امانوئل ماکرون ؛ ساحر ٣٩ساله فرانسوی
انتخابات ریاستجمهوری فرانسه از منظر کارشناسان و تحلیلگران سیاسی و بینالمللی یک انتخابات تاریخی، هم در داخل این کشور و هم در اتحادیه اروپاست. آنچه بیش از همه به این انتخابات وجهی بیسابقه میبخشد، نتایج آن است.
تغییر نگاه فرانسویها و رویگردانی آنان را از دو جریان اصلی در این کشور، نمیتوان نادیده گرفت؛ چراکه اصلیترین پیام این انتخابات،گذار شهروندان فرانسوی از احزاب سنتی است. آنچه در جریان دور نخست انتخابات ریاستجمهوری فرانسه رخ داده، نوعی انقلاب خاموش محسوب میشود. در دهههای گذشته، قدرت اجرائی و سیاسی در فرانسه همواره میان دو حزب «سوسیالیست» و راست میانه «جمهوریخواه»، در حال گردش بود؛ رؤسایجمهوری مانند «فرانسوا میتران»، «ژاک شیراک»، «نیکلا سارکوزی» و «فرانسوا اولاند» هرکدام به یکی از این دو جریان تعلق داشتند؛ اما اکنون «امانوئل ماکرون» بهعنوان نامزدی مستقل در انتخابات ریاستجمهوری حاضر شده و «مارین لوپن» نیز سکان هدایت جریان راست افراطی «جبهه ملی» را در این کشور بر عهده دارد؛ در این معادله، خبری از سوسیالیستها و جمهوریخواهان نیست. از سوی دیگر، برای نخستینبار رئیسجمهوری کنونی این کشور پس از پایان دوره اول صدراتش، حاضر به حضور در رقابتها نشد و همچنین برای نخستینبار از سال ١٩٤٧، احزاب و طرفداران حفظ محیط زیست، نامزدی مستقل در انتخابات نداشتند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، هرچند نتایج دور نخست انتخابات را از مدتها پیش میتوانست پیشبینی کرد؛ اما نتیجه انتخابات هفتم ماه می، میتواند هم برای فرانسه، هم برای اتحادیه اروپا و هم برای کل جهان شگفتیآفرین باشد. اگر در این انتخابات، امانوئل ماکرون جوان به پیروزی دست یابد، جریانی به پیروزی رسیده است که عمری در حدود یک سال دارد. اگر «مارین لوپن» پیروز انتخابات شود، این نخستینبار در تاریخ جمهوری پنجم خواهد بود که حزب راست افراطی، قدرت را در این کشور به دست خواهد گرفت. این انتخابات نشان داد نیروهای سیاسی سنتی نیاز به بازسازی گستردهای دارند و به احتمال فراوان، انتخابات پارلمانی آینده که در پی انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود، با پرسشها، تردیدها و نتایج ابهامآمیزی روبهرو خواهد شد.
از این حیث، نمیتوان نسبت به نتایج رقابت انتخاباتی اخیر در فرانسه بیتفاوت ماند. تحولات عمیق و زیربنایی که در جامعه فرانسه رخ داده، منجر به اقبال شهروندان فرانسوی نسبت به نامزدهای مستقل و حتی راست افراطی شده و همین مسئله، میتواند تعیینکننده آینده سیاسی پاریس برای ١٠ سال آتی باشد. در چنین معادلهای اهمیت چندانی ندارد که ماکرون یا لوپن به کاخ الیزه راه پیدا کنند؛ بلکه آنچه اهمیت دارد، تغییر هندسه و ساختار سیاسی موجود در پاریس است و بدون شک احزاب سنتی فرانسه برای بازگشت به معادلات سیاسی و اجرائی پاریس، کار بسیار سختی پیشرو خواهند داشت.
سحر سیاسی جوان ٣٩ساله
اما ماکرون، ساحر ٣٩ساله عرصه سیاسی فرانسه که اکنون بیشترین شانس را برای پیروزی در برابر مارین لوین دارد، کیست. امانوئل ماکرون، رهبر جنبش «در حرکت»، با کسب حدود ٢٣٬٥ درصد آرا در دور اول انتخابات ریاستجمهوری فرانسه، پیشتاز دیگر نامزدها شد و به دور دوم راه یافت. او تا سه سال پیش که به مقام وزارت برگزیده شد، برای فرانسویان چهرهای بهکلی ناآشنا بود. هنگامی که در آوریل سال گذشته، امانوئل ماکرون، وزیر وقت اقتصاد و صنایع فرانسه در دولت اولاند، در راه ایجاد جنبش «در حرکت» گام برداشت، کسی باور نداشت این حرکت به کاخ الیزه منتهی شود. بسیاری او را کارگزار رئیسجمهوری وقت تلقی میکردند که به سبب ناامیدی از حزب «سوسیالیست»، جریانی فراحزبی بر بستر چپ میانه راه انداخته است تا نامزدی خود را برای دوره تازهای از ریاستجمهوری بر پایههای گستردهتری بنا کند.
هنگامی که اندکاندک زمزمههای ناخرسندی برخی از وزرا و بهویژه نخستین آنها، «مانوئل والس»، آغاز شد و کنایههای فرانسوا اولاند به وزیر جوان خود نیز آشکار و به کنارهگیری او از دولت منجر شد، ناظران سیاسی فرانسه دریافتند امانوئل ماکرون چنانکه فرانسویان میگویند، «برای خود میدود»؛ اما باز هم کسی امانوئل ماکرون را باور نداشت. او را که پیش از این در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده، شهردار و نماینده مجلس و سناتور نبوده و در واقع رأیی به دست نیاورده و نمایندگی کسی را نداشته، «بادکنکی» خواندند که با نخستین ضرب مبارزات انتخاباتی «خواهد ترکید». برخی ناظران ماکرون را لیبرالیسم و برخی دیگر او را یک سوسیالدموکرات توصیف کردهاند. او هنگام حضور در حزب سوسیالیست، (سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹) از جناح راست حزب حمایت میکرد که گرایش سیاسیشان با سیاستهای «راه سوم» که «بیل کلینتون»، «تونی بلر» و «گرهارد شرودر» آن را به پیش میبردند، مرتبط بود.
تحصیل در مدرسه علوم سیاسی
ماکرون پس از اخذ فوقلیسانس فلسفه از دانشگاه «نانتر» در غرب پاریس، وارد مدرسه عالی علوم سیاسی پاریس شد و سپس به مدرسه عالی مدیریت دولتی رفت که بیشتر دولتمردان و کارگزاران برجسته این کشور را پرورده است. امانوئل ماکرون در پایان تحصیلات خود، وارد اداره کل بازرسی مالیاتی شد که در فرانسه پلکان ترقی به سوی مقامات عالیه دولتی است. بااینحال چهار سال بعد خواستار مرخصی درازمدت شد و به استخدام بانک «روتشیلد» درآمد. اقدام و شغلی که بارها از سوی رقبای انتخاباتی او با ایراد و انتقاد مواجه شد. پس از آن بود که امانوئل ماکرون به معاونت دبیرکلی دفتر رئیسجمهوری برگزیده شد و تنها هنگامی که دو سال بعد به وزارت رسید، فرانسویها با چهرهای آشنا روبهرو شدند. امانوئل ماکرون زاده پدر و مادری پزشک است. پدر او، «ژان میشل ماکرون»، متخصص اعصاب و استاد همین رشته در دانشکده پزشکی است. او هرچند در دوران مبارزات انتخاباتی درباره گرایش سیاسی خود سخنان گوناگونی بر زبان آورد و گاه به داشتن پایگاه خانوادگی چپ بالید و زمانی از دست چپ نالید؛ اما پیش از آن همواره به پرورش در دامان مادربزرگ مادری خود که افکاری چپ داشت، افتخار کرده بود. ماکرون ١٠ سال پیش در شهر «توکه» با همسر کنونی خود «بریژیت ترونیو» که ٢٤ سال از خود او بزرگتر است، ازدواج کرد. بسیاری در دوران مبارزات انتخاباتی کوشش کردند با اشارات کموبیش روشن و پنهان به این پیوند، او را مورد انتقاد قرار دهند. امانوئل ماکرون با شعار «فرانسه باید برای همه فرصت موفقیت باشد» به میدان مبارزات انتخاباتی قدم گذاشت و برنامه ریاستجمهوری خود را «طرحی برای ساختن فرانسهای جدید» اعلام کرد. او خواستار «مدرنیزهکردن» اقتصاد، آزادکردن بازار کار، سرمایهگذاری گسترده، توجه ویژه به آموزش و فرهنگ و نیز تحکیم اتحادیه اروپاست.
هفتهنامه «فارن پالسی»، ماکرون را سیاستمدار انگلیسیزبان معرفی میکند و مینویسد: «برنامه اقتصادی ماکرون -با رویکرد به شدت لیبرال- به آرمانهای آمریکا نزدیک است و از گفتوگوهای کلاسیک فرانسوی فاصله دارد». روزنامه «فایننشالتایمز» نیز ماکرون را نامزد نوگرا مینامد و به نظر میرسد پافشاری ماکرون بر اصول بازار مشترک، پول واحد و اعتماد راسخ به اروپا به مذاق این روزنامه خوش آمده است. فایننشالتایمز در مقاله دیگری انتخاب ماکرون را سدی در برابر موج پوپولیستی در اروپا میداند. «والاستریتژورنال» نیز رویکرد ماکرون را درباره ۳۵ ساعت کاری در هفته میستاید و مینویسد: «ماکرون با حمله به دیدگاههای سنتی جامعه فرانسوی مورد توجه آمریکا قرار گرفته است». درهمینحال، فارن پالسی در ادامه ماکرون را با «باراک اوباما»، رئیسجمهوری سابق آمریکا، مقایسه میکند و او را زمینهساز تغییر در فرانسه مینامد.
وقتی نوبت به سیاستهای دفاعی اتحادیه اروپا میرسد، ماکرون متقاضی استقلال راهبردی اروپاست و در این راستا از طریق تقویت و تحکیم توافقات دفاعی دوجانبه و نیز اشکال دیگر همکاریهای دفاعی با سایر کشورهای عضو و متقاضی به تحقق راهبرد مذکور اهتمام میورزد. پیشنهادات او دربرگیرنده تأسیس مقرهای دائمی اروپایی (مثلا با هماهنگی ناتو و ستادهای فرماندهی آن)، تشکیل شورای امنیت اروپا و نیز ایجاد صندوق دفاعی اروپا با هدف تأمین اعتبار برنامهها و تحقیقات نظامی مشترک است. او همچنین دارای ایدههایی درباره پویاسازی گردانهای رزمی اتحادیه اروپاست؛ اما این امر به هیچ عنوان به مفهوم تلاش برای ایجاد ارتش اروپایی نیست.
بدهی به روسیه ندارم
اما خلاف نزدیکی رقیبش به روسیه و شخص «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری این کشور، ماکرون سعی میکند تا جایی که میتواند از مسکو فاصله بگیرد. او میگوید بقیه بدهی به روسیه ندارد و رئیسجمهوری این کشور را به پذیرش معیارهایش واخواهد داشت چراکه از توانایی جلب احترام پوتین برخوردار است. ماکرون در یکی از مصاحبههای خود پیش از دور اول انتخابات گفت، «به پوتین خیلی قاطع و محکم میگویم که آماده احیای مذاکره برای حل بحرانهایی که روسیه در آنها دخیل است (سوریه و اوکراین) هستم و بدون خصومتورزی و درعینحال واگذاری هیچگونه امتیازی، در دفاع از ارزشهای فرانسه هوشیار خواهم بود». روسیه نیز بلافاصله پس از اعلام نتایج دور اول انتخابات اعلام کرد که مسکو به آرای مردم فرانسه احترام میگذارد. «دیمیتری پسکوف»، سخنگوی رئیسجمهوری روسیه تأکید کرد ما خواهان برخورداری از یک رابطه معقول و مناسب دوجانبه با فرانسه هستیم و به همین منظور رئیسجمهوری منتخب این کشور برای ما قابل احترام است.
مخالف استعمار فرانسه
ماکرون به طرز مجادلهبرانگیزی استعمار فرانسه بر الجزایر را بهعنوان «جنایت علیه بشریت» محکوم کرد. او گفت این بخشی از گذشتهای است که باید بابت آن از کسانی که ما این اعمال را علیهشان انجام دادیم عذر بخواهیم؛ هرچند این مخالفت باعث پایینرفتن ماکرون در نظرسنجیها شد. سیاستهای خارجی این نامزد مستقل که تنها چند گام تا کاخ الیزه فاصله دارد، در موارد دیگر نیز از رقیبش بسیار متفاوت است. او از ادامهیافتن سیاستهای رئیسجمهور اولاند درخصوص اسرائیل حمایت میکند، با جنبش بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل مخالف است و از بیان موضع در قبال دولت فلسطین خودداری کرده است. خلاف مارین لوپن که گفته است همه افراد دارای دو ملیت فرانسه-اسرائیلی باید یکی از این دو ملیت را انتخاب کنند، ماکرون اما در سفر رسمیاش به اسرائیل در سپتامبر ۲۰۱۵ اعلام کرد زندگی در اسرائیل به معنای قطع ارتباط با زادگاه شهروندان یهودی فرانسه نیست.
همچنین خلاف بسیاری از سیاستمداران از جمله نخستوزیر سابق مانوئل والس، ماکرون از سیاست درهای باز در قبال مهاجران و پناهندگان همانند آنچه «آنگلا مرکل» در آلمان پی گرفته، حمایت میکند. ماکرون همانند دولت کنونی، مبارزه با داعش را یکی از اولویتهای فرانسه میداند. در این مورد، او اعتقاد دارد به هر اندازه که امنیت دولتها به مخاطره انداخته شود به همان اندازه داعش و سایر نیروهای افراطی رشد میکنند. درباره سوریه او معتقد است که اگرچه نباید از «بشار اسد»، رئیسجمهوری سوریه حمایت و با او مدارا کرد؛ نباید برای مذاکرات صلح هم پیششرط کنارهگیری اسد را مطرح کرد.
نبرد میان قلب و عقل ترامپ
در برابر ایالات متحده، او مانند سایر احزاب سنتی راست و چپ فرانسه، مواضع انتقادی نسبت به اظهارات «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور کنونی، دارد. اما سیاست فرانسه در این باره وابسته به این است که تا چه اندازه ترامپ به مواضع ضد اروپایی خود جامه عمل خواهد پوشاند. اما سیاست ماکرون در خاورمیانه و بهویژه درباره ایران، عربستان سعودی و سوریه با سیاست کنونی فرانسه تا حدی متفاوت خواهد بود. او در اواخر ماه ژانویه، سفری به لبنان داشت و به این مناسبت سیاست خارجی خود را در خاورمیانه تشریح کرد.
درباره تنش میان عربستان سعودی و ایران، ماکرون اعتقاد دارد که باید توازن میان ایران و عربستان سعودی را حفظ کرد. به گفته خود او، «اشتباه است اگر فرانسه مثل گذشته زیاد طرفدار عربستان سعودی باشد». درعینحال میگوید که این به معنای آن نیست که ما روابط خود را با ایران طوری پایهگذاری کنیم که امنیت عربستان سعودی و اسرائیل به مخاطره بیفتد. به عقیده او، «فرانسه نباید در بازی قدرت میان دو کشور مهم منطقه مداخله کند. فرانسه باید هم با ایران حرف بزند هم با عربستان سعودی». ماکرون حتی میگوید: «من در برابر این دو قدرت منطقهای یک سیاست گفتوگومحور را پیش خواهم گرفت. از ایران مسئولیتپذیری در برابر توافق هستهای را خواستار خواهم شد و از عربستان سعودی هم میخواهم که سیاست مسئولانهای را پیش بگیرد و به هیچوجه هیچ نوع تبانی با جنبشهایی که دست به افراطگرایی و تروریسم میزنند، نداشته باشد». وبسایت خبری «سیانان» رقابت میان ماکرون و لوپن و همچنین رویکرد کاخ سفید درباره آن را به نبردی میان عقل و قلب «ترامپ» تعبیر میکند. سیانان در گزارش خود مینویسد: از یک سو ترامپ قلبا آرزوی پیروزی مارین لوپن را دارد و از سوی دیگر عقل میگوید باید از امانوئل ماکرون در انتخابات ریاستجمهوری فرانسه حمایت کرد. لوپن پیرو فلسفه سیاسی ترامپ است و از همان روشی که ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بهره برد، استفاده میکند. او معتقد به ملیگرایی، با اتحادیه اروپا و ناتو مخالف و منتقد مواردی همچون مهاجرت است و از تشدید اقدامات علیه اقلیتهای دینی بهویژه مسلمانان حمایت میکند. هر چند کاخ سفید اعلام کرده که در انتخابات کشورهای دیگر دخالتی نداشته و درباره اینکه چه فردی در انتخابات چه کشوری پیروز شود اظهارنظر نمیکند، اما ترامپ در مصاحبهاش با آسوشیتدپرس از علاقه خود درباره انتخابات ریاستجمهوری فرانسه پرده برداشت. ترامپ و لوپن اشتراکات زیادی با هم دارند؛ برای مثال چندی پیش «استیو بانون»، مشاور ارشد ترامپ به «پیتر وایتینگ»، سفیر آلمان در واشنگتن گفته بود که دولت ترامپ به جای گسترش روابط با اتحادیه اروپا علاقه دارد که با تکتک کشورهای اروپایی روابط خود را گرم کند.
فرانسه در اتحادیه اروپا بماند
اما اکثر رهبران اروپایی در انتظار پیروزی ماکرون در انتخابات یکشنبه آینده هستند؛ چراکه لوپن از همان ابتدا شعار خروج از اتحادیه اروپا را سر داده است. بلافاصله پس از اعلام نتایج دور اول انتخابات درحالیکه مسکو پیروزی لوپن را تبریک گفت، رهبران اروپایی با تبریک به ماکرون ٣٩ساله، خواهان پیروزی او در انتخابات نهایی شدند. «مارگاریتیس شیناس»، سخنگوی اتحادیه اروپا در پیام توییتری خود نوشت، «ژان یانکر» پیروزی امانوئل ماکرون در دور اول انتخابات را تبریک گفت و در دور دوم نیز برای او آرزوی موفقیت کرد. همچنین «فدریکا موگرینی»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در صفحه توییتر خود نوشت: «پرچمهای فرانسه و اتحادیه اروپا را در استقبال از پیروزی امانوئل ماکرون ببینید؛ این آرزو و آینده نسل ماست». «میشل بارنیر» مذاکرهکننده ارشد اتحادیه اروپا در موضوع خروج بریتانیا از این اتحادیه، در پیام توییتری خود نوشت: «من بهعنوان یک میهندوست و اروپایی، در انتخابات هفتم ماه می به امانوئل ماکرون اعتماد خواهم کرد. فرانسه باید اروپایی باقی بماند». ماکرون در یکی از نطقهای انتخاباتی خود با انتقاد شدید از سیاستهای احزاب راست افراطی، گفت: «به شما اطمینان میدهم که در برنامه من هیچ دیواری وجود ندارد. اما ما مرزهای اروپایی خود را خواهیم داشت. این امنیت واقعی ماست». هرچند که او با تشدید رقابتها موضعی متفاوت اتخاذ کرد و گفت اتحادیه اروپا یا باید اصلاحاتی را پذیرا باشد یا درغیر این صورت با احتمال «فرگزیت» (خروج فرانسه از اتحادیه اروپا) روبهرو شود. او میگوید، «من طرفدار (اتحادیه) اروپا هستم. در طول مبارزات و تبلیغات انتخاباتی بر ارزشها و سیاستهای اروپایی تأکید کردم؛ چراکه عقیده دارم این نکات برای مردم فرانسه و موقعیت کشور در دنیا اهمیت دارد.
با تمامی این فرازونشیبها، ماکرون به احتمال زیاد رئیسجمهور بعدی فرانسه خواهد بود. این اتفاق تا حدی میتواند آرامش را پس از رأی مثبت بریتانیاییها به خروج از اتحادیه اروپا و پیروزی دونالد ترامپ به قاره سبز برگرداند. این در حالی است که بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند که حتی اگر ماکرون بتواند کرسی ریاستجمهوری فرانسه را تصاحب کند، نمیتوان به بهبود شرایط در این قاره دلخوش کرد؛ چراکه به باور آنان، انتخابات پارلمانی فرانسه نیز بسیار بااهمیت است و نبرد واقعی از ماه ژوئن آغاز میشود. ماکرون پس از پیروزی در این انتخابات، راه دشواری پیشرو دارد؛ او باید با جمعکردن آرای سرگردان در انتخابات پارلمانی، قدرت واقعی را در دست بگیرد که مهمترین مانع بر سر راه او، جنبش سیاسیای است که حدودا یک سال عمر دارد. این جوان ٣٩ساله فرانسوی قول داده که ٥٧٧ حوزه انتخاباتی را با نامزدهای جدیدی پر کند که حداقل نیمی از آنها نیروهایی تازهسیاسی هستند. این کار دشواری خواهد بود اما پس از پیروزی در انتخابات هیچچیز برای این نامزد عجیبوغریب غیرممکن به نظر نمیرسد. با این همه، باید منتظر ماند و دید، ماکرون ۳۹ ساله که از سوی برخی رسانهها «مرد کامل» لقب گرفته است، در انتخابات پیشرو چه میکند.