نگران اجرای یک سناریوی بزرگ در منطقه هستم
یک دیپلمات باسابقه میگوید: نگران اجرای یک سناریوی بزرگ در منطقه هستم که ظاهر آن رقابت ژئوپلیتیکی قدرتهای منطقه و باطن آن فروپاشی قدرتهای اسلامی منطقه خاورمیانه باشد؛ سناریویی که در نهایت جهان اسلام بازنده و اسرائیل برنده نهایی خواهد بود.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از «شفقنا»؛ خاورمیانه هر روز با بحرانهای تازه و با افت و خیز به حیات غمگین خود ادامه میدهد. اخبار، هر روز ناامیدکنندهتر میشوند و انگار قرار نیست خاورمیانه آرام بگیرد و شاد زندگی کند؛ منطقهای که حتی نامش هم بر مبنای نگاه غربیهاست. «شفقنا» در گفتوگویی مکتوب با دکتر سیدحسین موسویان، دیپلمات کارکشته ایرانی، وقایع امروز خاورمیانه و تاثیر وقایع جهانی بر بحرانهای این منطقه، از انتخابات آمریکا گرفته تا جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا، را به بحث گذاشته است.
موسویان، کوتاه، صریح و عمیق به پرسشها پاسخ داده و نگرانی خود را از اجرای یک سناریوی بزرگ در منطقه مطرح میکند؛ سناریویی که ظاهر آن رقابت ژئوپلیتیکی قدرتهای منطقه و باطن آن فروپاشی قدرتهای اسلامی منطقه خاورمیانه باشد.
او به پدیده افول پیدرپی قدرت ارتش کشورهای اسلامی در خاورمیانه میپردازد و معتقد است: در شرایط فعلی هیچ کشوری در منطقه نخواهد توانست ساختار منطقه را به نفع خود تغییر دهد و همه بازنده خواهند بود بهجز اسرائیل.
مشروح گفتوگوی با موسویان را در ادامه بخوانید:
وضعیت کنونی قدرتهای خاورمیانه (ایران، ترکیه و عربستان) به چه سمتی میرود و آیا شرایط کنونی خاورمیانه و جنگها و ناآرامیها در برخی کشورهای منطقه را نتیجه رقابت ژئوپلیتیکی قدرتهای منطقه میدانید؟
واقعیت این است که وضعیت فعلی خاورمیانه به سمت اضمحلال قدرت و توان و ظرفیت کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه پیش میرود که اسرائیل برنده نهایی آن خواهد بود. تحلیلهای زیادی در مورد وضعیت ژئوپلیتیک جدید در خاورمیانه منتشر شده است اما از نظر من نتیجه استمرار وضعیت کنونی را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
۱- گسترش تروریسم در منطقه و صدور آن به سایر کشورهای جهان،
۲- نهادینه شدن جنگ داخلی در برخی از کشورهای اسلامی منطقه و توسعه آن به سایر کشورها،
۳- عمیقترشدن اختلافات و گسترش دامنه برخوردهای قومی و مذهبی بویژه بین شیعه و سنی،
۴- افزایش خصومت و تنش بین قدرتهای جهان اسلام همچون عربستان و ایران،
۵- به هدر رفتن ذخایر، توان و ظرفیت کشورهای اسلامی و بویژه ارتشهای جهان اسلام،
۶- تجزیه برخی از کشورهای اسلامی منطقه،
۷- افزایش تفرقه و نهایتا فروپاشی سازمانها و اتحادیههای اسلامی همچون اتحادیه عرب و همچون سازمان همکاریهای اسلامی،
۸-افزایش مهاجرت سرمایههای انسانی از خاورمیانه و خالی شدن منطقه از نیروهای متخصص،
۹-خروج سرمایه از کشورهای منطقه و سرازیر شدن آن به سایر کشورها بخصوص غرب،
۱۰- و نهایتا استیصال ملتهای خاورمیانه و فروپاشی قدرتهای اسلامی در خاورمیانه.
به نظر من، چنین وضعیتی هم میتواند بخاطر بیکفایتی حاکمان منطقه باشد یا نفوذ سازمانهای اطلاعاتی دشمن یا هر دو. من نگران اجرای یک سناریوی بزرگ در منطقه هستم که ظاهر آن رقابت ژئوپلیتیکی قدرتهای منطقه و باطن آن فروپاشی قدرتهای اسلامی منطقه خاورمیانه باشد؛ سناریویی که در نهایت جهان اسلام بازنده و اسرائیل برنده نهایی خواهد بود.
هماکنون کشور ترکیه با کودتایی نافرجام و پس از آن تسویه حسابهای گسترده و پاکسازی ارتش و قوه قضائیه مواجه بوده است؛ آینده ترکیه را به عنوان یک کشور موثر در مناسبات منطقهای چطور ارزیابی میکنید؟ آیا تضعیف ارتش این کشور منجر به ضعف در قدرت منطقهای آن نخواهد شد؟
وضعیت ارتشهای جهان اسلام در ۴۰ سال گذشته را بنگرید. در تجاوز عراق به ایران، مقتدرترین ارتشهای خاورمیانه که ارتش ایران و عراق بود، سرمایههای عظیمی را در ابعاد انسانی و تسلیحاتی از دست دادند. بعد از تجاوز عراق به کویت، ارتش عراق که قدرتمندترین ارتش جهان عرب بود کاملا نابود شد. با حمله ناتو به لیبی، یکی دیگر از ارتشهای قدرتمند جهان اسلام و عرب مضمحل شد. با تجاوز عربستان به یمن، دو ارتش دیگر جهان اسلام و عرب یعنی عربستان و یمن لطمات جبرانناپذیری خورده که این بحران ممکن است تا حد فرسایش کامل این دو ارتش ادامه یابد. با بروز بحران در مصر و ترکیه ، ارتشهای ترکیه و مصر هم که از قدرتمندترین ارتشهای جهان اسلام هستند، در حال تضیف شدن هستند. حساسیتها علیه افزایش توان نظامی ایران مثل آزمایش موشکی را در این راستا بنگرید. متقابلا ارتش اسرائیل بدون کمترین چالش به طرز عجیبی در حال تقویت و توسعه است. وقت آن رسیده که استراتژیستهای جهان اسلام مقداری تامل کنند و چارهای بیندیشند.
اخیراً محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با مریم رجوی، سرکرده گروهک منافقین دیدار داشتند و گفته میشود این دیدار با پیگیری عربستان انجام شده است و پیش از این نیز مقامات عربستان در نشست این گروهک حضور داشتند؛ دلیل رفتار کنونی عربستان چیست و آیا قصد این کشور برهم زدن ثبات و امنیت ایران به عنوان تنها قدرت منطقهایست که از آشوب و ناامنی در امان بوده است؟ یعنی تلاش برای تغییر موازنه قدرت به نفع خود است؟
این هم بخشی از سناریوی بزرگتری است که عملا در حال اجراست. امروز عملا این تلآویو است که ریاض را مدیریت میکند. تقویت گروهای تروریستی برای بیثبات کردن کشورهای اسلامی است. تلاشها برای تقویت و مشروعیت بخشیدن به منافقین علیه ایران نیز درهم در همین راستا صورت میگیرد.
ایران چطور میتواند ساختار قدرت منطقهای را به نفع خود حفظ کند؟ نحوه مواجهه ایران با قدرتهای بینالمللی باید به چه شکلی باشد تا بتواند منافع ملی خود را در منطقه و جهان حفظ کند؟ یعنی روابط ایران با آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و بهویژه بریتانیای جدا شده از اتحادیه اروپا چطور باید باشد و آیا نیاز به بازتعریف این روابط داریم؟
شرایط منطقه بهگونهای است که هیچ کشوری در منطقه نخواهد توانست ساختار منطقه را به نفع خود تغییر دهد و در نهایت همه بازنده خواهند بود. استراتژی ایران باید برمبنای ساماندهی همکاری جمعی در منطقه باشد. در این راستا گفتوگو با قدرتهای منطقه و اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل اجتنابناپذیر خواهد بود. در غیر اینصورت سناریوی طراحی شده برای خاورمیانه پیش خواهد رفت و همه از جمله ایران بازنده خواهد بود.
به نظر شما بریگزیت منجر به کاهش قدرت بریتانیا و اتحادیه اروپا خواهد شد؟ برخی معتقدند جدایی بریتانیا منجر به نزدیکتر شدن اتحادیه اروپا به ایران میشود. این ایده را قبول دارید؟ نحوه تاثیرگذاری بریتانیا بر سیاستهای بینالمللی چه تغییراتی خواهد داشت؟
مهم این است که جمهوری اسلامی بتواند با طراحی مناسب هم روابط خود را با اروپا تحکیم ببخشد و هم خصومتهای انگیس علیه ایران را خاتمه دهد. واقعیت این است که انگلیسیها در ۶۰ سال گذشته در حق ملت ایران خیلی ظلم کردهاند. منتهی امروزه کشور انگلیس امپراطور جهان نیست و حتی در اروپا از آلمان هم ضعیفتر است. در عین حال در بین کشورهای اروپایی، انگلیسیها هنوز بیشترین نفوذ را در منطقه دارند. لندن باید با درک این واقعیت و اصلاح آثار آن، در مورد نحوه روابط با ایران تجدید نظر کند و روابطی نو بر اساس احترام متقابل، عدم مداخله و محترم شمردن حاکمیت ملی ایران باشد.
تا چندماه دیگر انتخابات آمریکا برگزار میشود و طبعاً این انتخابات میتواند بر سیاستهای بینالمللی و نوع مواجهه ایالات متحده با قدرتهای منطقهای موثر باشد. فکر میکنید با انتخاب هر یک از دو کاندیدا که چندان نگاه مثبتی به ایران ندارند ما با چه چالشهایی مواجه خواهیم بود؟ پیشبینی شما درباره پیروز نهایی انتخابات آمریکا چیست؟ کلینتون یا ترامپ؟
اینکه کلینتون برنده باشد یا ترامپ، قابل پیشبینی نیست؛ اما دو نکته مهم است:
اول: هر دو کاندیدا شرایط علیه ایران را نسبت به دوره اوباما سختتر خواهند کرد.
دوم: این روشن است که ایران و آمریکا هیچکدام نمیتوانند به هم اعتماد کنند. اما سؤال استراتژیک این است که با وجود عدم اعتماد، آیا افزایش خصومت بین دو کشور هم ضروری است؟
لازم است ما اول در سطح ملی یک جمعبندی روشن داشته باشیم که با فرض عدم اعتماد و عدم رابطه دیپلماتیک، کدامیک در راستای منافع ملی ایران است: کاهش یا افزایش خصومت با آمریکا. در هر دو کشور نیروهای هستند که معتقد به افزایش خصومت و تقابل و نیروهایی هم معتقد به حداقل رساندن دشمنی هستند. اگر منافع ملی ایران در افزایش تشنج و درگیری با آمریکا باشد که هر دو کاندیدای فعلی برای تحقق چنین خواستهای مناسب هستند و شاید هم ترامپ مطلوبتر باشد. اما اگر عدم افزایش خصومت بطور اجماعی مورد نظر دستگاهای تصمیمگیر و تصمیمساز کشور باشد که:
اولاً: باید از باقیمانده زمان ریاست جمهوری اوباما استفاده کنند.
ثانیاً: باید از هماکنون برای هردو کاندیدای فعلی ریاست جمهوری آمریکا طرح و برنامهای داشته باشند که بتوان افزایش خصومت و تقابل را مدیریت و کنترل کرد.