انتقال پایتخت، راه نجات تهران نیست
مساله 30ساله «انتقال پایتخت» از تهران به شهری دیگر، هفته پیش با ارسال نامه 72 نماینده مجلس به رهبری وارد فاز تازهیی شده است. یک هفته پیش، 72 نفر از نمایندگان مجلس در نامهیی به رهبری با تشریح وضعیت نامساعد شهر تهران خواهان اجرایی شدن قانون ساماندهی تهران و انتقال پایتخت اداری و سیاسی که در مجلس نهم به تصویب رسید، شدند.
با این حال، مساله انتقال پایتخت موافقان و مخالفهای متعددی دارد. موافقان از تجربههای موفق انتقال پایتخت در سایر کشورها سخن میگویند و مخالفان هم با اشاره به هزینههای بسیار زیاد این کار، از تجربههای موفق بهسازی شهرهایی همچون تهران و ضرورت گام نهادن در این مسیر سخن به میان میآورند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، رشد جمعیت در پایتختها در دوران معاصر به ویژه در کشورهای جهان سوم، زمینهساز چالشهای زیست محیطی برای آن شهر بوده است. هجوم همهجانبه مردم برای دسترسی به اشتغال و منابع بهتر، موجب به وجود آمدن چالشهایی شده است که در زمره چالشهای زیست محیطی و جغرافیای سیاسی قرار میگیرد. توزیع نامتقارن جمعیت و تراکم بالای آن، اسکان غیررسمی با توجه به رفع نشدن مشکل مسکن مهاجران، آلودگی شهر توسط مراکز صنعتی از جمله این چالشهای زیست محیطی است.
رشد همهجانبه پایتختها به واسطه گسترش وظایف دولت در چارچوب وزارتخانهها و ادارات دولتی، استقرار مجالس ملی، سفارتخانهها و کنسولگریهای خارجی و نیز مراکز مهم فرماندهی، شرکتهای بزرگ مالی و اقتصادی و بانکها، موسسات بزرگ فرهنگی و انتشاراتی، جاذبههای توریستی و صنایع لوکس موجب ایجاد چالشهایی در این شهرها و در مواردی به انتقال پایتخت منجر شده است. تجمیع این ارگانها در پایتخت در اکثر کشورهای دنیا موجب شده است پایتختها به عنوان مرکز ثقل و جاذبه سیاسی، اقتصادی، تجاری، فرهنگی و به تبع آن مرکز ثقل جمعیتی کشور در نظر گرفته شود و این امر زمینه کشش مردمان یک کشور به سمت پایتخت را افزایش و در پی آن ساختن حباب جمعیتی را منجر میشود. زمینهسازی حباب جمعیتی در پایتخت، نبود مدیریت بهینه در کشور را میرساند که این امر در کشورهای متمرکز و چند ملیتی نمود بیشتری پیدا میکند و مشکلات حادتری را به وجود میآورد.
افزایش مهاجرت به تهران
متمرکز شدن منابع و امکانات عمده اقتصادی، مالی و تجاری مانند شبکههای بزرگ بانکی، پول و ارز، بازار، کمپانیها، دفاتر شرکتها و کارخانجات، سرمایه داران و تجار بزرگ ملی و بینالمللی کشور باعث شده است که تهران رهبری اقتصاد ملی را برعهده گرفته و این تمرکز اقتصادی عامل اصلی در به وجود آمدن نیروی کشش و جذب مهاجر به سمت پایتخت باشد. این حجم بالای مهاجر موجب افزایش نیازهای زندگی، به خصوص نیاز مسکن میشود. مطالعات نشان میدهد که بخشی از افزایش قیمت زمین و مسکن ناشی از تورم تقاضا در تهران بوده و نهایتا منجر به تورم قیمت زمین و مسکن میشود و این تورم به سایر نقاط کشور با وجود اینکه تورم تقاضا و مشکلات تهران را نداشته باشند سرایت کرده و باعث افزایش قیمتها در سایر شهرهای کشور میشود. روند فزاینده جذب مهاجر در تهران باعث ابعاد جغرافیای سیاسی مکانیابی و انتقال پایتخت، شکلگیری الگوی نامناسب پخش فضایی منابع و در پی آن مهاجرت و تراکم در برخی شهرهای مستعد شد. انتقال پایتخت از تهران موضوع جدیدی نیست و پس از انقلاب اسلامی اول بار در میانه دهه ۶۰ مطرح شد که به دلیل شرایط جنگ تحمیلی مسکوت ماند. بعد از آن نیز چندین بار از این طرح سخن به میان آمد؛ از جمله اینکه در دولت دهم شهر جدید پرند به عنوان جایگزینی برای انتقال پایتخت سیاسی اداری مطرح شد و حتی در آن زمان زیرساختهایی نیز برای آن در نظر گرفتند.
با این حال این موضوع نیز به جایی نرسید تا عاقبت پس از رفت و برگشتهای فراوان و تغییر نام طرح، در دیماه سال ۹۲ طرح امکانسنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران به تصویب نمایندگان رسید. با این حال، این طرح با ایراداتی از سوی شورای نگهبان نیز مواجه شد و بالاخره با رفع این ایرادها بود که این شورا آن را تایید کرد. هر چند بعد از تایید شورای نگهبان نیز عملا تا به امروز کار خاصی در این حوزه صورت نگرفته است.
نامه 72 نفر از نمایندگان مجلس به رهبری
معصومه ابتکار، معاون رییسجمهور و رییس سازمان محیط زیست ایران میگوید ظرفیت اکولوژیکی تهران در سال ۱۳۷۵ پایان یافت و هرگونه توسعه صنعتی و جمعیتی پس از این سال باید در تهران متوقف میشد.
به گفته رییس سازمان محیط زیست کشور، ظرفیت استفاده از منابع طبیعی در شهر تهران 7 برابر ظرفیتهای طبیعی آن است. آلودگی هوا، خاک و آب نتیجه این اتفاق است.
همچنین یک هفته پیش، 72 نفر از نمایندگان مجلس در نامهیی به رهبری با تشریح وضعیت نامساعد شهر تهران خواهان اجرایی شدن قانون ساماندهی تهران و انتقال پایتخت اداری و سیاسی که در مجلس نهم به تصویب رسید، شدند. این نامه بار دیگر موضوع انتقال پایتخت را به موضوع روز تبدیل کرده است.
بعد از حادثه پلاسکو این شائبه که تهران دیگر جای مناسبی برای زندگی نیست قوت گرفته است. محمدمهدی تندگویان نایبرییس کمیسیون شهرسازی شورا نیز درمصاحبهیی، تهران را شهر «فنا شده» خواند که دیگر نباید به آن امید داشت. هر چند برخی کشورهای پیشرفته از جمله ژاپن و مالزی تجربه موفق تغییر پایتخت را داشتهاند، اما سوال اساسی این است که آیا تغییر پایتخت میتواند راهحل مناسبی برای حل مشکلات کلانشهر تهران باشد؟ احمد دنیامالی، رییس کمیسیون حمل و نقل شورای شهر در این باره گفت: بحث درباره انتقال پایتخت چندین سال است که در شرایط مختلف مطرح شده و در سالهای 90 تا 93 این موضوع پررنگ شد. پرواضح است که انتقال پایتخت کار ساده و آسانی نیست و ابتدا باید این موضوع که اساسا نیازی به انتقال پایتخت هست یا نه مورد مطالعه قرار بگیرد.
راهحل مشکلات، جابهجایی نیست
وی با بیان اینکه در این زمینه تجارب موفق کشورهای دیگر وجود دارد تصریح کرد: این تجارب را باید در قوانین خودمان جستوجو کنیم. در بسیاری کشورها قطب اقتصادی و سیاسی از یکدیگر جدا شدهاند. کشوری مانند آفریقای جنوبی سه پایتخت متفاوت دارد؛ قوه حکومتی در شهر پرتوریا، پارلمان در کیپ تاون، و قوه قضاییه در بلوم فونتین مستقر هستند و پرجمعیتترین شهر جمهوری آفریقای جنوبی و مرکز تجاری آن نیز ژوهانسبورگ است. کیپ تاون با مرکز پرتوریا 2 هزار کیلومتر فاصله دارد.
دنیا مالی با تاکید بر اینکه انتقال پایتخت نیاز به مطالعات عمیق دارد، اظهار کرد: به نظر من باید راهکارهای دیگری را جایگزین انتقال پایتخت کنیم که کم هزینهتر باشد و بتواند زندگی در شهر تهران را برای مردم آسانتر کند. جمعیت زیاد، ترافیک و آلودگی هوا جزو خصلت شهرهای بزرگ است اما میتوان با در نظر گرفتن راهکارهایی این موارد را تعدیل کنیم. رییس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر با اشاره به اینکه هزینههای انتقال پایتخت بسیار سرسام آور است، تصریح کرد: هزینههای انتقال پایتخت ممکن است به اندازه بودجه یک دهه کشور باشد و به راحتی نمیتوان درباره این موضوع صحبت کرد. باید دید کشور از نظر اقتصادی توان تحمل چنین جابهجایی را دارد یا خیر؟ این در حالی است که ما موضوعات مهمتری در حوزههای زیربنایی داریم که باید به آنها پرداخته شود اما منابع کافی برای پرداختن به آنها وجود ندارد.
وی ادامه داد: تهران شهر زندگی است. بسیاری از امکانات در این شهر متمرکز شده و در واقع قطب اقتصادی ایران در این شهر قرار دارد. وزارتخانهها، دانشگاههای مهم، مراکز فرهنگی و هنری و تمام امکانات خوب در این کلانشهر قرار دارند به همین دلیل تقاضا برای زندگی در این کلانشهر و حاشیههای آن زیاد شده است.
پس طبیعی است که در مساحت 700 کیلومتر مربع ساماندهی جمعیت 9 میلیون نفری کار بسیار سختی است و قطعا مشکلات خودش را دارد. به نظر من راهحل مشکلات تهران جابهجایی نیست.
وی با تاکید بر اینکه مشکلات ما فقط در حوزه سختافزاری نیست، عنوان کرد: ترافیک و تبعات آن از مهمترین مشکلات شهر محسوب میشود و راهحل آن نیز این است که مدیریت تقاضای سفر باید بهبود یابد. همچنین باید بسیاری از درخواستها که نیاز به مراجعات حضوری دارد را به حداقل کاهش داده و شهر را هوشمندتر کنیم. کارهای زیادی از این دست میتوان انجام داد تا نیاز به سفرهای درون شهری به حداقل برسد. وی افزود: همچنین در کشورهای پیشرفته اقدامهای محدودکننده بسیاری برای کاهش حجم ترافیک و آلودگی هوا وجود دارد که در شهر تهران اعمال نمیشود. همچنین در این کشورها برای رعایت استانداردهای خودروها، مالیاتهای سنگینی در نظر میگیرند. برای مثال در همه جا دنیا بیمه خودروهای فرسوده بسیار بالاست در حالی که در کشور ما برعکس است و خودروهای فرسوده حداقل بیمه را پرداخت میکنند. اما ما از این اهرمها خیلی استفاده نمیکنیم.
کرامتالله زیاری، استاد تمام دانشگاه تهران و متخصص برنامهریزی شهری نیز با بیان اینکه در شرایط نامناسب اقتصادی کنونی انتقال پایتخت کار درستی نیست، اظهار کرد: درست است که تهران روی 13 گسل قرار داشته ومشکلات خدماتی و زیست محیطی و تراکمی دارد، اما مشکلات باید در دو بخش حل شود. یکی در سطح ملی و با انجام طرحهای آمایشی در سطح کشور و دیگری از درون شهر باید به مشکلات رسیدگی شده و آنها را ساماندهی کرد. انتقال پایتخت به معنی انتقال مشکلات این شهر به یک شهر دیگر است.
در صورت ایجاد پایتخت دوم هیچ گونه کاهشی در زمینه بار اقتصادی، کالبدی اجتماعی و ترافیک و دیگر مشکلات به وجود نمیآید.
وی ادامه داد: تهران تابآوری ندارد اما با انتقال پایتخت نیز مشکلاتش حل نمیشود. با توجه به شرایط نامناسب اقتصادی، وجود 6 میلیون نفر بیکار، درآمد سرانه بسیار پایین، نبود درآمدهای پایدار شهری و مشکلات عدیدهیی که در شهرهای دیگر وجود دارد، تغییر پایتخت اولویت اصلی کشور نخواهد بود. زیرا این امر نیاز به منابع مالی بسیار زیادی دارد و در این شرایطی که گفته شد، سالهای سال طول میکشد تا پایتخت دومی داشته باشیم. از سال 70 ساخت 13 شهر جدید در دستور کار قرار گرفت اما هنوز این شهرها به اتمام نرسیده است. وقتی موفق نشدهایم یک شهر کوچک 300 هزار نفری را تکمیل کنیم، چطور میخواهیم یک پایتخت میلیونی را جابهجا کنیم. وی تصریح کرد: بر اساس مطالعات جامعی که طی سالهای مختلف انجام دادهام، میگویم که جز چند کشور معدود انتقال پایتخت در تمام دنیا نتیجه مثبت ندارد و نمیتواند از مشکلات پایتخت اول کم کند و حتی مشکلات را افزایش داده است.
همانطور که گفتم، برای حل مشکل تهران باید طرحهای آمایشی، علمی و منطقهیی در سطح ملی داشته و از مهاجرت به تهران جلوگیری شود. همچنین مشکل اشتغال در سطح مناطق، شهرستانها و استانها برطرف شده و فعالیتها را در پهنه سرزمین ایران توسعه دهیم. علاوه بر این باید استقرار هر نوع فعالیت صنعتی در شعاع 120کیلومتری تهران ممنوع شود. به گفته این متخصص شهری، چنانچه پایتخت جدید هم تشکیل شود، این امر در آینده نزدیک ممکن نیست و در آن شاهد مدیریت شهری ضعیفی همانند آنچه در شهرهای جدید وجود دارد، خواهیم بود. وی در پاسخ به اینکه گفته میشود شهر تهران فنا شده است و دیگر امیدی به آن نیست، اظهار کرد: این صحبتها تخصصی نیست. شهرهای بدتر از تهران هم وجود دارند. جاکارتا با 25میلیون نفر جمعیت شرایط به مراتب بدتری دارد. تهران محل اجماع سرمایههای ملی، اجتماعی اقتصادی و کالبدی است و نیاز به ساماندهی دارد. شخصا میتوانم برنامه ساماندهی تهران را ارائه کنم.
وی تاکید کرد: راه نجات تهران انتقال پایتخت نیست. هزینه انتقال پایتخت 100میلیارد دلار برآورد شده و ما این پول را نداریم. اصلا درست نیست که به جای سرمایهگذاریهای تولیدی و اقتصادی هزینهها را صرف انتقال پایتخت کنیم که اصلا با موازین علمی هماهنگی ندارد.
ترانه یلدا، کارشناس شهری نیز معتقد است مشکلات شهر تهران با انتقال پایتخت برطرف نخواهد شد. وی عنوان کرد که مهمترین مشکلات شهر تهران به آلودگی هوا و ترافیک بر میگردد و این دو موضوع با انتقال پایتخت برطرف نخواهد شد. وی در این خصوص گفت: همانطور که گفتم ترافیک مهمترین مشکل تهران است و دلیل آن هم به تولید و فروش خارج از قاعده ماشینها بر میگردد. از سوی دیگر فرهنگ تک سرنشینی در این شهر غالب است و با توجه به جمعیت تهران تا زمانی که این دو موضوع ادامه داشته باشد، ترافیک تهران نیز حل نخواهد شد.
وی افزود: برخی وقوع زلزله درتهران را دلیل خوبی برای انتقال پایتخت میدانند اما باید گفت بهترین راهکار در این زمینه جلوگیری از ساخت برج و ساختمانهای بلندمرتبه روی گسلهای شهر است آن هم بدون رعایت نکات ایمنی ساختمان. همه جای دنیا زلزله میآید ژاپن یکی از کشورهایی است که ساختمانهای بلندمرتبه دارد و بسیار زلزلهخیز است اما آنها به اندازه ما از زلزله نمیترسند. زیرا ساختمانهای ایمن و مستحکم دارند اما همه ما میدانیم که ساختمانهای تهران حتی جدیدترین آنها تاب مقاومت در برابر کوچکترین زلزلهها را ندارد و به دنبال فرار از حل مساله هستیم.
وی ادامه داد: متاسفانه باید بگویم اکنون کشورهایی که به لحاظ اقتصادی و فرهنگی در رتبههای بسیار پایینتری از ما قرار دارند در زمینه معماری از ما جلوترند و این مشکلات را ندارند.
وی در خصوص تجربه موفق کشورهای دیگر مانند ژاپن گفت: در ژاپن شهر کیوتو پایتخت بود اما در سال 1868 و بعد از انقلاب میجی، پایتخت به یکی از شهرهای بزرگ منتقل شد و نام آن را توکیو گذاشتند. شهر توکیو بارها دچار زمین لرزههای مخرب و عظیم شده است، اما ژاپنیها که تقریبا هیچ جای کشورشان از زمین لرزه ایمن نیست، تلاش کردند از طریق ابتکارات علمی در ساخت وساز، تلفات زمین لرزه را به حداقل برسانند. وی در این باره ادامه داد: در واقع در ژاپن یک پایتخت قدیمی به شهری جدید منتقل شد، اما تهران یک شهر نو محسوب میشود و نیازی نیست تا این شهر جدید و بزرگ را انتقال دهیم. حدود 20سال است که از انتقال پایتخت صحبت میشود اما این یک صحبت خارج از موضوع بوده و نشدنی است. اینقدر مشکلات داریم که بهتر است پول دولت صرف این امور شود و نه انتقال پایتخت.