ترامپ یا مشاورش؟ کدام حرف اول را میزنند؟
استفن میلر خیلی سریع به یکی از بانفوذترین چهرهها در شروع کار دولت جدید در کاخ سفید تبدیل شد و شاید بتوان گفت که ظهور این مرد 31 ساله اهل کالیفرنیا برای بسیاری غیرمنتظره بود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، عده زیادی بر این عقیدهاند که میلر که در نقش یکی از مشاوران ارشد دونالد ترامپ فعالیت میکند، در حقیقت نویسنده متن نخستین سخنرانی رییسجمهور در کنگره بوده است. وی در ماه ژانویه سال 2016 به کمپین ترامپ پیوست و در تسریع تجمعات در کارزار انتخاباتی نقش چشمگیری ایفا کرد. وی همچنین مسوول سیاستگذاریها در کمپین ترامپ بود و نقش نویسنده سخنرانیهای وی را نیز ایفا میکرد.
بلومبرگ در گزارشی به قلم جاشوا گرین نوشت، در چند هفته اول فعالیت ترامپ در پی دستور اجرایی مبنیبر ممنوعیت ورود اتباع 7 کشور با عمده جمعیت مسلمان به امریکا که قضات فدرال اجرای آن را لغو کردند، کاخ سفید دچار آشوب و درگیریهای داخلی شده بود. این دستور اجرایی با تظاهرات گسترده در سرتاسر کشور همراه شد، اما شرایط از همان زمان و در پی تلاشهای کاخ سفید برای توضیح معنای این دستور اجرایی برای مقامات دولت و آژانسهای فدرال و دولتهای خارجی با نوساناتی همراه بود. در این میان، میلر به یکی از هدفهای اصلی در حملات و انتقادهای گسترده از مقامات جمهوریخواه گرفته تا رسانهها و مجریهای تلویزیونی تبدیل شد. اما میلر این ناآرامیها را دوام آورد و از درخواستهای متعدد برای اخراجش جان سالم به در برد و درست در زمانی که بیشتر مشاوران دولت به دنبال جایی برای پنهان شدن میگشتند، او سیری صعودی را طی کرد.
یک معتقد حقیقی
مشاوران کلیدی ترامپ در نخستین ماه ریاستجمهوری او سعی داشتند تا سیاستهایش را توضیح دهند. شان اسپایسر، معاون مطبوعاتی رییسجمهوری در این آشوب جایگاه اختصاصی نصیبش شد و در برنامه «ستردی نایت لایو» بهشدت مورد انتقاد قرار گرفت. بسیاری از برنامههای خبری هم کلیان کانوی، مشاور رییسجمهوری، را به خاطر اظهارات کذب او در فهرست سیاه قرار دادند. در همین حال، میلر در زیر فشار حملات موفق شد بر خود و بر شرایط تسلط بیابد. کاخ سفید 12 ماه فوریه وی را برای حضور در مصاحبههای تلویزیونی دورهیی فرستاد. در حالی که اسپایسر و کانوی بهشدت در تقلا بودند، میلر با کت و شلواری خوشدوخت و ظاهری آراسته اثبات کرد که مهاجمی تزلزلناپذیر است و با اعتماد به نفس، نامفهومترین ادعاهای ترامپ را به پیش برد. میلر در برنامه «دیس ویک/این هفته» شبکه ایبیسی موضعگیری ترامپ را در خصوص مهاجرت «فوقالعاده» توصیف کرد و با لبخندی تمسخرآمیز در مورد اینکه برنامه ترامپ برای دیوار مکزیک «خودش هزینههای خودش و حتی بیشتر از آن را در میآورد»، برای جورج استفانوپولوس (مجری ارشد سیاسی ایبیسی نیوز) کنفرانسی طولانی داد. استفانوپولوس از میلر خواست تا شواهدی را در مورد ادعای رییسجمهوری مبنی بر از دست دادن آرا در نیو همپشایر ارائه دهد؛ ترامپ گفته بود که به این دلیل در این ایالت شکست خورده که «هزاران» نفر رایدهنده غیرقانونی از ایالت ماساچوست با اتوبوس به آنجا منتقل شدهاند. میلر با چهرهیی بیحوصله گفت: «جورج این یک حقیقت است و تو هم این مساله را نفی نمیکنی که شمار زیادی از افراد غیر شهروند در این کشور هستند که برای رایدهی ثبت نام کردهاند. این یک رسوایی است. باید رسانهها را متوقف کنیم و من حاضرم در هر برنامه تلویزیونی در هر جایی و هر زمانی حضور بیابم و باز هم همین حرفها را تکرار کنم و بگویم که حق با رییسجمهور ایالات متحده امریکاست. 100 درصد حق با اوست. » میلر در این برنامه تلویزیونی آنقدر بیپروا بود که شیوه رفتارش به یک الگوی اینترنتی تبدیل شد. ترامپ پس از این نمایش در توئیتر به استفن میلر به خاطر حضور به عنوان نمایندهاش در این برنامه تلویزیونی تبریک گفت و کار فوقالعاده او را مورد تمجید قرار داد.
شیوه جهش میلر پس از بحران ممنوعیت ورود پناهجویان در حقیقت به درسی در خصوص چگونگی دوام آوردن در تلاطمهای کاخ سفید در دوران ترامپ تبدیل شد: برای به دست آوردن محبوبیت پیش رییسجمهوری میبایست بر باور او در این خصوص که اقدامات بزرگی انجام داده و دستاوردهای بزرگی داشته است، تاکید کنی؛ حتی از ظالمانهترین ادعاهای او دفاع کنی و آنها را حقیقت محض بپنداری و در عین حال فردی محکم و با اعتماد به نفس به نظر برسی! اگر متحدانی در خارج از کشور داشته باشی که به ترامپ گوش بسپارند شانس بیشتری برای جلبتوجه رییسجمهوریخواهی داشت.
بیش از 10 سال سابقه سیاستگذاری در کنگره
میلر سیاست را به عنوان بچهیی مشکلساز در برنامههای تلویزیونی محافظهکاران و آنهم زمانی که دانشآموزی دبیرستانی بود، آغاز کرد و خیلی زود توانست حمایتهایی را به دست آورد. شان هنیتی، مجری رادیویی و تلویزیونی فاکس نیوز که روابط نزدیکی هم با رییسجمهوری دارد، گفت: «همه سر و صداهای رسانهها یا دستکم 90درصد آنها مزخرفات است. هیچ کسی، حتی این مجریهای احمق برنامههای تلویزیونی، چیزی درباره او (میلر) نمینویسند یا نمیگویند. آنها هیچ ایدهیی در مورد روابط میلر با رییسجمهوری که کاملا از او حمایت میکند، ندارند. »
مهمتر اینکه میلر از حمایت بیحد و حصر استیو بانن هم برخوردار است. بانن پیشتر در حمایت از ترامپ گفته بود: «از اینکه رسانههای مطرح علاقهیی به دستور کار رییسجمهور ترامپ ندارند، بسیار متاسفم. اما در نهایت مجبورند به عنوان حزب مخالف که سعی در تخریب وجهه ترامپ به عنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری داشت، این حقیقت را بپذیرند که شکست خوردهاند و شکست سنگینی را هم متحمل شدهاند. از اینرو، مجبورند سر جای خود بنشینند و با اجرای تصمیمات دونالد ترامپ کنار بیایند.» بانن همچنین تصریح کرد که رسانهها برای ضربه زدن به ترامپ، میلر را هدف قرار دادهاند. وی گفت: «وقتی جو اسکاربورو (نماینده پیشین حزب جمهوریخواه و مجری رادیو و تلویزیون در شبکه اماسانبیسی) و جریان اصلی رسانه به استفن میلر حمله کرد، اقدامی کاملا عادی از سوی یک حزب مخالف محسوب میشد. آنها سعی دارند برخی از بهترین افراد جوان را در هر سازمانی از دور خارج کنند. اما استفن فرد سرسختی است؛ این را از تجربه کارزار انتخاباتی به شما میگویم. وی به اینکه مورد اتهام قرار بگیرد عادت دارد. »
اما نگاه به میلر صرفا به عنوان یکی دیگر از سخنوران آماده به جنگ ترامپ، اشتباه است. بر خلاف کانوی یا اسپایسر، میلر یک مزدور در حال دفاع از رییسجمهوری در برابر حملات نیست، بلکه یک معتقد واقعی است که مسوولیت تبدیل اظهارات کارزار انتخاباتی ترامپ به سیاستهای واقعی را بر عهده دارد. میلر یک مبارز چیرهدست است که یکی از دلایل آن را میتوان نزدیکی ایدههای ترامپ بهویژه در زمینههایی همچون مهاجرات، به دیدگاههای جهانی خود او، دانست. میلر 10 سال به عنوان یکی از سیاستگذاران کنگره فعالیت کرده و جدیدترین سمت وی هم فعالیت به عنوان مشاور ارشد سناتور جف سشنز، دادستان کل کنونی، بوده است. میلر در زمان فعالیت به عنوان مشاور سشنز، با جمعآوری عناصر ملیگرایی «امریکا در اولویت» محدودگرا مشغول بود و این مدتها پیش از ورود ترامپ به صحنه سیاسی بود. اکنون هم سر میلر بهشدت شلوغ است و همراه با بانن برنامههای سیاستگذاری ترامپ و فرمانهای اجرایی را آماده میکند. میلر همچنین به آمادهسازی سخنرانیهای حائز اهمیت رییسجمهوری، از جمله سخنرانی وی در کنگره، کمک میکند. در حقیقت زمانی که میلر برای دفاع از سخنان و واژههای به کار رفته توسط ترامپ در برنامههای تلویزیونی حاضر میشود، از نوشتههای خودش دفاع میکند. میتوان گفت که ترامپ صدایی رسا برای عقاید میلر محسوب میشود و دقیقا عکس همین مساله نیز صادق است.
ترامپ تمایل دارد بیشتر افراد در واشنگتن را گیج کند، اما در حلقه کوچک افراد نزدیک به او، نقشه کاملا واضح است. میلر در اینباره میگوید: «همهچیز به هم وابسته است. کاری که در مورد سیاست مهاجرت صورت میگیرد، آنچه در مورد سیاست آموزش انجام میشود، سیاست مالیاتی، هماهنگیها و سیاستهای انرژی همه به هم وابسته هستند و بر مبنای اعتقاد در مورد آنچه زندگی را در امریکا برای شهروندان امریکایی بهتر میسازد، پایهریزی شدهاند.»
نجات میلر حائز اهمیت است به این دلیل که موفقیت یا شکست او در داخل دولت تعیینکننده این مساله است که شورشهای ترامپ به چیزی بیش از شیوهیی تبلیغاتی برای پیروزی در انتخابات تبدیل شود. میلر با وجود اینکه با 10 سال سابقه کار در کنگره یک کهنه کار سیاستگذاری محسوب میشود، هنوز جایگاه تثبیت شدهیی ندارد. در هر دولت جمهوریخواه دیگری او در اوج خوش شانسی میتوانست شغلی در رده دوم یا در آژانسی در رده سوم بیابد. اما در کاخ سفید تحت فرمان ترامپ، میلر به فردی برجسته تبدیل شد: وی یکی از معدود افراد در میان اطرافیان رییسجمهوری است که پیشتر واقعا در دولت نقشی ایفا کرده است. ترامپ، بانن، کانوی، اسپایسر، جرد کوشنر، رینس پریباس، رییس کارکنان کاخ سفید، و حتی استیو کوشین وگری کوهن، دو مشاور ارشد اقتصادی ترامپ، هیچکدام هیچ تجربهیی از کار در دولت نداشتند.
وقتی دستور کار ترامپ همه مسائل از اوباماکر گرفته تا اصلاح سیاست پناهجویان را در بر گرفت، میلر به خودی خود به مردی تبدیل شد که پیروان متعصب ترامپ برای اعلام و اجرای این سیاستها به او اتکا میکردند. بانن در این باره گفته است: «ایدههای رییسجمهوری باید به صورت یک برنامه اقدام ارائه شوند. استفن نیروی محرکه اجرای ایدههای رییسجمهور ترامپ است. »
شورشی بالفطره
میتوان گفت که میلر استعدادهای خود را در زمینه جلبتوجه و نمایش در سنین کم کشف کرد. او که فرزند یک خانواده دموکرات است، در شهر لیبرال سانتا مونیکا در ایالت کالیفرنیا بزرگ شد و در حقیقت با گرایش به محافظهکاران و حزب جمهوریخواه و با استعداد ذاتی برای جلبتوجه، شورش کرد. وی در سن 16 سالگی به یک چهره مطرح رادیویی تبدیل شد که افکار گروههای چپگرا را در دبیرستان دولتی به چالش میکشید. وی در دانشگاه دوک به یک فعال محافظهکار و مدافع سفیدپوستان تبدیل شد. پس از فارغالتحصیلی مستقیم به واشنگتن رفت و مدت کوتاهی به عنوان سخنگوی چندی از اعضای جمهوریخواه مجلس نمایندگان فعالیت کرد و دیری نگذشت که توانست راهی برای نزدیکی به سشنز بیابد. وی به دلیل شور و اشتیاق فراوان بیانیههای خبریاش توجه رسانهها و مشاوران را به یک اندازه جلب کرده بود، اما همه آنها به دید یک پست فطرت مزاحم به او مینگریستند. اگرچه در اصل در حاشیه سیاست در واشنگتن فعالیت میکرد، اما توانست به چهرهیی مطرح در مرکز حوادث تبدیل شود.
سشنز و میلر در سال 2013 رهبری مخالفت سنا با لایحه «گروه هشت» را بر عهده داشتند؛ لایحه دو حزبی تدابیر اصلاحی مهاجرت که توسط 8 سناتور تنظیم شده بود و راه را برای شهروندی 11 میلیون مهاجر که بدون هویت ثبت شده در امریکا زندگی میکردند، میگشود و در عین حال برنامه کارگران میهمان را برای کارگران کم مهارت در صنایعی همچون کشاورزی، توسعه میداد. لایحه گروه هشت به یک مساله پیچیده در سیاست امریکا تبدیل شد. از نظر بسیاری از ناظران اعتراضهای گسترده سشنز بینتیجه بود، اما میلر عقیده دیگری داشت؛ وی گفت: «من مخالفم. فکر میکنم که هیچجایی بهتر از اینجا نمیتوانم نفوذ بیشتری در نتیجه سیاستگذاری داشته باشم. » اگرچه لایحه به سادگی در سنا رای آورد، اما در پی اعتراضها و تلاشهای گسترده سشنز و میلر در مجلس نمایندگان با مشکل مواجه شد. سشنز به گونهیی به لایحه گروه هشت حمله کرد که انگاری داشت در مورد یک قاضی صحبت میکرد. انحلال لایحه اصلاحات قوانین مهاجرتی در ابتدای امر تاثیر چندانی در موقعیت سشنز و میلر نداشت شکایتهای یک محافظهکار پوپولیست آن زمان در رسانههای مطرح یا حتی رسانههای محافظهکاری همچون فاکس نیوز انعکاس داده نمیشد؛ اما در گفتوگوهای رادیویی نظر عده بسیاری را به خود جلب کرد. سشنز سال گذشته در این باره به «بلومبرگ بیزینسویک» گفت: «برای آنهایی که در مورد مهاجرت اطلاعاتی داشتند، لایحه گروه هشت یک شوک بزرگ بود. کاملا مغایر با اراده رایدهندگان بود و ضربهیی مهلک به عموم امریکاییها محسوب میشد.» بسیاری از افراد نزدیک به ترامپ بر این عقیدهاند که اقدامی که سبب پیروزی سشنز و محبوبیت او پیش رییسجمهوری شد، در واکنشهایش به لایحه گروه هشت ریشه دارد.
نخستین جرقههای پوپولیستی
در سال 2014 دیو برات، یک پروفسور علوم اقتصادی، در انتخابات اولیه حزب جمهوریخواه اریک کانتور، رهبر اکثریت مجلس نمایندگان را شکست داد. ترامپ در مصاحبهیی با «بریتبارت» اظهاراتی بیان کرد که مایه دلگرمی پوپولیستهای محافظهکاری شد که منتقد جدی مهاجرتهای کنترل نشده بودند. ترامپ در آن مصاحبه گفت: «شکست کانتر نشانه بزرگی است، چرا که بیانکننده این مساله است که مردم میخواهند مجلس نمایندگان دوباره نظم و ترتیب داشته باشد. اگر به اتفاقات در حال وقوع در تگزاس یا دیگر نقاط نگاهی بیاندازید، میبینید که مردم همینطور به این کشور وارد میشوند انگاری که سیاست درهای باز به اجرا گذاشته شده است. ما میبایست خدمات درمانی ارائه کنیم، خدمات آموزشی ارائه کنیم و بایستی همه امکانات را فراهم آوریم... بدینترتیب پیش از آنکه از خودمان مراقبت کنیم از دیگران مراقبت میکنیم.» و میلر بهشدت تحت تاثیر این مصاحبه قرار گرفت و در نامه به یک دوست که بعدها برای بلومبرگ بیزینسویک ارسال شد، نوشت: «ترامپ درک میکند. امیدوارم برای ریاستجمهوری نامزد شود. »
پس از شکست لایحه اصلاحات مهاجرتی، میلر حیطه فعالیت خود در معماری سیاستگذاری را وسیعتر کرد تا به چیزی دست یابد که بعدها بانن آن را «ملیگرایی اقتصادی» نامید. در واکنش به فرمان اجرایی باراک اوباما، رییسجمهوری پیشین امریکا، که از میلیونها مهاجر در مقابل اخراج از کشور محافظت میکرد، میلر یادداشتی نوشت تا رهنمونی برای واکنش جمهوریخواهان باشد: «فرمان وی به 5 میلیون مهاجر ثبت نشده اجازه کار، امنیت اجتماعی، خدمات درمانی و معافیت از مالیات میدهد و فرصتهای شغلی را از کارگران در حال تلاش امریکایی میگیرد.»
اما ماجرا به همین جا ختم نشد. میلر در ماه ژانویه 2016 از حالت دفاعی به حالت حمله تغیر موضع داد و به عنوان نویسنده متن سخنرانیها به کارزار انتخاباتی ترامپ پیوست. مشهور بود که مهاجرت از مسائل اصلی مورد توجه ترامپ محسوب میشود و رییسجمهوری در این زمینه یک وکیل مدافع تمام عیار پیدا کرد: میلر! در حالی که وعده دیوار کشیدن میان مرز امریکا و مکزیک توجه بسیاری را به خود جلب کرده بود، در تجمعات انتخاباتی ترامپ هم عموما والدینی دیده میشدند که فرزندانشان توسط مهاجران غیرقانونی به قتل رسیده بودند. میلر شخصا بر این عقیده است که رسانهها هم در پنهان کردن جنبههای منفی مهاجرت قانونی و غیرقانونی با دموکراتها همدست هستند. وی در شکایت درباره این مساله گفته است: «رسانهها سعی دارند مسائل مهاجرتی را از طریق قرار دادن این مسائل در چارچوب بررسی تاثیرات آن بر همه به استثنای شهروندان امریکایی، پنهان کنند.»
میلر و بانن از ترامپ میخواهند تا سیاستهای امریکا را از قوانین مهاجرتی گرفته تا تجارت و مالیات، از نو بنویسد و چارچوب این سیاستها را به شیوهیی تعیین سازد که منافع شهروندان امریکایی را در اولویت قرار دهد. چنین اقدامی مستلزم رویارویی با برخوردهای احساسی مردم و اتهاماتی مبنی بر نادیده گرفتن انسانیت و احساسات در بررسی شرایط پناهجویان است؛ اما به نظر میرسد که میلر با حمایت ترامپ برای این رویارویی آماده است و تغییرات را از اندکی پیش آغاز کرده است.
دیدگاه «امریکا در برابر آنها» میلر در ایجاد تغییرات اساسی در سیاستهای امریکا و حمایتهای جدی او از ترامپ، همگی از عناصر یک برنامه گفتوگوی رادیویی اغواکننده هستند. اما اجرای دستور کار ترامپ در واقعیت به همین سادگی نیست و شُک بزرگی در نظام سیاسی ایجاد میکند و با مقاومتهای شدیدی مواجه خواهد شد و ترامپ نمیتواند این مسیر را به تنهایی بپیماید. ترامپ تا اندازه زیادی برای جهتیابی مسیر قانونگذاری و یافتن راهی برای راضی نمودن نمایندگان نامطمئن، به میلر تکیه کرده است. میلر در این باره میگوید: «من دیدگاه او را میفهمم. ایدههایش را درک میکنم. من میتوانم یک اجراکننده باشم.» اما این نقش آسانی نخواهد بود. تجربه میلر در کنگره به عنوان یک تریبون عصبانی محافظهکاری پوپولیستی به ندرت مسائلی همچون نظام پیچیده داد و ستدی قانونگذاری را شامل میشد. میلر در دوران همکاریهایش با سشنز همه انرژی خود را برای مقابله با دستورکارهای رییسجمهوری صرف میکرد؛ اما اکنون باید دستورکارهای خودش را به مرحله اجرا برساند و این کاری به مراتب دشوارتر است.