اشتباهات رایج بازاریابی که شاید مرتکب میشوید
من به تازگی در یکی از کسب و کارهای خود با مشکلی مواجه شدم و دریافتم که برخی اشتباهات فاحش بازاریابی هستند که ما مرتکب میشویم.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دریک آنلاین، به سایت Margo Aaron بروید، سایتی که به بررسی فصل مشترکهای بازاریابی، روانشناسی و کارآفرینی میپردازد (زیرا موسس آن در هریک از این عرصهها یک متخصص است).
آئورون به من گفت، «من همیشه در مورد انگیزههای رفتاری افراد و دلیل انجام برخی کارها از سوی آنها کنجکاو بودم.» او پس از تکمیل تحصیلات در کلمبیا وارد رشته بازاریابی شد و در واقع به «مترجم عملی» بین دانشگاه و دنیای واقعی تبدیل شد. او میگوید «من پس از مدت کوتاهی مشاوره را شروع کردم و پس از آن «ترجمه» پژوهشهای روانشناختی به بازاریابی را ادامه داده و در نهایت به کسب و کار پرداختم.
وی افزود که یک رویکرد تک سایزی منحصر به بازاریابی وجود ندارد. او گفت که «مهم نیست که هنجار صنعت چیست، بلکه مهم این است که رویکرد شما به بازار هدفتان متصل باشد. اصل مطلب همین است.»
به عقیده او، «مشتری مهمترین دغدغه شما است، سوالاتی از قبیل اینکه او کیست؟ کجاست؟ چه میخواهد؟ پاسخ به این سوالات همان راهبرد بازاریابی شما محسوب میشود.»
در ادامه به اشتباهاتی میپردازیم که شما نیز به نوبه خود ممکن است مرتکب شده باشید ولی میتوانید از توصیه آئرون برای اجتناب از آنها استفاده کنید:
۱- صرف هزینه بیش از حد برای تبلیغات
به عقیده آئرون، »اکثر کارآفرینانی که با عجله بسیار به سراغ تبلیغات میروند در واقع مرتکب اشتباه شدهاند. در مرحله نخست بهترین رویکرد، برقراری ارتباط با مشتریان است. هنگامی که آنها را شناختید و دریافتید که کجا، چگونه و چه زمان میتوانید به آنها دسترسی داشته باشید، برای تبلیغات پول خرج کنید.»
بیتردید تبلیغات نیز ارزش خود را دارند. به عقیده آئرون، آنها هنگامی قابل فهم هستند که «هزینه شما به ازای هر اقدام (CPA) کمتر از ارزش طول عمر مشتریتان (CLV) باشد.» اگر برای به دست آوردن مشتری هزینههای زیادی به شما تحمیل شود، کسب و کار با کمبود نقدینگی مواجه میشود. اگر شما کماکان نمیدانید که کدام مشتری با ارزش است، پس احتمالاً دارید پولتان را هدر میدهید. به گفته آئرون، «هزینههای تبلیغاتی زمانی مفید است که بدانید کدام معیار برای شما مفید است (برداشت در مقابل فروش) یا هنگامی که بدانید با این تبلیغات چه سودی عاید شما خواهد شد.»
۲- ورود شتابان به عرصه افیلیت مارکتینگ (بازاریابی پورسانتی)
آئرون میگوید، هدف گسترش روابط با همکاران خود و مخاطبین او پیش از شروع فروش چیزی به آنها است. این روند میتواند کار زیادی باشد اما ارزشش را دارد. به عقیده آئرون، «برای شروع سعی کنید طرف را بشناسید و سپس به او چیزی بفروشید. عدم برقراری ارتباط پیش از فروش مثل این است که در یک کنفرانس بلافاصله از شما بپرسند که پولی برای خیریه میدهید!» «توجه داشته باشید که اعتماد پیش از ملاقات به وجود نمیآید.» رویکرد وابسته آسان به نظر میرسد زیرا شما میتوانید زحمت برقراری ارتباط فعلی با مخاطبین را به دوش شخص دیگری بیندازید. با وجود این، شما خواهان این نیستید که به شما نگاه معاملهگر داشته باشند. شما میخواهید ارتباط برقرار کنید. این مسئله زمانی که در حال ایجاد یک برند هستید اهمیت ویژهای مییابد.
۳- به روزرسانیهای صدا و سیمایی در رسانههای اجتماعی
همانند روش شرح داده شده پیشین، رسانه اجتماعی حائز اهمیت است اما در اکثر برنامههای بازاریابی کسب و کار ابزاری مهم محسوب نمیشود. با وجود این، اگر نخستین رویکرد شما نوشتن چیزی مانند «دوستان، وب سایتی جدید راه اندازی شده و شما باید آن را ببینید!» باشد، پس ریسک آزاردهنده بودن را به جای ارزشمندبودن درمیان مخاطبین خود را به جان خریدهاید. به عقیده آئرون، «این کار مثل این است که به جای صحبت کردن با مردم بر سر آنها فریاد بکشید.»
پخش پیام شما دیگر کارامد نخواهد بود. آئرون افزود، «مردم بابت فریاد زدن از شما قدردانی نمیکنند بلکه دوست دارند به مانند یک انسان با آنها صحبت کنید. آنها خواهان برقراری ارتباط با شما (یا برند شما) هستند. بسترهای اجتماعی برای اجتماعی بودن طراحی شده است. هنگامی که پیامی را منتشر میکنید خودتان را از برقراری ارتباط با مخاطبین باز میدارید. امروزه بازاریابی به مانند لولاهای ارتباطی شما با مخاطبین از طریق ایجاد اتصال به شمار میآیند.»
مضاف بر این اگر در زمینه ایجاد ارتباط با مخاطبینتان سختکوش نباشید، دیگر کسی پیامهای منتشر شده شما را به هیچ عنوان نخواهد دید (قطعاً نه در فیسبوک یا اینستاگرام این روزها). آئرون میگوید، «این الگوریتمها حاکی از آن است که باید پیش از اشتراک گذاری محتوا با فالوورهای خود، با آنها ارتباط داشته باشید».
همچنین، بسیاری از کارآفرینان معتقدند که مجبور به حضور در تمام بسترهای رسانه اجتماعی هستند؛ آنها تلاش خود برای ماندن را پایمال میکنند. به عقیده آئرون، «شما صرفاً به جایی نیاز دارید که مشتریان آنجا هستند. اگر مشتریان شما از فیسبوک استفاده نمیکنند پس نیازی به حضور شما هم نخواهد بود.»
۴- به کارگیری «کارشناسان» برای انجام کارهایی که خودتان کاملاً از آن سر در نمیآورید
آئرون میگوید، «چیزی در مورد بازاریابی وجود دارد که افراد باهوش را به حس حقارت میرساند. من هنگامی که با وکیل صحبت میکردم به این موضوع پی بردم. مثل این است که آنها به زبان دیگری صحبت کنند. زمانی این روند دشوارتر میشود که شما از آن چیزی سر در نیاورید.»
او میگوید، «از سوال پرسیدن تا زمانی که پاسخ برایتان قابل درک شود، واهمهای نداشته باشید. اگر دچار سردرگمی شدید، میتوانید بپرسید. کارشناسان باید قادر به توضیح اصول به شما به گونهای قابل فهم باشند.»
۵- خارج از دسترس بودن دوستان و خانواده
اگر شما تشکهای ارگانیک یوگا که مخصوص مادران جوان است میفروشید، به غیر از دوستان و خانوادهتان کسانی که مادران جدیدی هستند که یوگا کار میکنند و نسبت به ارگانیک بودن محصول حساس هستند، بازار دیگری ندارید.
۶- مادامی که تمام اردکهایتان را در یک صف قرار نداده باشید، کاری انجام ندادید
آئرون میگوید، «ما عاشق انجام دادن هیچ چیز هستیم. (با وجود این) واقعاً هیچ چیز محسوب نمیشود. این به معنای انتظار، آماده سازی و به صف در آوردن تمام اردکهایتان است. شما در حین انجام هیچ کار، کارهای زیادی انجام میدهید. همیشه بسیاری دلایل منطقی برای کارنکردن شما وجود دارد. تاخیر به دلیل ترس از آنچه که دیگران در مورد شما فکر میکنند و میل به کمال از این جمله است.
پس دست به کار شوید. آمادگی کامل هرگز حاصل نمیشود.