دودشدن ثروت ملی در دودکش خانهها
چندی است با وجود گوشزدشدن بهبود استفاده از سوختهای تمامشدنی نظیر گاز، همچنان این سرمایه ملی با استفاده بیرویه در ایران، در مسیر خاموشی است.
از چند روز پیش که سرما جانی دوباره گرفت و موضوع قطع گاز ترکمنستان به ایران نیز به این امر اضافه شد، آتش مصرف گاز خانگی هم شعلهورتر شد. در شرایط بهوجودآمده، دمدستترین اقدام ازسوی مسئولان، قطع مظلومترین بخش مصرفکننده گاز؛ یعنی صنایع بود، اما ماجرا به اینجا ختم نشد و اینبار با کمسوکردن گاز اتان پتروشیمیها، این طلای هزاروصددلاری به بخش خانگی فرستاده شد تا در سایه مصرف بیرویه و چندبرابر میانگین جهانی گاز در ایران، دود شود و به هوا رود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، ایران با تولید ٧٠٠میلیون مترمکعب گاز که ٥٠٠میلیون مترمکعب آن از پارسجنوبی تأمین میشود، بیشترین مصرف گاز در جهان را به خود اختصاص داده که این میزان هر سال رو به افزایش است. گزارشهای منتشرشده از سوی شرکت بریتیشپترولیوم انگلیس نشان میدهد تا پایان سال ۲۰۱۳ میلادی ایران با تولید سالانه ۱۶۶میلیارد مترمکعب گاز پس از کشورهای ایالات متحده آمریکا، روسیه و کانادا در ردیف چهارمین کشور بزرگ تولیدکننده گاز جهان قرار گرفته بود، اما اکنون این میزان تولید به ٢٧٠میلیارد مترمکعب رسیده که حدود صد میلیارد از آن صرف مصارف خانگی، تجاری و نیروگاهی میشود و باقیمانده آن نیز در تولید برق و مصارف گرمایشی مورد استفاده قرار میگیرد که از این میزان گاز میتوان محصولات ارزشمندی در حوزه پتروشیمی و پالایشگاهی تولید کرد. آمارهای رسمی وزارت نفت نشان میدهد که در ۲۹۵ روز نخست سال جاری بیش از ۱۶۰میلیارد مترمکعب گاز طبیعی در ایران تولید شده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته رشدی حدود ۱۶میلیارد مترمکعبی را به ثبت رسانده است.
صنعت مظلوم
بخش صنعت در ایران در سال گذشته ٤٤میلیارد مترمکعب گاز طبیعی مصرف کرده که این میزان دستکم ٥,٢ درصد در مقایسه با سال گذشته افزایش نشان میدهد. گفتنی است آمار مصرف گاز طبیعی ازسوی بخش صنعت در ایران در ١٠سال گذشته در سه نوبت افزایش یافته است. اگرچه درحالحاضر چشمانداز دقیقی از میزان گاز طبیعی مورد نیاز بخش صنعت در ایران در دست نیست، اما از آنجا که شرکتهای پتروشیمی در ایران بهدلیل کمبود گاز طبیعی با ٧٠ درصد از ظرفیت رسمی خود فعالیت میکنند، ایران قصد دارد تا ٧٠میلیارد دلار در صنعت پتروشیمی خود سرمایهگذاری کند. این در حالی است که دیگر بخشهای صنعتی در ایران به حجم بیشتری از گاز طبیعی در سالهای آینده نیاز خواهند داشت باوجوداین، حجم گازی که در صنایع پتروشیمی استفاده میشود، حدود پنج درصد از گاز تولیدی کشور است و در بهترین حالت، در ١٠ سال آتی به ١٠ درصد میرسد.
مصرف بیرویه
اما آیا بالابودن استفاده از این سرمایه ملی؛ یعنی گاز طبیعی، تنها به فصل زمستان ختم میشود؟ پاسخ منفی است! در فصل تابستان نیز میزانی چشمگیر و در حدود ٤٥٠میلیون مترمکعب در نیروگاهها صرف تولید برق میشود که این میزان برق در سیستمهای سرمایشی از جمله کولرهای گازی مصرف میشود. این هم نوعی دیگر از هدردادن ثروت ملی ایرانیان را به رخ میکشد، اما نظر کارشناسان در این زمینه هم خواندنی است. هاشم طباطباییرئیسی، کارشناس حوزه انرژی و مدیر اسبق عملیات اکتشاف، درباره مصارف بیرویه گاز در ایران گفت: ما در خاورمیانه رتبه اول و در دنیا، پس از روسیه، رتبه دوم را در مصرف این انرژی تمامشدنی داریم.
وی با بیان اینکه همانطور که تولید این انرژی در کشور ما بالاست، مصرفمان نیز به همان نسبت بالاست، افزود: بیشترین مصرف گاز در کشور ما، در سیستمهای تولیدی، نیروگاهی و مصارف خانگی است که این مصرف بیرویه درعینحال که موجب آلودگی هوا شده، باعث ازدسترفتن این سرمایه ملی نیز میشود.
این استاد دانشگاه با تأکید بر نداشتن الگوی مصرف مناسب در سیستمهای خانگی خاطرنشان کرد: باوجود هدررفت این انرژی ازسوی شبکه توزیع گاز و خانههای غیراستاندارد، میزان زیادی از گازهای تولیدی ما در سیستمهای شوفاژخانه منازل از بین میرود که با جایگزینی سیستمهای کممصرفتر، میتوان از اتلاف این انرژی جلوگیری کرد.
وی با تأکید بر لزوم فرهنگسازی استفاده درست از انرژی تصریح کرد: نداشتن فرهنگ استفاده صحیح موجب شده تا بازکردن پنجره اتاقها و لباس کمترپوشیدن، جایگزین کمکردن منابع گرمایشی شود.
تولید محصولات ارزشمند از گاز طبیعی
این منبع انرژی گرانبها، مزیت تولید محصولاتی همچون بنزین، گازوئیل یورو ٤، نفتا و الپیجی را داراست که کشورهایی نظیر قطر را به ثروتمندترین کشورهای تولیدکننده این محصولات پرمشتری تبدیل کرده است، اما ایران نهتنها وارد این حوزهها نشده، بلکه صادرات گاز کشورمان نیز به دلیل پایبندنبودن کشورهایی چون پاکستان و هند به تعهداتشان در خط لوله صلح، با وجود صرف هزینههای بالا در لولهکشی تا نزدیکی چابهار، به جایی نرسیده است. در شرایط کنونی بهدلیل افزایش واحدهای تولید متانول، آمونیاک و اوره و دامنه مصرف این محصولات، احداث واحدهای جدید از این نوع که خوراک گاز طبیعی مصرف میکنند، چندان مورد توجه سرمایهگذاران نیست. شاید راهکاری که برای جذب سرمایهگذاری در این بخش بتوان پیشنهاد داد احداث واحدهای متانول و آمونیاک اوره در چابهار است که این احداث واحد GTL و صنایع جانبی یادشده میتواند با برگرفتن از میزان تولیدات و اشتغالزایی پروژههای انجامشده در همسایگیمان، تحولی نوین در صنعت گازی کشور بر جا بگذارد.
مزایای احداث واحد GTL
ارزش احداث این واحد، موضوعی است که رئیس دانشکده مهندسی نفت و گاز واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد شرح میدهد. ابولقاسم امامزاده در ارتباط با مزایای احداث واحد GTL میگوید: «ما از این دست طرحها کم داشتهایم؛ اما تبدیل گاز به مایع در هر کجا که باشد، هم اشتغالزایی را افزایش داده و هم به برطرفسازی نیاز فراوردههای مایع مانند بنزین کمک میکند».
این کارشناس حوزه انرژی با مقایسه این واحد با واحدهای مشابه آن در منطقه خاطرنشان کرد: «با توجه به ظرفیت احداث در چابهار و انتخاب محل و بازار مصرف مناسب برای تبدیل گاز به مایع، میتوانیم از این ظرفیت که سهم بزرگی نیز در اقتصاد کشور میتواند داشته باشد، استفاده کنیم». افزایش درآمد حاصل فروش خوراک گاز به این واحد به وسیله شرکت گاز را نیز میتوان از دیگر مزایای اجرای طرح بزرگ GTL در ایران برشمرد؛ چراکه واحدهای GTL از گاز بهعنوان خوراک استفاده کرده و برای تولید ١٠ میلیون تُن GTL در سال، حدود ١٥ میلیارد مترمکعب گاز مصرف میشود.
سرمایه ملی که هدر میرود
از تمام این مزیتها هم که بگذریم، همچنان چراغ فرهنگ استفاده از انرژی در ایران کمسو است؛ انرژیای که هدررفت آن در سایه احساس مسئولیتنکردن مردم در استفاده صحیح از آن در فصول مختلف بهویژه هنگام افزایش برودت هوا در زمستان، در حال افزایش است. بارها دیده شده که بخاریهای گازی در درجه حداکثر خود در حال استفاده هستند و پنجره منازل مسکونی یا ادارات، برای کمکردن دما، باز است! نپوشیدن لباسهای گرم در منازل سبب شده همه بار تأمین گرمایش خانهها، به دوش گاز بیفتد؛ بیآنکه بدانیم چه کالای گرانبهایی که میتواند میلیاردها دلار ارزآوری برای کشور داشته باشد و چرخ اشتغال و صنعت را بچرخاند، در حال نابودشدن است. کوتاهی جدی دستگاههای متولی در نداشتن برنامه منسجم و اقناع مردم و فرهنگسازی در کنار اصلاحنشدن قانون و واقعینشدن نرخ گاز طبیعی، همهوهمه در این حوزه به چشم میخورد. شاید با درنظرگرفتن جریمه برای مشترکان پرمصرف یا ایجاد انگیزه به وسیله تقدیر و جایزه برای مشترکان کممصرف یا با واقعیکردن قیمت، بتوان این معضل را حل کرد؛ معضل گرفتن اتان و متان از صنایع و پتروشیمیها و سوزاندن آن در شبکه سیرنشدنی مصرف خانگی!