جنان صفت : نیازمند ثبات در حوزه ارز هستیم
رئیسجمهور یکشنبه شب و در یک گفتوگوی مستقیم تلویزیونی، ضمن ارائه گزارشی از مهمترین موضوعات روز کشور و اقدامات دولت در بخشهای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، درباره مهمترین مسائل داخلی، منطقهای و بینالمللی با مردم سخن گفت.
آقای روحانی در پاسخ به پرسشی درباره اشتغال و برنامههای دولت گفت: اشتغال مهمترین مساله کشور است و بیکاری میتواند معضل بسیار بزرگی برای جامعه و کشور ما باشد. همچنین اضافه کرد: یک تلاش همگانی برای ایجاد اشتغال در کشور ضروری است و با توجه به شمار گستردهفارغ التحصیلان دانشگاهی نیاز به اشتغال وجود دارد که روند این بخش مثبت بوده است با توجه به اینکه کل شاغلان ما در سال ۹۲ بیش از ۲۱ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بوده که این رقم امروز به ۲۳ میلیون نفر رسیده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، محمد صادق جنانصفت، کارشناس اقتصادی درباره گفتههای رئیسجمهور و به طور کلی درباره مسائل اقتصادی ایران میگوید: «یکی از مهمترین دلایل، فقدان سیاست ارزی مناسب در کشور است، یعنی شرایط در این بازار ارز به گونه ای باشد که کمترین دستکاریها، دخالتها و سنگاندازیها در بازار ارز حاکم باشد که این شرایط در مقطع کنونی در ایران وجود ندارد. سیاستهای ارزی ایران به صورتی است که کسی اطمینانی از نرخ ارز به عنوان شاخص و هسته مرکزی سیاستهای ارزی در آینده ندارد. سرمایهگذاران خارجی به همین دلیل و همچنین اطلاع نداشتن از دخالت دولت یا بانک مرکزی در تغییر نرخ ارز تمایلی به وارد کردن سرمایه به ایران را ندارند..»
آقای روحانی در صحبتهای یکشنبه شب اشاره کردند که راه ایجاد اشتغال، سرمایهگذاری و ایجاد فضای مناسب است. فضای مناسب سرمایهگذاری در شرایط فعلی کشور چگونه به وجود میآید؟ آیا اصلا این فضای مناسب در کشور وجود دارد؟ همچنین در حال حاضر بازار ارز دچار نوسان و متلاطم است و شاهد چند نرخی بودن بازار ارز هستیم. آیا در چنین شرایطی سرمایهگذاران، چه داخلی و چه خارجی، این ریسک را قبول میکنند و حاضر به سرمایهگذاری در ایران هستند؟
از منظر سازمانهای بینالمللی و نهادهای مطالعه کننده فضای کسب و کار، آخرین آمارهایی که از سوی این نهادهای بینالمللی درباره فضای کسب و کار در ایران در سال ۲۰۱۶ اعلام شده است رتبه ایران حدود ۱۲۳ از میان ۱۸۰ کشور است که رتبه خوب و مناسبی نیست. از طرفی در داخل کشور یکی از شاخصها کم شدن حجم مجادلات سیاسی بین دولت و منتقدان آن است، به این صورت که یک مبارزه سیاسی قانونمند باید وجود داشته باشد برای اینکه نهاد دولت در انتخابات برنده شود. در ایران شاخص سیاسی برای کسب قدرت خیلی روند مناسبی ندارد و منتقدان دولت مستقر به نوعی صحبت میکنند که گویی هیچ چیز در کشور ثبات ندارد و هیچ اتفاق خوبی نیفتاده است و همین دلیلی شده است که سرمایهگذاران خارجی از این فضا استقبال نکنند و برای سرمایهگذاری در ایران تمایلی نداشته باشند. از نشانههای عملی عدم تمایل به سرمایهگذاری در ایران این است که حدود ۲۰۰ هیات سیاسی-اقتصادی پس از برجام وارد ایران شدند، اما آثار کارکردی خیلی کمی داشتند. بنابراین در حال حاضر فضای کشور برای سرمایهگذاری که موجب ایجاد اشتغال و کسب و کار شود مناسب نیست. در ایران چند دلیل اقتصادی بالقوه برای ناراحتی و ابهام در سرمایهگذاران خارجی وجود دارد.
این دلایل چیست و چه باید کرد؟
یکی از مهمترین دلایل، فقدان سیاست ارزی مناسب در کشور است، یعنی شرایط در بازار ارز باید به گونه ای باشد که کمترین دستکاریها، دخالتها و سنگ اندازیها در بازار ارز حاکم باشد که این شرایط در مقطع کنونی در ایران وجود ندارد. سیاستهای ارزی ایران به صورتی است که کسی از نرخ ارز به عنوان شاخص و هسته مرکزی سیاستهای ارزی در آینده اطمینان ندارد. سرمایهگذاران خارجی به همین دلیل و همچنین اطلاع نداشتن از دخالت دولت یا بانک مرکزی در تغییر نرخ ارز تمایلی به وارد کردن سرمایه خود به ایران را ندارند. دومین دلیلی که میتوان به آن اشاره کرد، سیاستهای پولی در کشور است که وضعیت نامشخصی دارد؛ یعنی اگر نرخ بهره بانکی به عنوان هسته مرکزی سیاستهای پولی تصور شود، این نرخ تحت قیمومیت بانک مرکزی است. فضای کار در بازار پولی به صورتی است که شرایط برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی و حتی داخلی مناسب نیست، یعنی دولت و بانک مرکزی عموما سیاستهای تکلیفی زیادی بر دوش بانکها میگذارند و بانکها را از آزادی عمل در کار باز میدارند. از طرفی بانکها به عنوان تامین کننده اصلی سرمایه در مناسبات با خارجیها شرایط خوبی ندارد و آن جاده هموار و صافی که در همه کشورها وجود دارد در ایران پیدا نمیشود. عوامل گفتهشده باعث شده است تا از ورود سرمایه به میزان نیاز اقتصاد ایران جلوگیری شود. بر اساس برنامه ششم و کمیسیون تلفیق، سالانه حدود ۱۵ درصد از سرمایه مورد نیاز باید از طریق سرمایهگذاری مستقیم خارجی، فاینانس و مشارکت خارجی تامین شود که با شرایط فعلی اقتصاد کشور تحقق آن بعید به نظر میرسد.
در صحبتهای رئیسجمهور به نرخ رشد اقتصادی اشاره شد که بر اساس آمار بانک مرکزی نرخ رشد نیم سال اول ۷/۴ درصد اعلام شده، این در حالی است که برخی کارشناسان معتقدند که اقتصاد ما در رکود به سر میبرد و در بازارهای مختلفی مانند بازار مسکن تقاضای زیادی وجود ندارد، نظر شما در این مورد چیست؟ رشد اقتصادی ۷/۴ درصد بر چه اساسی به وجود آمده است؟
مشکل دولت در توجیه این عدد به این مساله برمیگردد که با گذشت سه فصل از سال ۹۵، هنوز موفق به اعلام عدد رشد اقتصادی سال ۹۴ نشده است. بنابراین منتقدان حق دارند بگویند بر چه اساسی رشد اقتصادی محاسبه شده است در صورتی که رشد اقتصادی سال ۹۴ مشخص نیست. بانک مرکزی و دولت باید این انتقاد را بپذیرد و نهادهای مربوطه را ملزم به اعلام رشد اقتصادی سال ۹۴ کنند. بر اساس گفته برخی مراکز، نرخ رشد اقتصادی سال ۹۴ حدود صفر تا۰/۵ درصد بوده است، به نظر من دلیل رشد اقتصادی ۷/۴درصدی پایین بودن نرخ رشد در سال ۹۴ است. بر اساس گفته رئیس بانک مرکزی، بیشترین عدد رشد به ترتیب از صادرات نفتی، صنعت خودرو و کشاورزی است که عمدهترین بخش مربوط به درآمدهای نفتی است.
در گفتوگوی یکشنبه شب موضوع برجام هم مطرح شد و همچنان آقای روحانی مانند قبل، از برجام دفاع میکند. به نظر شما تا امروز برجام چه دستاوردهایی برای کشور داشته است؟
بسیاری از کارشناسان معتقدند که برجام نقطه عطفی است که مانع سقوط اقتصاد و بدتر شدن شرایط کشور شده است بنابراین برجام از نظر دولت دستاورد مثبتی محسوب میشود. بسیاری از کارشناسان اقتصادی، عدم تشدید تحریمها و افزایش صادرات نفت با توجه به لغو تحریمهای حمل و نقل، و انعقاد قراردادهای خارجی با شرکتهای خودروسازی و هواپیماسازی را دستاوردهای مهم برجام برمیشمارند.