کارتنخوابی؛ آشنا اما ناشناخته
همیشه که وجود داشته باشی، دیگر دیده نمیشوی. این جمله مصداق بیتوجهی بسیاری از ما نسبت به آسیبهای اجتماعی است. آیا تاکنون به کارتنخوابها بهعنوان یک جمعیت خاص نگاه کردهاید؟
به گزارش اقتصادآنلاین ، شرق نوشت : کارتنخوابها، همان آدمهایی هستند که در کوچهپسکوچههای شهر روز را به شب و شب را با هزار ترس و نگرانی به صبح میرسانند، انگشتشمار نیستند. آنها گروهی نسبتا بزرگ از همین آدمهای معمولی هستند که تنها در زندگی دچار مشکل شدهاند. کارتنخوابی در ایران پدیده نوظهوری است. مصادیق آن در گوشه و کنار خیابانهای شهر هم به اندازهای است که نمیتوان آن را کتمان کرد. این یادداشت صرفا پاسخ به چند سؤال درباره پدیده کارتنخوابی است.
کارتنخوابها چه کسانی هستند؟
کارتنخوابها بیخانماناند. اصولا بیخانمانها سه گروهاند: ١. افرادی که برای سکونت و اقامت خویش سرپناهی فراهم کردهاند و در آلونکها، حلبیآبادها، زاغهنشین و حاشیهنشیناند. ٢. افرادی که در خیابانها و در شرایط سخت زندگی میکنند و آنها را با عنوان کارتنخواب میشناسیم. ٣. افرادی که به سبب کمبود سرپناههای واقعی، نزد آشنایان یا بستگان به سر میبرند.
از منظر اجتماعی، کارتنخوابها طردشدگان اجتماعیاند. واژه «طردشدگی» در برابر مفهوم «شهروندی» قرار داد. طرد اجتماعی برای توصیف شرایط گروههای حاشیهای در جامعه به کار میرود که هم از منابع منظم اشتغال محروماند و هم از چتر حمایتی دولت بیبهرهاند. فاقد حقوق اساسی شهروندی و قربانی تبعیضاند و هیچ دسترسی و ارتباطی با نهادهای قدرتمند ندارند تا آنها را حمایت کنند. افرادی که در خیابانها میخوابند، نقطه اوج طردشدگی اجتماعی به حساب میآیند. آنان از جامعه رانده شده و از شیوه متعارف زندگی که اغلب مردم آن را برای خود بدیهی تصور میکنند، محروماند.
علل پیدایش کارتنخوابی چیست؟
کارتنخوابی همانند بسیاری از مسائل اجتماعی، پدیدهای پیچیده و چندوجهی است که ریشه در عوامل مختلفی دارد و پیامدهای بسیاری را هم در جامعه بر جای میگذارد. مسئله بیخانمانی صرفا در کاستیهای افراد ریشه ندارد. ریشه کارتنخوابی به عوامل فردی و اجتماعی و ساختاری برمیگردد. پدیدارشدن کارتنخوابی حاصل مثلث فقر است؛ فقر مادی، معنوی و ارتباطی.
کارتنخوابی پدیدهای جهانی است و در تمام کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه وجود دارد. در خارج از کشور مطالعات فراوانی در این زمینه صورت گرفته است. این مطالعات نشان میدهد ترکیبی از عوامل در پیدایش کارتنخوابی دخیلاند که عبارتاند از:
١. شرایط ساختاری (کمبود مسکن مناسب برای اقشار کمدرآمد، فقر، اقتصاد بیثبات، بیکاری، محدودیت در فرصتهای اشتغال، نبود تعادل بین اجارهخانهها و درآمد خانواده، ناکارآمدی نظام رفاه اجتماعی و...)
٢. روابط خانوادگی و شبکه حمایت اجتماعی (فقدان یا ناکافیبودن روابط و حمایت اجتماعی در خانواده، شبکه دوستی، تضادها و خشونت خانوادگی، سابقه بدرفتاری، حمایت اجتماعی سازمانهای دولتی و...)
٣. بیماری روانی، هویت اجتماعی منفی و عزت نفس پایین (اختلال روانی، افسردگی، دوگانگی شخصیتی، خودکمپنداری، شوکهای روحی و روانی و عاطفی و...)
٤. مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخطر (سوءمصرف مواد مخدر و الکل، تجربه خشونت جنسی و...)
پدیده کارتنخوابی در ایران از چه زمانی مطرح شد؟
در سال ١٣٨٢ با مرگ تعدادی از کارتنخوابها در تهران، توجه جامعه به این معضل جدی اجتماعی جلب شد. طرح جمعآوری و ساماندهی کارتنخوابها، آغاز شکلگیری بحرانی جدید برای مدیریت شهری و دستگاههای مسئول بود و از آن تاریخ گرمخانهها بهعنوان پناهگاه اضطراری برای کارتنخوابها احداث شد. اکنون ١٣ سال از آن تاریخ گذشته است. اما همچنان چرخه کارتنخوابی ادامه دارد. کارتنخوابی در ایران به سه دلیل تداوم یافته است: ١. عدم کنترل علل و ریشههای این پدیده ٢. ضعف در حمایت اجتماعی و ٣. عدم بازتوانی و توانمندسازی کارتنخوابها.
کارتنخوابها تنها به دلیل تهدید امنیت اجتماعی، به طور موقت از سطح شهر جمع میشوند و پس از مدتی به خیابان باز میگردند و در این چرخه باقی میمانند و بهاینترتیب هر سال شاهد افزایش تعداد گرمخانهها هستیم. این پدیده در بسیاری از کلانشهرهای ایران دیده میشود. پس بهنظر میرسد روشهای موجود در مواجهه با کارتنخوابی، کافی نیست و باید به راهکارهای جدیدی بیندیشیم.
آیا در زمینه کارتنخوابها در ایران تحقیق شده است؟
تنها چهار عنوان تحقیق در این زمینه وجود دارد که از منظر روانشناسی، پزشکی و جمعیتشناختی به موضوع کارتنخوابی پرداختهاند. از منظر اجتماعی نیز به استثنای تعداد انگشتشمار پایاننامهها، در مجموع چهار عنوان تحقیق به وسیله استادان دانشگاه در زمینه کارتنخوابی در داخل کشور انجام شده است. این تحقیقات عبارتاند از: سیاستگذاری اجتماعی در مواجهه با پدیده کارتنخوابی (عبدالحسین کلانتری و همکاران، ١٣٩٢)، بررسی وضعیت امید به زندگی زنان بیخانمان شهر تهران (خدیجه سفیری و رسول خادم، ١٣٩٢)، بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر بیخانمانی بیخانمانهای شهر تهران (نادر سالارزادهامیری و محمدی، ١٣٨٨)، اعتیاد، طرد اجتماعی و کارتنخوابی در شهر تهران (رحمتالله صدیق سروستانی و آرش نصر اصفهانی، ١٣٨٩)
کارتنخوابی مسئلهای اجتماعی است؛ اما بررسی تحقیقات پیشین در حوزه کارتنخوابی در ایران بهخوبی این موضوع را نشان میدهد که سهم پژوهشهای جامعهشناختی که مبتنی بر بینش تئوریک باشد و در پی ارائه توصیه و راهکار مبتنی بر بینش نظری و تجربی باشد، بسیار کم است. حتی کمتر از انگشتان یک دست! و نکته قابل تأمل دیگر آن است که کلیه این مطالعات فقط در شهر تهران انجام شده و روش مطالعه هم به استثنای یک مورد، پیمایش (پرسشنامه) بوده است.
آیا درزمینه کارتنخوابی کتاب وجود دارد؟
موضوع کارتنخوابی به مبحث محرومیت و طرد اجتماعی برمیگردد، کتابهای مربوط به این حوزه که در ایران موجود است، عبارتاند از: «نظریههای جامعهشناسی طردشدگان اجتماعی» (مارتین زیبرا، ترجمه: حسن حسینی، انتشارات: آن، ١٣٨٥)، «صداهای ناشنیده- مقدمهای بر طرد اجتماعی در تهران» (حجت کاظمی و سعید عطار، انتشارات: شهر، ١٣٩٥) و «طرد اجتماعی- رویکردی جامعهشناختی به محرومیت» (احمد فیروزآبادی و علیرضا صادقی، انتشارات: جامعهشناسان، ١٣٩٢). تنها کتابی که با عنوان کارتنخوابی وجود دارد، کتاب «جامعهشناسی کارتنخوابی» (اکبر علیوردینیا، انتشارات: جامعهشناسان، ١٣٨٩) است که حاصل انجام یک تحقیق با عنوان «مطالعه جامعهشناختی کارتنخوابی؛ علل، تجارب جهانی و راهکارها» در شهر تهران است که با حمایت دفتر مطالعات فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران به انجام رسیده است.
سیاستگذاریهای اجتماعی برای مقابله با پدیده کارتنخوابی توسط مدیریت شهری کدام است؟
اصولا در تمام دنیا سه نوع سیاست به کار گرفته میشود: خدماتی، قهری و ترکیبی.
در سیاست خدماتی، هدف اصلی تأمین مایحتاج عمومی و روزانه بیخانمانها به وسیله نهادهای دولتی و خیریه است. در این سیاست وجود افراد کارتنخواب در شهر به عنوان یک واقعیت پذیرفته شده است و هدف نهادهای عمومی کمک به تأمین سرپناه، تغذیه و خدمات بهداشتی برای افراد بیخانمان تعریف میشود.
در سیاست قهری، مسئله کارتنخوابی با نگاه امنیتی-انتظامی نگریسته میشود و گذراندن شب در اماکن عمومی جرم است. در این سیاست هدف اصلی نهادهای عمومی و انتظامی، شناسایی و جمعآوری و جلوگیری از حضور این افراد در مکانهای عمومی است. مشکل اصلی این سیاستها آن است که در صورت جمعآوری، مکانی برای نگهداری این افراد وجود ندارد و حتی پلیس مجبور است پس از چند روز آنها را آزاد کند.
و بالاخره در سیاست ترکیبی، ازیکسو با افرادی که شبها را در مکانهای عمومی میگذرانند، برخورد قهری و انتظامی میشود و ازسویدیگر افراد بازداشتشده برای نگهداری به مراکز ویژه معرفی میشوند. در این وضعیت هم گذراندن شب در مکانهای عمومی، جرم تلقی میشود و هم نهادهای عمومی و خیریه در خدماترسانی به این افراد وارد عمل میشوند.
سیاستهای اجتماعی کشورهای دیگر در باره بیخانمانها چیست؟
واکنش ابتدایی در سالهای ١٩٧٠ و ١٩٨٠، ساختن پناهگاه اضطراری بود. مکانی برای خوابیدن، غذاخوردن و استحمام و انبار وسایل؛ اما در سالهای اخیر روشهای متنوع و مؤثرتری برای مقابله با کارتنخوابها به کار گرفته شده است. نکته درخور تأمل آن است که سازمانهای غیردولتی و سازمانهای مذهبی نظیر کلیسا، مشارکت فعالانه در مقابله با کارتنخوابی دارند. در یک دستهبندی اولیه میتوان کلیه اقدامات را در پنج طبقه قرار داد: ١. برنامه تأمین اسکان (کوتاهمدت و بلندمدت)، ٢. ارائه خدمات اولیه و ضروری (غذا و بهداشت و...)، ٣. برنامه آموزش و درمان و توانبخشی، ٤. برنامههای فرهنگی-اجتماعی، ٥. برنامه توانمندسازی. در یک مرور کوتاه برخی از این برنامهها چنین است:
١. برنامه تهیه مسکن انتقالی (پشتیبان)
در این برنامه که عموما با کمک مالی دولت انجام میشود، مکانی برای زندگی چند ماهه در اختیار کارتنخوابها قرار میگیرد و در آن موانعی را در نظر میگیرند که بیخانمان برای یافتن مسکن دائمی با آن مواجه میشود.
٢. برنامه آموزش درباره بیخانمانی
(برنامه بیخانمانی یکشبه)
در این برنامه همانند یک برنامه تورگردانی عمل میکنند و با ایجاد فرصت یکشبه برای داوطلبان، آنها را به پیادهروی خیابانی و گذراندن تمام شب در پناهگاههای موقت کارتنخوابها میبرند. در این برنامه داوطلبان به فعالیتهایی نظیر نظافتکردن، آشپزیکردن، بستهبندی هدایا، گفتوگو با بیخانمانها، استراحت روی زمین، صرف غذا در محل و... میپردازند و همانند یک کارتنخواب شب را به صبح میرسانند.
اهداف این برنامه نهتنها تربیتی و فرهنگی است، بلکه به کمک پرداخت هزینه شرکتکنندگان، سرمایه سازمانهای محلی فعال درزمینه بیخانمانی برای مدتی تأمین میشود.
٣. برنامه دادگاه بیخانمانها
در این برنامه دادگاه ویژه در پناهگاههای محلی کارتنخوابها به منظور بررسی جرائم و قانونشکنیهای آنها ایجاد میشود و شرط ورود بیخانمانها به این دادگاه، ورود و ثبتنام در پناهگاههای محلی است. اهداف این دادگاه: ١. کنترل جرائم و بازگرداندن افراد به اجتماع، ٢. پیشنهاد احکام جانشین (نظیر مشارکت در برنامههای مختلف، مهارتهای زندگی، برگزاری جلسات معتادان گمنام، کلاسهای آموزشی، آموزش و تحقیق برای اشتغال و کار داوطلبانه به جای جرائم نقدی و حبس) است. کارتنخوابها چون اطمینان دارند که مجازات حبس در کار نیست، تلاش بیشتری برای شرکت در برنامههای مختلف میکنند.