برداشت از صندوق توسعه درست نیست
در مهمترین گامها در راستای بررسی جزئیات بودجه، نمایندگان به تبصرهای رای موافق دادند که به دولت اجازه میدهد از صندوق توسعه ملی برداشت کند؛ تبصرهای که یک بار به دلیل اصرار مجلسیها بر مبهم بودن و نیز مجاز نبودن دولت به برداشت از صندوق توسعه ملی، به کمیسیون تلفیق بودجه بازگشته بود.
در مقابل، نمایندگان همچنین با واریز ۳۰ درصد از منابع حاصل از صادرات نفت به صندوق توسعه ملی موافقت کردند. از طرفی در تعریف صندوق توسعه ملی آمده است که این صندوق بر اساس ماده ۸۴ قانون برنامه پنجم توسعه با هدف تبدیل بخشی از عواید ناشی از فروش نفت و گاز و میعانات گازی و فراوردههای نفتی به ثروتهای ماندگار، مولد و سرمایههای زاینده اقتصادی و نیز حفظ سهم نسلهای آینده از منابع نفت و گاز و فراوردههای نفتی تاسیس شده است. حال جای سوال است که با وجود حرف و حدیثها درباره خالی بودن صندوق توسعه ملی و از طرفی وظیفه دولت برای واریز ۳۰درصدی منابع نفتی و گازی به این صندوق، برداشت دوباره از آن تا چه حد منطقی است و تا چه حد میتواند اثرگذار باشد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ؛ سیدحمید حسینی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران میگوید: «این منابع نباید هزینه شود. این منابع فقط باید برای سرمایهگذاری استفاده شوند تا در آینده سود و اصل سرمایه به صندوق برگردد.»
با توجه به اینکه اصلیترین هدف صندوق توسعه ملی حفظ بخشی از سرمایه حاصل از فروش نفت و گاز برای نسلهای آینده و تبدیل این سرمایه به سرمایههای مولد است، به نظر شما آیا برداشت هر دولت به عناوین مختلف از این صندوق منطقی است؟
متاسفانه مجلس از دولت در مورد برداشت از صندوق توسعه ملی برای رفع مشکلات حمایت میکند، در صورتی که در ارکان صندوق توسعه ملی پیشبینی شده بود که امکان دسترسی دولت به این صندوق وجود نداشته باشد و جای آن، سرمایه این صندوق عمدتا برای توسعه فعالیتهای بخش خصوصی استفاده شود. درآمد نفت عمدتا در اختیار دولت و برای تامین بودجه است. ۳۰ درصد از این درآمد به صندوق توسعه ملی واریز میشود که باید برای اجرای پروژههای سرمایهای و توسعهای در اختیار بخشهای پیشرو در امر توسعه قرار بگیرد، اما عملا به تنها بخشی که سرمایه نمیرسد، بخش غیردولتی است. زمانی این سرمایه توسط دولت برای انجام پروژههای نفتی استفاده میشود. این تا حدی قابل قبول است، چون برگشت سرمایه به کشور را دارد و تا حدودی توجیه اقتصادی دارد، اما بعضا میبینیم که سرمایه برداشته میشود و به دانشگاهها اختصاص داده میشود. دانشگاه یک مرکز اقتصادی نیست که برگشت سرمایه داشته باشد. یا مثلا سرمایه به صدا و سیما یا سایر ارگانهای غیر اقتصادی داده میشود. به نظر میرسد این کار درستی در برنامه ششم توسعه نبود. در برنامه ششم توسعه همین بخش برداشت از صندوق توسعه ملی و اختصاص سرمایه این صندوق به نهادها و سازمانهای مختلف با اهداف متفاوت در چارچوب هدف صندوق توسعه ملی نیست. این برنامه با بیش از نصف آرای مجلس تصویب شده است، در صورتی که برداشت از صندوق توسعه مخالف مفهوم توسعه در برنامههای توسعه است و باید حتما با دو سوم آرا تصویب شود. هر منطقی که پشتیبان این برداشت بوده است، به نظر من اصلا درست نیست و دولت چیزی از هزینهها کم نکردهاست و برخلاف اصل۴۴ دولت هر روز بزرگتر و حجیمتر میشود. بودجه عمومی دولت به بیش از هزارمیلیارد تومان میرسد. این امر خطرناک است و این روند آینده خوبی در پی نخواهد داشت.
اکنون که مجلس به دولت اجازه برداشت دو هزار و ۳۰۰ میلیون دلار از صندوق توسعه ملی را داده است، به نظر شما این مبلغ باید در چه بخشهایی هزینه شود؟
این منابع نباید هزینه شود. این منابع فقط باید برای سرمایهگذاری استفاده شوند تا در آینده سود و اصل سرمایه به صندوق برگردد. من معتقدم که از صندوق توسعه ملی نباید مستقیما اقدام به دادن وام کنند. این منابع باید اهرمی باشد برای پشتیبانی و تضمین سرمایه. مثلا میتوان از این سرمایه به عنوان تضمین در بانکهای خارجی برای جذب سرمایه بیشتر استفاده کرد. با یک میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی میشود تا چهار میلیارد دلار از بانکهای خارجی سرمایه دریافت کرد. استفاده مستقیم از منابع صندوق توسعه ملی را درست نمیدانم. اما به راحتی برای مسائلی که شاید در اولویت هم نباشند، هزینه میشود. این سرمایه متعلق به نسلهای آینده کشور و یک ثروت ملی است. باید به نسلهای آینده جواب داد که این منابع چگونه به دست آمد، چگونه هزینه شد و چه سرمایهگذاریهایی برای افزایش آن انجام شده است. نباید بدون برنامهریزی و تعیین هدف به منظور بازگشت این سرمایه آن را هزینه کرد.
در روزهای اخیر خبرهایی مبنی بر لزوم برداشتن سرمایه از صندوق توسعه برای پروژههای عمرانی نیمه تمام دولت منتشر شد. به نظر شما برداشت از صندوق توسعه ملی برای پیشبرد این پروژههای نیمه تمام منطقی است؟
اعلام شده است که دولت ۸۰ هزار پروژه نیمه تمام دارد. اگر بخواهد این پروژهها را تمام کند بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان به اعتبار و سرمایه نیاز دارد. این مبلغ حدودا معادل است با بودجه عمرانی ۲۰ سال کشور. شروع بسیاری از این پروژهها اشتباه بوده، زیرا ظرفیتسنجی و اولویتبندی برای آنها صورت نگرفته است. اکنون نزدیک دو سال است که بحثی هست برای اینکه این پروژهها شناسایی و طبقه بندی شود تا در صورت امکان هر کدام از آنها به بخشهای خصوصی واجد شرایط واگذار شود. اصراری برای پیشبردن همه کارها توسط دولت نیست. اجرای کار عمرانی توسط دولتها تقریبا در تمام دنیا پایان یافته است. دولت کار عمرانی نمیکند، بلکه دولت خرید خدمت میکند؛ هرچه را نیاز دارد از بخش خصوصی میخرد. دولتها جای کار عمرانی باید در بهرهبرداری شرکت کنند. بنابراین نگاه دولت ما باید عوض شود و هرچه امکانش هست، پروژههای عمرانی و سایر صنایع را واگذار کند. پروژههایی که توجیه اقتصادی ندارند باید تعلیق شوند و تغییرکاربری یابند و دولت در دام این پروژههای نیمه تمام نیافتد. در غیر این صورت، اگر تمام منابع صندوق توسعه ملی و سایر ذخیرهها را هم استفاده کند، این پروژهها تمام نمیشوند و اگر تمام شوند هم نفعی برای اقتصاد ملی و توسعه نخواهند داشت. روند انجام این پروژهها آنقدر طولانی خواهد بود که تا اتمام آنها ضربههای زیادی بر پیکر اقتصاد وارد میشود.
آیا این مبلغ برداشت شده از صندوق توسعه ملی با توجه به بخشهایی که در آن هزینه میشود، میتواند باعث افزایش تولید، افزایش اشتغال، توسعه اقتصادی و خروج از رکود باشد؟
به هر حال هرچه دولت بودجه عمرانی بیشتری داشته باشد و هزینههای عمرانی را افزایش دهد، نتایج بهتری به دست میآید و شکی در آن نیست. دولت چند وظیفه عمده در نظام اقتصادی کشور دارد. اول اینکه سیاستگذاری میکند. دوم اینکه در اقتصاد کشور تصدیگری میکند و سوم انجام کارهای عمرانی توسط دولت است. معمولا سیاستگذاری دولت و تصدیگری دولت در اقتصاد ما نقش مثبتی نداشته است. هرچه نگاه میکنیم جز برنامه سوم توسعه که یک سیاستگذاری موفق بود و این دوره سه ساله اخیر که نسبتا سیاستگذاری موفقی داشته است، سیاستگذاریهای موفقی در دولتها به چشم نمیخورد. تصدیگری دولت هم اگرچه در کوتاهمدت موفق و برای شرکتهای جزئی سودآور بوده است، اما در بلندمدت تمام این شرکتها وبال گردن ملت و بودجه کشور بودهاند و دولت باید برای اداره این شرکتها هزینههای زیادی بپردازد. به طور خلاصه تنها نقش مثبت دولت در هزینهکردن بودجه عمرانی است، اما استفاده از منابع صندوق توسعه ملی برای برطرف کردن کمبود منابع درست نیست