x
۱۲ / دی / ۱۳۹۵ ۱۰:۵۹

بحرانی که بحران نبود

بحرانی که بحران نبود

جمعیت ایران با آهنگ ١,٣ درصد، در حال افزایش است؛ نرخی که به عقیده برخی، خبر از بحران کاهش رشد جمعیت می‌دهد و این در حالی است که رئیس مؤسسه مطالعات جمعیتی کشور نرخ کنونی را نشان‌دهنده رشد مطلوب جمعیت می‌داند.

کد خبر: ۱۶۷۹۴۳
آرین موتور

 تقریبا شش سال پیش بود که رئیس‌جمهوری سابق از یک فاجعه جمعیتی در راه خبر داد. هشدارهایی که کم‌وبیش نه‌تنها از داخل، بلکه از بیرون کشور هم داده شده و نگرانی‌های زیادی برای همه ایجاد کرد. کار تا جایی پیش رفت که یورومانیوز در گزارشی بین‌المللی اعلام کرد جمعیت ایران از بخش پایه به‌سرعت در حال پیرشدن است. در این گزارش سن متوسط ایرانی‌ها در سال ٢٠١٠ را ٢٦.٧ سال عنوان کرده و پیش‌بینی کرده بود این عدد در سال ٢٠٣٠ به ٣٧.٥ برسد. این در حالی است که متوسط سنی ایرانیان در سال ١٩٩٧ کمتر از ٢٠ سال اعلام شده بود. از طرفی به جدول میزان رشد جمعیت که نگاه می‌کنیم، ٣.٥ درصد، بیشترین آهنگ رشد جمعیت ایران، مربوط به سال‌های ٥٩ تا ٦٩ است که سیاست‌های وقت مبنی بر افزایش جمعیت بود.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، کاهش ناگهانی نرخ رشد از ٣.٥ تا ١.٦ درصد در سال‌های ٦٩ تا ٧٩، بهانه شروع به‌صدادرآوردن زنگ خطرها شد. گفتنی است با وجود ابلاغ متن ١٤بند‌ی سیاست‌های کلی جمعیت در دو سال گذشته از سوی مقام معظم رهبری، این سیاست‌ها نمود بیرونی مشخصی در جامعه نداشته‌ و از طریق مسئولان اجرائی نمی‌شدند. اما قصه رشد جمعیت تنها به زادوولد وابسته نیست. مسئله‌ای که کمتر به آن پرداخته شده، این است که آیا با شرایط اقتصادی کنونی، وضعیت مشاغل بانوان، بحران آب و... مدینه فاضله‌ای که کشور به‌ دنبال آن است، تنها با افزایش موالید تحقق می‌یابد؟ از طرفی با همه این اماواگرها، آیا واقعا ما در شرایط بحرانی رشد جمعیت به سر می‌بریم؟ پاسخ دکتر محمدجلال عباسی‌شوازی، رئیس مؤسسه مطالعات جمعیتی کشور و نایب‌رئیس انجمن جمعیت‌شناسی ایران، منفی است.

ایران کجای بحران جمعیت ایستاده است؟

اگرچه درحال‌حاضر نرخ رشد جمعیت نسبت به دهه‌های گذشته کند شده؛ اما بحرانی در کار نیست. عباسی ضمن اعلام این نکته می‌گوید تنها نرخ رشد جمعیت نیست که درحال‌حاضر تغییر کرده است، بسیاری از شاخص‌ها مثل نرخ باروری، ساخت سنی، وضعیت سلامت جمعیت، اشتغال، نرخ تورم و... هم در این چند دهه روند سابق خود را ندارد و همه اینها یعنی کشور باید سیاست‌های جمعیتی خود را متناسب با شرایط تغییر دهد.

پیش‌بینی‌های ایران ٣٠‌میلیونی و رشد منفی جمعیت، پایه علمی ندارند.

گمانه‌زنی‌ها درباره نابودی ایران بعد از ٨٠ سال و رشد منفی جمعیت به‌ لحاظ علمی صحت ندارد. پیش‌بینی آهنگ رشد جمعیت در درازمدت بدون دانستن سطح مرگ‌ومیر مردم، میزان فرزندآوری افراد، نرخ باروری، سن ازدواج، میزان مهاجرت و... تقریبا غیرممکن است. عباسی با بیان اینکه اماواگر‌های بسیاری بر سر راه پیش‌بینی جمعیت‌ جوامع است، می‌گوید چه کسی می‌تواند به این دقت جمعیت کشور برای صد سال آینده را پیش‌بینی کند؟ از طرفی رقم ٣٠‌ میلیون که به گوش مردم رسیده است، ناشی از فرضیه‌ بدبینانه گزارش‌ ٢٠١٠ سازمان ملل برای پیش‌بینی جمعیت و برداشت‌های نادرست و غیرعلمی کارشناسان وقت بود. براساس این فرضیه برای سال ٢٠١٦، تعداد متوسط فرزندان زنان ایرانی ٠,٨ فرض شده و این به این معنا بود که باید درحال‌حاضر به‌طور میانگین هر زن ایرانی کمتر از یک فرزند داشته باشد. این در حالی است که امسال، نرخ باروری زنان ایرانی ١.٩ فرزند اعلام شده و این خود آبی بر آتش هیاهوهای بحران جمعیتی است. باید بدانیم که جمعیت یک مؤلفه پویا بوده و دائما در حال تحول است که نمی‌توان از امروز برای ٥٠ سال آینده نسخه‌ای پیچید؛ اما می‌توان با گمانه‌زنی‌ها و سیاست‌های جهت‌دار، سیاست‌های مناسب جمعیتی را اتخاذ و رشد جمعیت را کنترل کرد.

خطر رشد منفی جمعیت در آینده نزدیک در کمین نیست

به عقیده عباسی‌شوازی، وقتی می‌گوییم آهنگ رشد جمعیت ١,٣ است؛ یعنی ما شاهد رشد جمعیت ایران بوده و هستیم. استادتمام جمعیت‌شناسی دانشگاه تهران معتقد است مسئولان کشور هم به این نتیجه رسیده‌اند که ما به‌نحوی‌که در سال‌های گذشته اعلام شد، بحران جمعیتی نداریم؛ بااین‌حال با توجه به تحولات جمعیتی بهتر است که مسائل جمعیتی کشور را مدیریت و حل کنیم.

یک درصد رشد جمعیت، ٣درصد  رشد اقتصاد

مسئله رشد جمعیت تنها با افزایش زادوولد حل نمی‌شود. استانداردهای مختلفی برای رشد جمعیت در سطح جهان وجود دارد. به گفته عباسی‌شوازی، اقتصاددانان معتقدند به ازای هر یک درصد رشد جمعیت باید دست‌کم سه درصد «رشد اقتصادی» داشته باشیم و این تنها یکی از مؤلفه‌های پیش‌شرط افزایش جمعیت است. «شاخص سلامت» یکی دیگر از پیش‌شرط‌های افزایش زادوولد است که بدون فراهم‌کردن هم‌زمان آن با رشد جمعیت، نتیجه مطلوبی برای ما نخواهد داشت. شاخصه‌هایی مثل نسبت پزشک، پرستار، بیمارستان به جمعیت و... زیرمجموعه مؤلفه سلامت‌اند. از طرفی «شاخص آموزش» که خود شامل مؤلفه‌های‌ دیگر مثل تعداد کرسی‌های دانشگاه به تعداد جمعیت، تعداد مدارس آموزش‌وپرورش، تعداد نیروی انسانی و معلمان، میزان کارایی آموزشی، توانمندی و قدرت خلاقیت و کارآفرینی دانش‌آموزان و نیروها و... می‌شود، هم یکی دیگر از پیش‌شرط‌هاست. «امید به زندگی توأم با سلامت» مسئله دیگری است که به رشد جمعیت گره خورده است. امید به زندگی در کشور ما تقریبا ٧٢ سال است؛ ولی مهم این است که هر فرد به‌طور متوسط چند سال زندگی همراه با سلامت دارد. دکتر عباسی می‌گوید مسئله مسکن، محیط‌ زیست، بحران آب و... عوامل دیگری هستند که به صورت مستقیم با شاخص جمعیت در ارتباطند. بنابراین نمی‌توان به‌راحتی نرخ مشخصی را به‌عنوان نرخ متعادل برای رشد جمعیت در نظر گرفت و درنظرگرفتن آن نیاز به تناسب رشد جمعیت با مؤلفه‌های متعددی دارد.

از سیاست‌های جمعیتی کشور چه خبر؟

رئیس مؤسسه مطالعات جمعیتی معتقد است سیاست‌های جمعیتی کشور در راستای حفظ وضعیت کنونی با جهت‌گیری افزایشی است. ما درحال‌حاضر در مرحله تحقیقات گسترده و فرهنگ‌سازی هستیم. وقتی از او درباره اوضاع سیاست‌های جمعیتی کشور می‌پرسیم می‌گوید آموزش‌های جمعیتی تنها به شهرها و دانشگاه‌ها وابسته نیست. در خانه‌های بهداشت روستاها هم آموزش‌هایی برای مردم در نظر گرفته شده است. عباسی  می‌گوید تدوین، اصلاح و اجرای سیاست‌های جمعیتی امری بسیار پرهزینه و زمان‌بر است. حتی بعد از پشت‌سرگذاشتن هفت‌خان ارائه و اعمال، زمان بسیاری لازم است تا اثر سیاست‌های اجراشده روی جامعه مشخص شود. از طرفی بودجه لازم و کافی برای عملی‌کردن سیاست‌های جمعیتی وجود ندارد. اما به‌طورکلی سیاست‌های ابلاغ‌شده کنونی کشور ابعاد گسترده‌ای دارد و فقط مسئله فرزندآوری در آن مطرح نیست. بهبود خدمات بهداشت مادر و کودک، بالندگی و اشتغال جوانان، محیط‌زیست، مدیریت و ساماندهی مهاجرت‌های داخلی و بین‌المللی و... هم از بندهای سیاست‌های کلی جمعیت است که باید به آن توجه کرد.

دانش خانواده به جای تنظیم خانواده، سیاست نادرست جمعیتی

عباسی معتقد است اگرچه محتوای واحد درسی تنظیم خانواده باید متناسب با وضعیت کنونی تغییر می‌کرد اما حذف این واحد درسی سیاستی عجولانه و بی‌نتیجه بود. واحدی درسی که آموزش‌های مفیدی برای دانشجویان داشت و متخصصان رشته‌های جمعیت‌شناسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد و... می‌توانستند اطلاعات و آمارهای مفیدی درباره جمعیت در اختیار دانشجویان قرار دهند، یکباره حذف و واحد درسی دیگری جایگزین آن شد. عجیب‌تر آنکه مسئولیت تدریس واحد جدید به استادانی که در حوزه جمعیت‌شناسی تخصصی نداشتند، سپرده شد. تا وقتی هم که اطلاعات درستی به مخاطبان درباره جمعیت ارائه ندهیم، شناخت درستی از مسائل جمعیتی ایجاد نشده و سیاست‌های متناسب با وضعیت جمعیت نیز تدوین و اجرا نمی‌شود.

دیکته‌کردن تعداد فرزندان به جامعه با آزادی فردی‌شان مغایرت دارد

به‌طور متوسط، در استانداردهای جمعیت‌شناسی کنونی، بهتر است هر زن ٢,١ فرزند داشته باشد؛ البته این رقم به این معنا نیست که تمامی جامعه موظف به داشتن دو فرزند باشند. اگرچه متوسط ایده‌آل فرزندآوری حدود دو فرزند است اما باید آگاه باشیم که تعیین تعداد فرزند برای تمام خانواده‌های یک جامعه امکان‌پذیر نیست. محمدجلال عباسی ضمن اعلام این نکته تأکید‌ می‌کند که انتخاب تعداد فرزندان بر عهده خود خانواده و زوجین با توجه به شرایط اقتصادی، فرهنگی و چارچوب فکری هر خانواده متفاوت است اما درحال‌حاضر، بر مبنای نتایج تحقیقاتی که انجام شده است، تعداد فرزندان ایده‌آل برای هر خانواده ایرانی بین دو تا سه فرزند است.

خانم‌های شاغل و «فرزند بیشتر زندگی بهتر»؟

در شرایطی که زنان امروز جامعه پابه‌پای مردان کار می‌کنند، چگونه می‌توان از آنها انتظار فرزندآوری بیشتر داشت؟ عباسی‌شوازی در پاسخ به این سؤال می‌گوید ١٧ درصد زنان ایرانی به‌صورت رسمی شاغل‌اند. از طرفی امروزه زنان یا بی‌کارند که امنیت اقتصادی برای ازدواج و فرزندآوری ندارند یا شاغل‌اند که شرایط زمانی و رسیدگی فرزندآوری ندارند. تا مادامی که این ناهماهنگی از بین نرود نمی‌توان انتظار رشد چشمگیر جمعیت را داشت. جالب است بدانید در دهه‌های اخیر در میان کشورهای اروپایی، کشورهایی که درصد اشتغال زنان در آنها بالاتر است، فرزندآوری بیشتری دارند. تفکیک جنسیتی که در انجام امور خانه و بیرون خانه در فرهنگ شرقی وجود دارد، مانع دیگری بر سر راه زنان برای فرزندآوری است که باید اصلاح شود.

 

نوبیتکس
ارسال نظرات
x