خریدن یک رئیس جمهور!
نیویورک تایمز سال گذشته گزارش داد که ۱۵۸ خانواده ثروتمند ۱۷۶ میلیون دلار یا تقریبا ۵۰ درصد پول های جمع آوری شده برای انتخابات ریاست جمهوری را تامین کردند.
آنها عمدتا سفیدپوست، ثروتمند، مسن، مرد و افرادی از بخش های مالی و انرژی آمریکا هستند.پول همیشه بخش جدایی ناپذیر انتخابات آمریکا بوده است. امسال و در انتخابات 2016 هم بار دیگر مسئله کنترل ثروتمندان بر نظام سیاسی آمریکا مورد توجه قرار گرفته است. در جدید ترین تحول الکساندرا پلوسی دختر نانسی پلوسی رهبر اقلیت دموکرات در مجلس نمایندگان آمریکا، در فیلمی مستند تحت عنوان"با اهدا کنندگان مالی آشنا شوید"، به این موضوع پرداخته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خراسان ، یک نماینده پیشین کنگره از نیویورک که بنیانگذار موسسه قدرتمند لابیگری "گروه داونی مک گرت" است در این مستند اذعان می کند، "باوری وجود دارد که کل سیستم در واشنگتن یک جورهایی میزان نیست و علیه شهروندان عادی منحرف شده است.
مردم در این باور خود درست فکر می کنند: سیستم علیه شهروندان عادی و به نفع ثروتمندان تراز شده است." فیلم مستند پلوسی، به اثرات مخرب پول در سیاست می پردازد و این که چطور سیستم سیاسی آمریکا دیگر نه یک دموکراسی که یک پلوتوکراسی یا حکومت ثروتمندان است. تحلیل گران معتقدند خشم مردم از این سیستم موجب ظهور کاندیداهای پوپولیست چون برنی سندرز و دونالد ترامپ شده است.
الیگارشی آمریکایی
جیمی کارتر، رئیس جمهور سابق، بر این باور است که دموکراسی آمریکا به الیگارشی تبدیل شده است. کارتر در نقد رای دادگاه عالی آمریکا در آوریل ۲۰۱۴ در خصوص حذف محدودیتها برای کمکهای مالی به کمپینهای انتخاباتی که به قانون "سیتی زن یونایتدز" معروف است، می گوید: «این موضوع قدرت پول تنها مختص به ریاست جمهوری نیست بلکه در مورد فرمانداران و سناتورها و نمایندگان کنگره آمریکا صدق میکند.
مقامهای سر کار اعم از دموکرات و جمهوری خواه به این پول نا محدود به عنوان یک مزیت بزرگ برای خود نگاه میکنند. کسی که هم اکنون در کنگره نماینده است به یک رشوه دهنده حریص منافع خیلی بیشتری میتواند بفروشد تا کسی که تنها یک کاندیدای نمایندگی کنگره است.
بنا بر این اکنون ما شاهد براندازی کامل نظام سیاسی خود به عنوان یک بازپرداخت به رشوه دهندگان بزرگ هستیم؛ رشوه دهندگانی که گاهی حتی بعد از پایان انتخابات هم انتظار دریافت امتیاز داشته و آن را دریافت میکنند.»
آگهی های تلویزیونی مهمترین ابزار تبلیغاتی
در همین حال به اعتقاد تحلیل گران نقش آگهی های انتخاباتی در رسانه ها ، مهمترین نقش در انتخابات آمریکا به ویژه در انتخابات ریاست جمهوری است.
نقشی که با توجه به تکنولوژی های پیشرفته و رسانه های اجتماعی مهم تر شده است. به طور مثال گفته می شود که در سال جاری حدود یک میلیارد دلار از سوی باراک اوباما و میت رامنی و طرفدارانشان هزینه آگهی های انتخاباتی شده است. در جریان انتخابات سال 2004 مبلغ 1.85 میلیارد دلار هزینه شد که 65 درصد آن به جیب مشاوران حرفه ای وسایل ارتباط جمعی جهت ارائه مشورت سیاسی و استراتژیک تبلیغات نوشتاری، دیداری و گفتاری ریخته شد. 16 درصد نیز صرف هزینه مشاوران و ارسال نامه مستقیم به رای دهندگان شد. مبلغ باقی مانده نیز صرف خرج های دیگر شد. در همین سال هزینه دستیابی به کرسی در سنا 7 میلیون دلار و در مجلس نمایندگان یک میلیون دلار بود که 11 برابر افزایش را در مقایسه با سال 1974 نشان می دهد. داوطلبان ورود به کنگره در سال 2006 ،12 درصد بیشتر از سال 2004 هزینه کردند.
این مشاوران وسایل ارتباط جمعی هستند که چهره کاندیداها را به رای دهندگان می فروشند. به عنوان نمونه شرکت مشاوره ای که تبلیغات تلویزیونی جورج بوش را در انتخابات سال 2004 تهیه کرد، مبلغ 117 میلیون دلار به عنوان کارمزد دریافت کرد.
جان کری رقیب ناکام جورج بوش مبلغ 150 میلیون دلار ازکمیته ملی حزب دموکرات را صرف تصویر سازی رسانه ای از خود کرد. کتاب " خریدن رئیس جمهوری" که در سال 1996 منتشر شد، با ارائه آمار و ارقام بسیار سعی می کند نقش لابی ها یا گروه های صاحب منافع ویژه در تامین مالی مبارزات انتخاباتی داوطلب راهیابی به کاخ سفید را نشان دهد. آنها فاصله بسیار زیادی از این گفته هری ترومن، رئیس جمهور پیشین آمریکا، گرفته اند که تاکید داشت:" هیچ اهمیتی به لابی ها نمی دهم و صرفا به گفتن حقیقت بسنده می کنم."
این کتاب اشاره می کند که حتی قبل از این که رایی در انتخابات مقدماتی به صندوق ریخته شود، همه پرسی خصوصی نخبگان مالی کشور در مورد این که چه کاندیدایی باید توسط حزب، نامزد انتخابات نامیده شود، برگزار می شود. خدمت در راستای منافع صاحبان ثروت و سرمایه و داوطلبان پست های سیاسی به ثروتمند شدن ثروتمندان در آمریکامنجر شده است. این همسویی منافع افزایش تعداد میلیاردرها را به دنبال داشته است. مشکل، پیچیده تر از آن است که تصور می شود. پول های بزرگ در سیاست به اصطلاح "پول پنهان" یا ناشناخته و بی نام و نشان است و نمی توان منشاء آن را ردیابی کرد.