چرا افراد موفق مدرسه را دوست ندارند؟
بسیاری اعتقاد دارند برای موفقیت به شور و اشتیاق زیاد نیاز است. اشتیاق چالشها را لذتبخش کرده و استقامت و ثابتقدمی لازم برای موفقیت را به فرد ارزانی میکند.
به گزارش ایان، اما مثالهای نقض زیادی وجود دارند که نشان میدهند اشتیاق عنصر ضروریِ موفقیت محسوب نمیشود. یکی از این موارد موفقیت تحصیلی است. ممکن است تصور کنید دانش آموزان موفق در رفتن به مدرسه پرشور هستند و این اشتیاق دلیل موفق و عدم موفقیت آنها در دروس است. اما چنین چیزی حقیقت ندارد. تحقیقات من نشان داد هیچ رابطهای میان عملکرد دانش آموزان و نگرششان نسبت به مدرسه وجود ندارد. دانش آموزان برای موفقیت آکادمیک نیازی به شور و اشتیاق ندارند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرادید، یافتههای تحقیقاتی من از تجزیهوتحلیل اطلاعات یک پایگاه داده بینالمللی بزرگ به نام "برنامه ارزیابی دانش آموزان بینالمللی" (PISA) حاصلشده است. سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) هر سه سال این مجموعه داده را منتشر میکند. این اطلاعات گنجینهای است که به محققان نشان میدهد دانش آموزان سراسر جهان در مورد سیستم آموزش و پرورش چه نظری دارند. در آخرین ارزیابی PISA، هفتادودو کشور شرکت کردند. آزمون خواندن، ریاضیات و علوم همراه با یک پرسشنامه در مورد نگرش، باور، عادات یادگیری برای دانش آموزان 15 ساله در سراسر جهان طرح شد.
در مطالعات قبلی برای ارزیابی نگرش دانش آموزان نسبت به مدرسه چهار گزینه زیر مطرح شد:
الف) مدرسه تأثیر زیادی در آماده شدن من برای زندگی بزرگسالی نداشته است
ب) مدرسه اتلاف وقت است
ج) مدرسه برای تصمیمگیریهای مهم به من اعتمادبهنفس داد
د) مدرسه به من چیزهایی آموخت که برای مشاغل مفید است
معلوم شد که ارتباط میان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و علاقهشان به مدرسه تقریباً صفر است. این نتیجه بههیچعنوان غیرعادی نبود. این نتیجهی نزدیک به صفر در ارزیابی PISA در سالهای 2003، 2009 و 20012 نیز دیده شد. دانش آموزان با پیشینههای اجتماعی- اقتصادی مختلف در این زمینه باهم تفاوتی نداشتند. جنسیت دانش آموزان در این یافتههای تأثیری نداشت و در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه یکسان است. تنها دو درصد از عملکرد دانش آموزان 62 کشور در ریاضیات را میتوان با نگرش و علاقه آنها نسبت به مدرسه توجیه کرد. این یعنی در اکثر کشورها، دانش آموزان موفق علاقه چندانی به مدرسه ندارند. بهطور مشابه، دانش آموزان معمولی یا ناموفق لزوماً از مدرسه متنفر نیستند.
مسئله خیلی ساده است: هیچ رابطهای میان این دو وجود ندارد. این موضوع بحث انگیزه را وسط میکشد. اگر رابطهای میان پیشرفت تحصیلی و علاقه وجود ندارد، پس چه چیزی به دانش آموزان برای کسب موفقیتهای تحصیلی انگیزه میدهد؟ بهوضوح این موفقیت از شور و علاقه به مدرسه ناشی نمیشود.
جواب این است که این انگیزه درونی است. دیگر تحقیقات PISA نشان دادهاند که آنچه دانش آموزان را متمایز میکند "خودباوری" درباره نقاط ضعف و قوتشان است. متغیرهای روانشناختی فردی مانند کارآمد بودن، اضطراب و لذتِ آموختن حدود 15 تا 25 درصدِ تمایزات در موفقیتهای آکادمیک دانش آموزان را توضیح میدهد. تحقیقات نشان داده باورِ دانش آموزان به تواناییهای خود در حل مشکلات، بهمراتب مهمتر از نگرش یا علاقه آنها به مدرسه است.
اینیک مشکل است. به دلایل متعددی، نگرش دانش آموزان به مدرسه مهم است. اگر دانش آموزان فواید مستقیم مدرسه رفتن را درک نکنند، اگر معتقد باشند مدرسه انتظاراتشان را برآورده نکرده، و اگر تصور کنند مهارتهای آکادمیک را میتوانند خارج از مدرسه کسب کنند، احتمال دارد در مراحل بعدی زندگی بر دیدگاهشان درباره نهادهای رسمی تأثیر بگذارد.
امروزه افراد زیادی که درباره نقش نهادهای رسمی دیدگاه منفی و بدبینانه دارند که ممکن است از تجارب مدرسه نشئت گرفته باشد. نهادهای رسمی زندگی شهروندان را شکل میدهند. این سازمانها باید تقویت شوند، نه اینکه دور انداخته شوند. بنابراین باید به دانش آموزان آموخت بهجای پشت کردن به این نهادها، خود را در آنها سرمایهگذاری کنند.
دراینباره چه میتوان کرد؟ بزرگسالان و والدینی که درباره مدرسه رفتن کودکان تصمیمگیری میکنند، باید از تأثیرات بلندمدت تجربیات مدرسه بر نگرش و عقاید آنها آگاهتر باشند. گروههایی که به دانش آموزان برای دوران فارغالتحصیلی مشاوره میدهند نیز باید آگاه شوند. اینکه دانش آموزان بتوانند رابطه میان حال و آینده را ببینند، تأثیرات مهمی بر روی جامعه خواهد داشت.