گردش نفت و گاز بهسوی شرق
برداشته شدن تحریمها و بهسرانجام رسیدن توافق هستهیی میان ایران و 6 قدرت جهانی به ظن بسیاری دریچهیی برای ورود کمپانیهای بزرگ نفتی غربی و تزریق خون تازهیی به رگهای میدانهای نفتی از نفس افتاده ایران بود.
اما در گیرودار دلمشغولی کمپانیهای غربی به کم و کیف کنار آمدن با شرایط جدید و برداشتن گامهای محتاطانه برای ورود به ایران، این شرکتهای روس بودند که گوی سبقت را ربوده و براساس گفتههای وزیر نفت ایران بیشترین سهم را در مطالعات میدانهای نفتی ایران به دست آوردهاند. این در حالی است که پیش از توافق ایران و غرب بر سر موضوع هستهیی، روسیه نقش چندانی در توسعه نفت و گاز ایران نداشت. اکنون اما وقایع به گونه دیگری رقم خورده و گسترش روابط نفتی ایران و روسیه به عنوان محور اصلی نزدیک شدن روابط اقتصادی دو کشور مدنظر قرار گرفته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، در این میان سفر اخیر حسن روحانی و برخی اعضای کابینه ازجمله بیژن زنگنه به مسکو که به علت تقارن با تعطیلات نوروزی بازتاب زیادی در داخل نداشت، توجه دیگر کشورها را به خود برانگیخته است؛ خصوصا اینکه این سفر نیز همراه با امضای چند تفاهمنامه دیگر در حوزه انرژی بود. در این بین برخی منابع خارجی ادعا دارند که روسیه در این سفر توانسته به میزان قابلتوجهی جای پای شرکتهای خود را در توسعه میدانهای نفتی محکم کرده و به نوعی صنعت نفت ایران را به سمت شرق بچرخاند. هرچند مقامهای ایرانی همواره ادعا دارند که ایران در دوران پسابرجام حق انتخاب دارد و پیشتر هم امیرحسین زمانینیا معاون بینالملل وزارت نفت منافع ملی را مبنای اصلی انتخاب شرکا برای توسعه میدانهای نفتی ایران عنوان کرد. در همین راستا کریس کوک رییس سابق بورس انرژی لندن، مشاور استراتژیک بازار با انتشار یادداشتی در پایگاه خبری نچرال گس ورلد به جنبههای مختلف گسترش روابط ایران و روسیه خصوصا در زمینه انرژی پرداخته است. وی همکاریهای نفتی و گازی اخیر دو کشور را ناشی از افزایش مناسبات سیاسی اخیر دو کشور میداند. هرچند کوک نسبت به تمام جوانب همکاری ایران با روسیه خصوصا در حوزه گاز خوشبین نیست. او همچنین برخی ایدهها از جمله بازار مشترک نفت ایرانی/روسی یا استفاده از ارزهای داخلی دو کشور برای سرمایهگذاری در پروژههای نفتی را عملی نمیداند. در ادامه گزارش این روزنامه نتایج سفر حسن روحانی به مسکو و گسترش روابط نفتی ایران و روسیه را بررسی میکند.
امضای 7 تفاهمنامه نفتی میان 2 کشور ایران و روسیه در سال 1395، پایان راه پررنگتر شدن حضور روسها در صنعت نفت ایران نبود. پیشتر این روزنامه در گزارش «نفت مناطق مرکزی در قرق روسها» به این موضوع پرداخته بود که ایران و روسیه در دهههای اخیر روابط نسبتا خوبی با یکدیگر داشتهاند اما آنچه این دو کشور را بیش از پیش در سالهای گذشته به یکدیگر نزدیک کرده، موضوع تنشهای سوریه و مواضع مشترک در حمایت از بشار اسد است.
به عقیده کارشناسان داخلی و خارجی، به احتمال زیاد این همگرایی سیاسی مبنای توسعه بیش از پیش روابط اقتصادی دو کشور به خصوص در حوزه نفت است.
کریس کوک رییس سابق بورس بینالمللی نفت یکی از این کارشناسان بینالمللی است که در یادداشتی در پایگاه «نچرال گس ورلد» به تحلیل سفر اخیر حسن روحانی به روسیه پرداخته است.
کوک به این موضوع اشاره میکند که هدف اصلی دیدار اخیر رییسجمهور ایران از مسکو افزایش همکاریهای امنیتی به صورت عام و در سوریه به صورت خاص است.
البته در کنار این اهداف، توافقهای جدیدی میان دو کشور در زمینه انرژی نیز درنظر گرفته شده است. نتیجه مذاکرات ولادیمیر پوتین و حسن روحانی در جریان سفر هفته گذشته هیات ایرانی به روسیه، امضای 14سند همکاری میان مقامهای ارشد دو کشور بود که دو مورد آن در حوزه انرژی است. یادداشت تفاهم همکاری میان شرکتهای ملی نفت ایران و هلدینگ زمینشناسی روسیه (روس گیالوگیا) و گازپروم روسیه جدیدترین همکاریهای رسمی دو کشور بهحساب میآیند.
در حالی که خبرهای اندکی از جزییات مذاکرات زنگنه و نواک در این سفر منتشر شده اما به نظر میرسد که این دو یادداشت تفاهم تنها نتایج این گفتوگوها نبوده است. آنطور که کریس کوک در یادداشت خود منتشر کرده، یک منبع آگاه اطلاع داده که در این مذاکرات ایران اساسا پذیرفته که شرکتهای بینالمللی روسی از جمله روسنفت و لوکاویل در آینده نقش رهبر در حوزه بالادستی و در توسعه میدانهای نفتی و گازی را ایفا کنند. او معتقد است درراستای ایفای چنین نقشی، شرکتهای روسی دارای اولویت در سرمایهگذاری و تکنولوژی خواهند بود و این روسها هستند که انتخاب میکنند کدام شرکت غربی اجازه مشارکت در توسعه میدان را خواهد داشت.
این منبع آگاه همچنین ادعا کرده است: «روسیه تصمیم خواهد گرفت که چه میزان نفت و گاز از هر میدانی که در آن دخیل است استخراج شود، محصول در کجا و به چه قیمتی به فروش برسد. آنچه در هفته گذشته اتفاق افتاد چیزی جز چرخش کامل ایران به سمت جبهه روسی (و چینی) نبود.»
هرچند که صحت و سقم این ادعا کاملا مشخص نیست.پیش از این امیرحسین زمانینیا که آیا حجم زیاد همکاری ایران و روسیه در بخش نفت از سیاستهای خارجی ایران نشأت گرفته و تغییری در این زمینه را نمایندگی میکند یا صرفا مسائل تکنیکی و فنی در میان است، گفته بود: «ایران بعد از برجام در موقعیت انتخاب قرار گرفته است، در نتیجه ما شرکتهایی را انتخاب میکنیم که منافع ملی ایران را به شکل حداکثری تامین کنند.»
این صحبت زمانینیا در کنار حضور پرشور روسها در بخش مطالعات جدید توسعهیی میدانهای نفتی ایران بدین معنی است که مسوولان ایران همکاری با شرکتهای روسی را متضمن حداکثر کننده منفعت کشور میدانند. اما نگاهی به سابقه همکاری ایران با روسها در برهههای مختلف تاریخی و در بخشهای مختلف صنعتی و اقتصادی باعث ایجاد تردید در این موضوع میشود.
حتی در همین مطالعات میدانهای نفتی نیز شاهد قصور شرکتهای روسی هستیم. به عنوان مثال لوکاویل روسیه که در بهمنماه 1394 مطالعه دو میدان آبتیمور و منصوری را بر عهده گرفت هنوز نتایج مطالعات خود را تحویل نداده است. در حالی که به گفته مدیران شرکت ملی نفت زمان معمول برای تحویل نتایج مطالعات حدود 6ماه در نظر گرفته شده است. مضاف بر این در سفر واگیت آلاکپروف مدیرعامل این شرکت روسی در شهریورماه سال گذشته، زنگنه و کاردر خواستار این شدند که لوکاویل هرچه سریعتر نتایج مطالعه این 2میدان را تحویل دهد که این موضوع در نهایت در بهمنماه سال گذشته و با اعلام علی کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت اتفاق افتاد.
ادعاهای مطرح شده در رابطه با اعطای اختیار به شرکتهای روس در رابطه با تعیین میزان تولید و محل و قیمت فروش، در صورت صحت میتواند نشاندهنده امتیازی باشد که ایران برای تحقق دو هدف «جذب سرمایه خارجی» و «مصون ماندن از تحریمهای ایالاتمتحده» پرداخته باشد. هرچند دادن این اختیارات به IOCها در بسیاری از قراردادهای بینالمللی نفتی در دیگر کشورها معمول است و شرکتهای بینالمللی مالک نفت در سرچاه میشوند اما در ایران موضوع متفاوت است. باید به این نکته توجه داشت که براساس آنچه در قراردادهای جدید بیعمتقابل موسوم به IPC عنوان شده است، اعمال حق حاکمیت و مالکیت عمومی بر کلیه منابع و ذخایر نفت و گاز طبیعی کشور فارغ از کشور طرف قرارداد، از طریق وزارت نفت به نمایندگی جمهوری اسلامی انجام خواهد شد.
حساسیت روسها نسبت به گاز ایران
یکی از حوزههایی که همواره در روابط ایران و روسیه بحثبرانگیز و به نوعی تابو بوده، موضوع گاز است. کوک در تحلیل خود به حساسیت روسها نسبت به حضور ایران در حیطه گازی این کشور اشاره کرده و عنوان میکند: «جلوگیری از حضور و رقابت گاز ایران در بازار پرمنفعت اروپا، همواره یکی از اصول استراتژیک روسیه بوده است.» صحبتهایی که یادآوری اظهارات پر از تکبر ولادیمیر پوتین درباره اهداف بلندپروازانه روسیه برای صادرات گاز در نشست سران GECF در تهران، شاهدی بر مدعای آن محسوب میشود.
هرچند کوک در تحلیل خود از صنعت گاز ایران به این نکته میپردازد که ایران در این حوزه بیش از پرداختن به بازارهای بینالمللی به دنبال تغییر الگوی مصرف انرژی است. به گفته رییس سابق بورس بینالمللی نفت لندن سیاست استراتژیک انرژی ایران برای چندین دهه استفاده از گاز برای جایگزین کردن استفاده از نفت و فرآوردههای آن بوده است. به عنوان مثال میتوان به جایگزینی سوخت CNG در تاکسیها و ناوگان حمل و نقل تجاری یا روی آوردن مجتمعهای پتروشیمی به استفاده از گاز به جای نفتا اشاره کرد.
کوک ایده بازار نفتی مشترک ایرانی/روسی را نیز با توجه به رقابت در رابطه با تولید نفتخام و بازاریابی همراه با سهم اندک از بازار غیرعملی میداند. اما معتقد است با توجه به حجم عظیم مجموع ذخایر گاز دو کشور که بیش از نیمی ذخایر جهانی را در بر میگیرد، تمایل ایران به مشارکت در هزینه، پارادایم جدیدی در بازار جهانی گاز را ایجاد میکند که آغاز آن از حوزه خزر است.