مردانی که «مرگ» میخرند
«مردم فقیر و بیکارند،برای همین کولبری میکنند. اما کار داشته باشیم که دنبال قاچاق و کولبری نمیرویم». این را حسین، یکی از کولبران سردشت میگوید.
میگوید: «مجبوریم برای گذران زندگی، کولبری کنیم، وگرنه چرخ زندگی نمیچرخد». حسین با ناراحتی میگوید: «به آنها گفته بودیم هوا خوب نیست و وضعیت کوهستان ناجور و خطرناک است، نروید. اما به خاطر نداری دل به کوه زدند. ما نرفتیم، میدانستم اوضاع خوب نیست. آنها بیشتر از اهالی روستاهای اطراف بوکان و مهاباد و پیرانشهر بودند. البته از سردشت هم رفته بودند».
اگر کار داشتیم که کولبری نمیکردیم
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، این کولبر میگوید: «اگر در کارگاه و کارخانه کار کنیم که در کردستان نیست، دیگر کولبری نمیکنیم».وقتی از او درباره درآمد کولبری میپرسم، میگوید: «درآمد هر کیلو حدود دو تا سه هزار تومان است. مثلا اگر یک کولبر ٣٠ کیلو بار بردارد، تقریبا حدود ٨٠ تا ٩٠ تومان مزد میگیرد که البته همیشه بار نیست و اغلب ماهی سه، چهار بار، بار به پست کولبران میخورد. با این پول که نمیشود زندگی کرد. معمولا سرپرست خانواده کولبری میکند، اما گاهی فرزندان هم به کمک پدر میروند تا کمی از خرج خانواده را دربیاورند». حسین وقتی این را میگوید با دلخوری اشاره میکند: «جوانهای ١٩، ٢٠ساله بودند که کشته شدند و تجربه کولبری هم نداشتند».
چرا مهاجرت نمیکنید؟
«منطقه کوهستانی است و فقط دو، سه ماه کار کارگری پیدا میشود و در ماههای دیگر مجبورند کولبری کنند».از او میپرسم سطح سواد کولبران چقدر است؟ میگوید: «کولبر تحصیلکرده هم زیاد هستند. وقتی از دانشگاه برمیگردند و کاری در شهرستان ندارند، مجبورند کولبری کنند. نمیشود همیشه به دست پدر نگاه کنند».همین سه روز پیش بود که روستاییان «بیوران علیا» از پشت بلندگوی مسجد روستا، شنیدند کولبران زیر بهمن گیر افتادهاند. رفتند تا بلکه کمکی کرده باشند و چند نفر را نجات بدهند، اما چند بهمن آمده بود و هوا خیلی پس بود. آخر هم از ١٦ کولبری که رفته بودند تا بلکه نان شبشان را درآورند، چهار نفر کشته شدند. چهار نفری که حدود سنیشان ١٨ تا ٢٠ سال بود. این کم بود همین دیروز هم خبر ناگوار دیگری به گوش رسید. سه نفر از کولبران پیرانشهر هم در کولاک گیر افتادند. کولاکی که در نهایت جان جوان ١٩ساله اشنویهای را گرفت.
طیبنیا: ٧٠ درصد کالای قاچاق از مبادی غیررسمی وارد میشود
حالا علی طیبنیا، وزرت اقتصاد نسبت به این اتفاقات واکنش نشان داده است. او قول مساعد داده تیمی در دولت برای رسیدگی به مشکلات کولبرها تشکیل دهد. وزیر اقتصاد در پاسخ به نماینده مهاباد گفت: گمرک مرزبان کشور نیست و قانون چنین وظیفهای را به دوش آن نگذاشته است.طیبنیا با بیان اینکه ٧٠ درصد کالای قاچاق از مبادی غیررسمی وارد میشود، افزود: ١٠ مورد از این معابر غیرقانونی در سه استان غربی کشور است. به گفته او، این واردات بیرویه از مرزهای کشور صورت گرفته نه از مبادی گمرکی کشور. این امر هم از وظایف وزارت اقتصاد نیست زیرا حراست از مرزهای کشور متولیان دیگری دارد. جلال محمودزاده، نماینده مهاباد در مجلس هم دیروز پرده از ماجرایی برداشت که زندگی مردم نواحی مرزی را تحتالشعاع قرار داده است. به گفته او، افرادی تنها با یک تماس تلفنی و بدون طی مراحل قانونی از مرزها و جلوی چشم مأموران، هزاران تن محصول وارد کشور میکنند.
کولبران زیر خط فقر هستند
عبدالصمد رحمانی، یکی از شهروندان سردشتی که خود چندسالی در پروژه دکترای خود روی کولبری پژوهش کرده و به چشم هم بهعنوان امدادگر شاهد ماجرایی که رخ داده، بود میگوید: «وقتی فردی کولبر میشود، خود را به چنگال مرگ میدهد. بیشتر مسیرها مینگذاری شده است و نمونه داریم که کولبران پایشان را روی مینها از دست دادهاند. از طرفی مأموران مبارزه با قاچاق، با کولبران مقابله میکنند و عده زیادی آسیب دیدهاند». او که سالهاست روی کولبری کار کرده و به چشم زندگی مردم شهرستان خود را دیده، میگوید: «اکثر مردم سردشت زیر خط فقر زندگی میکنند و مردم برای تأمین نیازهای اولیه زندگی خود مجبور به کولبری میشوند. کولبری شغل نیست، چون در مرحله اول با کرامت انسان مغایرت دارد، اما فرد باید از لحاظ معیشت در چه حدی باشد که حاضر شود این مسیر را طی کند تا پولی حدود ٧٠ تا ٨٠ هزار تومان به دست آورد».
رحمانی با بیان اینکه حقیقت این است که وضعیت از لحاظ معیشتی در حالت هشدار است، ادامه میدهد: «در سردشت هیچ کارخانهای وجود ندارد و صنعتی نداریم و از نظر شاخصهای اقتصادی، هیچ طرح اشتغالی در این شهرستان که بیش از هشت هزار مصدوم شیمیایی دارد، اجرائی نشده است».
مسئولی که کولبری را شغل میداند، به کولبران اجحاف میکند
او که بهشدت از سخنان فرماندار شهرستان سردشت شاکی است، میگوید: «شاهدیم فرماندار شهرستان در کمال بی توجهی میگوید کارت مرزی به هشت هزار نفر دادهایم که این به معنای اشتغالزایی برای هشت هزار نفر است، اما این اشتغالزایی نیست. شغل زمانی تعریف میشود که فرد حداقل حقوق را داشته باشد و بیمه هم باشد و بتواند نیازهای آینده خود را تأمین کند. مشخص نیست درآمد در یک ماه چقدر است». او تأکید میکند مسئولی که کولبری را شغل میداند، به کولبران اجحاف میکند.او با اشاره به دو نوع کولبری موجود میگوید: «در یک نوع کولبری شاهدیم دولت کولبران را ساماندهی کرده و به افراد مجوز تردد با حمل میزان مشخصی بار میدهد. در این صورت ممکن است فرد در یک یا دو هفته، فقط یک بار نوبتش شود یا گاهی هر هفته دو بار، اما هیچ پیشبینی برای آن وجود ندارد. این نوع کولبری از مسیرهای مشخصی صورت میگیرد و پولی که به شخص از این راه میرسد چیزی حدود ٥٠ هزار تومان است که اگر فرد در یک ماه، چهار بار بتواند کولبری کند فقط ٢٠٠ هزار تومان عایدش میشود. این پول حتی نیازهای اولیه او را هم تأمین نمیکند». رحمانی به اقتصاد این منطقه هم نگاهی میاندازد و میگوید: «وقتی ارزیابی اقتصادی میکنیم شاهد خواهیم بود که وضعیت معیشتی بسیار پایین است. کشاورزی منطقه که روی انگور سیاه میچرخید دو سال است عملا از بین رفته است. نظارت دولتی روی فروش و قیمتگذاری انگور سیاه نمیشود. بههمینخاطر کشاورزان شهری که سالانه بالغ بر ٣٠ هزار تن انگور سیاه تولید میکند، امسال انگور را در قیمت ٧٠٠ تا هزارو ١٠٠ تومان میفروشند که هزینه کشاورز را هم تأمین نمیکند». او میگوید کشاورزان و معلمهایی را میشناسد که کولبری میکنند؛ «حتی فرد با کارشناسیارشد و لیسانس هم کولبری میکند. دانشجوی من شبها کولبری میکند و صبحها سر کلاس میآید». این پژوهشگر به سنهای متفاوت در کولبری اشاره میکند و میگوید: «چیزی که هست تا سالهای قبل، افراد بالای ٣٠ سال بودند؛ اما الان افراد کمسنوسال هم کولبری میکنند.
کولبری قاچاق نیست
رحمانی به قاچاقخواندن بار کولبران انتقاد دارد و میگوید: «مگر چه مقدار قاچاق از مسیرهای صعبالعبور کوهستانی انجام میشود؟ یک شخص ٢٠ کیلو میتواند حمل کند نه اینکه کانتینر جابهجا کند. این فعالیت غیررسمی فقط درصد کمی از قاچاق را پوشش میدهد». او ادامه میدهد: «شاید بارهایی که کولبرها وارد میکنند از مبادی رسمی نباشد اما نمیتوانیم بگوییم اینها قاچاق میکنند، زیرا حجمی که به عنوان قاچاق از طریق کولبران وارد کشور میشود در مقابل حجم عظیم قاچاقی که در کشور صورت میگیرد بسیار اندک است.
وقتی رهبر معظم میگوید مراد از مبارزه با قاچاق کولبرهایی نیستند که لب مرز به خاطر معیشت مجبورند میزان باری را حمل کنند، همین کافی است که به آنها نگاه دیگری داشته باشیم». رحمانی میگوید: «در یک خانواده گاهی سرپرست خانواده گاهی فرزندان و حتی زنان هم کولبری میکنند. حتی افراد پیر ٦٠ساله هم گاهی کولبری میکند». او میگوید کولبری به خاطر فقر به ارث میرسد و توضیح میدهد: «پدری که کولبر است برای رفاه فرزندان این کار را انجام میدهد. در نهایت فرزندش که کار پیدا نمیکند مجبور است به کولبری روی بیاورد. حتی نخبگان شهرستان هم بهاجبار کولبر میشوند».عبدالکریم حسینزاده، نایبرئیس فراکسیون امید هم به تحلیل ابعاد اقتصادی پدیده کولبری پرداخته و میگوید: «بهمن فقر و بیبرنامگی و نداری بیش از بهمن زمستانه هر دم زندگی کولبران را تهدید میکند؛ اما بهجای رویکرد حسی به ماجرای کولبری باید به فکر چارهاندیشی و تولید اقتصادی برای تغییر مسیر زندگی افراد باشیم. اگر بخواهیم هربار صرفا آه و ناله کرده و برنامهای نریزیم، هربار حادثهای در مسیر کولبران رخ داده و مردم نیز گرفتار بیبرنامگیها خواهند بود. باید دید مردم ساکن در مناطق کردنشین و بهویژه مرزنشین چه سهمی از تولید ناخالص ملی را بر عهده دارند و چه سطحی از اشتغالزایی در این سالها در مناطق مرزی ایجاد شده است». به گفته حسینزاده: «ما نگاه درستی به مرزنشینی و بهرهمندی از نوار مرزی خود نداریم.
شاید سادهترین و عملیاتیترین راهحل این باشد که کمترین مسائل معیشتی ازجمله قراردادن دام و طیور به خانوادههای کولبر را در دستور کار قرار داده و در بلندمدت برای تولید شغل در نواحی مرزی کشور برنامهریزی کنیم. کولبری پدیدهای نیست که یکشبه تولید شده باشد و یکشبه محو شود». زیر آوار بهمن ماندن کولبران سردشت، تنها بخشی از ماجرای دردناک کولبرانی است که به خاطر فقط و نداری به کولبری و این سرنوشت مخوف روی آوردهاند. نوارهای مرزی ایران پر است از افرادی که بهناچار دست به کولبری میزنند و مُهر قاچاق همچنان بر پیشانیشان نشسته، آن هم در شرایطی که قاچاق سازمانیافته بهشدت و قوت کماکان در کشور ادامه دارد.