بازی برد- برد ایران و آلمان
«زیگمار گابریل» به زودی به ایران سفر میکند. این چندمین سفر یک مقام بلندپایه آلمانی با هیاتی بزرگ از فعالان اقتصادی است. اما در این شرایط این سوال مطرح میشود که آیا میتوان آلمان را پیشتاز بهرهبرداری از بازگشت ایران به فضای بینالملل دانست ؟
در شرایطی که بسیاری از صنایع کشور قبل از تحریمها و حتی قبل از انقلاب وابسته یا نزدیک به شرایط صنعتی کشور آلمان بود، حضور مجدد پیشتازان صنعت و صنعتگران این کشور بهطور حتم میتواند فرصتهای بسیار مناسبی برای ایرانیان ایجاد کند. فرصتهایی که برای هر دو طرف میتواند نقشآفرینی مثبتی به همراه داشته باشد. از دیدگاه من، حضور چندباره هیاتهای تجاری آلمان یا سایر هیاتها به ایران تا پیش از این به این دلیل بود که نسبت به امنیت اقتصادی بازار ایران شناخت پیدا کنند. در شرایط فعلی هم که بحث تحریم، پساتحریم و مذاکرات به اتمام رسیده است با اطمینان خاطر بیشتری به ایران سفر میکنند تا بتوانند با آسایش بیشتر بر سر میز مذاکره با ایران بنشینند. این در حالی است که اکنون شرایط برد- برد برای طرفین وجود دارد که میتواند برای بخشهای مختلف اقتصاد مفید باشد و درهای مذاکرات اقتصادی را بیش از پیش باز کند. این روند میتواند فرصتهای جدیدی ایجاد کند و بدون شک کسب و کارهای تازهیی در هر دو کشور رقم بزند.
به هر حال اتفاق خوبی که رخ داده، بحث سرمایهگذاری خارجی در ایران است. این موضوع باتوجه به تسهیل قوانین و مقررات فرصت مطلوبی را ایجاد کرده است که سرمایهگذار خارجی هم به راحتی بتواند در ایران عملکرد خوبی داشته باشد و از این فرصتها استفاده کند. امنیت سرمایهگذاری موضوعی بود که به هر حال در ذهن سرمایهگذاران خارجی دغدغه ایجاد میکرد و خوشبختانه اکنون این دغدغه هم منتفی شده است.
از سوی دیگر، آلمانیها در حوزه صنعت و به صورت مشخص در حوزه حمل و نقل با وجود شرکتی مانند زیمنس از مزیتهای رقابتی بالایی برخوردار هستند. این موضوع را باید در نظر داشت که ما در تمام دوران تحریمها، حمل و نقل را با شرایط مطلوبی که برنامهریزی کرده بودیم، در دسترس نداشتیم اما به هر حال با شرایط حمل و نقل قابل استفاده، این دوران را سپری کردیم. این شرایط قابل استفاده، شرایطی بود که بتواند حوزههای مختلف جابهجایی کالا چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم را از طرف هر دو کشور پوشش دهد. در حال حاضر هم فرصت مجددی فراهم شده که به صورت مستقیم از این ارتباطات بهره لازم را برد. از سوی دیگر مطمئنم که اینبار آلمانیها با دست پُر به ایران خواهند آمد و با دست پُر هم کشور را ترک خواهند کرد.
همچنین شرکتهای آلمانی در حوزه فناوری پیشتاز هستند و در این دیدارها میتوان فضایی را برای آشنایی شرکتهای فناور ایرانی با همتایان آلمانی فراهم کرد. در این دیدارها میتواند ایدهها و فرصتهای جدیدی شکل گیرد و قطعا ایدههای جذابی برای توسعه کسب وکار رشد کند. در این مسیر میتوان از اتاقهای فکری که در بخشهای خصوصی و اتاقها ایجاد شده بهره لازم را برد تا بتوان ورود فناوریهای جدید را آغاز کرد.
به هر حال این موضوع را باید در نظر داشت که بین صنایع ایران و آلمان از قدیم همکاریهای عمدهیی وجود داشته و این همکاریها با برداشته شدن موانع بینالمللی بیش از گذشته تسهیل خواهد شد.