ضرورت مدیریت عرصه دیپلماسی گازی
برداشت گاز از میادین مشترک پارس جنوبی در ابتدای دولت یازدهم ۲۵۰ میلیون مترمکعب در روز بود که درحال حاضر به بیش از ۵۷۰ میلیون مترمکعب در روز افزایش یافته.
این موضوع فاصله ایران با شریک قطری خود را کاهش داده و بدین ترتیب وعده مسئولان عملی شد. در پسابرجام مدیریت صحیح توسعه فازها در اولویت قرار گرفت و در نهایت با افتتاح فازهای ۱۷ تا ۲۱ پارس جنوبی و یک طرح توسعه برداشت و تولید از لایههای نفتی میدان مشترک پارس جنوبی به ارزش ۲۰ میلیارد دلار، برگ سبز دیگری در کارنامه اقتصادی دولت ورق خورد. این اتفاق، اتفاقی مهم در تاریخ انرژی ایران است و میتواند تا حد زیادی درآمدهای ایران در این حوزه را تضمین کند. اضافه برداشت قطر از میدان مشترک پارس جنوبی مدتها زیان جبران ناپذیر را برای ایران رقم زد، اما اکنون و با افتتاح فازهای جدید پارس جنوبی این امیدواری وجود دارد که دیگر این اضافه برداشت تکرار نشده و منابع ایران توسط خارجیها برداشت نشده و به فروش نرسد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، پدرام سلطانی، نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران میگوید: «بعد از توفیق در برجام و برداشته شدن تحریمها در دولت یازدهم، وزارت نفت با سرعتی بیش از آنچه انتظار میرفت توانست میزان تولید و فروش نفت را به دوران قبل از تحریمها بازگرداند. این موضوع یک دستاور بسیار خوب و مهم برای این دولت تلقی میشود.»
عملکرد دولت یازدهم را در بحث توسعه نفتی چطور ارزیابی میکنید؟
وزارت نفت دولت یازدهم، در طی چهار سال گذشته در حوزه تولید و استخراج نفت و گاز عملکرد قابل تقدیری داشته است. با اقدامات خوبی که صورت گرفت، تقریبا تمام فازهای پارس جنوبی به بهره برداری رسیده اند و برای اولین بار ما توانستیم میزان اسمی تولید گاز خود را به بیش از میزان تولید کشور قطر برسانیم. در واقع برداشت گاز از میدان پارس جنوبی در ابتدای دولت یازدهم ۲۵۰ میلیون مترمکعب در روز بود که در حال حاضر به بیش از ۵۷۰ میلیون مترمکعب در روز افزایش یافته، که این موضوع فاصله ایران با شریک قطری خود را کاهش داده است. طبیعتا این امر چه به لحاظ منطقه ای و چه به لحاظ حیثیت بینالمللی اهمیت وافری دارد و میتواند پایه ای برای جبران مافات و عقب ماندگی ایران از کشور قطر در زمینه برداشت و استخراج گاز از میادین مشترک پارس جنوبی باشد. بعد از توفیق در برجام و برداشته شدن تحریمها در دولت یازدهم، وزارت نفت با سرعتی بیش از آنچه انتظار میرفت توانست میزان تولید و فروش نفت را به دوران قبل از تحریمها بازگرداند. این موضوع یک دستاور بسیار خوب و مهم برای دولت یازدهم تلقی میشود.
بهره برداری از سکوهای گازی فازهای ۱۷ تا ۲۱ پارس جنوبی با دستور رئیس دولت یازدهم آغاز شده است. برای ارتقای بهره وری انرژی و اینکه استخراج گاز با صرفه اقتصادی مطلوب تری همراه باشد، چه باید کرد؟
افتتاح و بهره برداری از فازهای پارس جنوبی عملا در دوران تحریم با تاخیر زیادی مواجه شد. هزینه استخراج تعدادی از فازهای پارس جنوبی هم که به شرکتهای داخلی واگذار شده بودند، حتی از هزینه پیمانکاران خارجی بالاتر رفت، یعنی چه از نظر کیفیت بینالمللی و چه از نظر صرفه جویی برای شرکتهای داخلی مقرون به صرفه نبود، به عبارتی بخش داخلی در هر دو زمینه متضرر شد. البته در این رابطه، اصلاحاتی در دولت یازدهم صورت گرفت که در طی آن، امور مربوط به پیمانکاران داخلی نظم و سرعت بیشتری پیدا کرد و در ضمن به لحاظ مالی هم بهبودهایی در این کار حاصل شد. نتیجه امر این بود که ما در فاصله زمانی محدود و مناسبی دستاورهای خوبی کسب کردیم. در این راستا و با برنامه ریزیهایی که صورت گرفت، در حال حاضر سقف و میزان تولید گاز از ۵۷۰ میلیون متر مکعب تجاوز کرده است که میتوان از آن به عنوان یک موفقیت بزرگ برای دولت یازدهم نام برد. این اقدام، قدرت مانور ایران را در عرصه منطقه ای و بینالمللی ارتقا داده است. البته توجه به این نکته هم ضروری است که به دلیل حجم بالای مصرف داخلی در ایران، با این میزان از تولید گاز هم چندان جایگاه قابل ملاحظه ای در صادرات گاز در عرصه دیپلماسی گازی نداریم. در این راستا باید به گونه ای برنامه ریزی شود که امکان مدیریت هر دو سوی این جریان برای ما محقق شود. به عبارتی، لازم است با افزایش تولید، مصرف داخلی هم کاهش یابد و در عین حال بهره وری انرژی در افزایش بالا رود تا استخراج گاز برای کشور معنای اقتصادی مطلوب تری پیدا کند.
اهمیت جذب سرمایهگذاری خارجی و تشویق سرمایهگذاران خارجی برای حضور در پروژههای نقت و گاز ایران را تا چه میزان میبینید؟
ایران با کشورهای همسایه خود در حاشیه خلیج فارس و با تمام کشورهایی که در دنیا از منابع نفتی و گازی برخوردار هستند، در مسابقه سختی قرار دارد. امر سرمایهگذاری در حوزههایی چون اکتشاف، استخراج و در بخشهای پایین دستی بر روی محصولات پالایشی در صنعت پتروشیمی بسیار حائز اهمیت است، بنابراین باید از طرق مختلف سعی شود تا جذابیتها در این زمینه افزایش یابد. از سوی دیگر، تنگناهای مالی ایران به نسبت کشورهای رقیب خود در حاشیه خلیج فارس به میزان بیشتری است. به گونه ای که هم میزان نقدینگی و دخایر ناشی از فروش نفت و گاز ما از این کشورها به شدت پایینتر است و دولت بدهیهای بسیار زیادی دارد و هم به واسطه به نتیجه نرسیدن کامل آثار برجام در کشور، امکان بهره گیری از خطوط فاینانس یا ورود سرمایهگذاران خارجی به نسبت سایر کشورها بسیار کمتر است. بنابراین اهمیت ورود سرمایهگذاران خارجی برای کشور ما نسبت به رقبای منطقه ای اهمیت صد چندان دارد. از طرف دیگر، توجه به این نکته ضروری است که هرچقدر ما به سوی جلو گام برمیداریم، عملا جذابیتهای انرژیهای فسیلی کاهش پیدا میکند، اگرچه شاید این روند کاهشی با شیب بسیار ملایمی انجام شود، اما به هرحال کشورهای مختلف دنیا به شدت در انرژیهای پاک و تجدیدپذیر سرمایهگذاری کرده اند و با اتخاذ تدابیر مناسب، روز به روز سهم خود را در این زمینه ارتقا میدهند. سرمایهگذاری در انرژیهای پاک و تجدیدپدیز مزایای مختلفی دارد، برای مثال سرمایهگذاریهای انجام شده یا در حال انجام در تولید و استخراج انرژیهای فسیلی میزان عرضه را در این بخش افزایش داده است و با ارزان شدن فناوریهای به کار برده شده، میتواند باعث ارزانتر شدن منابع گرانی چون نفت و گاز موجود در دریاها شود. جمع بندی تمام این مسائل این سیگنال را به ما میدهد که ایران به لحاظ زمانی هم با کشورهای همسایه خود در حاشیه خلیج فارس، در مسابقه ای حساس است. در این مسیر باید تدابیری اتخاذ شود تا سرعت ما را در بخشهای تولید و استخراج نفت و گاز افزایش دهد و نباید این ذخایر را به زمانی واگذار کنیم که قیمتها در وضعیت نامطلوب و پایین تری قرار دارند.