شاغلانی که با ۸۱۲ هزار تومان هم فقیر هستند
امروزه زندگی در تهران و کلان شهرها و حتی شهرهای کوچک با ۸۱۲ هزار تومان سخت تر از آن است که برخی تصور کنند، ظهور پدیده "شاغلان فقیر" هم از همین حقوق های ناچیز آب می خورد.
چند سالی است که شاهد ظهور پدیده " شاغلان فقیر " در جامعه هستیم. در گذشته معمولاً افرادی دچار فقر می شدند که مدتی بیکار و ناچار به خرج کرد از پس انداز خود بودند، اما چند سالی است که این فقر به شاغلان هم سرایت کرده است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تسنیم، با فاصله گرفتن هزینه ها از درآمدها شاهد هستیم که قدرت خرید کارگران هر روز در حال آب رفتن است. نمایندگان کارگری این روزها خبر از سبد هزینه 3میلیونی کارگران می دهند در حالی که حداقل حقوق کارگران تنها 812 هزار تومان است و می توان فاصله بین درآمد و هزینه های زندگی کارگری را حدود 2میلیون تومان برآورد کرد.
درحالی قانون کار تصریح دارد که مزد کارگران باید هزینه زندگی یک خانواده را تامین کند، 812هزار تومانی که حداقل حقوق کارگران است، طبق گزارش "هزینه خانوار" تنها کفاف10روز را می دهد.
در ماده 41 قانون ار آمده است: شورای عالی کار همه ساله موظف است، میزان حداقل مزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور و یا صنایع مختلف با توجه به معیارهایذیل تعیین نماید:
1 - حداقل مزد کارگران با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام میشود.
2 - حداقل مزد بدون آن که مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگیهای کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید به اندازهای باشد تا زندگی یک خانواده، که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام میشود را تأمین نماید."
اگر بخواهیم مشکلات کارگران را دستهبندی کرده و نام ببریم، چند گره کور مشترک وجود دارد که تمامی نمایندگان کارگری یا اقتصاددانانی که به مسائل کارگری میپردازند، به آنها اشاره میکنند. نداشتن امنیت شغلی کارگران و نبود دستمزد مناسب از مهمترین این مسائل است که همواره دغدغه این قشر به شمار میرود. حداقل دستمزدها که کفاف معیشت خانوار کارگری را نمیکند از مهمترین مشکلات مورد توافق فعالان کارگری به حساب میآید.
با توجه به اینکه دستمزد کارگران هیچ گاه همسو با بند ماده 41 نبوده است،باعث شده تا کارگران قدرت پس انداز نداشته و از روزمرگی زندگی عقب بیفتد .گزارش میدانی نشان از حال و روز این روزهای شاغلان جامعه است.
محمد یکی از شهروندان شهر است که درباره زندگی با 812 هزار تومان می گوید:با مدرک آنچنانی عملگی میکنیم. خوش به حال آن دسته از افرادی که مسکن مهر دارند متأسفانه من آن را هم ندارم و ماهیانه 650 هزار تومان اجاره بها می دهم . من همیشه شرمنده خانواده ام هستم، مسئولان اقدامی کنند.
علی اصغر شهروند دیگری است که چندبار تأکید می کند که شاغلان وضعیت خوبی ندارند و معتقد است که فقر شاغلان با حقوق 812 هزار تومانی قابل لمس است. با این حقوق نه تنها قدرت پس انداز نداریم در خرید های روزمره هم دچار مشکل هستیم،گاهی پیش می آید که نمی دانم با این حقوق کم چگونه زندگی بگذرانم. در طول یک ماه پیش نیامده که کامل تمام موارد زندگی ام تأمین شود.
کیوان جوانی است که با ناراحتی از بیکاری میگوید: مدرک تحصیلی ام فوق لیسانس است اما کار پیدانمی کنم.انصافاً 812 هزار تومان هم حقوق است؟ این دولتی ها از این میزان حقوق خجالت نمی کشند؟انصافا یک مسئول می تواند با 800 هزار تومان زندگی کند؟فلسفه گذاشتن 12 هزار تومان درحقوق چیست؟ کرایه خانه، پوشاک،خوراک، حمل و نقل،بهداشت، درمان و تحصیل... اگر با کمترین ها محاسبه شود باز هم از 812 هزار تومان بیشتر می شود.
فرهاد نیز درباره وضعیت اقتصادی جامعه بیان می کند: دولت برنامه ای برای بیکاری، اشتغال و رونق تولید ندارد. قطعاً تورم تک رقمی دروغ است. اگر تورم تک رقمی است، پس چگونه نرخ سود بانک ها این میزان بالاست؟ وضعیت اجاره خانه ها و املاک داغون و نا به سامان است. این صاحبخانه ها ارث پدر خود را از مستأجر می گیرند.پس کجاست اینکه می گویند مسکن از رکود خارج شده است؟ منظور از رونق مسکن گران شدن اجاره بها است. چرا هیچ نهادی نظارت دقیق ندارد.
جواد از دیگر جوانان بیکار است. نگاهی به سبد تغذیه نشان می دهد اگر مطابق استاندارد جهانی مصرف شیر می بایست 2 تا3 لیوان باشد، در خانه ما هیچ شیری مصرف نمی شود. اگر قرار است ماهی را ماهی 8بار مصرف کنیم در سفره ما ماهی یکبار هم دیده نمی شود. اگر مقرر است گوشت قرمز هفته ای 250 گرم استفاده شود و ماهی هفته ای سه بار. در سفره ماهیچ کدام از این موارد نیست.
ابراهیم جوان دیگری است که تأکید می کند، اکنون در جامعه ای هستیم که به راحتی می توان گفت شاغلان فقیر هستند. حقوق 812 هزار تومانی دست کمی از بیکاری ندارد. روزی 9 ساعت کار می کنم اما اعتقاد دارم هنوز هم فقیر هستم.