آلبرت بغزیان : قطع یارانهها تصادفی بوده است
هدفمندی یارانهها طرحی است که اجرای درست آن در سالهای اخیر موضوع داغ محافل اقتصادی بوده است.
اینکه چه میزان درآمد از هدفمندی یارانهها به دست دولت میرسد و این مبلغ چطور و در کجا هزینه میشود، سوالهای همیشگی در نگاه به این طرح است که شبهههای فراوانی در رابطه با اقتصادی بودن این طرح ایجاد میکند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، در نشست علنی نوبت صبح دیروز مجلس در جریان بررسی لایحه برنامه ششم توسعه با اشاره به موضوع هدفمندی یارانهها اظهار کرد: «آنچه شبهه ایجاد کرده بر این اساس است که حدود ۷۷ تا ۸۰ هزار میلیارد تومان از مردم بابت افزایش قیمتها پول گرفته میشود، اما ۳۵ هزار میلیارد تومان یارانه نقدی به خانوارها پرداخت میشود و هفت هزارمیلیارد تومان نیز به عنوان مالیات برارزش افزوده پرداخت میشود، پس بقیه منابع کجاست.» در این زمینه آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه تهران، به گفتوگو پرداخته است.
روز گذشته در مجلس ماده ای تصویب شد که دولت را مکلف میکند هر شش ماه گزارش کاملی از میزان درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها و نحوه هزینه کردن آن ارائه دهد. نظر شما در این مورد چیست؟ چگونه این هزینهها محاسبه میشود؟
روند سختی برای محاسبه هزینهها وجود دارد. با قطع شدن یارانهها باید محاسبه شود که قبلا میزان مصرف چقدر بوده است و اکنون باید چقدر از این هدفمندی سود برد، که این معادله سختی دارد. این برنامه برای آن بود که از سود حاصل از قطع کردن یارانه، درآمدی به وجود بیاید که ۵۰ درصد آن به صورت نقدی به مصرف کننده برسد، ۳۰ درصد به صورت نقدی و غیر نقدی در بخش تولید استفاده شود و ۲۹ درصد به خزانه عمومی اختصاص یابد که در کل همه این هزینه برای مصرف کننده است، اما در ارائه هزینه باید اقتصادی عمل شود. اما اکنون تقریبا فقط پرداخت به مصرف کننده را میبینیم و در پرداخت یارانه به تولید کنندهها هیچ ساز و کار مشخصی وجود ندارد. یارانه فعلا به افرادی پرداخت میشود که بسیاری از آنها نیازمند به آن نیستند. دولت میتوانست این یارانه را حذف کند، اما به دلایل غیر قابل توجیه این کار انجام نمیگیرد، چون دولت به دارایی افراد ورود نمیکند که بتواند با اطلاع از میزان دارایی افراد به درستی یارانه قشر مرفه را حذف کند.
اما بخشی از مردم هستند که یارانه آنها قطع شده است. این بر اساس چه اطلاعاتی صورت گرفته است؟
این افراد به صورت تصادفی انتخاب شدهاند. چیزی نبوده که ما بگوییم بر اساس یک معیار درآمدی مشخص، مثل دارایی یا گردش حساب بانکی، این افراد انتخاب شدند. این عده یا به صورت تصادفی از گروه دریافت کننده یارانه حذف شدهاند یا به صورت داوطلبانه از گرفتن یارانه انصراف دادهاند. من خودم یارانه خودم را حذف کردهام، با این امید که این هزینه به فرد مستحق یارانه پرداخت شود. ما با رشد جمعیت مواجه هستیم. این رشد جمعیت در خانوادههای پر درآمد و مرفه هم وجود دارد. اگر قرار باشد به هر نوزاد تازه متولد شده در یک خانواده مرفه هم یارانه تعلق بگیرد، تعادل و عدالت در این طرح از بین میرود و هدف طرح بیمعنی میشود. هدف طرح هدفمندی یارانه علاوه بر کنترل و کاهش مصرف عوامل انرژی، ارائه یارانه نقدی به قشر متوسط و ضعیف است. با این نوع از پرداخت به تمام افراد بدون درنظر گرفتن درآمدشان، ما از هدف این طرح دور شدهایم. ضمن اینکه این مبلغ عددی نیست که پرداخت آن به مصرف کننده کمکی بکند، عددی بسیار ناچیز است که برای بعضی از افراد شاید فقط در حد خرید شارژ کافی باشد.
با این وجود فکر میکنید که هدفمندی یارانهها، طرحی مبتنی بر علم اقتصاد و به نفع اقتصاد عمومی کشور است؟
مسلم است که خود طرح هدفمندی حرکتی صحیح بوده است. به هر حال دهکهای بالا در جامعه از منابع با هر قیمتی استفاده میکنند و دهکهای پایین هم از تفویض یارانه با پرداخت نقدی قیمت آن. اگر تورمی رخ نمیداد این افراد از این سیستم تفویض استفاده میکردند که البته به طور مستقیم نبود. ولی اکنون با افزایش قیمتها، این عدد پرداختی جای یارانه هم عددی نیست که نسبت به پنج یا شش سال پیش قدرت خرید بالایی داشته باشد و به سود مردم باشد. پس متاسفانه طرح هدفمندی یارانهها امروز نمیتواند آن هدف اصلی خود را که گسترش عدالت اجتماعی بود، محقق سازد، مگر اینکه ساز و کار جدیدی برای اجرای آن و شناسایی مشمولان دریافت نقدی یارانه در نظر گرفته شود.
به نظر شما بهتر نیست تمام درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها، جای پرداخت نقدی، در بخشهای تولیدی یا خدماتی هزینه شود؟
این شیوه برای مصرف درآمد، کار پیچیدهای است. رساندن هزینه به تولید کننده بسیار سختتر است تا پرداخت مبلغ نقدی به مصرف کننده. چون به هر خانوار بر اساس اینکه مصرف کننده است یارانه تعلق میگیرد، اما شناسایی تولید کننده و برآورد اینکه به چه میزانی مستحق دریافت کمک است کار دشواری است. مثلا هر تولید کننده به چه صورت و در چه سطحی مشغول به تولید است؟ کارگاه دارد یا کارخانه؟ تجهیزات و ضروریاتش چیست؟ به این تولید کنندگان از طریق پرداخت کمک هزینههای پژوهشی، تحقیق و توسعه، ارائه انواع امتیازات برای صادرات، یا پرداخت هزینههایی برای انرژی مصرفی در مکانهای تولیدی، میتوان کمک کرد. در طرح هدفمندی یارانهها برنامه ای نبود تا مشخص کند چگونه باید به بخش تولید کمک کرد، تنها این بند آمده که باید ۳۰ درصد از مبلغ صرفه جویی در مصرف منابع انرژی، به بخش تولید برسد. اصلا مشخص نیست که این مبلغ صرفه جویی چقدر است. همانطور که گفتم محاسبه عدد برای پرداخت به واحدهای تولیدی سخت است. ولی وقتی تعداد جمعیت را داریم و مبلغ درآمد هدفمندی یارانه مشخص باشد، پیدا کردن عددی برای پرداخت سهم هر نفر آسان و مشخص است. اما اینکه این مبلغ همان مبلغی است که ما صرفه جویی کردهایم و یارانهاش را دریافت میکنیم، به نظر من منطقی نیست. چون بیشتر از این عدد صرفه جویی صورت گرفته ولی مبلغ آن هدفمند توزیع نشده است.
فکر میکنید با تصویب مجلس برای دریافت گزارش درآمد و هزینههای هدفمندی یارانه از سوی دولت، این مبالغ به صورت دقیقی محاسبه خواهد شد و شفافیت در این مبحث تحقق مییابد؟
بله دقیقا. پاسخگو بودن دولت به این امر کمک میکند که شیوه محاسبه و توزیع درآمد و هزینهها مشخص و منظم و بهتر شود. دولت باید برای شناسایی افراد هم برنامهای داشته باشد، نه اینکه آن را به فراموشی بسپارد و تنها از طریق انصراف داوطلبانه افراد، اقدام به حذف یارانه آنها کند. گزارش و پاسخگویی دولت حتما گام درستی خواهد بود. ضمن آنکه وقتی دولت نمیتواند به خودش پاسخگو باشد، وجود نظارت یک نهاد مثل مجلس برای نظم و درستی کار مفید خواهد بود.