١٥٠ گود خطرناک زیر پای پایتختنشینان
طی چند ماه گذشته، تهران با فرونشستهای متعددی روبهرو بوده است که باعث شده موجی از نگرانی و دلهره در دل ساکنین پایتخت ایجاد شود. از فرونشست زمین در محله شهران که باعث شکستن لوله گاز و بروز انفجاری دهشتناک شد تا فروریزش مترو کیانشهر و از نشست زمین در خیابان پیامبر تا انتشار خبر احتمال فرونشست زمین در بخشی از محله نیاوران که به دلیل حفر گود بزرگ پروژه اطلس مال به وجود آمده است؛
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد ، هر روز نگرانیهای بیشتری شکل میگیرد. هر چند این نخستین بار نبوده و نیست که حفرههای غولآسای شهرمان، باعث ایجاد رعب و وحشت در دل شهروندان این کلانشهر کشورمان شدهاند. همین دو سال قبل بود که فرونشست زمین در خیابان ایران زمین که گفته میشود به دلیل گود معروف به بابک زنجانی ایجاد شده است، باعث ایجاد ترکهایی در دیوارهای ساختمانها و حتی خالی شدن بخشی از منازل خیابانهای اطراف آن به خاطر ترس ناشی از خراب شدن آنها و زیر آوار ماندن ساکنینش شد؛ حادثهای که هنوز هم برای اهالی آن محله تازگی دارد.
اینجا جو کاملا سنگینی حاکم است. درست مثل اینکه هرگونه حرکتی رصد میشود. دورتا دور محوطه، با دیوارهای کاذب فلزی که تبلیغ یک شرکت ساختمانی روی آن درج شده و بخشی هم با فنسها و دیوارههای فلزی نارنجی و سیاه رایج در جریان ساخت و سازها مسدود شده است. اینجا اما یک منطقه حفاظت شده امنیتی نیست، بلکه بخشی از خیابان معروف ایران زمین در منطقه ٢ است که گودالی به عمق تقریبی بیش از ٣٠ متر در آن حفر شده است. گودی در قطعه زمینی «دو بر»، با وسعت تقریبی هزار متر مربع که قرار بوده مجتمعی تجاری با حجم تجارت ٣١٣ هزار متر مربع و ٣٨ – یا به روایتی ٣٣ – طبقه در آن احداث شود.
اینجا گود معروف به ایران زمین است که تا سال گذشته مالکش چهره جنجالی این سالها، بابک زنجانی بود که الان حدود یک سالی است که بیسرو صدا در اختیار وزارت نفت قرار گرفته است. همان گودالی که دو سال قبل باعث شد تا لوله آب یکی از خیابانهای فرعی شمالی آن بشکند و زمین فرونشیند و حتی دیوارههای خانههای مجاور آن ترک بردارد. ضلع غربی آن پشت به پشت خانهها و برجهایی است که به کوچهای دیگر میرسد. انتهای کوچه چند خانه ویلایی در فضایی به شکل T قرار دارند. ساختمانهایی با پلاکهای ٢٦٩، ٢٣٦ و ٢٦٨ قدیم و ١، ٢ و ٤ جدید. خانههایی که نشان از متمول بودن صاحبانش دارد. کوچههایی دنج و خلوت که نمونههایش را در کمتر جایی از تهران میتوان پیدا کرد. چند روز قبل وزارت نفت اعلام کرده بود که این گود ایمن است و تحت کنترل، اما با این حال هنوز هم اهالی این خانهها از ایمنی گود یاد شده اطمینان ندارند و با ترس و دلهره شبها را به صبح میرسانند.
گود «ایرانزمین» ولی تنها حفره عمیق و ترسناک شهرمان نیست که هر لحظه سلامت و زندگی شهروندانمان را تهدید میکند. براساس آخرین آمار منتشر شده از سوی شورای شهر در پایتخت بیش از ١٥٠ گود پرخطر قرار دارد که ایران زمین تنها یکی از آنهاست. گودهایی که تنها ٤،٣ مورد از آنها رسانهای شده است و بقیه همچنان در سایهای از سکوت خبری، ناشناس باقی ماندهاند و ممکن است هر لحظه حادثه ساز شوند و جان تعدادی از شهروندان را به خطر اندازد. اما چرا گودهای حفر شده بعضا در گروه «پرخطر» قرار میگیرند؟ به اعتقاد اکثر کارشناسان دلیل اصلی این مساله ضعف قوانین شهرسازی است. شاید به همین دلیل باشد که چندی قبل معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران در ابلاغیهای، تلاش کرد تا با تغییر شرایط نظارت مهندسین ناظر، نواقص امروز را برطرف کند. گرچه خود این ابلاغیه جدید هم هنوز با انتقادهایی همراه است؛ انتقادهایی که هنوز پاسخی به آنها داده نشده است.
قانون جدید، قانونی با مفادی تازه
در چند سال اخیر از آنجایی که محدودیتهای طبقاتی برای ساخت برجها بیشتر شده است بسیاری از مالکین پروژهها برای تامین پارکینگ مورد نیاز طبقات مثبت- طبقاتی که با تراکم بالای ١٠ تا ١٥ طبقه، در تراز روی زمین احداث میشود- مجبور هستند تا ساخت طبقات منفی را در دستور کار خود قرار دهند. به بیانی پارکینگها به زیر زمین میروند تا ساخت برجها برای مالکین آنها مقرون به صرفهتر باشد و در عین حال قوانین شهرسازی هم زیرسوال نرود. این رویه باعث شده تا مهندسین تا عمق بیش از ١٥ متری زمین، حفاری انجام دهند تا حداقل ٥ و بهطور متوسط ٦ تا ٧ طبقه منفی در تراز زیرزمین، احداث کنند و بتوانند معضل پارکینگهایشان را حل کنند. اما این رویه باعث شده تا هرجایی که زمین بزرگی وجود داشته و مالک آن درصدد ساخت آسمانخراش یا مرکز تجاری و برجی بوده است، گودالهای عمیق و بزرگی و بعضا ترسناکی حفر شود که تاکنون باعث بروز حوادث متعددی در سطح شهر شده است.
از فرونشست زمین در خیابان ایرانزمین که به دلیل حفر گودال چند ده متری که متعلق به بابک زنجانی است گرفته، تا نشست زمین و نمناک شدن زمین محله نیاوران و کاخ صاحبقرانیه به دلیل حفر گودال دیگری برای ساخت مجتمع بزرگ اطلس مال که گفته میشود متعلق به یک نهاد نظامی است. خطر این گودالها گاهی به حدی است که مانند آنچه در خیابان ایران زمین رخ داده، حتی منجر به ترک برداشتن دیوار خانههای اطراف آن میشود؛ معضلی که میرود تا جای جای شهر تهران را با مخاطراتی جدی روبهرو کند.
شهر پرگودال و پرخطر
براساس آمار موجود، هماکنون بیش از هزار ملک از مجموع پروژههای ساختمانی تهران به دلیل اشکالات موجود در پروسه صدور پروانه ساختمانی نیمهکاره رها شدهاند که بیش از ٤٠درصد آنها مربوط به سالهای ٨٥ تا ٨٩ هستند. به عبارتی طول عمر برخی از آنها به بیش از یک دهه میرسد. اما در کنار این پروژههای نیمه کاره، آمار گودالهای رها شده یا پرخطر پایتخت هم در نوع خود دهشتناک و دلهرهآور است.
طبق آخرین آماری که در زمستان سال گذشته از سوی اقبال شاکری، رییس کمیته عمران شورای شهر منتشر شد، در شهر تهران چهار هزار مورد گودبرداری صورت گرفته که از این میان هزارو ٥٧٠گود رها شدهاند و بر اساس همین اظهارات بیش از ١٥٠ مورد از آنها درمرحله پرخطر و بحرانی قرار دارند.
گودهایی که بخش اعظمی از آنها در مناطق یک تا سه شهری قرار دارند. چرا که براساس قانون قدیم پروسه طولانی صدور پروانه ساختمانی برای برجهای مسکونی، تجاری و اداری همواره بهانهای بوده تا شهرداریها ابتدا مجوزی موقتی به نام «پیشپروانه» را برای مالکین ثروتمند و پرنفوذ این مجموعهها صادر کنند تا مالک با خاکبرداری و گودبرداری کارش را شروع کند و سرفرصت، پروانه قطعی برایش صادر شود.
این فرآیند اما بدون هیچ نظارتی انجام میشود زیرا نظاممهندسی هم معتقد است که وظیفه مسوولیت نظارتش از لحظه صدور پروانه است و قبل از آن، ارتباطی به وی ندارد. همین مسائل در کنار حوادث و شکایتهای شهروندان از خسارتهای ناشی از گودالهای پرخطر باعث شد تا بالاخره معاونت شهرسازی شهرداری طی ابلاغیهای به دفاتر خدمات الکترونیک شهر، سازندهها را مکلف کند تا قبل از آغاز هر نوع عملیات ساختمانی به ویژه عملیاتهای پرخطری مانند گودبرداریهای عمیق، ابتدا مراتب را به مهندس ناظر مربوطه اطلاع دهند.
بدینترتیب و براساس مقررات جدید، شروع عملیات ساخت و ساز بدون اعلام رسمی و مکتوب مهندسناظر به دفتر خدمات، غیرقانونی است و تخلف محسوب خواهد شد.
این قانون بخشهای دیگری هم دارد از جمله اینکه مهندسین ناظر، تا قبل از اتمام تخریب کامل ملک کلنگی و تبدیل محل پروژه به زمین آماده ساخت (تراز صفر-صفر)، اجازه ندارند عملیات ساختمانی تحت نظر خود را آغاز کنند. معاونت شهرسازی هدف از این ابلاغیه را کاهش تعداد «ساختمانهای نیمهکاره و معطلمانده» و همچنین «آسیبهای ناشی از گودهای نیمهکاره» در سطح شهر اعلام کرده است.
دو دو تا، چند تا؟
حدود دو سال قبل سازمان نظام مهندسی طی خبری به ریشهیابی علل بروز حوادث ناشی از گودبرداری پرداخت. براساس ادعای این سازمان گرایش ساخت وساز به سمت برجهای تجاری یا چندمنظوره، عمق گودبرداریها را برای احداث «طبقات منفی» افزایش داده ولی در عوض، چون عوامل ساخت در برخی از این گودها، ضوابط مخصوص عمیقسازی را رعایت نمیکنند، عملیات در فاصله کوتاهی بعد از شروع، به ریزش دیواره گود و سپس نشست خیابانهای اطراف منجر میشود و ناکام میماند.
این گزارش در مورد دلیل دوم این حوادث نیز آورده است: «در گودبرداریهای عمیق که طی دو سال اخیر، تعداد آنها در مقایسه با ساختوسازهای کمارتفاع و کمعمق، افزایش پیدا کرده است، از آنجا که در قسمتهایی از مناطق شهر تهران، قناتهای خشک شده و آبراههای زیرزمینی وجود دارد، عملیات گودبرداری در این مناطق باید بعد از آزمایشهای استحکام خاکهای مجاور محل گود و تاییدیههای مربوطه انجام شود؛ اما صرفنظر کردن برخی سازندهها از این آزمایشها، مسیر گودبرداری را ناگهان به ریزش و نشست منحرف میکند.»
به اعتقاد سعید غفرانی، رییس پیشین سازمان نظام مهندسی تهران بهطور قطع یکی از اصلیترین علل بالابودن حوادث و تلفات گودبرداری در شهر تهران، رواج بلند مرتبهسازی شهر است.
وی با اذعان به اینکه مسوولیت اصلی حوادث ناشی از گودبرداری و هرگونه حادثه ساختمانی در زمان احداث برعهده مهندسین ناظر است گفت: براساس قانون و سلسله مراتب موجود، مسوولیت کنترل و نظارت بر گودبرداری بر عهده مهندس ناظر است و اگر مورد تخلفی در فرآیند گودبرداری صورت بگیرد و مهندس ناظر آن را گزارش ندهد، شخص مهندس ناظر مسوول تخلف و حوادث بعدی محسوب میشود.
وی اما در عین حال تاکید میکند: در مواردی که با وجود گزارش مهندس ناظر، شهرداری در رسیدگی، اصلاح و جلوگیری از ادامه گودبرداری کوتاهی کند، مسوولیت تخلف و حادثه احتمالی بر عهده شهرداری خواهد بود چرا که سازمان نظام مهندسی ابزار اجرایی برای برخورد با تخلفات را ندارد و تنها نقش نظارتی دارد.
ورود نهادهای بالادست به مساله
دکترپیروز حناچی، دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری کل کشور با اشاره به ورود این نهاد بهعنوان مهمترین نهاد تصمیمگیری در امر شهرسازی کشور به بحث ایمنی گودها گفت: در سالهای گذشته و با زیاد شدن آمار برجهای در حال احداث در تهران، شاهد رشد آمار ساختمانهای نیمهکاره یا گودهای عمیق و بزرگ رها شده هستیم. بهطوریکه برخی از این گودالها به مرز مرحله پرخطر رسیدهاند و خطراتی بالقوه برای شهر و شهروندان محسوب میشوند.
وی ادامه داد: به همین دلیل شورای عالی شهرسازی تصمیم به بررسی این مقوله و کنترل گودهای بزرگ گرفت که در نخستین گام ٣ پروژه گودهای ایران زمین، قیطریه و نیاوران در جلسه اخیر این دبیرخانه مطرح شد و به دنبال آن به مرکز مطالعات شهرداری ماموریت داده شد تا مطالعات جامعی را در مورد گودهای تهران، تعداد آنها و آمار گودهای پرخطر تهیه کند و به این دبیرخانه ارایه دهد. وی نیز با تاکید براینکه دلیل حفر گودالهای عمیق و ترسناک امروز شهرما، «تامین کمبود پارکینگها» و تلاش مالکین برای مقرون به صرفه کردن پروژههای بزرگ ساختمانی است گفت: راستش را بخواهید به نظر در این مورد شهرداری هم بیتقصیر نیست. چرا؟ چون به مالکین به گونهای مجوز میدهد که برایشان صرف نمیکند و آنها مجبورند از هر روشی برای به صرفه شدن این پروژهها استفاده کنند.
معاون شهرسازی و معماری وزیر راه و شهرسازی با اشاره به هدف نهایی این اقدام دبیرخانه یادشده گفت: «در تمام دنیا مرز پرخطر بودن یک گودال ٢٠ تا ٢٥ متر است. یعنی گودالی که بیشتر از این عمق داشته باشد پرخطر محسوب میشود اما در همین تهران، هم اینک گودالهایی را داریم که حدود ٧٠ متر عمق دارد. هدف ما این است که حداکثرعمق گودالهای شهرهای ما هم به همین حد استاندارد برسد تا خطرات احتمالی ناشی از آنها کمتر و کمتر شود. به عبارتی هدف نهایی ما محدود کردن گودبرداریهاست.» وی در پاسخ به این سوال که درصورتی که گودالی پرخطر تشخیص داده شود، در قبال آن چه باید کرد؟ گفت: چیزی که مسلم است این است که برخلاف تصور عامه مردم، هیچ چارهای جز ساختن سازهای در آن وجود ندارد چرا که اگر قرار به پرکردن آن باشد نمیتوان به یکباره با کامیون خاک آورد و به یکباره آن را پرکرد بلکه باید آن را با لایههای خاک ١٥ سانتی و به شکل لایه لایه و تحت شرایط خاصی پرکرد که این کار هم واقعا کار دشوار و دراز مدتی است. به گفته وی ساختمانهای بلند مرتبه نیمه کاره و گودهای بزرگ رها شده علاوه برخطرنشست زمین میتوانند تاثیرات مخربی هم روی شبکههای زیرزمینی آبها و چاهها و قناتها داشته باشند.
دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری کل کشوردر پاسخ به این سوال که عمر متوسط گودالها چقدر است؟ نیز گفت: اگر از روش ایمنسازی «نیلینگ» در طول فرآیند حفر یک گودال استفاده شده باشد حداکثر عمر یک گودال ١٨ ماه تا ٢ سال است. گرچه ایمن بودن گودالها در همین بازه هم جای بررسی و تامل دارد. حناچی اما در مورد تاثیر ابلاغیه جدید شهرداری برای کنترل نظارت برسازههای نیمه کاره و گودهای احداثشده گفت: هنوز در جریان چند و چون دقیق این ابلاغیه نیستم بنابراین نمیتوانم در موردش اظهارنظر کنم.
راهحلی که به آن اطمینانی نیست
محمد سالاری، رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران نیز با ذکر اینکه ابلاغیه جدید شهرداری تهران راهکاری موقتی است گفت: براساس ابلاغیه جدید شهرداری، مهندسین ناظر موظفند درست بعد از تخریب بنا، مراتب را به دفاتر خدمات الکترونیک اعلام و درخواست پروانه ساخت کنند. ما معتقدیم که حتی این نقطه صفر- صفر هم برای شهرو شهروندان میتواند خطرناک باشد و حتی شهر را زشت و آلوده کند.
وی در پاسخ به این سوال که، پس با چه مکانیسمی میتوان این مشکل را حل کرد؟ گفت: پیشنهاد ما صدور پروانه دومرحلهای است. به این معنا که مالک برای اینکه حقش پایمال نشود، ابتدا درخواست ساخت وسازش را مطرح میکند و براساس قانون برای وی پروانه «شهرسازی» صادر میشود و حتی هزینه آن را نیز براساس مقدار تراکم و... میپردازد. بعد زمانی که امکان آغاز ساخت و ساز ملکش را داشت یا موفق شد منابع مالی آن را تامین کند، درخواست پروانه «اجرایی یا ساختمانی» میکند و مهلت ساختش نیز از همان زمان محاسبه میشود. بدینترتیب مالک، نه حقش پایمال میشود و نه ترس از باطل شدن پروانه دارد و مجبور نیست که به شکل فوری سازهاش را تکمیل کند.
سالاری در خصوص وضعیت گودهای تهران نیز گفت: البته واقعیت امر این است که با پیگیریهای صورت گرفته از سوی ما، دیگر کمتر شاهد صدور «پیش پروانه» برای املاک دانه درشت و آغاز گودبرداریهای بدون نظارت مهندس ناظر هستیم ولی با این وجود باید به فکر اقدامی اساسی بود.
رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهرتهران در پاسخ به این سوال که آیا نظام مهندسی با اجرای ابلاغ شهرداری مخالف نیست؟ گفت: فکر نمیکنم نظام مهندسی هم مشکلی با این ابلاغیه داشته باشد چون برای آنها هم فرقی نمیکند که نظارتشان را از چه مرحلهای آغاز کنند. مهم قانون و ابلاغیههای شهرداری است که تا پیش از این مهندس ناظر را از مرحله فونداسیونریزی مکلف به نظارت میکرده و الان از مرحله بعد از تخریب.
ستاد بحران، با نقشی مغفول مانده
اما چه کسی مسوول ایمنسازی گودها و ساختمانهای نیمهکاره شهر تهران است؟ طبق ماده ٥٥ قانون شهرداریها، به شهرداریها اجازه داده شده است تا در هر نقطهای که احتمال بروز خطر وجود دارد، نسبت به رفع خطر اقدام کنند. شورای شهر هم مستند به همین ماده در بودجه سالهای ٩٤ و ٩٥، رقمی را برای ایمنسازی این گودها برای شهرداری در نظر گرفته است. برایناساس شهرداری تهران در مورد پرکردن این گودها و موارد دیگر مقاومسازی با هزینه مالک اقدام میکند و در مواردی که مالک مشخص نیست هم در صورت وجود خطر با هزینههای شهرداری اقدام خواهد کرد. در مواردی این گودها چنان خطرناک هستند که پای ستاد مدیریت بحران را نیز به پرونده آنها باز میکنند. دکتر احمد صادقی، رییس ستاد بحران شهر تهران نیز در همین خصوص گفت: اگر موردی به ما گزارش شود که براساس آن گودالی باعث ایجاد خطر یا بحران برای شهروندان شده یا احتمال این مساله میرود، ما از شهرداری مناطق میخواهیم تا مساله را بررسی کنند و طبق دستورالعملهای قانونی برای ایمنسازی آنها اقدام کنند. وی اما در عین حال تاکید میکند که چنانچه حادثهای رخ بدهد یا شرایط، بحرانی تشخیص داده شود، این نهاد هم به نوبه خود برای جلوگیری از بروز حادثهای جبرانناپذیر ورود پیدا میکند.
اشکالات و اعتراضهای ابلاغیه جدید شهرسازی
کارشناسان معتقدند که طرح ابلاغی جدید شهرداری حتی در همان نگاه اول نیز با ابهاماتی روبهروست که به آنها توجهی نشده است. به عنوان مثال این گروه بحثی یکسان دارند.بهمدت زمان تاریخ اعتبار پروانه ساختمانی برای همه پروژههای ساختمانی با مقیاس مختلف اشاره میکنند. آنها معتقدند در جایی که زمان لازم برای احداث یک برج چندمنظوره حداقل دو برابر یک بنای مسکونی معمولی چند طبقه است، چرا باید مدت اعتبار پروانه ساختمانی آنها یکسان باشد؟ این عده معتقدند که ممکن است در این میان، برخی برجسازیها به دلیل برخورد عملیات گودبرداری با قناتها یا ریزش در دیواره گود، دست کم دو سال فقط درهمان مرحله حفاری و فونداسیون متوقف شوند و عملا با اتمام مهلت اعتبار پروانه، ساختوساز آنها تا زمان اخذ پروانه جدید متوقف شود که این امر به معنای شکلگیری ساختمانهای نیمهکاره یا گودهای معطل است.
همچنین آنها به مغفول ماندن دو بخش دیگر نیزاشاره میکنند. از دیدگاه آنها در پروژه عملیات ساختمانی بروز چهار عامل تعویض مهندسناظر، تغییر نقشه، اضافه تراکم و عدم تامین منابع مالی کافی به توقف روند ساخت و ساز منجر میشود که با ثبت برگه شروع عملیات ساختمانی در سامانه شهرسازی از سوی مهندس ناظر تا حد زیادی مرتفع خواهد شد. به این معنا که تمامی تغییرات احتمالی در پروژه پیش از صدور پروانه ساختمانی باید تعیینتکلیف شوند. اما در عین حال در صورتی که مالک در زمان گودبرداری برای مدتی از ادامه کار به دلیل اتمام منابع مالی یا دیرکرد در پرداخت وام از سوی بانک، به اجبار کنارهگیری کند یا آنکه با سایر شرکای خود با اختلاف مواجه شوند، ممکن است همچنان عملیات ساختمانی در مرحله گودبرداری با توقف روبهرو شود. رها کردن گود برای مدت زمان هر چند محدود، باعث نفس کشیدن خاک و سست شدن دیوارهها میشود در نتیجه احتمال نشست خیابان و بروز حوادث بعدی را افزایش میدهد. اشکال دیگری که این عده به این ابلاغیه میگیرند به مهلت آغاز و اتمام پروژههای ساختمانی برمیگردد. مطابق با ضوابط شهرسازی اعتبار زمانی در نظر گرفته شده برای آغاز عملیات ساختمانی (که با ابلاغ بخشنامه جدید به بعد از تخریب بنا تا تراز صفر- صفر منتقل شده است) از زمان اخذ پروانه ساخت و ساز معادل ٢٤ ماه و برای تکمیل پروژه ساختمانی معادل ٤٨ ماه از تاریخ صدور پروانه در نظر گرفته شده است.
این محدودیت زمانی برای انواع پروژههای ساختمانی از ساخت و سازهای شخصی کوچک متراژ تا ساخت پروژههای بزرگ متراژ همچون مالها (مجتمعهای تجاری چندمنظوره) یکسان است، همین موضوع سبب میشود در پروژههای بزرگ مقیاس که زمان بیشتری برای تکمیل و احتمالا تمدید مهلت اعتبار پروانه ساخت خود نیاز دارند، تعداد گودهای نیمهکاره با افزایش روبهرو باشند. به ویژه آنکه پروسه زمانی صدور و تمدید پروانه ساختمانی نیز طولانیمدت (٣ تا ٤ ماه) است.
هنوز هم آسفالت وصله پینه شده خیابان نشست کرده ضلع شمالی گود ایران زمین، به خوبی ترمیم نشده و ترکهای برخی دیوارها نیز بازسازی نشده است و به قول یکی از ساکنین آن، هر بار که اهالی از کوچه گذر میکنند، برایشان حادثه آن شب و صدای وحشتناک ناشی از نشست زمین و دلهره آن روزها، دوباره تداعی میشود. شاید مخلص کلام همان جملهای باشد که پیرزنی که یکی از قدیمیترین ساکنین این کوچه محسوب میشود، میگوید: آن شب کذایی برای ما به خیر گذشت. ولی چه اطمینانی هست که شبی دیگر، این حادثه در گوشهای دیگر دوباره تکرار نشود و اینبار تلفات جانی جبرانناپذیری را به دنبال نداشته باشد؟
سرنوشتی که ممکن است در هر گوشهای از این شهر ١٢ میلیونی و در هر یک از خیابانها و خانههای اطراف گودهای پرخطری که شاید امروز آمارشان از ٢٠٠ مورد هم بیشتر شده باشد، گریبانگیر شهروندان این شهر شود.