رقابت شانه به شانه ایران و قطر
برداشت ایران از پارسجنوبی تا پایان امسال با قطر برابر میشود. این خبر بسیار مهمی است که بیژن زنگنه وزیر نفت به تازگی اعلام کرده است.
برای درک اهمیت این خبر کافی است که بدانید پارسجنوبی بزرگترین میدان گازی جهان است. ثروت عظیمی که بنا به تخمین تحلیلگران بازار انرژی میتواند به مدت ١٠سال تمام انرژی مورد نیاز ساکنان سیاره زمین را تأمین کند اما این ثروت بزرگ در سالهای دولت گذشته مورد بیتوجهی قرار گرفت و درآمد تاریخی نفت که میتوانست منجر به سرمایهگذاری در این منطقه شود، به هدر رفت. قطر شریک مشترک ایران در این میدان از فرصت نهایت بهرهبرداری را کرد و میزان برداشت خود از پارسجنوبی را به دو برابر ایران رساند. این کشور سال گذشته ١٩٥هزار میلیارد دلار از این میدان درآمد به دست آورد. با این وجود دولت یازدهم در راستای سیاستهای اقتصاد مقاومتی بهرهبرداری از پارسجنوبی را در اولویت برنامههای خود قرار داد و توانست ظرف سهسال میزان برداشت خود از این میدان را به دوبرابر برساند و حالا با وجود تمام امکانات و تجهیزات پیشرفته رقیب، خبرها حاکی از آن است که تا پایان سال ٩٥ ایران شانه به شانه رقیبش میرسد و برداشت خود از این ثروت عظیم را با شریک قطریاش برابر میکند.
آغاز رقابت سخت ایران با رقیب قطری
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند ، بیش از سهسال از عمر دولت یازدهم میگذرد. سهسال پیش وقتی بیژن نامدار زنگنه با رأی اعتماد مجلس نهم بهعنوان وزیر نفت مسئولیت خود را آغاز کرد، نخستین مأموریت کاری و دستورهای خود را به پارسجنوبی اختصاص داد تا توان کشور در بهرهبرداری از میدان مشترک گازی میان ایران و قطر افزایش یابد. آن زمان او بدون اطلاع از سیاستهای اقتصاد مقاومتی پای درمسیری گذاشت که امسال بهعنوان یکی از اصلیترین محورهای اقتصاد مقاومتی درحوزه نفت معرفی شده است.
رقابتهای تهران و دوحه بر سر میدان مشترک گازی که در ایران به نام پارسجنوبی و درقطر به نام گنبد شمالی معروف است، از ١٥سال قبل شروع شد. رقابتی نابرابر زیرا رقیب ١٠سال زودتر وارد میدان مسابقه شده بود. ایران توسعه «پارسجنوبی» را ازسال ٢٠٠١ کلید زد. نتیجه این عقبماندگی، عایدی حدود ٢١٠میلیارد مترمکعب گاز با ارزش تقریبی ٦٠میلیارد دلار نصیب قطر کرد.
پاسخ به این سوال که چرا ایران درشروع این رقابت، زمان ١٠سالهای را در برابر حریف کوچک خود از دست داد ، به جنگ تحمیلی و تبعات هشتسال دفاع مقدس در برابر رژیم بعث عراق باز میگردد، قطر فاز نخست میدان مشترک را که در سال ١٣٦٤ کشف شده بود، در اواخر همان دهه به بهرهبرداری رساند. هفتسال بعد مطالعات و بررسیهای دقیقتر نشان داد پارسجنوبی یک حوزه فوق عظیم گازی است، اما دو سوم میدان درحوزه سرزمینی حریف بود. واقعیت ناخشنودکننده دیگر این بود که ساختار شیب میدان به سمت قطر است، یعنی هرچه قطر برداشت بیشتری داشته باشد، سیر حرکت منابع گازی و میعانات به سمت قطر بیشتر میشود.
ترکتازی قطر در گنبد شمالی
این اخبار نگاه ناظران اقتصادی و تحلیلگران بازار انرژی جهان را به منطقهای خیره کرد که میتواند انرژی ۱۰سال کل ساکنان کرهزمین را تأمین کند. اهمیت موضوع آنچنان بود که مسئولان کشور به منظور حفظ منافع ملی تلاش کردند تا با برنامهریزی، برداشت بیشتری از این میدان داشته باشند. حجم ذخایر گازی معادل عدد ٢٣٠ میلیارد بشکه نفتخام که میتواند فصل جدیدی در موضوع حاملهای انرژی و تأمین نیاز بازارهای مصرف داشته باشد، برای مسئولان قطری و کارتلها و تراستهای (شرکتهایی که با رشته فعالیت مشخص به صورت متحد فعالیت میکنند) نفتی دنیا نیز جذابیت داشت، بهطوری که ظرف چند سال این منطقه شاهد جنبوجوش وسیع برای نصب سکوهای چندهزار تنی استخراج نفت و گاز و بارگیری کشتیهای غولپیکر مخصوص حمل انرژی شد.
اصل حفظ و توسعه ظرفیتهای تولید گاز، بهویژه درمیادین مشترک علاوه بر ایران درقطر هم طرفدار داشت، به ویژه اینکه مشاوران خارجی این کشور که موضوع را از دریچه مسائل سیاسی و تحولات ژئوپلتیک مینگریستند، از یکسو تصمیمگیران دوحه را به برداشت سریعتر از منابع ترغیب کرده و ازسوی دیگر تجهیزات و تأمین مالی فازهای تولیدی را تأمین میکردند. شرکتهای اروپایی که فناوری مورد نیاز برای استخراج کامل گاز از میدان عظیم پارسجنوبی ایران را داشتند، در اواخر دهه گذشته میلادی، تحت فشار آمریکا ایران را ترک کردند تا استخراج نفت قطر از سمت دیگر این میدان گازی عظیم به شدت افزایش یابد. اجرای طرحهای چند هزارمیلیاردی درشرایطی که ایران با پیامدهای جنگ دستوپنجه نرم میکرد و با عدم برنامهریزی از رقابت جدی بازمانده بود، شرایط را برای حریف بیش ازپیش مهیا کرده بود. قطر پروژههای متعددی درمیدان پارسجنوبی «گنبد شمالی» تعریف کرد و اکنون با ١٦ فاز تولیدی به میزان ٦٥٠میلیون مترمکعب در روز از بخش قطری میدان مشترک پارسجنوبی برداشت گاز دارد. قطر درسال گذشته از محل فروش گاز، میعانات گازی و نفت میدان پارسجنوبی بیش از ١٩٥هزارمیلیارد تومان درآمد کسب کرده است. قطریها همچنین درحال حاضر روزانه ٥٢٥هزار بشکه نفت میدان را به فروش میرسانند و با توجه به بازاریابی و ایجاد واحدهای مرتبط که در سالهای گذشته احداث کردهاند، به تلاش خود برای بهرهگیری بهتر ادامه میدهند. آمارها مبین این موضوع هستند که ذخیره بخش قطری میدان ۳۷تریلیون مترمکعب گاز درجا و ۲۶تریلیون مترمکعب گاز قابل برداشت و ۳۰میلیارد بشکه میعانات گازی (۱۰بیلیون بشکه قابل برداشت) است که معادل ۹۹.۹درصد ذخایرگازی قطر و ۲۱درصد ذخایر گازی جهان است. تا سهسال پیش گزارشهای منابع خبری نشان میداد که قطر ٣برابر ایران برداشت از منابع مشترک این میدان داشت.
هدفگذاری ایران برای اثرگذاری بر بازار
با شروع دهه٧٠ و استقرار دولت سازندگی با توجه به فرضیات اولیه، مهندسان ایرانی ٥ فاز را برای استخراج گاز ازمیدان پارسجنوبی طراحی کردند. پس از روشن شدن این موضوع که پارسجنوبی بزرگترین منبع گاز و میعانات گازی جهان است، طرحهای بیشتری دردولت اصلاحات کلید خورد اما در دولتهای نهم و دهم با وجود درآمد هنگفت از نفت که به واسطه افزایش قیمت آن در بازارهای بینالمللی رخ داد، روند افتتاح فازها و پیشرفت درحد انتظار نبود و به کندی پیش رفت. شاید یکی از مهمترین درخواستها از دولت یازدهم برنامهریزی برای صیانت از حق مردم ایران از منابع مشترک گازی بود که به یکی از اصلیترین برنامههای دولت مبدل شد، بهطوری که برداشت گاز از میدان پارسجنوبی در ابتدای دولت یازدهم ٢٥٠میلیون مترمکعب بود که این رقم پس از سهسال تقریبا دوبرابر شد. پس از تأکید رهبر معظم انقلاب درباره تشکیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی و انتصاب معاون اول رئیسجمهوری به این سمت به منظور مشخصشدن چارچوب کار و ارایه شاخص به رهبری و مردم درپایان سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» دستورکار هریک از دستگاههای دولتی مشخص شد. از سیاستهای «اقتصاد مقاومتی» درحوزه وزارت نفت که توسط
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری خطاب به وزیر نفت ابلاغ شد، عبارت بود از: افزایش ذخایر راهبردی نفت و گاز کشور به منظور اثرگذاری در بازار جهانی نفت و گاز و تأکید بر حفظ و توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز، بهویژه درمیادین مشترک.
بنابراین هدفگذاری وزارت نفت درحوزه گاز اینگونه تعریف شد:
تولید گاز طبیعی به یکمیلیارد مترمکعب در روز تا سال ١٣٩٧ افزایش یابد و به رقم ٨٠میلیارد مترمکعب صادرات سالانه گاز طبیعی تا سال ١٤٠٠ برسد. وزیر نفت درمصاحبههای خود با رسانههای داخلی و خارجی هم یادآور شد؛ افزایش تولید و صادرات گاز طبیعی با تأکید بر برداشت از میدانهای مشترک از دیگر برنامههای وزارتخانه متبوعش است. معاون اول رئیسجمهوری هم درجلسات مختلف اقتصاد مقاومتی با اشاره به طرحهای مهم وزارت نفت درمیادین مشترک نفت و گاز خاطرنشان کرد: اهمیت و اولویت اجرای این طرحها مورد تأکید همه مسئولان کشور است و همه باید کمک کنند تا موانع برطرف و هرچه سریعتر این طرحها به بهرهبرداری برسد.
براساس آمارها، ایران ازسال ٢٠٠١ تاکنون، قریب به ٦٠میلیارد دلار در پارسجنوبی سرمایهگذاری کرده که قطر از سال ١٩٩١ قریب به ٤٢٠میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است. ایران هماکنون برداشتی ٤٣٠میلیون مترمکعبی در روز از میدان گازی پارسجنوبی دارد اما وزیر نفت تاکید کرده است که تا چند ماه دیگر در برداشت از منابع این میدان از قطر جلو خواهیم زد. بیژن زنگنه که در سهسال گذشته بارها و بارها به عسلویه سفر کرده تا از نزدیک شاهد پیشرفت کارها باشد، وعده داده است تا بخش بزرگی از طرح توسعه ٥ فاز قدیمی ١٢و ١٥ تا ١٨ پارسجنوبی تا پایان سال به بهرهبرداری برسد. میدان گازی پارسجنوبی در ٢٩ فاز تعریف شده که معادل ٢٤ فاز استاندارد است. درحال حاضر ایران توانسته است فاز یک الی ١٠ پارسجنوبی و همینطور بخشی از فاز ١٢ را به مرحله استحصال برساند. وزیر نفت میگوید: سال ٩٦ پرونده توسعه تمامی فازهای پارسجنوبی بسته میشود و از اینرو عملا با افزایش تولید گاز به بیش از ٨٠٠میلیون مترمکعب و افزایش تولید میعانات گازی بالغ بر یکمیلیون بشکه در روز، ایران از قطر در برداشت گاز و میعانات گازی جلو میافتد.
فوت کوزهگری واحدهای دانشبنیان برای پیروزی
حالا و براساس دستورالعملهای مشخصشده برای حفظ و صیانت از منافع ملی درچارچوب اقتصاد مقاومتی که از دیگر مشخصههای آن دانشبنیان شدن طرحهاست، پژوهشگاه وزارت نفت کمر به رفع برخی اشکالات نظیر ساخت واحد «مرکاپتان»زدایی برای فرآورش میعانات گازی پرداخته که وضعیت ایران را درقیاس با رقیب قطری بهتر خواهد کرد. براساس اظهارات کارشناسان، هماکنون میعانات گازی و الپیجی تولیدشده درکشور قطر مرکاپتان و سولفور بالایی دارد. طبیعتا درصورتی که میعانات گازی تولیدشده درمیدان گازی پارسجنوبی سولفور کمتری درخود داشته باشند، مشتریان این محصولات به سوی ایران خواهند آمد. ذخیره بخش ایرانی میدان پارسجنوبی ١٣,٣تریلیون مترمکعب گاز درجا و ١٩میلیارد بشکه میعانات گازی (۹میلیارد بشکه قابل برداشت) برآورد میشود که ۵۰درصد ذخایر گازی ایران و ۸درصد از ذخایر گازی جهان را درخود جای داده است.
در دوران پسابرجام حرکت دولت درپیشبرد اهداف کارشناسان غربی را متحیر کرده است. هنگامی که دوسال قبل رویترز طی گزارشی نوشت، «دارابودن بزرگترین ذخایر گازی جهان، ممکن است برخی شرکتهای خارجی را برای بازگشت به ایران اغوا کند، اما بعید است تهران حداقل تا یکدهه آینده بتواند به یک عرضهکننده عمده گاز به اروپا یا آسیا تبدیل شود.» هیچکس باور نمیکرد که ایران بتواند علاوه بر رساندن ظرفیت تولید نفت خود به دومیلیون بشکه، مجموع ظرفیت تولید نفت و گاز خود را به عدد چهارمیلیون برساند.
«لورن راسکاس»، مشاور ارشد گروه جهانی گاز در موسسه «آیاچاس» پیش از برجام درباره تولید گاز ایران گفت، برداشتن تحریمها احتمالا میتواند تأثیر عظیمی برصادرات گاز ایران در درازمدت داشته باشد، اما سالها طول خواهد کشید تا کارها پیش برود. امروز او اذعان دارد، با توجه به مناسبات کشورهای اروپایی با مسکو، ٨ماه پس از برجام مسئولان این کشورها مشتری پروپاقرص و سرسخت ایران شدهاند.
رمز موقعیت جغرافیایی در بازاریابی برای گاز و برق
این واقعیت که ایران حتی برای تداوم صادرات نفت نیاز به گاز و تزریق به میادین نفتی دارد، برکسی پوشیده نیست. با وجود ارزش نسبی نفت به گاز در بازارهای جهانی و نیز نیاز کمتر صنعت نفت کشور به سرمایهگذاری برنامهریزی برای توانمندسازی مخازن نفتی کشور نیز ضرورت استحصال گاز از پارسجنوبی را جدیتر میکند. براساس آمارهای اداره اطلاعات انرژی آمریکا، در سال ٢٠١١ بیش از یک تریلیون فوت مکعب یا بیش از ٢٨میلیارد مترمکعب گاز برای کمک به افزایش تولید نفت، به میادین نفتی ایران تزریق شده است. براساس برخی برآوردها بیش از ٨میلیارد فوت مکعب در روز (حدود ٨٣میلیارد مترمکعب در سال) درطی یکدهه آینده برای حفظ تولید نفت ایران نیاز خواهد بود.
با این حال آخرین آمار سازمان مطالعات بینالمللی انرژی نشان میدهد که در سال ٢٠٢٠، جهان به شدت تشنه نفتخام میشود و در این زمان تنها ٥ کشور میتوانند به صادرات نفت ادامه دهند که یکی از این کشورها ایران است. قطر سعی دارد ذخایر خود را برای آن زمان حفظ کند و در این راستا با افزایش صادرات گاز سعی بر درآمدزایی دارد که البته در اجرای این سیاست تاکنون بسیار خوب عمل کرده است. به نظر میرسد ایران نیز باید از این سیاست پیروی کند. اگرچه ذخایر نفتی ما با این کشور قابل قیاس نیست، اما با توجه به اینکه اغلب میادین نفتی ایران از نیمه دوم عمر خود عبور کردهاند، بهتر است با افزایش تولید گاز و صادرات آن استراحتی به این میادین داد و آنها را برای آیندگان حفظ کرد. ازسویی دیگر باید تأکید داشت، ایران دارنده دومین ذخایر گازی جهان است و موقعیت جغرافیایی ما بهترین زمینه برای صادرات گاز و برق به کشورهای همسایه است که قطعا با تعیین استراتژی قوی و تغییر سیاستهای صادراتی به سمت گاز و برق میتوان علاوه بر افزایش درآمدهای ایران با تحریم نفتی مقابلهای درست کرد.
دولت یازدهم درشروع کار اولویتبندی در بازکردن گرههای پیشروی کشور انجام داد که مهمترین آن موضوع هستهای بود. در دومین گام و پس از برجام که توأم با نامگذاری سال به نام اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل بود، موفق شد با بهرهگیری از آبیاری نوین رکورد تولید گندم درکشور را شکسته و برای نخستینبار به فکر صادرات این محصول غذایی باشد. اقدام دیگری که در کارنامه دولت حسن روحانی ثبت خواهد شد، بدون تردید درحوزه نفت و استخراج گاز از میدان پارسجنوبی خواهد بود. موفقیتی که جراحت افکار عمومی مردم ایران را که همواره ناخرسند از شکست و عقبماندگی دراین عرصه از حریفی کوچک بودند، التیام خواهد بخشید. به همین دلیل است که زنگنه با افتخار و درپایان مأموریت خود در دوره اول دولت تدبیر و امید میگوید: «باید توجه داشت که اقتصاد مقاومتی کشور را به انزوا نمیبرد و کشور با ظرفیت تولید ٥,٧میلیون بشکه نفت و صادرات ٨٠هزارمیلیارد تومانی گاز میتواند اقتصاد دنیا را به ایران وابسته کند.»