درشرایط جنگ اقتصادی قرارداریم
روزهای سخت و دشواری بود اما سرانجام ایران توانست با تلاشهای پی در پی خود از ۶ تحریم به یکباره عبور کند. در مذاکرات هسته ای از روحانی و ظریف به عنوان افراد زیرک یاد شد و توافق و گذر از ۶ تحریم یک دستاورد بینالمللی نامیده شد.
چرا که آنها مانند دولتمردان ایرانی به خوبی این مهم را دریافتند که شکستن این تحریمها برای اقتصاد بیمار ایران بیشتر شبیه به یک معجزه است. امروز بیش از یکسال از آن واقعه تاریخی میگذرد. کارشناسان امر و از جمله آنها محمدرضا خباز معتقدند برنامه جامع اقدام مشترک صرف نظر از اینکه یک دستاورد مهم در تاریخ دیپلماسی ایران و جهان است، با ۶ ماه مهلت نمیتواند تغییر و تحولی چشمگیر ایجاد کند، اما طی چند ماه گذشته بیش از ۴۶۰ هزار نفر از طریق تامین اجتماعی به شغل جدید متمایل شدند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، در این راستا با محمد رضا خباز استاندار سمنان و کارشناس مسائل اقتصادی به گفتوگو پرداخته ایم که از نظر میگذرانید:
شاخصها و مولفههایی که برجام را یک دستاورد قابل توجه نشان میدهد، چیست؟
منتقدان باید در انتقادهای خود نسبت به دولت همواره انصاف را رعایت کنند، مذاکرات تیم هستهای تحت نظر مقام معظم رهبری به عنوان مذاکرات نظام صورت پذیرفت. نکته دیگر آنکه مذاکرهکنندگان از همان آغاز کار مذاکره، مورد تایید نظام بوده، هستند و خواهند بود. نکته سوم؛ مقام معظم رهبری فرمودند مخالفان و موافقان مذاکرات در اظهارنظرات خود افراط میکنند. نکته چهارم؛ انتقادی که رهبری به آن اشاره میکنند مربوط به پارلمان و سیاست کلی آمریکا است و ارتباطی به مذاکرهکنندگان ندارد. ایشان میفرمایند که آمریکا قابل اعتماد نیست، همه ما بر این مساله تاکید داریم. قریب به اتفاق مذاکرات ایران با گروه ۱+۵ بیش از گذشته واقعیت موجود و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا را برای ایران و حتی سایر جهان روشن ساخت. با توجه به نکات مذکور اگر مخالفان درچهارچوب این نکات حرکت میکنند، باید گفت که آنها محترمند. اگر خارج از این چهار چوب حرکت میکنند بدون شک مغرضند. در این صورت سخن مغرضان شایستگی توجه و پاسخ ندارد. زیرا این افراد خود را به خواب زده و واقعیت ها را نمیبینند. افرادی که در چهارچوب مصالح نظام انتقاد نمیکنند اعتراض و انتقاد آنها تخریب است. زیرا از نیت مغرضان کاملا آشکاراست که به دنبال تخریب خدمتگزاران این مرز و بومند. اما انکار برجام مانند انکار خورشید در آسمان است. در حالی که برجام حقانیت جمهوری اسلامی ایران را به دنیا ثابت کرد و همچنین جهان پذیرفت که ایران درصدد تسلیحات هستهای نیست و این مساله یک دستاورد بسیار بزرگ شمرده میشود. برجام، برنامههای گروههای تبلیغاتی استکبار جهانی را که سالیان سال علیه ایران تبلیغ میکردند خنثی ساخت. به همین علت به رسمیت شناختن فعالیت هستهای ایران را به عنوان یک دستاورد نمیتوان نادیده گرفت. چراکه مسئولان این مرز و بوم با مذاکرات پی درپی و فشارهای خود تلاش نمودند طرف مقابل ۱+۵ را متقاعد سازند که ایران به دنبال فعالیت هستهای صلح آمیز است.
چون تحریمها به صورت کامل شکسته نشد، بنابراین برجام را نمیتوان یک موفقیت خواند؟
اگرچه تحریم ها به صورت نهایی شکسته نشد اما ایران از زیر فصل هفتم منشور شورای امنیت خارج شد و ما از یک گرفتاری بلاوقوع به خاطر توافق هستهای عبور کردیم. واقعیت این است که هر کشوری از سال ۱۹۴۵ تاکنون در زیر فصل هفتم منشور شورای امنیت قرار گرفته به آن کشور حمله نظامی صورت گرفته است. علاوه بر آن در گذشته ایران نمیتوانست حق و سهم نفتی خود را در اوپک تولید و سپس به بازار عرصه کند. خوشبختانه با تلاش مجاهدانه مدیران، کارکنان و کارشناسان نفت ما اکنون به دوران قبل از تحریمها رسیدهایم. درگذشته آن مقدار نفتی که از سوی ایران به کشورهای دیگر فروخته میشد پول آن پرداخت نمیشد اما اکنون پول آن به ایران پرداخت میشود. خاصیت سوم برجام آن است که در داخل و خارج از کشور به دلیل برداشته شدن برخی تحریمها برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی اطمینانی به وجود آمده است. چراکه سرمایهگذاری در داخل رونق پیدا کرده و از سویی سرمایه گذاران بسیاری از کشورهای دیگر به ایران آمدند و در حال بررسی و برآیند شرایط داخلی هستند. این مسائل حداقل دستاوردهای ایران از برجام بوده است.
اساسا برنامه جامع اقدام مشترک چه دستاوردهایی داشته است؟
بیماریای که در فرد به وجود میآید و مداوای آن به سرعت رخ نخواهد داد. بلکه باید دوران نقاهت سپری شده و مداوا به طور کامل اتفاق بیفتد. بنابراین باید گفت تا اندازهای تغییر از بعد علمی به وجود آمده است اما آن طور که باید در سفره مردم قابل لمس نیست. وقتی قرار است این سرمایهگذاری در کشور ایجاد شود، اشتغال چگونه ممکن خواهد بود؟ سرمایهگذاران وارد کشور شدند و باید سرمایه خود را در کشور پیاده کنند تا آثار اشتغال آن مشخص شود. چراکه آمارها نشان میدهد طی چند ماه گذشته بیش از ۴۶۰ هزار نفر از طریق تامین اجتماعی به شغل جدید متمایل شدند. بنابراین این خود رونق است. در زمان تحریم متقاضیان نفت نیاز نفتی خود را از کشورهای دیگر تامین میکردند. به همین علت اکنون باید به دنبال مشتری جدید بود و مشتریان جدید نیز شاید مدتها طول بکشد تا بدهی خود را در قبال خرید نفت پرداخت کنند. موانع موجود برای سرمایهگذاری و بازگشت درآمدهای نفتی برداشته شد و بهطور قطع در آینده شاهد تغییراتی در حوزه نفتی خواهیم بود. نباید فراموش کرد که همراه با تلاش جوانمردانه دولت به یکباره ۶ تحریم را از سر گذراندیم و این مساله در تاریخ دیپلماسی کشورها بیسابقه بوده است. چراکه صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند و بر اثر صبر نوبت ظفرآید.
آیا تمرکز بیش از حد دولت بر مساله برجام موجب نشده که روحانی فرصت خود را برای حل چالشهای اقتصادی از دست بدهد؟
روحانی ضمن پرداختن به مسائل سیاسی و بینالمللی به مساله اقتصاد کشور رسیدگی کرد. ظرف دو سال و نیم گذشته که این تورم ۴۴ درصد بوده است و دولت آن را به کمتر از ۱۰ درصد کشانده، این مساله بیشتر شبیه به معجزه است. دولت همه تلاش خود را صرف مسائل سیاسی و خارجی نکرد بلکه در رابطه با تورم هم گامهای موثری برداشت. باید توجه داشت که در کدام کشور جهان یک رئیسجمهور و دولتش ظرف سه سال با این درآمد کم، فشارهای اقتصادی و با توجه به تحولات اخیر، بتوانند تورم ۴۰ درصدی را به کمتر از ۱۰ درصد برسانند. بنابراین رئیسجمهور همه زمان خود را صرف مسائل سیاسی نکرده است. در سال ۹۰ بر اساس آنچه آمار بانک مرکزی دولت قبل نشان داد باید رشد اقتصادی کشور به ۸ درصد میرسید در صورتی که بر اثر ضربات ناشی از تحریم، رشد اقتصادی کشور به ۸/۶- رسید. این در حقیقت یعنی رکود محض. اما امروز حداقل رشد اقتصادی کشور منفی نیست و حتی مخالفان نیز نسبت به رشد مثبت اقتصادی بارها اعتراف کردهاند. این مسائل نشان میدهد که دولت همه توان خود را وقف مسائل سیاسی و بینالمللی نکرده است، بلکه با پرداختن به برجام توانسته است زمینه جهش اقتصادی را در کشور به وجود بیاورد اگرچه همه فاکتورها علیه دولت شکل بگیرد.
رسانه ملی مسئولیت بسیار بالا و نقش مهمی در انتقال بیطرفانه و منصفانه اطلاعات به افراد دارد، امروز با وجود تغییر رئیس صدا و سیما ما باز هم مانند گذشته شاهد یکجانبهنگری نسبت به اقدامات دولت هستیم، علت را در چه میبینید؟
افرادی که در صدا و سیما و نهادهای دیگر به دنبال برجستهسازی مشکلات دولت و ضعیف جلوه دادن خدمات روحانی و کابینه اش هستند، شرایط کشور را درک نکردند. مانند دوران جنگ که همه دست به دست یکدیگر دادیم و از آن معضل سرافراز بیرون آمدیم، اکنون این واقعه یک بار دیگر در کشور باید رخ دهد. یعنی صدا و سیما، دستگاههای اجرایی، قوه مقننه، قوه مجریه، نیروهای نظامی، انتظامی و اطلاعاتی به طور کل همه مقامهای مسئول و هر نهادی که دل در گرو سربلندی کشور دارد، باید به نحوی خود را در این جنگ اقتصادی شریک بداند، در صورتی که نهاد و مسئولی در این جنگ مشارکت نکند در حقیقت شرایط را آن طور که باید درک نکرده است. چراکه عدم درک درست از شرایط منجر به مانع تراشی و چوب لای چرخ دولت گذاشتن خواهد شد. اگر درک درستی نسبت به شرایط از سوی مخالفان دولت حاصل میشد امروز ما شاهد تحولات بهتر و عام المنفعهتری در کشور بودیم. افرادی که درصدد تخریب دولت هستند یا خدمات دولت را در نظر نمیگیرند و ناکامیهای دولت را برجسته میکنند، عدم درک درستشان از مسائل اکنون موجب بیراهه رفتن آنها شده است. بنابراین امید میرود مخالفان به زودی از خواب بیدار شوند.
آیا آن طور که اصولگراهای سنتی میگویند چالش اقتصادی کار انتخاب روحانی را مشکل میکند و حتی ممکن است روحانی به دور دوم انتخابات کشیده شود یا برعکس امروز واقع بینی مردم نسبت به مسائل و خدمات روحانی، او را با آرای بیشتری نسبت به سال ۹۲ وارد پاستور خواهد کرد؟
اگر منتقدان دولت منصف باشند، به یقین شرایط دولت، شرایط بسیار مطلوبی برای عبور از این همه گرفتاری به جا مانده از قبل خواهد بود. باید از مدافعان دولت گذشته و منتقدان امروز روحانی سوال شود که این تورم ۴۴ درصدی را چه کسی بر کشور تحمیل کرد؟ چه کسی رکود مزمن سال ۹۰ و ۹۲ را در کشور حاکم کرد؟ چه کسی قطعنامهها را کاغذ پاره تلقی کرده و اقدامات منفی اش به صدور قطعنامههای پی در پی علیه ایران منجرشده است؟ اگر این مسائل را منتسب به این دولت میدانند که منصفانه نیست. اگر مخالفان این همه رخدادهای ناخوشایند را منتسب به دولت قبل میدانند حداقل انصاف را رعایت کرده و اگر کمک نمیکنند در مسیر اقدامات مثبت دولت سنگاندازی نکنند. با سکوت خود کمک کنند تا دولت در انتخابات ۹۶ پیروز شود. چرا که پیروزی دولت به نفع نظام خواهد بود و نه به نفع یک جریان. اگر منتقدان انصاف را رعایت کنند، هیچ مشکلی به وجود نخواهد آمد. چراکه همه روسای جمهور گذشته دو دور رئیسجمهور بودند، مردم می دانند که با چهار سال زمان نمیتوان همه منویات را در کشور پیاده کرد، چه برسد به اینکه اکنون دولت روحانی با این همه مشکل که به او رسیده است، دست و پنجه نرم میکند. میراث باقی مانده از دولت قبل به روحانی سنگینترین ارث نابسامانی در طول تاریخ انقلاب بوده است، بنابراین اگر مردم را به حال خودشان رها کنند، مردم به عنوان والیان اصلی همان طور که در گذشته درست تشخیص دادند، در انتخابات سال ۹۶ هم درست تشخیص میدهند. البته در صورتی که تخریبکنندگان و مخالفان حق را وارونه جلوه ندهند.
اصلاحطلبان در کدام نقطه این معادله ایستادهاند و آنها برای دولت روحانی چه کار میتوانند انجام دهند؟
اصلاحطلبان در سال ۹۲ از روحانی حمایت کردند، با وجود اینکه وی اصلاحطلب نبوده است. او حتی در دولت خود ۴ وزیر اصلاحطلب دارد و ۸ وزیر اصولگرا و سایر وزرا و مدیران روحانی از جریان اعتدال هستند. بنابراین اکنون هم برتری با اصلاحات نیست و همان طور که در انتخابات سال۹۲ از روحانی حمایت کردند، در این دوره هم از روحانی حمایت میکنند. زیرا این جریان به خوبی میداند روحانی از سایر کاندیداهای در صحنه اصلاحطلبتر بوده و او بهتر و بیشتر از سایران منویات و نگاه اصلاحطلبی را درک کرده و در نهایت این نگاه را برای رشد و پیشرفت کشور اجرایی خواهد کرد.