محل کار؛ ۷۰متر زیر دریا
تصور اینکه نیمههای شب، صدها کیلومتر دورتر از خشکی، چند ساعتی را زیر امواج سهمگین دریا، در عمق تاریک 70 متری بگذرانی، چقدر میتواند دلهرهآور باشد؟ دریای خوفناک، موجهای مهیب، تاریکی محض و دنیای ناشناخته زیر آب را چه کسی تجربه کرده است؟ تصور چنین شرایطی هم خوفناک است.
«امیرعباس نوید» رئیس تعمیرات تأسیسات زیرآب منطقه ویژه جزیره «لاوان» 30 سال است که در چنین شرایطی غواصی میکند. به قول حافظ: «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل» او درباره خطراتی همچون احتمال قطع شدن اکسیژن و خفگی غواص، حمله کوسه و مار و عروسهای دریایی و گم شدن در عمق بیش از 70 متر و... میگوید؛ از اینکه برای رسیدن به عمق 70 متر میشود 3 دقیقهای رفت اما برای بالا آمدن 3 ساعت وقت لازم است. او از سختیهایی میگوید که بیشتر شبیه کابوس است تا واقعیت!میهمان غواصانی هستیم که برای نصب تأسیسات دریایی، سکوهای نفتی و تعمیرات لولههایی که از کف دریا عبور میکنند تا طلای سیاه را به خشکی یا اسکلههای صادرات نفت برسانند، شب و روز ندارند. آدمهایی که محل کارشان زیر دریاست.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، غواصان صنعتی به دنبال مروارید و مرجان و گنجهای غرق شده در اعماق نیستند بلکه برای کمک به افزایش تولید صادرات نفت به آب میزنند و با هزار و یک خطر میجنگند. درست مثل یک ماهی رها شده در دل اقیانوس تاریک.
حرفهای به نام غواصی
امیرعباس نوید در دفترش نزدیکی اسکله لاوان منتظر ماست. به چهرهاش اصلاً نمیخورد 50 ساله باشد. بزنم به تخته هیکل تراشیدهای دارد و تاری از موهایش هم سفید نشده. لباس ویژه شرکت نفت «فلات قاره» که بیشباهت به لباس خلبانی نیست به تن دارد.
همان اول از او میپرسم چگونه وارد این حرفه شده و اداره تعمیرات زیر دریا چه کاری انجام میدهد: «غواصی 60 سال است که وارد ایران شده است. نخستین گروه غواص از نیروی دریایی ارتش بودند و غواصی با شروع بهکار آنها در ایران رسمی شد و کاربرد پیدا کرد. نزدیک 30 سال پیش به اتفاق 9 جوان دیگر بعد از امتحان ورودی و تستهای آمادگی جسمانی وارد حرفه غواصی شدم. بعد از یکسال آموزش در «محمودآباد» مازندران به منطقه خارک رفتیم و یکسال در آنجا آموزشهای دیگری دیدم و از آن زمان در منطقه لاوان در حال خدمت هستم ولی به اقتضای شرایط کاری تعامل زیادی با غواصان خارگ داریم و در برخی از عملیاتها همکاری میکنیم.
در این اداره 26 غواص مشغول به کار هستند؛ مأموریتمان نگهداری و تعمیر تأسیسات زیر دریاست. از خطوط لوله، کابلهای برق و فیبر نوری گرفته تا چاههای زیر دریا و جابهجایی و حفاری سازههای دریایی و سکوهایی که بخشی از آن زیر آب است بخشی از وظیفه ماست. سکویی که توی دریا میبینید نوک کوه یخ بشمار میرود و قسمت اعظم آن زیر آب است یعنی هراتفاقی برای آن بیفتد کار ما آغاز میشود. بهطور مثال یکی از کارهایمان انتقال سکوهایی است که باید جابهجا شوند، کف دریا میرویم و پایهها را باز میکنیم و کشتی سکو را به منطقه دیگری میبرد.»به گفته نوید، 3 گرایش غواصی در سراسر دنیا رایج است. گرایش رزمی که در نیروهای مسلح کابرد دارد مثل «اتک دایور» که پاکسازی بدنه کشتی را انجام میدهند و کارشان بسیار متفاوتتر از غواصیهای دیگر است. غواصان این تخصص از اکسیژن مسیر بسته استفاده میکنند تا حباب اکسیژن مصرف شده به سطح آب نیاید و کسی متوجهشان نشود؛ کار سختی است و برای اینکه دچار مسمومیت اکسیژن نشوند بالای عمق 10 متر شنا میکنند و برای عمق بیشتر هم از هوای فشرده و دستگاههای حرفهای استفاده میکنند.
غواصی تفریحی هم یک رشته خاص است، غواصی که بیشتر مردم در کیش و قشم میبینند. برای این غواصی از کپسولهای «اسکوبا» (دستگاه مستقل تنفسی زیرآب) استفاده میشود و نهایت نفوذ در آب بین 20 تا 25 متر است و زمان خیلی محدودی هم میشود زیر آب ماند. اگر غواص بیشتر از حد پایین برود محدودیت هوا پیدا میکند؛ در مجموع نمیشود از این غواصی در تخصص صنعتی و حرفهای استفاده کرد چراکه احتمال خطای انسانی و گم شدن غواص وجود دارد.
در غواصی حرفهای، دیگر از آن تصاویر زیبا و ماهیهای رنگی و مرجانها خبری نیست. به دلیل عمق زیاد و تاریک بودن زیر دریا، معمولاً دید خوبی وجود ندارد حتی محدوده دید کمتر از یک متر میشود. گاهی اوقات غواص با سر انگشتش لوله را پیدا میکند. معمولاً این محیطها آلوده به نفت و گاز هم هستند.
نوید درباره کار در چنین محیطهایی میگوید: «بچهها غوصهای سنگینی میزنند و زمان زیادی زیر آب میمانند. 2 فاکتور عمده در غواصی داریم که بسیار مهم است؛ عمق و زمان. هر چقدر به عمق زیاد برویم، زمان کمتری برای کار خواهیم داشت. سرمای آب، استرس غواص، مواج بودن دریا، حمله موجودات دریایی و... باعث میشود کارمان سخت و سختتر شود. وقتی آب گلآلود باشد استفاده از چراغ قوه کار بیهودهای است. انگار نور انداختهاید به دیوار کاهگلی. باید بگویم کارمان شب و روز ندارد. در هر ساعت شبانه روز که اعلام میشود باید به دریا بزنیم و عملیات ترمیم و بازسازی را در کمترین زمان آغاز کنیم.
بچههایمان حرفهای هستند و با چشم بسته زیر آب میروند. باید به نکته دیگری اشاره کنم که چندان توجهی به آن نمیشود؛ صدها هزار کیلومتر در خشکی خط لوله نفت و توی دریا دهها هزار کیلومتر خط لوله داریم. اما فرق اینها چیست؟ اگر در خشکی خطوط لوله دچار نشت شود تیمی که میآید ابتدا پاکسازی محیط انجام میدهد و سپس عملیات ترمیم را در کمترین زمان به سرانجام میرساند ولی توی دریا ماجرا فرق میکند و هزینهاش بسیار بیشتر است. عملیات ترمیم زیر دریا، بین یک تا 2 میلیون دلار هزینه میبرد ولی روی زمین بین 20 تا 100 میلیون تومان! کار زیر دریا 2 کشتی با 15 خدمه میخواهد و 15 - 10 غواص. در ضمن گازهایی مثل هلیم مصرف میشود که بسیار گرانقیمت هستند. کار زیر دریا حساس و زمانبر است.
غواصی حرفهای با قانونی دقیق
نوید از کتابخانهاش کتابی بیرون میآورد و شروع میکند به گشتن مطلبی که قرار است برایمان بخواند و توضیح دهد. کتابی که به گفته خودش، آخرین نسخه جداول برداشت فشار غواصان حرفهای دنیاست و همه غواصان و شرکتهایی که در عملیاتهای حفاری و لولهگذاری دریایی از غواص استفاده میکنند، ملزم به رعایت آن هستند. البته این اجبار به سود غواصان و برای حفظ سلامت خودشان تدوین شده است.
رئیس غواصان لاوان به تشریح «قانون هنری» یا همان برداشت فشار اتمسفر از غواصان میپردازد: «وقتی غواص تحت فشار تنفس میکند، قانون هنری میگوید گازهای تحت فشار در مایعات حل میشوند. هر چقدر فشار بیشتر شود، میزان حل شدن نیتروژن در خون بیشتر میشود. میزان حل شدن نیتروژن روی سطح خشکی در بافتها حدود یک لیتر است و در عمق 10 متر فشار اتمسفر دو برابر میشود و میزان حل شدن نیتروژن هم در بافتها دو برابر است.
ما برای اینکه از خیلی اتفاقات تلخ پیشگیری کنیم، از سیستم تغذیه از سطح آب استفاده میکنیم. بدین معنی که غواص کلاهی دارد که با شلنگی به سطح متصل میشود و از هوایی که مخلوطی از اکسیژن و هلیوم و سایر گازهاست استفاده میکند. در کنار این شلنگ کابل صوتی و تصویری برای مانیتور کردن عمق و رفتارهای غواص وجود دارد که بسیار مهم است. اگر نیاز باشد غواص در عمق بیشتر و آب سرد کار کند، شلنگ آب گرم به لباسش وصل میشود تا دچار افت بدنی نشود. کسی که از بالا غواص را زیر نظر دارد، میتواند او را کنترل کند. مثلاً من میتوانم با شنیدن تنفس غواص، بفهمم استرس دارد یا اینکه کارش نرمال است و میتوانم راهنماییاش کنم.»
اما سؤالی که شاید در ذهن خیلی از خوانندگان باشد این است که غواصی حرفهای چه تفاوتی با غواصیهای دیگر دارد و البته چه خطراتی؟ نوید در این باره عنوان میکند: «وقتی غواص به عمق 70 متری میرود 7 برابر فشار بیشتر از روی خشکی به وی وارد میشود. یعنی نیتروژن در بافتهای او حل میشود و اکسیژن خالی برای تنفس او در این عمق، باعث مسمومیت و حتی مرگ میشود. بنابراین از مخلوط هلیوم و اکسیژن و برخی دیگر از گازهای برای تنفس غواص استفاده میکنیم. غواص برای رفتن به عمق 50 متری که 165 پا میشود، باید این مسافت را در 2 دقیقه و 20 ثانیه طی کند و هنگامی که بعد از 30 دقیقه کار میخواهد برگردد، باید تا سطح آب در عمقهای مختلف بماند تا نیتروژن از حالت مایع به حالت گاز برگردد، وگرنه موجب مرگ یا فلج اندام میشود. اگر غواص بخواهد از عمق 75 متر بالا بیاید، باید 3 ساعت و 30 دقیقه در عمقهایی که به او میگویم، بماند تا فشار برداشته شود و بدنش با فشار کم سطح آب عادت کند. پس از رسیدن به سطح آب هم بلافاصله باید به اتاق فشار برود تا فشار بدنش با فشار سطح یکی شود. اگر غواص در هر عمقی دچار هر مشکلی شود، باید آن را همانجا برطرف کند چون نمیتواند به سطح آب بیاید. اگر چنین کاری کند بافتها و اندام داخلیاش به دلیل تفاوت زیاد فشار، منفجر میشود و این یعنی مرگ صد درصد. اگر این اتفاق هم نیفتد، در مغز و استخوان و ماهیچهها و نخاع و مفاصل حباب ایجاد میشود و همین حباب میتواند با عصبها درگیر شود و دردهای زیادی ایجاد کند که در حالت شدید باعث فلج یا حتی مرگ شود، البته در این شرایط یک زمان طلایی هم وجود دارد که اگر غواص به این مشکل دچار شد، باید در آن زمان طلایی به اتاق برداشت فشار منتقل شود. هر چقدر زودتر منتقل شود، امید به بهبودی هم بالاتر میرود.»
خطراتی که در کمین غواصان است
وقتی حرف از دریا و غواصی به میان میآید، نمیدانم چرا خیلیها از جمله خودم، یاد حمله کوسههای سفید میافتیم. کوسه غول پیکر، خودی نشان میدهد و با یک حمله رعدآسا، طعمهاش را به دو نیم میکند.
نوید بارها تجربه روبهرو شدن با کوسه را هنگام عملیات لولهگذاری یا ترمیم خطوط لولهها تجربه کرده است: «محیط زیر آب بسیار استرس زاست. محیط زیرآب متعلق به ما نیست و مربوط به جانوران دریاست و نمیشود روی رفتار آنان حساب باز کرد. گاهی میبینید رفتار خاصی ندارند ولی گاهی هم حالت تهاجمی به خودشان میگیرند.
اما درباره کوسهها باید بگویم 215 نوع کوسه در دنیا وجود دارد که 5 نوع آن خطرناک هستند. هرچند تضمینی نیست که کوسههای دیگر حمله نکنند، ولی با روبهرو شدن با چنین اتفاقاتی، ترجیح میدهیم به جای مقابله، فرار کنیم یا پشت سکو و تأسیسات نفتی پنهان شویم. چند نوع کوسه در دریا دیدهام که معمولاً از نوع بیخطر بودهاند. کوسه، قبل از حمله خودش را نشان میدهد، نامرد نیست. حباب بازدم کوسه ، ماهیهای دیگر را میترساند. اگر کوسه را تحریک کنیم میآید طرفمان.
چند سال پیش، در اسکله «سیری» و چندکیلومتری ساحل، سخت مشغول کار بودیم که احساس کردم محیط کارم ناگهان تاریک شد. وقتی سرم را بالا آوردم از ترس عرق سردی به بدنم نشست که غواصان قدیمی آن را یکی از تجربیات این حرفه عنوان میکنند. کوسه بزرگی که هیبتش مرا به وحشت انداخت، درست بالای سرم شنا میکرد. غواص دیگری که همراهم بود، اشاره کرد که پنهان شویم و خوشبختانه بلا از سرمان گذشت. البته نزدیکی اسکله خودمان، کوسه بزرگی داریم که بچهها با او دوست هستند. طولش بیش از 4 متر است، کاری با ما ندارد. همزیستی مسالمت آمیزی داریم.
از کوسه خطرناکتر، ماهیهای سمی هستند که تشخیص آن برای غواص سخت است؛ مثل سنگ ماهی یا خروس ماهی. سنگ ماهی شبیه به سنگ است. اگر حواسمان نباشد و دست روی آن بگذاریم نیش میزند. برخی از گونه مارهای دریایی به مراتب خطرناکتر از مار کبری هستند. عروسهای دریایی هم سم مهلکی دارند و اگر غواص را نیش بزنند شاید دیگر فرصتی برای رسیدن به سطح آب نباشد. خود من در مدیترانه، دوره آموزشی غواصی میدیدم که در حال شنا احساس کردم سمت چپ سینهام میسوزد. وقتی بالا آمدم برای چند ساعت فلج شدم. عروس دریایی نیشم زده بود. شانس آوردم پزشک بود سریع درمانم کرد.
اگر از خطرهای طبیعی بگذریم، خطرات دیگری هم در کمین غواصان هست. گاهی نواقصی در دستگاههای تنفسی به وجود میآید و باید دائماً حواسمان به همه آنها باشد. زمان جنگ مجبور بودیم در دریای مواج کار کنیم. آن زمان اتفاقات بدی به چشم دیدم؛ طناب پاره میشد و کشتی میرفت و غواص پایین میماند. گاهی برخی از غواصان گم میشدند یا از بین میرفتند...»
پایین و بالای حرفهای ناشناخته
وقتی از نوید میپرسم آیا میداند در 30 سال گذشته چند ساعت غواصی کرده است یا نه، به فکر فرومیرود. به کنج چپ اتاقش خیره میشود و با خنده جواب میدهد: «آنقدر غواصی کردهام که حسابش از دستم رفته.» کمی سکوت میکند و ادامه میدهد: «هر غواص سالی بهطور میانگین 150 ساعت غواصی میکند. این حرفه مشکل و طاقت فرساست. باید بگویم غواصی نسبت به سالهای گذشته، بسیار بهتر و علمیتر شده. از سال 2008 که برداشت فشار علمیتر شد، برخی از ایستگاههای برداشت فشار هم حذف شدند و قوانین ارتقا پیدا کردند. اگر کسی جداول را رعایت کند مشکلی به وجود نمیآید.
از همه اینها بگذریم، یکی از مشکلاتی که ما را با چالش روبهرو میکند، نبود پزشک غواص در ایران است. تعدادی از پزشکان دوره کوتاه مدتی گذراندهاند و کمکمان میکنند ولی ما نیاز شدیدی به پزشکان متخصص داریم. غواصی حرفه جدیدی است و باید گفت به بچههایی که در این صنف کار میکنند ظلم میشود. در دادگستری کارشناس غواصی حرفهای نداریم که معضل بزرگی است. همچنین در پزشکی قانونی کارشناسی نداریم که بتواند قصور را شناسایی کند؛ بهعنوان مثال حادثهای برای غواصی که در بخش خصوصی کار میکرد اتفاق افتاد و کارشناسی پرونده او به کاپیتان بازنشسته کشتی واگذار شد که براساس منطق او نمیتواند درباره غواصی نظر دهد. برخی از پیمانکاران قراردادی، غواصهایشان را بیمه نمیکنند یا بیمه کارگر معمولی برایش رد میکنند. برخی از آنها برای عمق بیشتر از 30 متر به غواص اسکوبا میدهند که بسیار خطرناک و آسیبزا است. بیشتر حوادث غواصی مربوط به غواصی اسکوباست، متأسفانه کماکان پیمانکارانی به غواصان اسکوبا میدهند و حتی اتاق فشار ندارند و طبق جداول عمل نمیکنند.»نوید اسامی برخی از غواصانی را میگوید که بازنشسته و به درد و رنجی دچار شدهاند که سالها پس از غواصی به سراغشان آمده. سردردهای مزمن، تحلیل رفتن عضلات، تنگی نفس و...
تصور اینکه چطور میشود نیمههای شب برای تعمیر خطوط لوله نفت دل به دریای خوفناک، موجهای سهمگین، تاریکی محض و دنیای ناشناخته زیر آب زد و با صدها خطر دست و پنجه نرم کرد، تن آدم را به لرزه میاندازد.