تجاوزهای مجـازی!
سوءاستفاده جنسی در اینترنت، به هرگونه عملی گفته می شود که بر کسی تحمیل گردد. ممکن است این تحمیل همراه با تهدید، تطمیع و حتی فریب صورت گیرد.
پیامی میآید. میگوید سلام. نامش را میپرسد. از تصویر پروفایلش تعریف میکند و با محبت، چندکلامی با او به گفتوگو میپردازد. از او عکسی میخواهد، عکسی راحتتر، عکسی زیباتر! میگوید اتفاقی نمیافتد، بفرست و عکس ارسال میگردد. گاهی به دیدار حضوری دعوتش میکند که بعضا دیدار هم میسر میشود. نامش چه بود؟ نمیدانیم، اما نام آن کودک مشخص است. لیلا، مریم، فاطمه و حتی سعید، احمد و یا هر نامی که متصور است. او قربانی مجالی بیحدوحصر و افسارگسیخته به نام فضای مجازی میشود. او ویران میشود. در سنی که باید در کلاس درس، دغدغهاش نمره بالاتر از دوستش باشد، مفهوم سکس او را احاطه میکند. گاهی هم آن کودک حتی هنوز به مدرسه نرفته است. شاید برای آنسن، خطری چون مواجهه با متجاوزان مجازی کمتر باشد، اما ناگهان تصویری و یا فیلمی او را در مسیر یادگیری با ذهنیتی جدید و البته سهمگین مواجه میکند. این مقدمهای است دردناک از واقعیاتی که اکنون، جامعه بهظاهر در حال توسعه ایران با آن دستوپنجه نرم میکند. موضوعی نوظهور -خاصه برای کودکان- به نام خشونتهای جنسی در فضای مجازی. شاید بتوان این حالت را تحت عنوان تجاوز مجازی نیز مورد بررسی قرار داد زیرا از آنجا که در تجاوز جنسیِ واقعی، علیالقاعده فقدان رضایت تجاوزشونده شرط است، در حیطه مجازی نیز همین حالت متصور است به نحوی که فرد متجاوز بدون در نظر گرفتن رضایت طرف مقابل، سخنی ناروا و یا تصویری مستهجن برای او ارسال میکند و به دلیل آنکه در عمل محدودیت آنچنانی برای برقراری ارتباط افراد با یکدیگر وجود ندارد، اتفاقا گستره این شکل از تعرض بسیار بیشتر از حالت واقعی آن است. این درحالی است که برخلاف تجاوز واقعی، تعرض در فضای اینترنتی برای جامعه چندان محسوس و قابل درک نیست. به همین دلیل نظارت و پیگیری دقیق، هم از سوی نهادهای اجتماعی مثل خانواده و مدرسه و هم از جانب دستگاه قانونگذار و دستگاه قضایی، مورد تعلل قرار گرفته است که شاید بخشی از این غفلت ناشی از نوظهور بودن چنین دغدغه اجتماعی باشد. در واقع پیداییِ چنین خشونتهایی منتسب به مجوعهای از علل عیان و نهان است که هر کدام به قدر فرصت مورد بررسی قرار میگیرد.
نقش تربیتی خانواده
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون ، خانواده یکی از آن ارکانی است که بلاشک مهمترین نقش تربیتیِ کودک را برعهده دارد. در واقع تربیت کودک در سنین زیر هفت سال (پیش از مدرسه) تنها بر عهده خانواده است. دکتر «تقی ابوطالبی احمدی»، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان در خصوص آسیبهای روانی که برای کودکان به خصوص کودکان زیر هفت سال ممکن است به وجود آید، بر این باور است که کلیت شخصیت ذهنی کودک در سنین زیر هفت سال شکل میگیرد و بر این اساس نقش پدر و مادر در پیکرسازی فکری برای کودک بسیار با اهمیت است. این مدرس دانشگاه اظهار داشت: «در ساختن شخصیت هر انسانی، یک مثلث تاثیرگذار وجود دارد. یک ضلع این مثلث خانواده، ضلع دیگر مدرسه و آخرین ضلع، جامعه است. پس اعضای خانواده که نخستین معماران ذهن انساناند، باید بسیار هوشمندانه عمل کنند. این قاعده روانشناسانه از قضا با فرمایشی از مولاعلی(ع) هم منطبق است به طوری که ایشان ذهن انسان را زمینی مستعد برای یادگیری میدانستند. پس هم با تکیه بر اصول نظری و علمی و هم به پشتوانه احادیث و روایات دینی، باید سه ضلع مثلث مذکور، بذر خوبی در این زمین مستعد بکارند تا محصولی ناب از آن درو شود. اگر اعضای یک خانواده با یکدیگر رابطهای مبتنی بر صمیمیت و وفاق داشته باشند، کودک دارای شخصیتی با ثبات و سالم خواهد بود. به تعبیر دیگر فرزندان خانوادههای بالنده، انسانهایی قوی از لحاظ شخصیتی میشوند». او در مواجهه با این سوال که خانوادهها با چه راهکارهایی میتوانند به کنترل مسائلی نوین چون عرصه مجازی بپردازند، ادامه داد: «مشخص است که خانواده در بستر یادگیری کودک تاثیرگذار است. تاثیر به معنای الگوی رفتاری است. فرزندان تا زمانی که به مدرسه نرفته اند، خدای روی زمین خود را پدر و مادر می دانند. اگر والدین، خود افرادی سالم و مثبت از لحاظ فردی و اجتماعی باشند، کودک نیز بر مبنای رفتار ایشان عمل میکند. اگر خانواده ای امر نماز یا دیگر فرایض دینی را مهم برشمارد، قطعا در آینده آن کودک نیز، دستِکم ارادتی به مقدسات دینی پیدا خواهد کرد. حال در این موضوع به خصوص مخاطرات جنسی در عرصه مجازی هم پاسخ به همین شکل است. اگر والدین به طور افراطی در میان دیگر اعضای خانواده از وسایلی چون گوشی، تبلت و... استفاده نکنند و یا به کودک استفاده صحیح از این ابزار را نشان دهند، زمینه بهرهمندی صحیح از ابزارها در کودک پدید خواهد آمد. پس بنده معتقدم، در درجه اول برای سنین زیر هفت سال به هیچ وجه استفاده از ابزارهای دیجیتالی حتی به بهانه بازی توصیه نشود و از سویی دیگر در عین حال که کودک از آن ابزارها استفاده نمیکند، اما پدر و مادر شکل درست استفاده را به او ارائه دهند و این روش ها را همراه با ذات معنوی فرزندشان بکنند. در واقع بالابردن هوش عمومی و هوش بدنی کودک را با هوش معنوی او گره بزنند تا در آینده نیز بتواند به طور مناسب از ابزارهای گوناگون استفاده کند».
نقش تربیتی مدرسه و نهادهای آموزشی
نهاد دیگری که بخش عمده حیات کودکانه درآن میگذرد، مدرسه است. در چنین فضایی کودک میتواند از خصلتهای متعالی انسانی بهرهمند گردد. در واقع مدرسه نیز همانند محیط خانه اگر دارای محیطی مملو از محبت و مهر باشد می تواند جهتدهیِ درستی در ذهن و روان کودک ایجاد کند و در شرایطی که هنوز در برخی از مدارس، شیوه تحقیر و توهین و بعضا تنبیه بدنی به عنوان روش برگزیده برای تربیت کودکان استفاده میشود، نمیتوان انتظار داشت که کودک از خطرات اجتماعی در امان باشد. در حقیقت وقتی که بعضی از مربیان تربیتی و معلمان حاضر در مدارس، خود دچار انواع اختلالات روانی هستند، قطعا کودکی که زیر دست ایشان بزرگ میشود، کودکی سالم نخواهد بود. از این رو نقش ضعیف و کاملا منفعل مدارس در جامعه امروز ما نه تنها عاملی پیشبرنده در جهت تنویر صحیح افکار کودک ندارد بلکه گاهی چنین سیستم کهنه و معیوبی کودکان را بیشتر وابسته به عرصه های مجازی می کند زیرا ایشان در عالم واقعی چیزی جز یک سیستم فشل و مجبور نمی بینند.
عدم خواست مسئولین
عاملی دیگر در عدم کنترل کودکان و ترویج نمونههای درست اخلاقی، عدم تمایل مسئولین ذیربط به رفع معضلات اخلاقی فضای مجازی است. آنها به جای مقابله صحیح با فساد در این عرصه، به مقابله با مصادیقی می پردازند که نه از حیث اخلاقی و شرعی و نه حتی از لحاظ قانونی دارای اشکال نیست. هنگامی که کنترل همه جانبه بر یک سایت سیاسی یا اجتماعی انجام می گیرد، ناخودآگاه پرسش مخاطب این است که اگر امکان بررسی دیتاهای اینترنتی وجود دارد، چرا ایشان مبادرت به برخورد قاطع با عاملان ترویج فساد در عرصه اینترنت نمی کنند؟
از سویی دیگر گاه به انحای گوناگون، مسئولین محترم به خوانش غیرصحیح از قانون می پردازند؛ به طوری که به جای اقدام عاجل برای اجرای ماده 14 قانون جرایم رایانهای یعنی مقابله با مفاهیم مستهجن که از قضا دقیقا با موضوع خشونت جنسی در اینترنت منطبق است، به دنبال پیدا کردن مدل هایی هستند که به هیچ وجه عنوان مستهجن بر ایشان مصداق ندارد. پس عدم برخورد قاطع با گروه های عظیم تلگرامی و صفحات اینستاگرامی و رها گذاشتن ایشان، از عوامل بسیار با اهمیتی است که منصبداران باید با اهتمام به حل آن بپردازند.
طریق پیگیری و ضمانت اجرای آن
پیمان حاج محمود عطار، وکیل دادگستری بیان داشت: «در قانون جرایم رایانهای، قانونگذار برای آنان که به صورت سازمان یافته مباردت به ترویج فحشا میکنند، مجازات افساد فی الارض را در نظر گرفته است. یعنی قانونگذار به اهمیت موضوع پی برده است. از سوی دیگر برای آنانی که به طور سازمان یافته فعالیت های اینچنینی انجام می دهند به تناسب، مجازات مقرر کرده است. اما علاوه بر مجازاتها، آنچه بیشتر مهم مینماید این است که خود شهروندان می توانند علت آغاز پیگیری جرایم افراد مرتکب باشند. مردم میتوانند چنین اعمال مجرمانه ای را به پلیس فتا اطلاع دهند. اطلاع دادن به پلیس فتا نیز از همان طریق شماره 110 صورت میگیرد. از سویی دیگر اگر فرد را خود شناسایی کرده باشند، میتوانند به دادسرای جرایم رایانه ای مراجعه کرده و طرح شکایت کنند.
البته از نظر اینجانب حتی در صورت شناسایی فردی نیز بهتر آن است که با اطلاع دادن به پلیس فتا شکایت خود را آغاز کنند زیرا در این صورت پلیس با جمع آوری اطلاعات اولیه، پرونده را برای رسیدگی به دادسرای جرایم رایانه ای ارسال میکند. البته بد نیست در این مجال به این نکته نیز اشاره شود که سرعت عمل در برخورد با جرایم رایانه ای به میزان قابل قبولی مشاهده نمی شود که باید مسوولین با بالابردن فناوری و همت خویش، در این عرصه کوشا باشند».
این وکیل دادگستری در نقد سیاستگذاران کشور اظهار داشت: «باید در موضوع خشونت های جنسی علیه کودکان بر سیاستگذاران کشور خرده گرفت زیرا در چندسال اخیر شاهد کاهش بسیار زیاد محیطهای تفریحی برای کودکان بودهایم. در شرایطی که کودک فضای کافی برای تفریح را ندارد و برای خانواده هم هزینه بالای بازی های گرانقیمت میسر نیست، نمیتوان توقع داشت که ابزارهای دیجیتال چون گوشی تلفن همراه و... از دست کودکان جمع شود».
باید اصلاح شویم
آنچه از پس تمام سخنان اخیر بر میآید آن است که هم از حیث روانکاوانه و هم از جهت اجتماعی و حتی قانونی میتوان متوجه شد که عرصه مجازی برای کودکان اگر کنترل شده نباشد، ممکن است از هر خطر عینی، پرمخاطرهتر باشد. پس اولا باید از جهت فرهنگی خانوادهها متوجه این موضوع باشند که به صرف سرگرمشدن کودک نباید در سنین زیر هفت سال، ایندست ابزار در اختیار کودک قرار بگیرد. از سویی دیگر مدرسه با شیوه هایی نوین، کودکان را به سمت دنیای واقعی سوق دهد و دیگر آن که دولت(به معنای عام) با روش های رسانه ای و فرهنگی روز دنیا سعی کند تا جایگزین های مناسبی برای کودکان مهیا نماید و در نهایت اگر جرمی اتفاق افتاد، ضابطان قضایی و دستگاه قضایی برخوردی عاجل و متناسب انجام دهند تا در خانه های امن و گرم کودکانمان، متجاوزان وارد نشوند.