فرهنگ جادهای را جدی بگیریم
یکی از ایرادات اساسی در بحث تصادفات جادهیی در کشور ما نبود امری به نام «فرهنگ جادهیی» است.
فرهنگ رانندگی در جادهها موضوعی است که در تمام کشورهای خارجی به خصوص در کشورهای توسعهیافته به عنوان اصلی اساسی به کودکان آموزش داده میشود تا آنها از همان ابتدای کودکی و نوجوانی با قوانین رانندگی و در واقع فرهنگ رانندگی در جادهها و خیابانهای کشور خود آشنا شوند. موضوعی که متاسفانه در کشور ما نه تنها به آن توجهی نمیشود، بلکه حتی زمانی که فرد بزرگتر شد نیز چنین آموزشهایی جز برای دریافت گواهینامه رانندگی آن هم در زمانی کوتاه انجام نمیشود.
مساله دوم در خصوص بالا بودن آمار تصادفات جادهیی در کشور به نبود امکانات مورد نیاز در جادههای کشور بازمیگردد. با بررسی آمار تصادفات جادهیی متوجه میشویم که بیشترین تعداد تصادفات در نزدیکی شهرهای کوچک و به خصوص در ورودی این شهرها اتفاق میافتد.
موضوع مهم آنکه متاسفانه در این مناطق عوامل بازدارنده سرعت و تابلوهای راهنمای جاده برای هدایت رانندگان وجود ندارد و همین موضوع سبب میشود تا رانندگان به وضعیت جاده اشراف کامل را نداشته باشند و بهطور مثال نتوانند سرعت خود را برای ورود به شهر تنظیم کنند و همین امر موضوع موجب میشود تا آمار تصادفات در این بخشها افزایش یابد.
موضوع مهم دیگری که نباید فراموش شود، آن است که نمیتوان از جادههای کشور توقع تغییر و تحول یک شبه داشت. جادهها و راههای مواصلاتی کشور در هر وضعیتی که باشند در حال حاضر وجود دارند و نمیتوان این توقع را داشت که با وقوع هر تصادف در آنها باید ترمیم یا تغییر کنند. کما اینکه بحث تعریض جادهها از موضوعاتی بوده است که در سرلیست اقدامات سازمان راهداری و حمل و نقل جادهیی کشور قرار داشته اما از آنجایی که هزینه تعریض جاده از هزینههای مربوط به ساخت جادهها بسیار بیشتر است و وزارت راه و شهرسازی در راس و سازمان راهداری و حمل و نقل جادهیی به عنوان زیرمجموعه این وزارتخانه بودجه مورد نیاز برای تعریض جادهها را ندارند و به همین دلیل است که اجرای این کار تا امروز به صورت مغفول باقی مانده است. به عنوان مثال، جاده چالوس به عنوان جادهیی که تصادف اخیر اتوبوس در آن اتفاق افتاد نیز وضعیت جاده نیز یکی از عوامل اصلی وقوع تصادف بود. نکته مهم آنکه نباید فراموش کرد که جاده چالوس را میتوان به دلیل آنکه بسیار قدیمی است و از زمان ساخت آن بیش از 50 سال میگذرد و در طول این سالها نیز هیچ تغییر یا ترمیمی در آن صورت نگرفته به عنوان یک حالت خاص در بین جادههای کشور دانست. جاده چالوس در برخی بخشهایش بسیار باریک و خطرناک است که حتی نمیتوان در آن رانندگی کرد اما بررسی تصادفات در این جاده نشان میدهد که عوامل انسانی نیز در کنار وضعیت جاده در جایگاه دوم اتهام قرار دارند. اگر رانندگان وسایل نقلیهیی که از این مسیرها عبور میکنند به مقررات راهنمایی و رانندگی آشنا باشند و آنها را رعایت کنند و در واقع فرهنگ رانندگی در جادهها را داشته باشند، میتوان جلو وقوع بسیاری از تصادفات حتی در نقاط حادثهخیز جاده خطرناک و پرپیچ و خمی مانند چالوس را نیز گرفت.
از سوی دیگر برخی کارشناسان و دستاندرکاران حوزه حمل و نقل جادهیی نیز موضوع کیفیت پایین وسایل نقلیه عمومی جادهیی و کامیونهای تولید داخل را مطرح میکنند که البته این موضوع نیز تا حد بسیار زیادی درست است اما سوالی که در اینجا مطرح میشود، آن است که مگر میتوان در کوتاهمدت کیفیت محصولات داخلی را افزایش داد تا از این طریق بتوان به کاهش تعداد تصادفات و تلفات جادهیی کمک کرد؟ پاسخ این است که خیر چنین چیزی در شرایط حال حاضر کشور ما وجود ندارد بلکه باید تلاش شود تا با جا انداختن فرهنگ رانندگی در جادهها در بین رانندگان از آمار تصادفات جادهیی کاست. اگر هریک از رانندگان وسایل نقلیه عمومی، کامیون و کانتینر و خودروهای شخصی که در جادهها تردد میکنند، بتوانند در کنار رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی نقش پلیس را نیز بازی کنند، میتوان امیدوار بود که تا حد زیادی از تعداد تصادفات جادهیی کاسته شود. بهطور مثال اگر رانندگان در صورت مشاهده تخلف توسط وسیله نقلیه دیگران را به پلیس راهور مستقر در جادههای کشور اطلاع دهد تا پلیس بتواند در کوتاهترین زمان ممکن نسبت به اعمال قانون راننده وسیلهنقلیه متخلف اقدام کند و در کنار آن از فردی که این تخلف را گزارش داده است، تقدیر کند کم کم این حرکت اجتماعی به نوعی فرهنگ رانندگی تبدیل میشود که تمام رانندگان در جاده خود را برای انجام آن ملزم میدانند. چنین طرحی در حال حاضر در تمام کشورهای غربی و توسعه یافته اجرا میشود بهطوری که در این کشورها هم رانندهیی که تخلفات رانندگان دیگر در جادهها را به پلیس مستقر در جادهها گزارش میدهد، مورد تشویق و تقدیر پلیس قرار میگیرد و هم رانندهیی که تخلفش گزارش داده شده است، جریمه میشود. اما در کشور ما سیستمی به عنوان تقدیر و تشویق وجود ندارد و حتی در صورتی که رانندگان در جادهها وقوع تخلفی را گزارش دهند، هیچگونه تشکری از آنها نمیشود تا آنها برای انجام دوباره اینکار تشویق شوند.
در نهایت در صورتی که بتوان این نکته را که «دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است» را به رانندگان وسایل نقلیهیی که در جادهها تردد میکنند، آموزش داد و فرهنگ رانندگی و رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی را در آنها نهادینه کرد، میتوان گام بزرگی در کاهش آمار تصادفات جادهیی در کشور برداشت.
* کارشناس صنعت حمل و نقل