روسیه شرکایش را به بهای اندک رها نمیکند
«جایگاه ایران در سیاست خاورمیانهای روسیه» نشستی بود که روز گذشته به ابتکار گروه پژوهشی مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران و مطالعات قفقاز در مرکز عالی مطالعات بینالمللی دانشگاه تهران برگزار شد و طی آن، گورگ میرزایان، پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات امریکا و کانادا در آکادمی علوم روسیه به تشریح سیاستهای خاورمیانهای روسیه پرداخت.
محور سخنان او بیش از هر چیز بر سوریه و احتمال همکاریهای مسکو و واشنگتن در دوران ترامپ بود. مشروح این سخنرانی در ادامه میآید:
سوریه دومین اولویت روسیه پس از اوکراین است
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد ، هماینک خاورمیانه به یکی از حوزههای اصلی فعالیت روسیه تبدیل شده است؛ به گونهای که میتوان گفت بحران سوریه پس از مساله اوکراین در سیاست خارجی روسیه، مساله دوم است. مسکو دو مساله را دلیل اصلی حضور نظامیاش در سوریه اعلام کرده است: نخست، مبارزه با تروریسم و دوم، دفاع از دولت مشروع سوریه. حضور روسیه در سوریه به گونهای است که مسکو تنها از دولت بشار اسد حمایت نمیکند بلکه حضورش در سوریه متضمن دفاع از منافع و امنیت ملی خودش نیز محسوب میشود تا گروه تروریستی نخواهند دولت رسمی یک کشور را ساقط کرده و این قاعده را تسری ببخشند. نکته جالب آنجاست که روسیهای که مشهور به رعایت ارزشهای دموکراسی نیست، بیشتر از هر کشور دیگری از یک دولت قانونی حمایت کرده است. البته مسکو با جریانهای اسلامی تندرو و حامیان گروههای افراطگرای اسلامی هم مشکل دارد. عمده اعضای گروههای افراطی در سوریه از شهروندان کشورهای حوزه قفقاز و آسیای میانه هستند و روسیه نیز با دولت آن کشورها، دارای رژیم لغو ویزا است و آن افراد میتوانند به راحتی به روسیه بیایند و احیانا اقداماتی تروریستی انجام دهند. مبارزه با آن افراد و نابودیشان که در سوریه هستند، راحتتر است تا آنکه روسیه بخواهد با تانک و جنگنده به دنبال تک تک آن افراد در پناهگاههای مخفیشان در آسیای میانه و قفقاز یا روسیه باشد.
روسیه در سوریه به دنبال احیای وجهه جهانیاش بود
با این حال، حضور در سوریه ابعاد دیگری هم دارد که رسانهای نشده یا کمتر مورد پرداخت قرار گرفته است. نخستین مساله، تلاش برای احیای وجهه روسیه به عنوان بازیگری بزرگ و در سطح کلان است. روسیه برای ایفای نقش جهانی باید برای کشورهای دیگر جذابیت داشته باشد، هرچند که ممکن است آن کشورها، کشورهایی در حال توسعه یا خودکامه باشند. مساله مهم، نحوه رفتار روسیه با شرکای خود است؛ کشورهایی که روسیه را به عنوان شریک خود انتخاب کردهاند و در راستای منافع روسیه گامهایی را برداشتهاند. روسیه در سوریه نشان داد تحت هر فشاری از شرکای خود دفاع میکند. این مساله، وقتی اهمیت مییابد که امریکا بسیاری از شرکای خود را در سالهای گذشته رها کرده است. جالب آنجا است که امریکا آن شرکا را به قیمت باارزشی هم نفروخته است. مثلا امریکا در مصر، حسنی مبارک را که ٢٠ سال از منافع واشنگتن دفاع میکرد، به خاطر احتمال روی کار آمدن یک دولت میانهرو اسلامگرای دموکراتیک فروخت ولی به این هدف هم نرسید. نتیجه امروز آن تصمیم، روی کار آمدن مجدد نظامیانی شده است که دیگر به امریکا اعتمادی ندارند. تعداد آن شرکا کم نیستند؛ ترکیه، اسراییل، ژاپن و بسیاری از کشورهای عربی. در بستر سوریه، روسیه نشان داد شریک بهتری است و ضمانتهای بیشتری را میتواند به شرکایش بدهد.
غربیها پیام روسیه در سوریه را فهمیدند
روسیه در نگاه کشورهای پیشرفته و جهان اول نه تنها اعتبارش را بالا برد بلکه قدرتش را نیز به آنها نشان داد. مسکو در سوریه به کشورهای پیشرفته نشان داد که آماده است مسوولیتهای بزرگ در سطح کلان و جهانی را برعهده بگیرد. این نقش به ویژه در ایفای نقش برای مبارزه با تروریسم است و ناتوانی امریکا در سالهای اخیر نیز به روسیه برای ایفای این نقش کمک کرده است. روسیه در سوریه نشان داد که برخلاف تبلیغات غرب، تانکهایش همچنان حرکت میکند، جنگندههایش قدیمی نیستند و میتوانند پرواز کرده و اهدافشان را بمباران کنند. این پیام مهمی بود و کسانی که باید این پیام را میفهمیدند، آن را متوجه شدند.
روسیه توانسته به تمامی اهدافش در سوریه دست یابد
از نقطه نظر رسانهای نیز روسیه از انزوای رسانهای خارج شد. بعد از بحران اوکراین، رسانهها، روسیه را به عنوان اهریمن نشان میدادند. متاسفانه ذهنیت مخاطب غربی هم یک ذهنیت سیاه و سفیدی است. در بحران اوکراین، رسانههای غربی از پوتین یک چهره منفی و سیاه و از پروشنکو یک چهره مثبت و سفید ساختند. تمام تلاش مسکو برای آن است که نشان دهد نه پروشنکو، سفید است و نه روسیه، سیاه. برای ایجاد این تصویر، باید مرکز توجهات رسانهای به جای دیگری منتقل میشد تا روسیه را بدون پیشفرض دید و بررسی کرد. میتوانید بگوید پوتین خودکامه است ولی او در جلوی دوربین، کسی را نکشته بود و روسیه زنان و کودکان را برای بردگی نفروخته بود. در سوریه، وضعیت به گونهای بود که روسیه در برابر داعش چهره مثبت و موجهای تلقی میشد. داعش نه فقط برای روسیه بلکه برای غرب هم تهدید محسوب میشود. قطعا طرف مقابل روسیه در سوریه مانند عربستان تلاشهایی را انجام داد تا برنامه روسیه در سوریه متوقف نشود ولی انجام این کار هم برای آنها دشوار بود چراکه همه از خطر داعش آگاه هستند. شما مشاهده کردید که پس از آزادی حلب، مساله بمباران شهروندان عادی کنار رفت و مخالفان روسیه، دیگر بهانهای برای فشار به مسکو ندارند. پس میتوان گفت روسیه توانسته است به اهداف اولیه نخست در سوریه دست پیدا کند.
همکاری در سوریه پلی برای بهبود روابط روسیه و امریکاست
روسیه دو گزینه پیشروی خود در سوریه دارد: نخست، خروج آهسته و اندکاندک نیروها. این کار برای زمینگیر نشدن در سوریه مانند افغانستان است. دوم، ادامه روند قبلی برای نابودی کامل داعش و در کنار آن، توسعه روابط با کشورهای دیگر. مثلا اگر روسیه و امریکا در دوران ترامپ با یکدیگر همکاریهایی نظامی در سوریه انجام دهند، این مساله میتواند پلی برای بهبود روابط میان مسکو و واشنگتن باشد. هماینک من مخالفتی با این رویکرد در محافل کارشناسی در روسیه مشاهده نکردم.
مسکو صددرصد مخالف لغو برجام است
پس از پایان سخنان گئورک میرزایان، نوبت به سوال شرکتکنندگان این نشست و پاسخگویی این کارشناس روسی رسید. خبرنگار از این پژوهشگر روسی پرسید که دونالد ترامپ، رییسجمهور جدید امریکا در مبارزات انتخاباتی خود از پاره کردن برجام سخن گفته بود. با این وجود، به نظر میآید دولت او رویکرد سختگیرانه در اجرای برجام را در پیش خواهد گرفت. روسیه از کشورهای حاضر در مذاکرات هستهای ایران و گروه ١+٥ بود. مسکو در برابر اقدامات ویرانگر واشنگتن درباره برجام در دوران ترامپ چه رویکردی را خواهد داشت؟ میرزایان در برابر این پرسش، پاسخ گفت: میلیونها انسان، رقابتهای انتخاباتی امریکا را زیرنظر داشتند و همه نیز وعدههای انتخاباتی ترامپ درباره برجام را به یاد داریم. از سویی، میدانیم که روسیه تلاشهای زیادی را برای دستیابی به توافق هستهای انجام داد. او با بیان اینکه مسکو صددرصد مخالف لغو برجام است، گفت: هم ایران و هم روسیه میدانند که ترامپ وعدهاش را عملیاتی نمیکند. حتی فردی مانند ژنرال ماتیس هم با لغو برجام مخالفت کرد. هرچند او به سگ هار و دیوانه مشهور است ولی ماتیس در سنا حرف معقولانهای زد و گفت هرچند برجام توان ایران را افزایش میدهد ولی لغو برجام مشکلاتی را برای امریکا با شرکا و متحدان خود ایجاد میکند.
این پژوهشگر ارشد آکادمی علوم روسیه با بیان اینکه اگر ایران تخلفی در برجام انجام ندهد، امریکا قادر به لغو توافق هستهای نیست، تصریح کرد: لغو برجام با دکترین ترامپ تناقض دارد زیرا لغو توافق هستهای منجر به افزایش تنشها در خاورمیانه میشود. براساس دکترین ترامپ خاورمیانه باید آرام باشد تا امریکا از یکسو بتواند بیشتر به مسائل داخلی خود بپردازد و سپس بتواند راحتتر با چین مقابله کند. البته ممکن است شما این تئوری را هم مطرح کنید که امریکاییها میخواهند به بیثباتی در منطقه دامن بزنند و تنشها را مدیریت کنند ولی هیچ بینظمیای قابل کنترل نیست و تبعاتش هم مانند سابق متوجه امریکاست.
مبارزه با تروریسم، با اهداف ایران همخوانی دارد
خبرنگار مجددا پرسید که نشانهها از نزدیکی مسکو و واشنگتن و همکاری میان این دو کشور درخصوص سوریه است. بسیاری در این باره نگران هستند و میترسند که روسها بخواهند از ایران به عنوان برگهای برای معامله با امریکاییها استفاده بکنند. چه تضمینی وجود دارد که روسیه این کار را نکند؟ میرزایان به این سوال اینگونه پاسخ داد: دلیلی برای نگرانی ایران از همکاری احتمالی میان روسیه و امریکا وجود ندارد. البته من متوجه بیاعتمادی ایران نسبت به امریکا هستم زیرا سیاست امریکا همواره متوقف کردن ایران در خاورمیانه بوده است. او افزود: دولت ترامپ کارش را تازه آغاز کرده است و هنوز در حوزه سیاست خارجی کار چندانی انجام نداده است. در این شرایط، فقط میتوان به تئوریها و تحلیلها روی آورد. ترامپ گفته است که به دنبال کنار زدن بشار اسد نیست و هدف امریکا از تغییر رژیم به مبارزه با تروریسم تغییر کرده و این مساله صددرصد با اهداف ایران تطابق دارد. ترامپ در مراسم تحلیفش گفت که موافق تغییر رژیم از طریق مداخله نظامی نیست بلکه امریکا با توسعه خود میخواهد الگویی به همه کشورها تبدیل شود. اینها حرفهای قشنگی نیست بلکه تجاربی هستند که امریکا آن را در جنگ سرد به دست آورد که برخلاف سیاستهای سالهای اخیر امریکا است که مبتنی بر دخالت و حمایت از کودتاها و انقلابهای رنگی بود.
این پژوهشگر ارشد آکادمی علوم روسیه با بیان اینکه تروریسم خطری برای همه کشورها است، گفت: من فکر میکنم عزم ترامپ برای مبارزه با داعش واقعی است ولی امریکا به تنهایی توانایی انجام این کار را ندارد. داعش گروهی نیست که یک کشور به تنهایی بتواند آن را کنترل کند بلکه تهدیدی جدی برای غرب است و این تهدید را با انجام عملیاتهای تروریستی در اروپا نشان داد. ما هیچ گروه تروریستی را نداشتهایم که این سطح توانمندیهای نظامی را داشته باشد. همچنین توانمندی رسانهای داعش را هیچ گروه تروریستی دیگری ندارد. آنها توانستهاند ایدئولوژی خود را تبلیغ کنند و صدها نفر را در اروپا جذب و در صدها نفر تمایل برای جذب شدن ایجاد کنند. داعش هماینک در اروپا است چون به اروپا هم نزدیکتر هستند ولی به امریکا هم خواهند رسید و فقط مساله زمان رسیدن مطرح است. میرزایان با بیان اینکه امریکا به دلایل مختلف امکان همکاری مستقیم با دولتهای ایران و سوریه برای مبارزه با تروریسم ندارد، گفت: برخلاف ایران و سوریه، امکان همکاری امریکا با طرف سوم یعنی روسیه وجود دارد و در این صورت، سپاه پاسداران دیگر نیاز به اعزام نیرو ندارد و دیگر امکان تبدیل شدن مناقشه سوریه به جنگ شیعه و سنی که عربستان آن را دنبال میکند، وجود ندارد. البته همکاری احتمالی امریکا و روسیه به معنای آن نیست که این همکاری کاملا دلخواه ایران است و ممکن است اختلافاتی را هم ایجاد بکند ولی براساس تئوری خسارت کمتر باید به این مساله نگاه کرد یعنی منافع نابودی تروریسم از زیانهای ناشی از همکاری روسیه و امریکا بیشتر است.
روسیه شرکایش را به بهای اندک رها نمیکند
او در پاسخ به سوال دیگر مبنی بر اینکه آیا در دوران ترامپ، روسیه از سوریه به عنوان کارتی برای حل مناقشه اوکراین استفاده خواهد کرد؟ گفت: قطعا روسیه از مساله سوریه به عنوان یک کارت استفاده میکند. سیاست جهانی استفاده از همه کارتها است. اگر بخواهم مثالی بزنم، سیاست جهانی مانند بازاری بزرگ است که همه در آن، چانهزنی میکنند و اگر در آن چانه نزنی، خواهی باخت. با این حال، نکته مهم آن است که روسیه برخلاف امریکا هیچ کسی را ارزان نمیفروشد و شرکایش را به بهای اندک رها نمیکند. اگر روسیه هم با ایران و هم با سوریه به توافق میرسید که بشار اسد در روندی درازمدت و دموکراتیک از قدرت کنارهگیری کند، امکان توافق با امریکا وجود داشت ولی ترامپ هنرمندانه این برگه را بیارزش کرد. این کارت زمانی ارزش داشت که هدف امریکا، تغییر رژیم بود ولی ترامپ این هدف را به مبارزه با تروریسم با همراهی همه نیروها در سوریه تغییر داده است چون داعش یک تهدید برای همه کشورها از جمله کشورهای اسلامی است.
روسیه میخواهد از همه مهرهها در سوریه استفاده بکند
در ادامه این نشست، شرکتکنندهای از میرزایان پرسید که روسیه مدعی است شرکای خود را ارزان نمیفروشد ولی هنوز ترامپ کار خود را آغاز نکرده است که مسکو اصرار به حضور واشنگتن در مذاکرات آستانه میکند و این در مخالف شریکش یعنی ایران است. آیا در این سیاست تناقضی وجود ندارد؟ که او پاسخ داد: تغییری در سیاست خارجی روسیه ایجاد نشده زیرا دولت ترامپ هنوز اقدامی را انجام نداده و مستقر نشده است. روسیه همان سیاست قبلی خود را در سوریه ادامه میدهد ولی با این دعوت خود نشان داد که آماده همکاری با امریکا است. او در تشریح دلایل دعوت مسکو از امریکا در اجلاس آستانه گفت: نخستین دلیل، این دعوت مبتنی بر رویکردی است که همه ابرقدرتها دارند. اگر میتوان به راهحل میانهای رسید، ابرقدرتها تلاش میکنند این کار با حضور همه باشد. در تابستان پیش از حضور روسیه نظامی در سوریه یعنی تابستان ٢٠١٥، روسیه توانست با امریکا، اتحادیه اروپا و اسراییل مذاکراتی را انجام بدهد و راهحل میانهای دست یابد. تا آن زمان، امریکا درخواست خروج فوری بشار اسد از قدرت را داشت ولی بعد از آن مذاکرات، هدف امریکا به کنارهگیری تدریجی بشار اسد از قدرت تغییر یافت که نتیجه آن رایزنیها بود. دلیل دیگر نیز آن است که فراموش نکنیم امریکا هنوز بزرگترین ابرقدرت دنیا است و ابزارهای زیادی را در خاورمیانه دارد، پس دلیلی ندارد تا این بازیگر را کنار بگذاریم تا با این کار، او کل روند را برهم بزند و بر صلح اثر بگذارد. این تغییر سیاست روسیه نیست بلکه پختگی او است که تلاش میکند از دیگر مهرهها هم استفاده بکند.