ساختمان ۴۵ متری تبدیل به ۸ متر شد
داغ سیاه پلاسکو تا ابد برپیشانی تهران میماند تا خاطره پرپر شدن گمنامترین قهرمانان ایران زمین از یاد کسی نرود.
به گزارش اقتصادآنلاین ، قانون نوشت : جوانانی که با بیتدبیری یا مدیریت جهادی، هیچگاه فرصت اولین دیدار با کودک در راه خود را نیافتند و یا پدرانی که آخرین خداحافظی را با کودک خردسال خود نکردند. تازهدامادهایی که شیرینی ماهعسلشان حتی به یک هفته هم نرسید.
آتشنشانان زنده را دریابید
مدافعان تهران پرواز کردهاند؛ زاری و افسوس برای آنها دیگر نتیجهای ندارد. آتشنشانان زنده را دریابید. قهرمانان گمنامی که وقتی با جان و دل خود به آتش میزنند، هیچ سودایی غیر از نجات انسانها ندارند. بدبینترین انسانها هم اگر نگاهی به فیش حقوقی آنها بیاندازند، متوجه میشوند که تنها عشق است که آنها را همچون پروانه به آتش میکشاند نه پول.
آتشنشانی در تهران سخت نیست
یکی از آتشنشانهای تهرانی باوجود خستگی و اندوه از دست دادن همکاران خود، از شرایط سخت کاری و مظلومیت این قشر به «قانون» میگوید: «آتشنشانی در تهران جزو مشاغل سخت محسوب نمیشود. در شهرستانها آتشنشانی جزو مشاغل سخت محسوب میشود و باوجود اینکه بسیاری از آنها قراردادی هستند، با سابقه 20 سال خدمت بازنشسته میشوند چراکه آنها شامل قانون وزارت کشور میشوند اما در تهران بهدلیل اینکه آتشنشانی از وزارت کشور مستقل و بهصورت مستقیم زیر نظر شهرداری تهران است، همانند مابقی کارمندان با ما برخورد میکنند و با 30 سال سابقه خدمت بازنشسته میشویم. بسیاری از آتشنشانهایی که زیر آوار ماندهاند، تنها یک یا دو ماه از خدمتشان باقی مانده بود تا بازنشسته شوند».
مسافرکشی شغل دوم آتشنشانان تهرانی
استخدام در شهرداری تهران، رویای بسیاری از جوانان تهرانی است چراکه کارمندان این شهرداری از سطح رفاهی و معیشتی خوبی برخوردار هستند اما حکایت برای آتشنشانان بهگونهای دیگر است. این آتشنشان تهرانی میگوید:« من با 12 سال سابقه رسمی، دو میلیون و پانصد هزار تومان حقوق دریافت میکنم .این درحالی است که یک کارمند شهرداری آن هم قراردادی با سابقهای مشابه من، دو برابر حقوق دریافت میکند. مسائل مالی برای آتشنشانان خیلی مهم نیست؛ اگر مهم بود با این حقوق چه کسی به آتش میزند. تنها علاقه و عشق است که آتشنشانان را به این شغل میکشاند. درآمد آتشنشانان تهرانی بهاندازهای پایین است که من و بسیاری از همکاران برای تامین زندگی خود مجبوریم شغل دومی داشته باشیم. بسیاری از آتشنشانها پس از اتمام شیف کاری خود به مسافرکشی یا کارهای خدماتی میپردازند.
هر شیفتی که سرکار میرویم هیچ ضمانتی وجود ندارد دوباره به خانه بازگردیم. بارها مرگ را به چشم خود دیدهایم. تنها فکر میکنم بهخاطر چشمهای منتظر و دعای مردم است که تاکنون زنده ماندهام».
خسارت تجهیزات را آتشنشانان میدهند
بارها در اخبار شنیدهایم که آتشنشانان و یا حادثه دیدگان بهدلیل کمبودتجهیزات و امکانات کشته و شهید شدهاند. این آتشنشان در اینباره عنوان میکند:« هر روز با مشکل نبود و کمبود تجهیزات دست و پنجه نرم میکنیم. آتشنشانان ازکمترین تجهیزات و امکانات، بیشترین بهرهبرداری را انجام میدهند. در اصل آنها از جان مایه میگذارند.
تجهیزات و امکانات بهاندازهای کم است که حتی ما در کلاسهای آموزشی امکان استفاده از آنها را نداریم. در کشورهای دیگر آتشنشانان با تجهیزات خود کار میکنند تا تبحر و سرعت خود در استفاده از این تجهیزات را بالا ببرند ولی در تهران به ما میگویند با این وسایل کار نکنید چون ممکن است خراب شوند.
مساله دیگر این است که اگر لوازم خراب شود باید هزینه را شخصا پرداخت کنیم. حتی اگر خودروهای آتشنشانی دچار حادثه شود و مقصر راننده شناخته شود، آتشنشان باید خسارت را پرداخت کند و همانند یک شهروند عادی با آن برخورد میشود. برای من و همکارانم بارها پیش آمده در حین عملیات با برخی از تجهیزات گرانقیمت مانند اره موتوری، برخی از جکها و دستگاههای برشکاری کار کردهایم که خراب شده و در آخر مجبور شدهایم خسارت آن را خودمان پرداخت کنیم.
حفظ تجهیزات بهاندازهای برای آتشنشانها مهم است که ایستگاههایی که تجهیزات مناسبتری دارند آنها را روی چشم خود نگهداری میکنند تا مبادا خراب شوند».
آتشنشانان مصدوم هیچگاه حمایت نشدند
براساس آمار بسیاری از آتشنشانان از دردهای مفصلی رنج میبرند که بهدلیل حادثه در حین عملیات به آن دچار شدهاند. این آتشنشان در اینباره عنوان میکند:« سال 92 در حین عملیات از ارتفاع سقوط کردم و به همین دلیل دیسک کمرم پاره شد و آسیب شدیدی به من وارد شد اما تنها محل خدمتم رو عوض کردند و هیچ کار خاصی برای من انجام ندادند. هرگاه یک آتشنشان مصدوم شود، عملا برای شهرداری تبدیل به یک مهره سوخته میشود. به ما اعلام کرده بودند درصورت صدمه و آسیب دیدن به آتشنشانها جانبازی داده میشود و یا شامل معافیت مالیاتی میشوند ولی تا به امروز برای من و همکارانم این امتیازات رخ نداده است.بارها پیش آمده که در حین کلاسهای آموزشی آتشنشانان دچار حادثه و آسیب شدهاند که در پاسخ مراجعه آنها تنها میگویندمقصر خودتان هستید و باید مراقب باشید؛ دیگر خودتان از این پاسخها بفهمید در چه حد از آتشنشانها حمایت میشود. بهجرات میتوانم بگویم بیش از 90 درصد از آتشنشانها مصدوم و آسیب دیدهاند و با دردهای بسیاری در عملیاتها شرکت میکنند و از جان مایه میگذارند. براساس آمار آتشنشانانی با سابقه بالای پنج سال همگی آسیبدیده هستند».
عمق فاجعه را تنها آتشنشانان درک میکنند
این آتشنشان با غمی وصفناپذیر درباره همکاران شهید خود میگوید:« کسی غیر از آتشنشانان هنوز به عمق این فاجعه پی نبرده است. چون ما میدانیم جوانانی در زیر این آوار دفن شدهاند که بسیاری از آنها بهتازگی ازدواج کردهاند. آتشنشانی هست که منتظر بهدنیا آمدن فرزند خود بود که هیچگاه زندگی فرصت دیدن فرزندش را به او نداد. پدرانی که دیگر نمیتوانند دختران و پسران خردسالشان را به آغوش بگیرند.
نمیدانم همسر، پدر و مادر شهید میرزاخانی چگونه میتوانند با غم از دست دادن او کنار بیایند در حالی که هنوز در شادی مراسم عقد او در هفته گذشته هستند.
از دیروز تا الآن یک لحظه چهره دختران شهید امینی از جلوی چشمان نمیرود؛پدری که قرار بود یک ماه دیگر بازنشستگی او را جشن بگیرند حال باید رخت عزای پدر را به تن کنند.
موضوعی که در این چند روز باعث التیام دردها و تسلای خاطر آتشنشانان شده، ابراز همدردی مردم است. مردم ما را شرمنده خود کردهاند. در بسیاری از ایستگاههای آتشنشانی مردم بنرهای تسلیت نصب کرده و شمع روشن کردند؛ با چشمان گریان به ما تسلیت گفتهاند. این مساله که دیدگاه مردم به آتشنشانها تغییر کرده و متوجه این شدهاند که ما تنها به عشق مردم به آتش میزنیم، برای آتشنشانان بسیار ارزشمند است».
200 آتشنشان داخل پلاسکو بودهاند
تعداد آتشنشانان محبوس شده در زیر آوار پلاسکو به یکی از معماهای این چند روز تبدیل شده است. او در اینباره میگوید:«200 آتشنشان در زمان تخریب پلاسکو داخل بودهاند؛ باتوجه به اینکه حریق در طبقه نهم رخ داده، یکسری از آتشنشانها در طبقات درحال استراحت بودند که با همکاران خود پست خود را جابهجا کنند و یکسری از آتشنشانها نیز درحال تخلیه مغازهها بودند چراکه تعدادی از کاسبان برای برداشتن اسناد و چکهای خود به داخل پلاسکو بازگشته بودند. در ابتدا حریق را تقریبا خاموش کرده بودند که تانکر گازوییل آتش میگیرد و منفجر میشود. در دو مرحله ساختمان فرو میریزد. درحال حاضر هیچ آمار و اطلاعاتی از تعداد آتشنشانان در زیر آوار مانده ندادهاند چون با اعلام آن ممکن است خانوادههای آنها به محل هجوم بیاورند و سرعت امدادرسانی را کند کنند.
یک شایعه که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد درباره این که یکسری از آتشنشانها در موتورخانه پلاسکو گیر کردهاند و به همکاران پیامک دادهاند، دروغ است. به این دلیل که حریق در طبقات بالا بوده و کسی سمت موتورخانه نبوده است. درکل هنگامی که پلاسکو تخریب شد، یک ساختمان 45 متری تبدیل به 8 متر شده است و افرادی که زیر آوار ماندهاند در بین طبقات گرفتار شدهاند. باتوجه به حرارت و دود زیر آوار، احتمال زنده بودن بسیار کم است اما بارها دیدهایم که در حوداثی مانند زلزله بعد از چند روز افراد زیادی از زیر آوار زنده بیرون آمدهاند، دعا میکنیم که همکاران ما زنده بمانند».
مردم با نیت کمک، اذیت میکنند
او در پایان درباره بازتاب این خبر در شبکههای اجتماعی و عکسالعمل مردم میگوید:« الآن اینترنت موبایلم را قطع کردهام چون توان دیدن برخی از اخبار و عکسها را ندارم. عکسی در شبکههای مجازی منتشر شده بود که یکی از همکارانمان را در لیست فوت شدهها گذاشته بودند. با همراه او تماس گرفتم؛ گفت« زنده هستم و الآن در عملیات حضور دارم» .برخی از مردم که انگشتشمار هستند این مصیبت ملی را به سخره گرفتهاند اما بسیاری از مردم تنها دغدغه کمک دارند. شب گذشته بسیاری از شهروندان با دستگاه جوشکاری و برشکاری به محل حادثه مراجعه کرده بودند و اعلام کردند که میخواهند کمک کنند. تمامی این اتفاقات بهدلیل عدم آموزش به شهروندان برای اینکه در شرایط بحرانی چگونه رفتار کنند، اتفاق میافتد».