سرنوشت تلخ بازیگران پس از قطع همکاری "جم"؟
پس از اعلام قطع همکاری شبکه ماهوارهای «جم تیوی» با بازیگران سینما و تلویزیون ایران، اکنون سرنوشت آنها در دوران پس از پایان همکاری با این شبکهها نامشخص است و نگرانیهایی درباره دورنمای زندگی شخصی آنها که عمدتاً ساکن ترکیه هستند، وجود دارد. ظاهراً بستری که فراهم شده بود، اکنون در حال فروریختن است و در مقابل، شماری از بازیگران ایرانی احتمالاً فرصت فعالیت مجدد را نخواهد داشت.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، انتشار یک نامه با امضای مدیر شبکه «جم تیوی» خطاب به بازیگران و عوامل طرف قرارداد با این شبکه، مبنی بر عدم برخورداری این شبکه از ظرفیت مالی و تولیدی لازم برای استمرار خدمت گرفتن آنها و تاکید بر تسویهحساب در پایان قراردادشان با این شبکه، به منزله بستهشدن درها برای گروهی از بازیگران و عوامل تولید بود؛ واقعهای که ضربه جبرانناپذیری به چهرههای پیوسته به این شبکه ماهوارهای خواهد زد.
در متن این نامه که با امضای سعید کریمیان مدیر مجموعه شبکههای «جم» توسط شماری از رسانهها منتشر شده، این موضوع مورد تأکید قرار گرفته که فقدان سناریو و ظرفیت تولید، آنها را وادار به قطع همکاری کرده است. بنابراین در ماههای پیش رو، عوامل طرف قرارداد با این شبکه ماهوارهای یک به یک بیکار و آواره ترکیه خواهند شد؛ عواملی که درآمدهای کلانی نداشتند و همه امیدشان به قراردادهای بلندمدتی بود که در زمان آغاز همکاری با این شبکه، وعدهاش را دریافت کرده بودند.
تابناک میافزاید: شبکه «جم تیوی» ضربات متعددی به فضای فرهنگی کشور زد و جذب بازیگران تلویزیون و سینمای ایران به همراه شماری از عوامل فنی و قرار دادنشان در مسیری که بازگشت به ایران را دشوار مینماید، یکی از این ضربات بود. برخی رسانهها سال گذشته از جذب و عقد قرارداد با بیش از 100 فعال سینمایی و تلویزیونی خبر داده بودند اما در نهایت شمار بازیگرانی که به این شبکه پیوستند، لیست آنچنان طولانی و پروزنی نبود.
چکامه چمنماه، صدف طاهریان، رابعه اسکویی، بهارک صالحنیا، پردیس افکاری و مانی کسراییان، رامسین کبریتی، بهناز سلیمانی و هرمز سیرتی در کنار مهدی مظلومی کارگردان تلویزیون و یکی دو کارگردان نهچندان مطرح دیگر، عمده چهرههایی بودند که به شبکه جم پیوستند. در عین حال، خبر پیوستن عوامل فنی نظیر فیلمبردار، گریمور، تدوینگر و... بهواسطه آنکه عمدتاً بر خلاف بازیگران چهره نشدهاند، به گوش نمیرسد؛ اما همانگونه که پیشبینی میشد، این موجها در حال بردن گروه وسیعی بود که تنها مهاجرت بازیگران نمود پررنگی مییابد.
مهدی مظلومی در اوج این جنجال درباره کیفیت این نوع فیلمسازی، با اشاره به یکی از سریالهایش گفته بود: «بنده چند ماه پیش این فیلم را برای یک تهیهکننده بینالمللی به نام آقای زاراوان که یکی از دفاترش در دوبی است ساختم و قرار است در 14 شبکه عربی، هندی، ایرانی و اروپایی پخش شود. شبکه «ج» هم یکی از خریداران فیلم است که مسئولیتش با من نیست و به خواست من از شب دوم اسمم از تیزر حذف شد».
این کارگردان که یکی از محورهای تولیدات «جم» بود، تأکید کرده بود: «این آخرین کار هم نیست؛ تا انتهای 2016 تعهد ساخت شش فیلم دیگر را هم دارم. دلیلی برای تکذیب نمیبینیم. کار خارج از کشور مثل ایران انحصاری و محدود به شبکه خاصی نیست. یک تجارت است که متأسفانه یا خوشبختانه خیلیها بلدند از آن پول دربیاورند. ضمن اینکه فیلم فوق به لحاظ محتوا کاملاً براساس چارچوبهایی است که بعد از 20 سال کار در تلویزیون ایران به آن عادت کردم. نوع پوششها هم به دلیل بینالمللی بودن باید مختصات خودش را میداشت.»
مظلومی البته با اشاره به طیف گسترده سینماگرانی که همکاریشان را با شبکههای ماهوارهای فارسیزبان آغاز کرده یا در شرف همکاری هستند، تاکیده کرده بود که نگرانی از ممنوعالفعالیتی در ایران ندارد. در واقع طیف درگیر را آنچنان وسیع قلمداد میکند که امکان ممنوعالفعالیتی همه این طیف دشوار است و از یک بحران تازه در سینمای ایران خبر میدهد. این بحران همان زمان با واکنش مدیران سینمایی مواجه شد و حجتالله ایوبی در یادداشتی، نکاتی توصیهگونه به این سینماگران و آنهایی که قصد رفتن داشت، گفت.
در بخشی از این یادداشت ایوبی تاکید شده بود: «هیچ ایرانی ندیدم که برای همیشه در سرزمین دیگری جز ایران رحل اقامت افکنده باشد. همه آنها که من دیدهام، روز شب را میشمارند و در انتظار لحظه بازگشتند؛ چراکه ایرانی ساکن در دیگر کشورها حس میکند «تماشاگر» است نه «بازیگر». آنچه در پیرامون او میگذرد، گویی هیچ نسبتی با او ندارد. او یک تماشاگر است مانند تماشاگر صحنههای شاید زیبای یک نمایش و یک فیلم. اما در ایران در کوچه پسکوچههای شهر، او یک بازیگر است.»
همانگونه که پیشتر تاکید شده بود و اقدام تازه مدیران این شبکه ماهوارهای نیز بر آن مهر تأیید زد، مجموعه اقدامات شبکه جم علیه سینمای ایران، کاملاً هدفمند و هدایتشده، بدنه سینمای کشورمان را هدف قرار داده و جم تیوی ابزاری برای به خطر انداختن امنیت اقتصادی و روانی سینمای ایران شده است. مجموعه اقدامات جم تیوی مشخصاً کارکرد اعتمادزایی در بدنه سینمای کشورمان دارد که در بلندمدت تبعات وسیع و غیرمترقبهای میتواند داشته باشد.