مدیریت شهری متعادل نیست
مسئولان شهری قصد دارند با ایجاد عارضه شهر را اداره کنند، اما این عارضهها به قدری افزایش مییابد که موفق به مدیریت شهر نمیشوند و همین امر کیفیت زندگی در شهرها را پایین میآورد.
شهر به عنوان یک منبع توسعه مطرح است و جایگاه مدیریت شهری در روند توسعه آن بسیار مهم و تعیینکننده است. جمعیت عظیمی که در مکانی به نام شهر در حال زندگی و فعالیت هستند، نیازمند مدیریت شایسته و یکپارچهای هستند. مهمترین هدف مدیریت شهری را میتوان ارتقای شرایط کار و زندگی برای ساکنان آن منطقه دانست. شاید مشکلاتی که در بدنه شهر دیده میشود، به دلیل آن است که گروههای مدیریت شهری در تنگنا و نارسایی به سر میبرند. در این زمان است که باید با برنامه و مدیریت شهری جدید از وقوع بحران در این حوزه جلوگیری کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، پیروز حناچی، معاون شهرسازی و معماری وزیر راه و شهرسازی میگوید: «باید این واقعیت را قبول کرد که در مدیریت شهری ما ایرادات جدی وجود دارد. در این سالها نظام مدیریت شهری کشور به رغم همه تلاشها در حالت تعادل قرار نداشته و ندارد، بدین معنا که نتیجه و برآیند اقدامات، لزوما به کاهش عارضهها در شهر نمیانجامد و مدیریت شهری به اهدافی که در ابتدا مد نظر قرار داده است، نمیرسد.»
وزیر راه و شهرسازی در صحبتهای اخیر خود به وجود بحران مدیریت شهری در کشور اشاره کرده است. منظور او از بحران مدیریت شهری چیست و چه مواردی را در برمیگیرد؟
سخنان وزیر راه و شهرسازی ناظر به این موضوع است که اداره امور شهرها در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و از چشم انداز مناسبی برخوردار نیست. باید این واقعیت را قبول کرد که در مدیریت شهری ما ایرادات جدی وجود دارد. در این سالها نظام مدیریت شهری کشور به رغم همه تلاشها در حالت تعادل قرار نداشته و ندارد، بدین معنا که نتیجه و برآیند اقدامات، لزوما به کاهش عارضههای در شهر نمیانجامد و مدیریت شهری به اهدافی که در ابتدا مد نظر قرار داده است، نمیرسد. مسئولان شهری قصد دارند با ایجاد عارضه شهر را اداره کنند، اما این عارضهها به قدری افزایش مییابد که موفق به مدیریت شهر نمیشوند و همین امر کیفیت زندگی در شهرها را پایین میآورد. به عنوان مثال در این نحوه مدیریت، ما باغها و ارزشهای شهر را از بین میبریم، چرا که قصد داریم از این راه منابع مورد نیاز شهر را تامین سازیم، اما هیچ توجهی به مسائل تبعی ناشی از این اقدامات نداریم و همین موضوع مشکلات فراوانی را تا به امروز به وجود آورده است.
بحران در مدیریت شهری باعث شده که امروز شاهد انفجار جمعیت در حوزه کلانشهرهایی مانند تهران،مشهد و... باشیم و به دنبال آن آلودگی هوا، کاهش کیفیت زندگی و دوری از عدالت اجتماعی، افت آموزش و بهداشت و... به وجود آید. بالاخره این مشکلات را چگونه میتوان مدیریت کرد؟
یکی از محورهایی که وزیر راه و شهرسازی در سخنان خود به آن اشاره داشتند، تنظیم روابط میان مدیریت شهری و بالادست به معنای دولت و حاکمیت بود. ایشان بر تعامل مدیریت شهری و پایین دست، یعنی پاسخگویی به مردم، ذینفعان و شوراهای شهر نیز تاکید داشتند. ایشان بر این نکته تاکید داشتند که نظام مدیریت شهری ما باید بتواند رابطه تنظیم شدهای میان بالادست و پایین دست ایجاد کند و همچنین نحوه پاسخگویی روشن و شفافی داشته باشد. در نحوه پاسخگویی به بالادست میتوان به بحثهای حاکمیتی مانند کنترل جمعیت، آب و محیط زیست اشاره داشت. در پایین دست هم بحثهایی مانند وظایف قانونی شوراها و تعهد نظام مدیریت شهری نسبت به آن مطرح میشود که در سالهای اخیر به آنها کم توجهی شده است.
پس از حادثه ریزش ساختمان پلاسکو بسیاری از تحلیلگران ضعف در مدیریت شهری را عامل اصلی بروز این حادثه دانستند. نظر شما در این رابطه چیست؟ سانحه پلاسکو را تا چه اندازه میتوان به بحران در مدیریت شهری ربط داد؟
ریزش ساختمان پلاسکو یا حوادثی مانند آن را باید با میزان هوشمندی در نظام مدیریت شهری مرتبط دانست، به این معنا که مدیریت شهری باید بتواند مناطق و ساختمانهای آسیبپذیر را شناسایی کند و برای پیشگیری از اتفاقات این چنینی برنامهای وجود داشته باشد که البته در این ماموریت همه باید شهرداریها را یاری کنند، اعم از مالکان و سیستم قضائی و حتی دولت. متاسفانه عدم آمادگی برای پیشگیری از وقوع چنین حوادثی مواجهه با آنها را سخت میکند. برای جلوگیری از حوادث احتمالی بعدی باید به طور هوشمندانهتر عمل کرد و با شناسایی بناها وبافتها و ساختمانهای آسیبپذیر تا حد زیادی از بروز خسارتهای جانی و مالی جلوگیری کرد.