جنایت هولناک پس از محکومیت ۱۵۵ ساله
سارق سابقهدار کابلهای برق که در جریان سرقت، پسر جوانی را در یکی از بوستانهای تهران با چاقو کشته بود، صبح دیروز در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
مأموران پس از دستگیری متهم پی بردند او دارای سوابق متعدد کیفری با محکومیت 155 سال حبس بوده اما با قید ضمانت از زندان آزاد شده بود! وی در جلسه محاکمهاش به قضات گفت: «اگر از زندان بیرون بیایم، باز هم به محض دیدن چنین افرادی دست به قتل خواهم زد...!»
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، چند ماه پیش دختر جوانی سراسیمه به کلانتری رفت و گفت: «مرد ناشناسی کهقصد سرقت کابلهای برق بوستان شهری جنتآباد را داشت، با پسر جوان همراهم درگیر شد و او را با ضربه چاقو کشت و بعد هم پا به فرار گذاشت.» به دنبال این اظهارات، کارآگاهان به چهرهنگاری از ضارب فراری پرداختند و پس از شناساییاش او را دستگیر کردند.
«مهرداد» - 29 ساله - که به جرم سرقتهای متعدد به 155 سال حبس محکوم شده و به قید ضمانت آزادش کرده بودند، در بازجوییها به کارآگاهان گفت: «روز حادثه در حالی که نتوانسته بودم کابلهای برق را بدزدم، در بوستان جنتآباد چشمم به پسر و دختر جوانی خورد و به نظرم رسید آنها با هم دوست خیابانی هستند، به همین خاطر بشدت عصبانی شدم و به پسر جوان چپچپ نگاه کردم. او هم به طرفم آمد که خیلی سریع درگیر شدیم و من با چاقویی که همراهم بود یک ضربه پایین چشم چپش زدم و فرار کردم.»
صبح دیروز متهم به قتل از زندان به شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران انتقال یافت و جلسه دادگاه به ریاست قاضی متین راسخ و با حضور قاضی حسینی - مستشار - برای محاکمه او برگزار شد.
در ابتدای جلسه نماینده دادستان به شرح کیفرخواست متهم پرداخت و از دادگاه خواستار مجازات او به اتهام قتل پسر جوان به نام «حسین» - 22 ساله - شد. سپس اولیای دم (پدر و مادر مقتول) برای عامل جنایت تقاضای قصاص کردند.در ادامه متهم پای میز محاکمه ایستاد تا از خود دفاع کند.وی در بازجوییها اتهامش را پذیرفت و گفت: «اگر باز هم از زندان بیرون بیایم و چشمم به چنین افرادی بخورد، آنها را خواهم کشت!»
متهم ادامه داد: «من از 9 سالگی از خانوادهام طرد شدهام و تمام عمرم را در خیابانها گذراندهام. با اینکه به سختی زندگی کردهام، اما هیچوقت تن به رابطههای پلید ندادهام، به همین خاطر وقتی دیدم پسر و دختر در بوستان رفتار ناشایستی دارند، خونم به جوش آمد و تصمیم گرفتم پسر را ادب کنم. اما نمیخواستم او را بکشم، ولی حالا که او کشته شده، چندان پشیمان نیستم!»در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و قرار است به زودی حکمشان را صادر کنند.