بحرانی که هست، درمانی که نیست
ایران به دلیل قرار گرفتن در منطقه خاصی از کره زمین، در بین 10 کشور اول بلاخیز جهان در رتبه ششم قرار دارد.
از سال ۱۳۳۳ تا 1394 وقوع سیلاب فقط در تهران، حدود 3500 کشته و مجروح برجای گذاشته است. این آمار البته گوشهای از تلفات بلایای طبیعی است. در حوادث هفته آخر بهمن، 8 شهر از 10 شهر بوشهر با سیل درگیر شد، جادهها به زیر آب فرو رفت، چند پل شکست، راه ارتباطی دهها روستا قطع شد و یک خانم 48 ساله نیز به کام مرگ فرو رفت. مدیرعامل شرکت توزیع نیروی برق استان بوشهر هم گفت بارش باران در روزهای اخیر فقط به تأسیسات برق استان 25 میلیارد ریال خسارت وارد کرد. در فارس نیز سیلاب، چند شهر را به رودخانه تبدیل کرد. آببند خاکی در جهرم شکست و موجب سرازیر شدن آب به این شهر شد، بعضی مناطق هم از حضور سکنه تخلیه شد. در این استان نیز حدود هزار واحد مسکونی آسیب دید،البته بحران مناطق جنوبی کشور به همین جا ختم نشد؛ در خوزستان، گرد و غبار و رطوبت بالای هوا، شبکه آب و برق و تلفن را در 11 شهر برای چند روز مختل و زندگی مردم را با مشکل جدی مواجه کرد. حوادث یاد شده آن چنان بزرگ بود که رهبر انقلاب نیز در توصیف آن عنوان «دلخراش» را به کار بردند و با اشاره بهمشکلات و خسارتهای شدید پدید آمده بر وظیفه مسئولان برای رسیدگی و علاج قطعی مسأله تأکید کردند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، مــخاطـرات طـبـیـعی اعـم از پیشبینیپذیر (سیلاب، طوفان، گرما و سرمای شدید هوا، گرد و غبار، خشکسالی و...) و غیرقابل پیشبینی (زلزله، رانش و نشست زمین و...) همواره وجود دارد و از تلفات و خسارتهای آنها گریزی نیست،اما هر جا مخاطرات وجود دارند دستگاههای مدیریت بحران نیز هستند. در دنیای امروز با گستردگی و نفوذ وسایل ارتباط جمعی، رسانهها میتوانند با هشدار و اطلاعرسانی گسترده و آموزش چگونگی مواجهه با بحران، از اثرات مخرب آن بکاهند. مصداق این موضوع را در بحرانهای اخیر شاهد بودیم؛ سازمانهای هواشناسی و صدا و سیما با پیشبینی دقیق و پوشش خبری به موقع، هشدارآمیز و مکرر، وقوع حادثه را اطلاعرسانی کردند و همین موجب شدبا وجود وسعت بحران، دست کم تلفات انسانی آن از حوادث مشابه قبلی کمتر باشد. تغییر راهبرد سازمان هواشناسی و صدا و سیما در مواجهه با بحران از سطح واکنشی و منفعلانه، به سطح فوق فعال (استقبال از بحران) در شرایطی اتفاق افتاد که انتظار آن نبود؛ تحقیقات پیشین نگارنده درخصوص مدیریت پوشش اخبار بحرانهای آب و هوایی نشان از ناکارآمدی این دو سازمان در پیشبینی و اطلاعرسانی حرفهای بحرانهای مهم سالهای 93، 94 و 95 داشت. (برای نمونه بخشی از نتایج تحقیق نشان داد حدود نیمی از گزارشهای هواشناسی بحران که در اخبار تلویزیون پخش شده بود، حساسکننده و هشدارآمیز نبود و به همین علت عمق و ابعاد بحران پیش رو نشان داده نشد.)
اگرچه راهبرد دو سازمان هواشناسی و صدا و سیما در بحرانهای بهمنماه جنوب کشور تغییر کرد اما در دیگر دستگاههای مسئول از جمله سازمان مدیریت بحران، حفاظت محیط زیست، وزارت راه و شهرسازی، جهاد کشاورزی، شهرداری و... رویکرد مواجهه با بحران همچنان واکنشی و متمرکز بر مدیریت بحران بعد از وقوع است. یکی از مصادیق بارز این رویکرد تشکیل جلسهها و کمیتههای اضطراری هنگام وقوع حوادث است.
اما حالا با توجه به در پیش بودن تعطیلات سال نو و اوج گرفتن سفرهای مردم و همچنین تجربه سالهای گذشته مبنی بر بارشهای رگباری و سیلآسای بهاری، به نظر میرسد رویکرد واکنشی دستگاههای مسئول به بحران نه تنها جوابگو نیست که اتفاقاً میتواند ابعاد بحران را بیشتر کند. از اینرو برای جلوگیری از تلخ شدن کام مردم و مسئولان در تعطیلات سال جدید، پیش از آغاز این ایام چند اقدام ضروری به نظر میرسد:
1. هواشناسی و رسانهها مؤثر و کاربردی اطلاعرسانی کنند
در مدیریت مخاطرات طبیعی قبل از وقوع، مسئولیت اطلاعرسانی در درجه اول متوجه سازمان هواشناسی و رسانهها بویژه صدا و سیماست. برای این منظور ضروری است در صورت پیشبینی هرگونه بحران پیشبینیپذیر، هشدارها و آموزشهای لازم به موقع و با ادبیاتی ساده، روان، غیرتخصصی و حساسکننده به اطلاع عموم مردم، مسافران، کشاورزان، رانندگان، دامداران و صاحبان مشاغل دریایی رسانده شود.
طبق برخی آمار منتشر شده حدود 40 میلیون نفر (تقریباً نیمی از جمعیت کشور) کاربر اینترنت و فضای مجازی هستند؛ این یعنی امروز شبکههای اجتماعی، به عنوان رقیب جدی رسانههای رسمی و سنتی (رادیو و تلویزیون و روزنامهها) محسوب میشود. لذا بهرهگیری رسانههای سنتی از این بستر برای پیشآگاهی و آموزش مواجهه با پدیدههای مخاطرهآمیز، امری لازم و اجتنابناپذیر است. بررسیها نشان میدهد برخی کانالهای تلگرامی غیررسمی اما معتبر با وجود منابع مالی و سرمایه انسانی محدود، اخبار بحرانهای جوی را بسیار مسئولانهتر از منابع رسمی و شناخته شده اطلاعرسانی و مدیریت میکنند. (نگارنده به دلیل وجود منع تبلیغ، از ذکر نام این کانالها معذور است.)
2. اطلاع از وضع هوا و جادهها را در فرهنگ سفر مردم بگنجانیم
احتمالاً به یاد دارید اواسط بهمن بود که برف و کولاک شدید جادههای استان مازندران را فرا گرفت. در همان ایام مدیر عامل جمعیت هلال احمر این استان گفت در برف و کولاک جادههای شمالی از 13 تا 15 بهمن حدود 6 هزار نفر در برف گرفتار شدند و به آنها امدادرسانی شد. بالطبع چنانچه بسیاری مردم در آن مقطع زمانی از وضع آب و هوا و جادهها آگاه میشدند از سفر پرهیز میکردند. فضای مجازی یکی از بهترین ابزارهای فرهنگسازی این موضوع است.
3. تشکیل کمیته دائمی، کارآمد و پاسخگو در حوزه مدیریت بحران نیاز مبرم کشور است
اگرچه در تشکیلات دولتی و حاکمیتی به طور مستقل و تخصصی، دستگاهها و ستادهای متعدد مدیریت بحران وجود دارد اما شواهد نشان میدهد خروجی آنها یا محدود به اقدامات حین و بعد از وقوع بحران است یا اینکه، تصمیمات و اقدامات اساسی آنها بخوبی اطلاعرسانی یا دیده نمیشود. یکی از مشهورترین نمونه اقدامات پسینی در این خصوص، تشکیل کمیته اضطرار آلودگی هواست که معمولاً به تصمیماتی نظیر تعطیلی مدارس، ادارهها و اعمال محدودیتهای ترافیکی محدود میشود. با توجه به بحرانخیز بودن ایران و تجارب بهجای مانده از وقوع مخاطرات طبیعی، تشکیل ستادی کارآمد متشکل از نمایندگان دستگاههای درگیر با بحران از جمله رسانهها، سازمان هواشناسی، سازمان مدیریت بحران، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت راه و شهرسازی، وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیط زیست، هلالاحمر، آتشنشانی و... ضروری به نظر میرسد.
مخاطرات طبیعی همه ساله علاوه بر از بین بردن دسترنج و دارایی چندین ساله و گرفتن جان دهها نفر از هموطنان، موجب از بین رفتن مزارع و محصولات کشاورزی، تلفات دامی و تخریب تأسیسات زیربنایی (شبکه آب و برق و گاز و...) میشود و به همین دلیل بار مالی هنگفتی بر بودجه کشور تحمیل میکند. صرف بودجههای میلیاردی برای جبران خسارت سیلاب، طوفان، ریزگرد، آلودگی هوا و... در مقطع زمانی که اقتصاد کشور با مشکل منابع مالی مواجه است، دستگاههای مسئول را با بحران جدی مواجه میکند، برای مثال در ماه بهمن، سیل فقط در جهرم حدود 50 میلیارد تومان خسارت بر جای گذاشت و به بیش از 3600 واحد مسکونی آسیب وارد کرد. با توجه به اینکه منشأ بسیاری از این مخاطرات، انسانی است بنابراین ضروری است با همکاری همه متولیان مدیریت بحران و اتخاذ تصمیمات و اقدامات بنیادی تا حد امکان از خسارات آنها کاسته شود.