سهم زنان از فضاهای شهری چه اندازه است؟
ایجاد فضاهای مختص به زنان در قیاس با فضاهای مردانه شهری تقریبا هیچ است و تا دلتان بخواهد، مردان از فضاهای آزادنه مختص به خود برخوردارند
ماراتن تهران و حاشیه هایش، باردیگر داغ بی توجهی به زنان در استفاده از فضاهای شهری را تازه کرد؛ آنجا که صبح جمعه گذشته، زنان متقاضی شرکت در دو ماراتنتهران، پشت خط قرمز محدودیت ماندند و نتوانستند همپای مردان، گام بردارند. زنان متقاضی شرکت در دو ماراتن به دلیل آنچه عدم فعالیت ورزشی بانوان در فضای عمومی خوانده شد از حضور در فضای عمومی مسابقه منع شدند و این درحالی بود که به لحاظ حفظ پوشش اسلامی، مشکل خاصی برای دوندگان ماراتن نبود. این اتفاق ناراحت کننده، بی توجهی به سهم زنان در استفاده از فضاهای شهری را یاد آور شد که سالهاست زنان ایرانی، به دلایل مختلف ، آنطور که باید در فضاهای عمومی حضور ندارند.
درک نشدن فضای زنانه
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون ، جامعه 80 میلیون نفری ایرانی به لحاظ جنسیت، سهمی تقریبا 50 ، 50 میان زن و مرد دارد که باید میزان استفاده آزادانه از فضاهای عمومی شهر برای این دو گروه نیز سهمی برابر داشته باشد. اما به هزار و یک دلیل که به طور عمده ختم به یک تار مو شده و سهم زنان در استفاده از فضاهای شهری نیز به اندازه همین یک تار مو می شود و در مواقعی رویدادهایی چون دو ماراتن، آنها را از حقشان باز می دارد.در پاسخ به مطالبه هایی که برای حق استفاده زنان از فضاهای عمومی شهری و حضور در رویدادهایی چون دو ماراتن، ورزش آزادانه در فضاهای عمومی، حضور در استادیوم های ورزشی و ... وجود دارد،عمدتا مسائلی مطرح می شود و این در حالی است که نگاههای نادرست به مقوله حضور زنان در جامعه، بیش از هر موضوع دیگری در پشت خط ماندن زنان برای استفاده از فضاهای عمومی تاثیر دارد. این در شرایطی است که درک کردن اهمیت زن و فضا در جامعه امروزی دشوار نیست و گسترش نقش و حضور زنان در تولید اجتماعی فضا در دهه های اخیر مناقشه برانگیز و مساله آفرین بوده است. با اینکه تلاش شده است فضاهای شهری در ایران کنونی با توجه به اصول شهرسازی بنا شوند، اما توجه نکردن به تفاوت بین جنسیت زن و مرد – به اقتضای تفکر حاکم در شهرسازی – و تفاوت های ظرف آنها در استفاده از فضا، باعث شده مردان بیشتر از فضاهای عمومی شهر استفاده کنند. میتوان این توصیف از شهر را تا حدودی ناشی از نگرش مردانه در ساخت شهر دانست.
تفاوت جداسازی و حق عمومی
در سال های اخیر وعده ها و البته تلاش هایی برای ایجاد فضاهایی مختص برای زنان در فضاهای شهری صورت گرفته که البته با ایجاد فضای عمومی برای زنان متفاوت است. ایجاد فضاهایی چون بوستان بانوان، خانههای شهربانو، واگن های زنانه در مترو و ... از جمله این اقدامات است که اگرچه توانسته فضایی را مختص به زنان برای استفاده از فضاهای شهری ایجاد کند، اما هرگز نتوانسته زمینه را برای حضور آزادانه و توامان زن و مرد در فضاهایی چون استادیوم ها و رقابت های ورزشی را فراهم کند. از طرفی باید یک نکته را هم در نظر گرفت که بحث اماکن تفکیک شده برای استفاده زنان، با تفکیک جنسیتی متفاوت است و زمانی که درباره اماکنی که مختص زنان باشد، حرف می زنیم، نباید آن را با شعارهای در شهر قیاس کنیم. اینکه بیمارستان، دانشگاه و رستوران ها به طور کلی تفکیک جنسیتی بشوند، نتیجه ای جز منزوی کردن زنان نخواهد داشت اما احترام به حقوق شهروندی یک زن برای اینکه بتواند به مثابه مردان از تمامی امکانات یک شهر استفاده کند، به طوری که این استفاده دور از شئونات نباشد، مساله دیگری است که باید به آن توجه ویژه کرد. ناگفته پیداست که ایجاد فضاهای مختص به زنان نیز به میزان کم و در قیاس با فضاهای مردانه شهری تقریبا هیچ است و تا دلتان بخواهد، مردان از فضاهای آزادنه مختص به خود برخوردارند.
شهرها مردانه ساخته می شود
یکی از پدیده های اجتماعی که امروزه پژوهشگران به آن توجه می کنند، مساله حقوق شهروندی است. حقوق شهروندی به عنوان یکی از مهم ترین مولفه های حقوق، سهم بسزایی در احساس عدالت اجتماعی و در نهایت توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد.این در شرایطی است که حقوق شهروندی زنان در استفاده از فضاهای عمومی کمتر مورد توجه قرار گرفته و حتی در ساخت و ایجاد فضاهای شهری نیز مورد بی مهری قرار می گیرد. توجه به تفاوت نگرش و نیازهای زنان و مردان در فضاهای شهری، بی توجهی به نیازهای زنان در طراحی فضاها و اینکه چگونه برنامه ریزی و طراحی شهری میتواند پاسخگوی این نیازها باشد، از موضوعاتی است که معماران امروز شهری به آن توجه می کنند. به نظر می رسد بین عوامل موثر در مطلوبیت فضاهای شهری برای زنان، با حضور زنان در شهر و میزان رضایت آنها از فضای شهری رابطه ای وجود دارد.
ایجاد امکانات زنانه در شهر
در نظر گرفتن تفاوت های ظریفی که بین زنان و مردان وجود دارد، در عمده طرح های شهری به چشم نمی خورد؛ برای نمونه متناسب نبودن ابعاد و تناسبات مبلمان شهری با شرایط زنان، امری مشهود است. اگرچه نمی توان با قاطعیت گفت مبلمان موجود در شهرهای کنونی مختص مردان طراحی شده است اما می توان به جرات گفت نیاز زنان در بسیاری از موارد در نظر گرفته نشده است. نمونه بارز نادیدهگرفته شدن تفاوت های زن و مرد در طراحی فضا های مورد نیاز، نیمکت هایی است که در ایستگاه های اتوبوس نصب می شود؛ چرا که هم ارتفاع مناسب در آنها رعایت نشده است و هم راحتی و آسایش لازم را ندارد. نیمی از استفاده کنندگان امکانات شهری بانوان هستند ولی مبلمان موجود کاربردی مردانه دارد. البته نه اینکه عمدی برای این موضوع باشد؛ چون مردان در ایجاد این امکانات تصمیم گیرنده اند، ناخواسته آنها را متناسب با وضعیت خود تعریف می کنند.
زنان خصوصیات بیولوژیک، مسئولیت ها و نگاه متفاوتی در مقایسه با مردان دارند که در نوع ارتباط آنها با فضا تاثیر می گذارد. آنها تسهیلات خاصی را از فضا انتظار دارند که با خصوصیات جسمی و نیازهای عاطفی و روحی شان متناسب باشد و زندگی روزمره و فعالیت شان را تسهیل کند. کارشناسان معتقدند در حالی که زنان از ارکان اصلی توسعه پایدار هستند و بدون مشارکت فعال آنان، توسعه به سرانجام نخواهد رسید، در سراسر جهان و به ویژه در کشورهای در حال توسعه از نابرابری های بسیاری رنج می برند. بهبود موقعیت زنان موجب مشارکت اجتماعی بیشتر آنان و در نتیجه پیشرفت جامعه می شود.