جایگزین بیرون بردن کسبوکار از منزل
اگر برای سال جدیدتان تصمیم دارید تا محل کار را از فضای شخصی و استراحت خود تفکیک کنید و در عین حال تعهدات درازمدت و هزینه اجارهبها نیز برایتان سنگین است، چند ایده جدید به شما پیشنهاد میشود.
کتابخانهها و لابی هتلها. آرون هوداری و لینکلن کاوالیر، موسسان شرکت گلوکال، یک رسانه خبری ویدئویی که ماه گذشته راهاندازی شده است، دو سال پیش از یک آپارتمان کوچک در منهتن کار خود را آغاز کردند. آنها جلسات کاری و نشستهای خود را در خارج از آن مکان برگزار میکردند. هوداری در یکی از ایمیلهای خود مینویسد: «محل جلسات ما در هتل بزرگی که کتابخانهای به سبک همان لابی هتل داشت و فضای مناسبی برای کار کردن بود، برگزار میشد، در اینجا قطعا امکاناتی که از آن بهرهمند میشدیم خیلی بیشتر از یک فنجان قهوه بود.» بیشتر کتابخانههای عمومی نیز فضایی برای پذیرایی، اینترنت، کامپیوتر و امکاناتی از این دست دارند که کارآفرینان در سراسر کشور را به استفاده از این مکانها تشویق میکند. فضاهای اشتراکی. در دوران رکود اقتصادی بسیاری از شرکتها کسبوکار را ترک کردند درحالی که با تعهدات بلند مدت اجارهبها برای فضای بدون استفاده شرکتشان مواجه بودند. بازگشت برخی از این هزینهها برای این مستاجرها قابل توجه بود. آنها همچنین برای فضای کاری خود نیز از دوستان، سرمایهگذاران و همکاران و همصنفهای خود برای اینکه بتوانند از فضای موجود آنها استفاده کنند پرس و جو میکردند. یا اینکه با مشتریان خود در قبال ارائه خدمات توافق میکردند تا بتوانند یک میز کار در دفتر آنها داشته باشند. صاحبان این شرکتها به قوانین مسکونی متعارف تن میدادند و هنگامی که کسبوکارشان دوباره احیا میشد جابهجا میشدند. برای رسیدن به مشارکتهای این چنینی میتوان از شرکتهای راهنما در این زمینه بهره گرفت. شرکتهای اینترنتی مانند پایوتدسک در بولدر و کولو در شیکاگو میتوانند به شما در پیدا کردن فضای در دسترس دیگران برای راهاندازی کسبوکارتان اطلاعات مفیدی بدهند یا اگر که شرکت شما دارای فضای استفاده نشده است کمک کنند تا برای آن میهمان پیدا کنید. لیلی کلود شرکت مشاوره بلوفیت را از یک دفتر خانگی در لسآنجلس راهاندازی کرد. در سال 2009 و در دوران رکود اقتصادی کلود برای ایجاد یکسری تغییرات در بهبود کاربری، دوباره دفتر کاری خود را به سوئیت خانه خود منتقل کرد و دو مشاور دیگر که همکار او بودند نیز در همانجا مشغول به کار شدند. به این ترتیب آنها اجاره کمتری در مقایسه با یک دفتر کار مجهز پرداخت میکردند و قطعا منافع مالی و مزایای این حرکت خلاقانه نمود پیدا کرد: درآمد او از سال 2010 تا 2011 دو برابر شد و همچنین 2011 تا 2012. البته او بخشی از این افزایش درآمد را به بهبود اوضاع اقتصادی مربوط میداند اما در واقع پتانسیل به وجود آمدن آن در شیوه برخورد و راهحل او بوده است. کلود میگوید: «استفاده از دفتر خانگی باعث شده بود که ما به جای کار در ساعات محدود، تقریبا 50 درصد اوقات را کار کنیم. ما مانند یک تیم عمل میکردیم. به خاطر اینکه ما هر روز در همان دفتر بودیم و اگر هر کدام از ما ایده یا نظری جدید داشت همانجا همدیگر را ملاقات میکردیم و نظر هم را جویا میشدیم.» - فراهم آوردن امکانات همکاری. ویک احمد، یک کارآفرین در دنور است، او میگوید: موسس، سرمایهگذار و عضو هیات مدیره بیش از ده شرکت بوده است که کار را با جلساتشان در کافیشاپ آغاز کردهاند. او اعتراف میکند که «من حتی قهوه هم نمی خورم»، با این همه در حال حاضر او مدیر اجرایی غرفه نوآوری است که 9000 مترمربع فضای کاری اشتراکی دارد. در این مکان هشتاد شرکت خانگی مشغول به کار هستند و به ازای هر نفر در ماه تنها 200 دلار پرداخت میکند. او قصد دارد که در دو سال آینده ده موقعیت مشابه دیگر در سراسر کشور ایجاد کند. برخی از این اقدامات سودمحور به حمایتهای کارآفرینی مانند مشاوره برنامهها یا ارتباطات شبکهای اختصاص داده میشود. برخی از آنها به صورت آزاد برای هر نوع کسبوکاری تخصیص داده میشود و باقی آن به صنایع خاص معطوف میشود. احمد میگوید: «مزیت این روش آن است که هر کسی که اینجا است میخواهد یک شروع و راهاندازی با رشد بالا داشته باشد. ما ارتباطات را گسترده کردهایم و شما با انسانهای توانمندی آشنا میشوید و با آنها درمیآمیزید. در حالی که وقتی در خانه مینشینید دیگر ملاقاتهای تصادفی با دیگران نیز انجام نمیدهید.» - شتابدهندهها. گروههای آموزشی و دانشگاههای توسعه اقتصادی شهری و منطقهای در سراسر کشور فضاهای کاری کمهزینهای را در اختیار دارند که این فضاهای قدیمی میتواند برای شروع مناسب باشد. بعضی از آنها امکانات اساسی برای سازگاری با فضای دفتری را دارند. برخی دیگر حتی برنامههای شتابدهندهای چون امکانات آموزشی، تسهیلات شبکهای و امکان مشاوره محلی را دارند. در این فضاها تمام تاکید بر روی بازارهای خرد و عضویتهای ماهانه یا قراردادهای کوتاهمدت و جلب مزایای مشارکت دوطرفه است. برای نمونه میتوان از آتشسوزی بزرگ شیکاگو نام برد (که تلاشهای مشترک زیادی برای بازسازی این شهر انجام شد). بر اساس آنچه ملیسا لدرر رییس بازاریابی این تشکیلات میگوید: در سال 1871 بالغ بر 5500 مترمربع فضای غیرانتفاعی تخصیص داده شده توانست بیش از 200 شرکت را احیا کند. هزینه عضویت و مشارکت در این طرح بین 175 تا 300 دلار در هر ماه برای هر فرد بوده است. امروز تمام بخشهای مختلف سیستم راهاندازی کسبوکار در شیکاگو بخشی است از آنچه در 1871 حاصل شد. شرکتهای کوچکی که از آغاز راهاندازی تا زمانی که به عنوان شرکتهای سرمایهدار بزرگ مطرح شوند در دانشگاههای درجه اول و با کمک مشاوران دیجیتال تحت آموزش و مشاوره قرار گرفتند و به آنها فرصت شروع دوباره داده شد. لدرر در ایمیل خود مینویسد: «ما امیدواریم که این محیط فرصتهایی را برای شروع فعالیت بپروراند که نهایتا شتابدهنده مسیر فعالیتهای تجاری و اقتصادی باشد.»
مترجم: علی موقر