x
۰۷ / ارديبهشت / ۱۳۹۶ ۰۷:۴۵
گزارشی از قدیمی‌ترین مرکز دفن زباله پایتخت

آخر خط زباله‌های تهران

آخر خط زباله‌های تهران

اینجا به بیانی آخر تهران است. برای رسیدن به اینجا حتی باید بهشت زهرا را هم رد کنی. وقتی از مردم منطقه آدرس بازیافت زباله را می‌پرسیم اکثرا فقط سمت جنوب را نشان می‌دهند که یعنی حالا حالاها راه داری... دکه‌دار سیگار فروشی بعد از کهریزک وقتی اسم زباله‌سوز را می‌شنود با لهجه غلیظ آذری‌اش می‌گوید: «زباله‌سوز چیه؟ ما که تا الان نشنیدیم.... نکنه منظورتون همون جاییه که آشغال‌ها را اونجا می‌برند...! اگر منظورتون اونجاست باید یکی – دو کیلومتری برید پایین‌تر...»

کد خبر: ۱۹۰۱۴۶
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین ، اعتماد نوشت :  جاده کهریزک انگار تمامی ندارد. باقرشهر و کهریزک را که رد می‌کنی به جایی می‌رسی که به تنها چیزی که نمی‌خورد مرکز بازیافت زباله است. مرکزی با ویترینی پر از درختان سبزرنگی که منظم درکنار هم و روی تپه‌های اطراف لم داده‌اند. درست مثل پارک‌های جنگلی. تنها المانی که نشان می‌دهد اینجا آخر دنیای زباله‌هاست، تابلویی است که در سر در آن نصب شده است. «مجتمع پردازش و دفع آرادکوه». وارد مرکز که می‌شوی باید چند دقیقه‌ای را با ماشین طی کنی تا به ساختمان اداری برسی. گرچه مسیر دیگری هم هست که کامیون‌های پر از زباله و پرسنل را به بخش‌های دیگر این مجموعه می‌برد. دور تا دور جاده تا چشم کار می‌کند تپه است و خاک. درست مثل جاده‌ای در دل کویر. سایت اداری مجموعه متشکل از چند ساختمان شیک و نوساز است. اینجا تنها مرکز دفن و بازیافت زباله در تهران است. گذشته از تبدیل زباله به کمپوست و کود، در اینجا برق هم تولید می‌شود. مرکزی که با راه‌اندازی آن ایران رسما به جمع کشورهای صاحب تکنولوژی در این زمینه پیوسته است. تهرانی که با تولید روزانه ١٢٠هزار مترمکعب پسماند ساختمانی و ٧هزار و ٥٠٠تن پسماند شهری بسیار بیشتر از سرانه استاندارد جهانی زباله تولید می‌کند.

***

از زمان تشکیل اداره بلدیه در شهر تهران در سال ١٢٨٦، جمع آوری پسماند و نظارت شهر یکی از وظایف اصلی آن اداره بود. در آن سال‌ها پسماند‌ها توسط کارگران جمع آوری و در محل‌هایی در سطح شهر تلنبار و سپس به وسیله اسب و قاطر به حومه شهر منتقل و تخلیه می‌شد. در سال‌های بعد وسیله انتقال پسماند به گاری‌هایی تبدیل شد که توسط اسب یا قاطر کشیده می‌شدند. در پی شکایات مردم از بوی نامطبوع و مناظر ناخوشایندی که در محل‌های انباشت پسماند وجود داشت، شهرداری محل‌های تلنبار پسماند را محصور کرد و به اصطلاح چهار دیواری درآورد. با ورود خودرو و کامیون، در سال‌های بعد، کامیون هانیز به چرخه حمل پسماند اضافه شد. گرچه تخلیه و دفن پسماند کم و بیش در اطراف تهران ادامه داشت، اما از سال ١٣٣٥ تهران دارای دو مرکز دفن اصلی شد که یکی، مرکز دفن آبعلی در شمال شرق، ابتدای جاده آبعلی و دیگری مرکز دفن کهریزک در جنوب شهر تهران، ابتدای جاده قدیم قم بود.

این رویه ادامه داشت تا اینکه در سال ١٣٤٩، شهرداری تهران، برای بهینه سازی مدیریت پسماند، احداث کارخانه‌ای را برای بازیافت پسماندهای آلی و تبدیل آنها به کمپوست، در دستور کار خود قرار داد. این کارخانه با ظرفیت پذیرش روزانه ٥٠٠ تن پسماند احداث و در سال ١٣٥١ راه‌اندازی شد. برای مدیریت اجرا و راهبری این کارخانه تشکیلاتی ایجاد شد که بعدا به اداره کود گیاهی تبدیل و مدیریت بازیافت و دفن پسماند در تهران را عهده‌دار شد. مرکز دفن آبعلی در سال ١٣٦٨ به علت برخی عوارض زیست محیطی تعطیل شد و از آن تاریخ، مرکز دفن پسماند‌های شهری تهران منحصر به مرکز دفن کهریزک شد که امروزه مجتمع پردازش و دفع آرادکوه نامیده می‌شود و مرکز دفن آبعلی از سال ١٣٦٩منحصرا به دفع پسماندهای ساختمانی و عمرانی اختصاص یافت. در این فرآیند، به منظور جلوگیری از هدر رفتن مصالح ساختمانی و با هدف کاهش میزان دفن و ایجاد منبع درآمد، در محل گود آبعلی، تجهیزات لازم جهت بازیافت شن و ماسه از خاک و نخاله با ظرفیت اسمی ١٢٠ هزار تن در سال مورد بهره‌برداری قرار گرفته است.

***

بی مسما نیست اگر تهران را شهرتولید زباله‌ها بنامیم. شهری که به گفته مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران، تولید زباله‌اش ٣ برابر استاندارد جهانی است. براساس آمار موجود روزانه در شهر تهران حدود ٧٥٠٠ تن پسماند شهری (خانگی و حاصل از رفت و روب) تولید و جمع‌آوری می‌شود که تمامی آنها جهت پردازش و بازیافت به مجتمع آرادکوه ارسال می‌شود. همچنین حدود ٨٠٠ تن پسماند شهری نیز از شهرک‌ها و شهر‌های اطراف به مجتمع پردازش و دفع آرادکوه فرستاده می‌شود. زباله‌ها با ماشین و کامیون‌های مخصوص حمل زباله از در منازل یا مخازن مخصوص نگهداری زباله جمع‌آوری می‌شوند و در ١٢ محل مختلف در تهران تلمبار می‌شوند تا از آنجا با کامیون به مرکز بازیافت آراد کوه برای تبدیل به برق یا تبدیل به کود کمپوست منتقل شوند.

اما تاریخچه جمع‌آوری و امحای زباله‌ها نیز قصه‌ای است شنیدنی. تا همین یکی – دو دهه قبل، بخش عمده زباله‌های تهران در کهریزک دفن می‌شد و تنها مقدار اندکی از آنها برای بازیافت تفکیک می‌شد. روزگاری، کهریزک نمادی بود از زباله‌های تلنبار شده تهرانی‌ها و حالا به مرکز بازیافت تبدیل شده است. شهری با بخش‌های مختلف که از بخشی از آن بوی ناخوشایندی به مشام می‌رسد مانند بخش‌های تخلیه زباله‌ها و دریاچه شیرآبه آن است. بعد از هماهنگی با مسوولان مجموعه یکی از پرسنل همراه‌مان می‌شود تا ما را به تنها مرکز تولید برق از زباله کشور ببرد. بعد از چند دقیقه حرکت با ماشین در میان بیابان‌های مجموعه آراد، مقابل ساختمان سفید رنگ و عظیمی متوقف می‌شویم. ساختمانی با محوطه‌ای گل‌کاری شده که اگر از قبل ندانی، اصلا نمی‌توانی متوجه شوی که اینجا مرکز تولید برق بازیافت است. ساخت نیروگاه پسماندسوز کهریزک به وسعت ٨٥٠٠ متر مربع در زمینی به مساحت ٣ هکتار از تابستان سال ٩١ شروع شد و امروز بین ٣ تا ٦ وات برق تولید می‌کند. مجتمعی که ساخت آن حدود ٣٠ میلیارد تومان هزینه در بر داشته است. در گوشه حیاط پنل‌هایی درست مثل پنل‌های خورشیدی نصب شده که مسوول ذخیره برق تولیدی است. بعد از ورود به ساختمان باید کلی پله را بدون آسانسور بالا و پایین کنی تا به طبقه سوم یعنی بخش کنترل تولید برق بررسی. اتاقی با چندین مونیتور و دستگاه‌های جورواجور، منصور باقرصاد، سرپرست سازمان بازیافت، به همراه یکی از مهندسین جوان این مجموعه تلاش می‌کند تا با ماکتی که در این بخش نصب شده، مراحل تولید برق را برای‌مان تشریح کند. گذشته از توضیحات علمی فنی که تقریبا چیزی از آن را متوجه نمی‌شویم، همین قدر متوجه می‌شویم که زباله‌ها بعد از ورود به این مرکز، ابتدا در کوره‌ای بزرگ سوزانده می‌شوند و بعد از اینکه چند ماده شیمیایی به آنها اضافه می‌شود، از طریق توربینی تبدیل به برق می‌شود. دو طبقه بالاتر از پشت دیواره شیشه‌ای، می‌توان به خوبی سیکل تولید برق را دید. زباله‌ها توسط کامیون و تریلرها به مخزن زباله به عنوان ورودی سیستم منتقل می‌شوند. فضایی به مساحت ٣٦ در ١٨ و به ارتفاع ٢٧ متر که دارای دو ورودی است و گنجایش انباشت زباله برای ٥ تا ١٠ روز را دارد. دیوارهای مخزن نیز با لایه‌ای از مواد ضد اسید پوشانده شده است. از لحظه‌ای که کامیون‌ها زباله‌ها را داخل سالنی بزرگ در همان ساختمان کارخانه برق، تخلیه می‌کنند تا زمانی که چنگک‌های بزرگ دو جرثقیل غول‌پیکری که دیده می‌شوند، دایما زباله‌ها را به داخل دو کوره غول‌پیکری که خاص این فرآیند طراحی شده است تخلیه می‌کنند. یعنی حرکت بازوهای جرثقیل یک لحظه هم قطع نمی‌شود.

زباله‌ها در جهنم...

بعد از انتقال زباله‌ها به قیف ورودی کوره، دو الکتروموتور وظیفه کنترل ورود زباله به کوره اول را برعهده دارند. در کل فرآیند کار کارخانه، هیچ سوخت یا نیروی کمکی وجود ندارد و تنها در ابتدای کار، سوخت اندکی مثل هیزم استفاده می‌شود و بعد گازهای با پایه کربن که از احتراق زباله تولید می‌شود، وظیفه تامین سوخت مورد نیاز کارخانه را برعهده دارند. به بیانی وقتی که این کوره روشن می‌شود، تا زمانی که خاموش نشود، می‌تواند سال‌ها بدون نیاز به انرژی خارجی دیگری به کار خود ادامه دهد. جهنمی واقعی برای زباله‌های پایتخت. عجیب آنکه اینجا با آنکه مقصد نهایی زباله‌هاست، کمترین بوی زباله‌ای دیده‌ نمی‌شود. باقرصاد در تشریح فرآیندی که باعث می‌شود تا بوی بد زباله‌ها کاملا از بین برود می‌گوید: «این یک فرآیند علمی – شیمیایی است. همزمان با سوختن زباله‌ها در کوره، اکسیژن مورد نیاز برای احتراق، از مخزن ورودی توسط لوله‌های عظیمی وارد کوره می‌شود. بدین ترتیب این فرآیند باعث تولید هوای منفی و گردش هوا به سمت داخل شده و از تولید آلودگی و بوی بد در مخزن جلوگیری می‌کند.»

 اما این پایان قصه زباله‌ها نیست. در منطقه میانی کوره، با ایجاد شرایط خلأ زباله به گازهای مختلف تجزیه می‌شود. سپس زباله‌ها وارد کوره دوم می‌شوند تا به مدد تزریق هوا، گازهای تولیدی در شرایط خلأ کاملا بسوزند. در حقیقت دمای بین ٨٥٠ تا ١٢٠٠ درجه سانتیگرادی کوره اول باعث حذف گازهای خطرناکی مثل دی‌اکسین می‌شود و دمای هوای کوره افقی – یا همان کوره دوم - نیز که بین ٩٥٠ تا ١٠٠٥ درجه سانتیگراد است سایر گازهای مزاحم را از بین می‌برد. مهندس باقرصاد در توضیح ادامه آنچه در کوره می‌گذرد، می‌گوید: زباله‌ها دو ثانیه در کوره افقی می‌مانند که این زمان، مدت استاندارد برای سوختن همه گازها است. در مرحله بعد خروجی گاز وارد بویلر می‌شود. از ورودی دیگری نیز آب که تصفیه و سختگیری شده، وارد بویلر می‌شود تا دمای خروجی کوره تا ٢٥٠ درجه سانتیگراد کاهش یابد. اما شاید بد نباشد که بدانید آب بعد از استفاده به صورت پساب درآمده و تصفیه و مجددا استفاده می‌شود. میزان آب مورد نیاز بویلر حدود ٢٦٠ متر مکعب، یعنی ١٠ تا ١٥ تانکر ٢٠ تا ٣٠ هزار لیتری است.

و بالاخره «برق»...

اما برق چطور تولید می‌شود؟ مهندس باقرصاد در پاسخ به این سوال در حالی که تلاش می‌کند تا جملاتش را ساده و به دور از پیچیدگی‌های علمی بیان کند، می‌گوید: «کار (بویلر) این است که گازهای تولیدی را به بخار تبدیل کند تا در مرحله بعدی، توسط توربین‌ها و ژنراتورها، بخار به برق تبدیل شود.» و این همان سیکلی است که مهندسین این مجموعه از آن به عنوان فرآیند کسب ثروت از طلای سیاه یاد می‌کنند.  به گفته مهندسین این مجموعه این خط تولید قادر است تا ٣٠٠ تن زباله را در روز، از طریق ژنراتورها به ٤ تا ٥ مگاوات برق تولید کند که البته فعلا برقی که تولید می‌کند معادل ٣ مگاوات است به گونه‌ای که از ٥ هزار تن زباله ٨٠٠ تا ٩٠٠ مگاوات برق تولید می‌شود.

 به گفته باقرصاد از مزایای زباله‌سوزی نسبت به روش‌های دیگر دفع زباله می‌توان به: مساحت کم زمین مورد نیاز در مقایسه با دفن، عدم وابستگی به شرایط جوی، سرعت و سهولت دفع، تولید خاکستر پاک قابل استفاده، کاهش سریع حجم پسماند، قابلیت دفع پسماندهای خطرناک، کاهش هزینه نگهداری دفع، کاهش تولید آلاینده‌های هوا و کاهش خطر آلودگی آب‌های سطحی اشاره کرد.

دلایل استفاده از شیوه زباله‌سوزی در جهان شامل: تولید انرژی از پسماند، کاهش اثرات زیست‌محیطی ناشی از سایر گزینه‌ها، کاهش سطح اشغال برای امحا، مطمئن‌ترین روش امحا و کم کردن حجم زباله در کوتاه‌مدت می‌شود.

سرپرست سازمان مدیریت پسماند با بیان اینکه روزانه ٨ هزار تن زباله در شهر تهران تولید می‌شود، می‌گوید: بر اساس کارهای کارشناسی انجام شده در آینده نزدیک شاهد عقد قرارداد کارخانه برای تولید انرژی با ظرفیت ٣ هزار و ٢٠٠ تن خواهیم بود. باقرصاد با تاکید بر اینکه این قراردادها با شرکت‌های داخلی و خارجی انجام می‌شود، گفت: با این قراردادها می‌توانیم بالای ٥٠ وات برق تولید کنیم. وی اضافه کرد: در آینده نزدیک ٣ هزار تن کود کمپست به ٥٠٠ مگاوات برق تبدیل خواهد شد. باقرصاد با اشاره به استحصال گاز در این کارخانه، افزود: هم اکنون نزدیک به ٢٠ مگاوات برق در این کارخانه تولید می‌شود. وی با بیان اینکه روزانه ١٢٠ هزار متر مکعب پسماند ساختمانی در پایتخت تولید می‌شود، اضافه کرد: برای بهینه استفاده کردن از این پسماند ساختمانی با دو کارخانه قرارداد بسته‌ایم.

با این وجود کهریزک تنها مرکز تولید برق از زباله در ایران نیست. در حال حاضر در شهر تهران دو سامانه هاضم بی‌هوازی و ریجکت سوز- سامانه تولید برق از زباله‌های تفکیک شده - برای استحصال انرژی از پسماند‌های شهری مشغول به فعالیت هستند. یکی همین مرکز آراد کوه و دیگری سامانه هاضم بی‌هوازی نیز در منطقه ٤ شهرداری تهران (ابتدای جاده آبعلی) که با ظرفیت پذیرش ٢٠٠ تن پسماند آلی فسادپذیر مشغول به کار است و توانایی تولید ٢ مگاوات ساعت برق را دارد.

بدبو‌ترین دریاچه ایران

اما این نیروگاه تنها بخش مجتمع بازیافت آراد کوه نیست. این مجموعه ١١٠٠ هکتاری، شامل بخش‌های مختلفی است که شاید بعد از نیروگاه، جذاب‌ترین بخش این مجموعه، حداقل از دید ما خبرنگارها، بخش دریاچه شیرابه باشد. برای رسیدن به این دریاچه باید باز هم چند دقیقه‌ای در دل بیابان‌های این مجموعه با ماشین حرکت کنید. مسیری که بعید است تازه‌واردها به سادگی بتوانند پیدایش کنند. از یک قسمتی به بعد بوی بد ناشی از شیرابه زباله‌ها، بهترین تابلویی است که به شما خبر می‌دهد که به دریاچه نزدیک می‌شوید؛ دریاچه‌ای که با توجه به دفن میلیاردها تن پسماند طی بیش از نیم قرن، به وجود آمده و اینقدر وسعت پیدا کرد تا اینکه تا سال ١٣٩١ به حدود ١٨ هکتار رسید. دریاچه‌ای با عمق متوسط ٢ متر و ٣٥٠هزار مترمکعب. از یک حد به بعد، بوی شیرابه‌ها چنان زیاد می‌شود که برای هر تازه واردی غیرقابل تحمل است ولی با این وجود تعدادی از کارگران سبزپوش شهرداری با ماسک‌های معمولی سفید رنگ مشغول درختکاری و... در اطراف آن هستند. اطراف دریاچه با لاستیک‌های کهنه روی هم چیده شده مشخص شده و دور تا دور آن پر است از نهال‌های درختان مختلف. از آن دریاچه نقره‌ای رنگ شیرابه عظیم ١٨ هکتاری، امروز دریاچه‌ای کوچک و کم‌عمق باقی مانده که بیشتر به حوضچه می‌ماند تا دریاچه. پرندگان زیادی دور تا دور دریاچه پرواز می‌کنند و با چشمان تیزبین‌شان سطح دریاچه را رصد می‌کنند تا شاید چیزی برای خوردن پیدا کنند. این دریاچه با توجه به حجم عظیم شیرابه، سال‌هاست به عنوان یکی از چالش‌های جدی بین شهرداری و فعالان محیط زیست است. چالشی که شهرداری مدعی است در حال مرتفع

شدن است. به گفته منصور باقرصاد، سرپرست سازمان پسماند شهرداری تهران، در این مجموعه امحا و بی‌خطر‌سازی شیرابه به دو روش اجرا می‌شود. یکی از طریق تصفیه خانه شیرابه و دیگری از روش باز چرخانی شیرابه. او می‌گوید: تصفیه‌خانه شیرابه در زمینی به وسعت ٣هکتار با ٢٠ مخزن و ١٤هزار مترمکعب شیرابه‌ها تصفیه می‌شوند. این پروژه با همکاری دانشگاه تهران به بهره‌برداری رسیده، تا امروز شیرابه ورودی این کارخانه به آب تصفیه شده تبدیل می‌شود و به مصرف مجموعه آرادکوه و ٢٣٠ هکتار درختکاری آن می‌رسد. وی در پاسخ به این سوال که خشک‌سازی دریاچه شیرابه به چه شیوه‌ای صورت می‌گیرد، گفت: برای این کار از چندین روش علمی استفاده می‌شود. روش‌هایی چون: احداث سامانه پردازش و جداسازی پسماندهای شهری به ظرفیت ٧٥٠٠ تن در روز با هدف جداسازی پسماندهای ‌تر و خشک و عدم دفن مستقیم پسماند -تکمیل سامانه پردازش بیولوژیک بخش آلی (تر) پسماندهای شهری با احداث ٤٠ هکتار سایت تخمیر و خرید و به‌کارگیری ٧ دستگاه همزن (تاپترن) با هدف مصرف رطوبت (شیرابه) پسماندهای‌تر در فرآیند تخمیر هوازی و بالاخره اجرای پوشش‌های میانی و انتهایی مراکز دفن با هدف جلوگیری از نفوذ بارندگی به داخل مدفن و کاهش تولید شیرابه.

یکی از کارگران این مجموعه در پاسخ به این سوال ما که آیا این بوی شدید آزارت نمی‌دهد؟ می‌گوید: «اوایل برایم سخت بود ولی بعد از چند سال کار کردن در اینجا دیگر عادت کرده‌ایم.» این جوابی تکراری است که تقرییا تمام ٢٠٠ نیروی شاغل در این مجتمع در آن اتفاق نظر دارند.

از شیرابه بدبو تا آب تصفیه شده

بار اصلی خشکاندن دریاچه معروف شیرابه آرادکوه برعهده تصفیه‌خانه این مجموعه است؛ تصفیه‌خانه‌ای که در زمینی به مساحت ٣ هکتار با ٢٠ مخزن تصفیه و ٣ اتاق فرمان احداث شده است. پشت ساختمان تصفیه خانه پر است از حوضچه‌هایی که در آنها آب و لجن تا لب آنها موج می‌زند و قل‌قل می‌کند. در برخی از آنها آب‌هایی که با مواد شیمیایی مخلوط شده‌اند، مثل موج‌هایی کوچک در مخزن‌ها بالا و پایین می‌روند و قل‌قل می‌کنند. درست مثل کف سفیدرنگ دریاها. اما به گفته سرپرست سازمان بازیافت شیرابه‌هایی که از محل نگهداری زباله‌ها بیرون می‌زنند با لوله‌های ویژه‌ای به تصفیه‌خانه می‌روند تا بعد از تصفیه، آب آنها برای آبیاری فضای سبز ٢٣٠ هکتاری این مجموعه عظیم به کار رود.

باقرصاد با بیان اینکه فرآیند تصفیه شیرابه و عبور از تمامی مخازن طی ٢٥ تا ٣٠ روز به طول خواهد انجامید، خاطرنشان کرد: شیرابه موجود طی مراحلی وارد مخازن شده که در هرکدام از مخازن عملیات خاصی روی شیرابه صورت می‌گیرد که در نهایت آب زلالی خارج می‌شود که در آبیاری فضای سبز کاربرد دارد.

اما روایت چگونگی تصفیه شیرابه‌ها نیز قصه جالبی دارد. باقرصاد در توضیح فرآیند تصفیه شیرابه‌ها می‌گوید: دراین فرآیند ابتدا در اولین حوضچه، اجسام درشت جدا و لخته‌گیری می‌شوند. سپس باقی مانده به وسیله ٤ پمپ لجن‌کش شیرابه پمپ شده و در حوضچه دیگری تقسیم و دانه‌گیری می‌شود.

بعد در حوضچه دیگری تقسیم بی‌هوازی صورت می‌گیرد. حوضچه بی‌هوازی محلی است که در آن دیوارهایی قرار دارد و شیرابه به صورت مارپیچ در آن حرکت می‌کند و در آن باکتری قرار می‌گیرد.

سرپرست سازمان مدیریت پسماند سپس نقبی هم به فرآیند شیمیایی این سناریو می‌زند و می‌گوید: در مرحله بعد باکتری‌ها به سمت شیرابه حمله کرده، مجدد این شیرابه برگشت داده شده و در حوضچه دیگر مواد شیمیایی به آن اضافه شده و آهک‌زنی می‌شود.

در مرحله بعد شیرابه در حوضچه‌ای ته‌نشین شده، این شیرابه در لوله‌‌ای به صورت فورانی بالا آمده و به بیرون می‌ریزد و باعث می‌شود آب شفاف‌تر در قسمت بالاتر قرار گرفته و آب کثیف‌تر پایین رود. یکی از کارشناسان این مجموعه به کف‌های سفیدرنگ روی حوضچه‌ها اشاره می‌کند و می‌افزاید: در ادامه این فرآیند با پاروهایی آب تمیز را جمع کرده و وارد حوضچه هوازی می‌کنیم. سپس در حوضچه هوازی دمنده‌های بزرگ هوا توسط دستگاه‌هایی که سوراخ‌های‌ ای شکل یک‌طرفه دارند دیفیوز می‌شود یعنی هوا در این دستگاه‌ها دمیده می‌شود و به صورت حباب از کف به رو می‌آید. وی با تاکید بر این موضوع که مخازن ١٢ هزار متر مربع ظرفیت دارند، گفت: دوباره فرآیند ادامه دارد و آب در حوضچه‌ای کلر‌زنی شده و شیرابه به حالت تصفیه که بی‌رنگ است درمی‌آید.

خروجی این تصفیه‌خانه همان آبی است که ذخیره می‌شود تا با تانکر یا از طریق شبکه آبرسانی برای آبیاری درختان مجموعه بازیافت آرادکوه استفاده شود.

***

اما این پایان قصه مرکز بازیافت کهریزک نیست. این مجموعه احداث دو بخش ریجکت سوز - کارخانه‌های تولید برق از زباله – دیگر را نیز در دستور کار خود دارد. دو سامانه‌ای که با ظرفیت مجموع ٣٢٠٠ تن پسماند در روز برای دفع پسماند‌های ریجکت حاصل از خطوط پردازش پسماند درآینده‌ای نزدیک احداث می‌شود.

شاید بد نباشد بدانید که از کل پسماند خانگی وارد شده به واحد‌های پردازش مجتمع آرادکوه در حدود ٤ الی ٦ درصد پسماند خشک ارزشمندی همچون کاغذ، مقوا، انواع فلزات آهنی و غیرآهنی، انواع پلاستیک، شیشه و... جداسازی و به واحد‌های بازیافت ارسال می‌شود که معادل حجم متوسط ٢٠٠ تن در روز است.

***

در مسیر بازگشت و در راه‌های پرپیچ و خم خاکی داخل مجموعه، بازهم به دسته‌های بزرگی از پرندگان برمی‌خوریم که با نظمی خاص به یک‌باره به هوا بلند می‌شوند و باز به همان شکل دوباره به سطح زمین بازمی گردند. شاید به دنبال غذایی در بین زباله‌های تبدیل به کود شده. اینجا گوشه‌ای از شهرمان است که شاید کمتر شهروند تهرانی پا به درون آن گذاشته باشد. قطعه‌ای از پایتخت که تمام خروجی زباله‌های روزانه ما به آنجا ختم می‌شود.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x