابودی و پایان این دریاچه داشت. گروههایی از اهالی شهرهای اطراف دریاچه به دلیل نگرانی برای آن اقدام به برگزاری تجمعات اعتراضی میکردند. با این حال وقتی در سال ٩٢ دولت عوض شد، حسن روحانی بهعنوان رئیس دولت جدید اولین مصوبه دولتش درباره دریاچه ارومیه و احیای آن بود. حالا چهار سال از آن تاریخ گذشته است و به گواه وضع موجود و آمار و عکسهای ماهوارهای وضعیت دریاچه به مراتب از گذشته بهتر شده است، سطح آب آن به مقدار درخورتوجهی بالا آمده و شرایط امیدبخش شده است. بهگونهای که روز گذشته مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجانشرقی گفت: تراز دریاچه ارومیه، نسبت به اول سال آبی جاری، ۶۴ سانتیمتر افزایش داشته و این افزایش معادل بیش از یک میلیارد مترمکعب در واحد حجم و ۵۲۷ کیلومتر مربع در واحد سطح دریاچه است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ؛ «حمید قاسمی» در جلسه کارگروه احیای دریاچه ارومیه اظهار کرد: تأمین نیازهای آبی زیستمحیطی تالابها و رودخانههای حوضه آبریز دریاچه، بررسی اثرات جاده میانگذر و اکوسیستم دریاچه و ارائه طرح اجرائی برای راهکارهای اصلاحی، شناسایی و اولویتبندی کانونهای ایجاد گردوغبار در بستر و حریم دریاچه ارومیه از جمله اقدامات بوده است. وی همچنین گفت: «در زمان تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه در سال ۹۳، تراز دریاچه برابر با ١٢٧٠ مترمکعب بوده است، تراز فعلی افزایش ۳۱سانتیمتری را نشان میدهد درحالیکه قبل از تشکیل ستاد احیای دریاچه، سالانه تراز آب دریاچه بیش از ۳۰ سانتیمتر افت داشت اما بعد از تشکیل ستاد نهتنها شاهد افت تراز آب نیستیم بلکه شاهد تثبیت در دریاچه ارومیه هستیم». طبق اعلام مسئولان منطقهای همچنین مطالعات پوشش گیاهی و جانوری دو تالاب قرهقشلاق و قوریگل، اجرای ۱۶۹ هزار هکتار قرق و حفاظت فیزیکی در عرصههای مستعد فرسایش و تولید ریزگرد در حاشیه دریاچه، تجهیز و فعالسازی مرکز پایش و آیندهپژوهی دریاچه ارومیه و تهیه و نصب ایستگاههای سنجش ریزگردها در سه ایستگاه در حاشیه دریاچه ارومیه از دیگر اقدامات انجامشده برای این دریاچه بوده است. علاوه بر این مالچپاشی در کانونهای تولید ریزگردهای نمکی حاشیه شرقی دریاچه (سه پایلوت ۱۰هکتاری) و انجام مطالعات ارزیابی آن، تهیه شناسنامه تالابهای استان و تشکیل اولین و بزرگترین کتابخانه تالابهای استان از جمله اقدامات اداره کل محیط زیست استان بوده است.
بااینحال این روزنامه سراغ معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، رفته است تا با او درباره آخرین وضعیت این دریاچه و چشمانداز آینده آن گفتوگو کند، ابتکار در این زمینه به پرسشها درباره گذشته، حال و آینده دریاچه پاسخ داده است.
منتقدان میگویند سطح آب دریاچه در دولت روحانی نهتنها زیاد نشده، بلکه پایینتر هم رفته است، پاسخ شما به این انتقاد چیست؟
پاسخ ما مبتنی بر آمار و ارقام موجود و تصاویر ماهوارهای انکارناپذیر در سالهای گذشته است، تصاویری که سطح آب موجود در حریم تعیینشده برای دریاچه را بهوضوح نشان میدهد و اتفاقاتی که بعد از سال ٧٤ تا ٩٢ رخ داد کاملا مشخص است، همه اینها نشان میدهد با ٥٠٠ میلیون متر مکعب آب دریاچه را در سال ٩٢ تحویل گرفتیم و در بدترین شرایط ممکن؛ ولی الان ٢,٥ میلیارد متر مکعب آب در دریاچه وجود دارد. تصاویر زمینی و ماهوارهای این افزایش مساحت دریاچه را اثبات میکند. حتی در جنوب دریاچه این افزایش خود را نشان داده و آنجا هم در حال آبگیری است.
علت متغیربودن تراز آبی یا همان ارتفاع آب دریاچه چیست، چون با این حجم آب باید تراز بالاتر از این میرفت، درست است؟
علت متغیربودن تراز آبی دریاچه روند خشکسالی در سالهای گذشتهاست که یک حالت صخره نمکی کف دریاچه شکل گرفته بود که تراز را تغییر داد. در سال ٩٢ خیلیها به آقای روحانی گفتند دریاچه از لحاظ زمینشناختی دچار وضعیتی شده که دیگر باید آن را مرده حساب کرد و لزومی به احیا و نجات آن وجود ندارد و کار بیهودهای است. میگفتند این روندی بوده که سالها طول کشیده و دیگر هم کاری نمیشود کرد. گروهی هم مخالف این نظر را داشتند، میگفتند دریاچه در شرایط حساسی است و این نمکهایی که در بستر دریاچه شکل گرفته در حال آسیبزدن است، اما هنوز فرصت باقی است و میگفتند دو، سه سال فرصت داریم و اگر کاری نکنیم، وضعیت بازگشتناپذیر میشود. اینکه تراز آبی در حال بالاوپایینشدن است، به گفته کارشناسان دلیل عمدهاش این است که این نمکها بهسرعت در حال حلشدن در آب است. این آبی که وارد دریاچه میشود در حال تغییر تراز دریاچه است.
برخی از منتقدان میگویند اینکه وضع آب دریاچه بهتر شده، بهدلیل بارشهای خوبی است که در مدت اخیر در این منطقه رخ داده است.
نه شواهد و آمارها نشان میدهد تا همین روز ٢١ اردیبهشت طبق اعلام مرکز پایش حوضه آبریز دریاچه ارومیه، میزان بارش از ابتدای سال آبی به نسبت مدت مشابه سال گذشته حدود ١٣ درصد کمتر بوده است؛ ولی بههرحال وضعیت بارش به نسبت سالهای قبل خیلی بهتر نشده، در ثانی مگر در همان سالهایی که دریاچه در حال خشکشدن و نابودی بود، بارش باران نداشتیم؟
یکی دیگر از مسائلی که روی دریاچه تأثیرات بسیار مضاعفی گذاشت لایروبی گسترده و فراگیر رودخانههای منتهی به دریاچه بود، سازمان محیط زیست و وزارت نیرو در رودخانهها در هر جایی که برای آب ورودی مانع ایجاد شده بود، کانالهای انحرافی زده بودند و...؛ همه را اصلاح کردیم. رودخانههای شریانی حیاتی دریاچه بهدلیل بیتوجهی در سالهای گذشته کمرمق و گرفته شده بودند. ما این مشکلات و موانع را با لایروبی و اصلاح بستر رودخانه حل کردیم که آبها بدون مانع به دریاچه برسد.
در زمینه چاههای غیرمجاز و کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه که گفته میشود بخشی از حقابه دریاچه را برداشت میکنند، چه اقداماتی انجام شد؟
طبق آمار وزارت نیرو حدود هزار حلقه چاه غیرمجاز در این سالها پلمب شد و همینطور با مردم ١١٠ روستا آموزش مشارکتی کشاورزی سازگار با محیط زیست را با کمک ژاپن و سازمان ملل شروع کردیم و در روستاها کشاورزها را با هشت روش آبیاری و کشاورزی مدرن آشنا کردیم برای کاهش مصرف آب، افزایش بهرهوری و کاهش مصرف سموم؛ همین دو هفته پیش ناظران بینالمللی اعلام کردند این روشها حدود ٢٠ تا ٢٥ درصد در کاهش مصرف آب و افزایش بهرهوری و همینطور کاهش مصرف سموم اثر گذاشته است.
اگر مجموعه این کارها که در این سالها انجام نمیشد و ستاد احیایی برای دریاچه تشکیل نمیشد یا دولت روحانی اهمیتی برای این مشکل قائل نمیشد، در آن صورت چه اتفاقی برای این دریاچه رخ میداد؟
قطعا و بیتردید با ادامه آن روند دریاچه ارومیه خشک شده بود و کانون بزرگی از گردوغبارهای نمکی تشکیل میشد. کشاورزی منطقه هم بهدلیل شورشدن آب به خطر میافتاد و تعطیل میشد، راندمان کشاورزی حتی در همان سالها افت کرده بود. طبق محاسبه ستاد احیا ١٤ استان همجوار تحت تأثیر توفانهای نمکی که ممکن بود از بستر دریاچه بلند شوند، قرار میگرفتند و از همه بیشتر شهر تبریز در خطر بسیار بزرگی واقع میشد و زندگی میلیونها انسان به خطر میافتاد. حتی طبق اعلام یک گروه چشمپزشک در منطقه، آمار بیماریهای چشمی در آن منطقه افزایش چشمگیری پیدا کرده بود. طبیعتا اگر آن روند ادامه پیدا میکرد، الان وضعیت بهشدت خطرناکی را در این قسمت از کشور شاهد بودیم.
و اگر حتی در همین شرایط کنونی روند قطع شود و کار احیای دریاچه تعطیل شود، مثلا با عوضشدن دولت یا تغییر برنامهها و...، در آن صورت چه اتفاقی برای این دریاچه میافتد؟
صد درصد وضعیت به حالت قبل برمیگردد، این اتفاق با تلاش و همت و برنامهریزی به اینجا رسیده است و ما الان در نیمه راه هستیم و اگر به هر دلیل این روند قطع شود، همهچیز به شرایط قبل برمیگردد. نتایج کاملا بازگشتپذیر است، چون هنوز در مرحله تثبیت هستیم و تا احیای کامل راه درازی در پیش است؛ اما شرایط نشان میدهد مسیری که رفتهایم، مسیر درستی است. قاعدتا باید از گذشته عبرت بگیریم و اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم. نکته مهم این است که ظرفیت اکولوژیک ایران خیلی شکننده است و ما دیگر فرصت و امکان آزمون و خطا نداریم. ارزیابی بسیاری از کارشناسان و از جمله خودم نشان میدهد طبیعت ایران تاب و توان دوربرگردان و تغییر سیاست را ندارد؛ اینکه نگاه سیاسی بر طبیعت غلبه پیدا کند و تصمیمگیری آنی و هیجانی و عوامانه منجر به خطرآفرینی برای طبیعت ایران و منابع آب کشور شود.
آیا میشود گفت در دوره گذشته طبیعت و منابع آب ایران هم به ابزار دست پوپولیسم تبدیل شده بود؟
بله، دقیقا همینطور بود، کاملا مشخص است که چه کسانی اجازه برداشت آب از دشتهای ممنوعه کشور را صادر کردند و هرجا میرفتند میگفتند از منابع طبیعت و آب برداشت کنید، آن رویکرد انضباط و مقرارت رفتاری برای حفاظت از طبیعت را تغییر داد.
وقتی رئیس دولت دستور تخطی از آن مقررات را صادر میکند، به همین راحتی بیقانونی را حاکم کرده بودند. اگر نتوانیم طبیعتمان را حفظ کنیم و جلوی تخریب آن را بگیریم، با آسیبهای تمدنی مواجه خواهیم شد، این کار هم باید با رعایت قوانین و آگاهسازی و مشارکت مردم انجام شود.
با همه مطالبات و فشارهایی که برای توسعه، اشتغال و... با آن مواجه بود، آقای روحانی بههیچوجه از موضع خود که گفت دولت من دولت محیط زیستی است کوتاه نیامد و قبول نکرد طبیعت را برای توسعه نامتوازن و عوامانه به حراج بگذارند و تخریب کنند. این تصمیمها برای کشور درحالتوسعهای مثل ایران که میخواهد رشد کند، کشاورزیاش توسعه پیدا کند و متحول شود، خیلی مهم است؛ اما نمیخواهد برای این کار، طبیعت شکننده کشور را تخریب کند.