تغییرات کوچکی که تفاوت بزرگی ایجاد میکنند
وقتی میخواهید چیزی را در زندگیتان تغییر دهید، به نظر سخت میآید. چه ۲۵ کیلو کم کردن از وزنتان باشد، چه تغییر شغل، شروع یک کسب و کار جدید یا خانهتکانی، خودتان میدانید که باید این تغییر را انجام دهید ولی شروع کردن خیلی سخت است.چیزی که باید بدانید این است که لازم نیست از همان ابتدای کار تغییراتی بزرگ ایجاد کنید.
1. افکارتان را زیر نظر بگیرید
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از وبسایت سمینار ما، افکار شما منشأ احساسات شماست. احساسات شما منشأ اعمال شماست.
هر فکر، صورتی از انرژی است که در جهت نیکی یا بدی خود تولید میکنیم. با اندیشیدن به افکار بهشتی با نیروی بهشتی مرتبط میشویم، شادی را احساس میکنیم و آفتاب سرور را هر جا که رویم، میتابانیم. یاد بگیرید که احساسهایتان را از طریق افکار مثبت مهار کنید. به دقت افکارتان را زیر نظر بگیرید و هنگامی که یک فکر منفی هجوم میآورد، خودتان را وارسی و به جای آن یک فکر مثبت جایگزین کنید. ذهن مثبت، اوضاع مثبت را به خود جلب میکند. به خاطر داشته باشید که عالم، به نیات ما پاسخ میدهد. افکار و عقاید ما به صورت انرژی از وجودمان ساطع میشود و به جهان بیرون راه مییابد و محیط سعی میکند آنچه را که میخواهیم، به ما هدیه کند. راز توفیق آن است که میزان انرژی خود را در جهت مثبت و صعودی افزایش دهیم و برای خود و دیگران همیشه بهترینها را بخواهیم. چرا که حتی اگر در مورد دیگران نیت بد و منفی داشته باشیم، آثار مخرب آن گریبانگیر خودمان میشود. چه زیباست که بهترین نیات و آرزوها و افکار را برای خود و دیگران داشته باشیم تا به اوج آرامش و شادی برسیم.
2. مانع از دخالت احساسات در کارتان شوید
زمانی اختصاص داده و بفهمید واقعاً چطور احساس میکنید. زیر نظر گرفتن افکار که در قسمت قبل گفتم به معنای مخفی کردن یا نادیده گرفتن احساسات نیست. امّا احساسات را از مرحله اجرا جدا کنید. اعمال شما تصمیم جداگانهای است. برای مثال، اگر من از این بترسم که کار با فلان همکار بر روی پروژه سخت خواهد بود، میتوانم این ترس را بررسی و منشأ آن را پیدا و به طور جداگانه تصمیمی برای کنترل آن بگیرم. یا دوستی مدام به تعهداتش عمل نکرده و شما احساس خشم میکنید. به جای اینکه آن را نادیده گرفته یا به رابطه دوستیتان پایان دهید، میتوانید به دنبال منشأ آن رفته و تاثیر این احساسات بروی کار و رابطهی دوستیتان را کنترل کنید.
3. دست از مقایسه کردن بردارید
بسیاری از چالشهای زندگی به این دلیل ایجاد میشوند که خود را با دیگران مقایسه میکنیم و برای رهایی از آنها باید دست از مقایسه کردن خود با دیگران برداریم. بسیاری از چالشهای زندگی ما به این دلیل ایجاد میشوند که ما شرایط پشت صحنه زندگیمان را با ظاهر ساختگی زندگی دیگران مقایسه میکنیم. باید برای رهایی از این چالشها آنچه را باعث سردرگمی میشود نادیده بگیریم و دست از مقایسه کردن برداریم. همواره بهترین آرزوها و اهدافتان را مدنظر داشته و هر روز زمانی را صرف اندیشیدن به آنها کنید. هرگز اجازه ندهید منفی بافی دیگران مانع رسیدن شما به بالاترین سطح از تواناییهایتان شود.
4. در ابتدای روز زمانی به خودتان اختصاص دهید
زمان بزرگترین دارائی ماست. اگر در استفاده از آن آگاه باشیم، شانس بیشتری برای زندگی که مورد نظرمان است خواهیم داشت. اینکه چطور روزتان را شروع میکنید نقش مهمیدر کسب اهدافتان خواهد داشت.
متأسفانه اغلب ما با زمان خود نیز همین کار را میکنیم؛ منبعی که حتی از پول نیز با ارزشتر است. ما هر روز با وظایف و مشغلههای متعددی مواجه میشویم که برای تحقق تعهدات خود به مشتریانمان، راضی کردن رئیسمان، محقق کردن ضربالاجلهای مختلف و حمایت از کارکنانمان باید آنها را به انجام برسانیم. زمانی اختصاص داده و به اینکه چطور میخواهید روزتان را سپری کنید، چه از نظر مدت زمان و نوع افکاری که میخواهید داشته باشید بیاندیشید. دعا، مراقبه، ورزش و کمی سکوت برای تفکر تاثیر به یادماندنی بروی روز، هفته و سال شما خواهد داشت. همیشه از مشتریانم میپرسم چه وقت میتوانند فکر و طرحی برای این کار داشته باشند. مهمترین تصمیمات من و تغییرات بعد از اینکه زمانی برای تفکر در مورد چیزهایی که خواستارشان هستم اختصاص میدهم اتفاق میافتند.
5. هر هفته کار جدیدی انجام دهید
داشتن عادات و روزهای قابل پیشبینی بسیار خستهکننده است. هر هفته تغییر کوچکی در زندگی و کارتان اعمال کنید. یکی از دوستانم میگفت:"سالها زندگی متفاوت". در کلاسهای آشپزی شرکت میکرد، تغییراتی در خانهاش ایجاد میکرد، مسافرت میرفت و یاد گرفت چطور ماهیگیری کند. آگاهانه برنامهی روتینتان را تغییر داده و کار متفاوتی که هرگز تجربه نکردهاید را انجام دهید. حتی یک تغییر کوچک مثل تماشای ویدئوهای جالب TED در حین آماده شدن صبحگاهی یا امتحان کردن غذای جدید میتواند انرژی زیادی به شما بدهد.
6. به دقت گوش کنید
گوش دادن یکی از مهمترین ابزارهای یادگیری و ایجاد روبط است که در دسترس شماست، امّا در این دنیای متغیر و تکنولوژی محور به شدت غیرقابل استفاده است. به جای اینکه به چیزی که قرار است بگویید فکر کنید، سوال پرسیده و واقعاً گوش کنید. توجه کامل شما یکی از بزرگترین پاداشهایی است که به کسی میدهید. اما شنیدن ، گوش دادن نیست. گوش دادن از بین صداهای مختلف اطراف خود به یکی دقت کردن و سپس آن را شنیدن، فهمیدن و به خاطر سپردن است. اگر میخواهیم گوش دهیم، باید به دقت بشنویم و در این مسیر، باید ابتدا عوامل مزاحم را شناسایی کرده و آنها را از بین برده و یا به حداقل برسانیم. این عوامل عبارتند از : سر و صدا – نگرانی – اضطراب – پریشانی افکار – محیط نامساعد و غیره ...
7. حق به جانب نباشید
از آنجا که هیچکس به برخی از ما یاد نداده چطور زخم خود را التیام بخشیم، سعی میکنیم با حق به جانب نشان دادن خودمان، درمانی موقتی پیدا کنیم. بله، خیلی از ما دوست داریم همیشه حق با ما باشد. چون فکر میکنیم در این صورت با ارزش خواهیم بود.
تمایل به اینکه همیشه حرف ما درست است میتواند روی روابطمان تاثیر منفی داشته باشد. درست بودن به هر قیمتی شاید نیاز درونی شما را برآورده کند، امّا به هزینه از داست دادن چیزی یا کسی. این شرایط را در نظر بگیرید: آیا فقط یک جواب وجود داره؟ آیا نیاز به توافق داریم؟ آیا اطلاعات جدیدی که من در نظر نگرفته باشم وجود داره؟ آیا احتمال اینکه من اشتباه میکنم وجود داره؟