x
۰۷ / مرداد / ۱۳۹۵ ۱۵:۰۹

تب گلدان کردن بدن بین جوان‌ها

تب گلدان کردن بدن بین جوان‌ها

می‌خواهد غولک شود. کمرباریک با بازوهای کلفت، برجسته، قلمبه و گلدانی. حسابی ورزیده و خوش اندام. خودش از اصطلاح غولک استفاده می‌کند. می‌گوید همه ما همین را می‌گوییم غولک.

کد خبر: ۱۳۷۵۳۵
آرین موتور

یعنی غول کوچولو. اصطلاح‌شان من درآوردی است. کمی هم خنده‌دار. اما خودشان موقع حرف زدن درباره غولک شدن، اصلاً خنده‌شان نمی‌گیرد.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایران، خیلی جدی درباره‌اش حرف می‌زنند. می‌گویند وقتی هیکل این مدلی می‌شود، کمی شبیه غول می‌شوی. یک غول کوچولو که خیلی هم قشنگ است. بارها تأکید می‌کنند این یک تشبیه است که البته اصلاً مشکلی با آن ندارند. اصلاً همین غولک شدن سیستم زندگی‌شان را عوض کرده، با اراده‌شان کرده؛ قبلاً تا ظهر می‌خوابیدند، شب ها تا نصفه شب بیدار. الان ساعت شش صبح بیدارند. خودشان تأکید می‌کنند برای رسیدن به رده‌های بالای غولک شدن کلی زمان لازم است.

محمد 23 ساله ساک زرشکی رنگش را روی دوشش جابه جا می‌کند. روی پیشانی‌اش عرق نشسته. تازه از یک تمرین سخت توی باشگاه برگشته. بغل باشگاه‌شان یک آبمیوه فروشی هست. عرقش را با دستمال کاغذی پاک می‌کند. معمولاً بعد از ورزش سخت سری به آبمیوه‌فروشی می‌زند.

نگاهی می‌اندازم به فهرست آبمیوه‌های روی دیوار. از آب کرفس هست تا معجون‌های قوی با مغزهای فراوان. محمد یکی از پر مغزهایش را سفارش می‌دهد: «دنبال افزایش وزنم، اما فعلاً مدام وزن کم می‌کنم.» به قول خودش هنوز بدنش شکل نگرفته. عضله‌هایش مانده تا حجم بیاورد. تا غولک شدن کلی فاصله دارد. همین حرف‌ها را با محمد می‌زنیم که محسن 22 ساله از در وارد می‌شود. با یکی دیگر از دوستان ورزشکارش. محمد چشمانش برق می‌زند. آرام و زیر لبی می‌گوید: «این یک غولک کامل است.80 کیلو بود، الان شده 120 کیلو. کامل عضله است. یه ذره چربی هم توی بدنش نیست.»

محسن جلوی فهرست آبمیوه فروشی ایستاده. واقعاً بزرگ و درشت اندام است. از همان ها که توی خیابان ممکن است چند بار برگردی و نگاهش کنی. بازوهای کلفت و تکه تکه، کمر باریک. وقتی راه می‌رود، انگار کمی سینه‌اش را جلو داده. این همان حجمی است که در اثر ورزش سخت، رژیم غذایی و مکمل‌های دارویی به دست آورده.

نگاهی می‌اندازم به فهرست آبمیوه‌های روی دیوار. از آب کرفس هست تا معجون‌های قوی با مغزهای فراوان. محمد یکی از پر مغزهایش را سفارش می‌دهد: «دنبال افزایش وزنم، اما فعلاً مدام وزن کم می‌کنم.» به قول خودش هنوز بدنش شکل نگرفته. عضله‌هایش مانده تا حجم بیاورد. تا غولک شدن کلی فاصله دارد. همین حرف‌ها را با محمد می‌زنیم که محسن 22 ساله از در وارد می‌شود. با یکی دیگر از دوستان ورزشکارش. محمد چشمانش برق می‌زند. آرام و زیر لبی می‌گوید: «این یک غولک کامل است.80 کیلو بود، الان شده 120 کیلو. کامل عضله است. یه ذره چربی هم توی بدنش نیست.»

یک آب کرفس سفارش می‌دهد و با محمد دست می‌دهد. صدایش اصلاً به ظاهرش نمی‌خورد. با لحن خیلی ملایم حرف می‌زند: «الان توی رژیم پاک سازی‌ام. برای همین آب کرفس خوردم. بدنم ده درصد چربی دارد. می‌خواهم همین را هم پاک کنم.»

محسن 22 ساله برای اینکه غولک شود سه چهار سالی تلاش کرده: «این اصطلاح عامیانه است اما ورزش ما علمی است. می‌خواهم خدا بخواهد برای تیم ملی پروش اندام هم ثبت‌نام کنم.» همراه محسن علی است. هیکل درشتی ندارد اما معلوم است ورزشکار است: «من زیبایی اندام کار نمی‌کنم. فقط می‌خواهم ورزش کنم که سلامت باشم. ظاهر برایم مهم نیست اما بچه‌های پرورش اندام ظاهر برایشان خیلی مهم است.»

خیلی‌ها در مدت زمانی که توی آبمیوه فروشی نشسته‌ایم، می‌آیند با محسن سلام و علیک می‌کنند.همه یک جوری با احترام جلوی پایش بلند می‌شوند. محسن برای اینکه هیکل امروزش را داشته باشد، اوایل کار فقط 4 ماه سینه مرغ خورده. این همان چیزی است که سیستم ورزش او را از ورزش‌های عادی متفاوت می‌کند: «ما برای اینکه این هیکل را بسازیم زحمت می‌کشیم. اصلاً یک جورهایی روی اراده کار می‌کنیم از همین آقا محمد که تازه کار است بپرس ساعت شش صبح از خواب بیدار می‌شود تا غذا بخورد.»

اما بشنوید از ناصر پورعلی، رئیس فدراسیون پرورش اندام که تا حالا عنوان غولک شدن را نشنیده: «این نخستین بار است این اصطلاح را می‌شنوم. یک دفعه اسم خودشان را بگذارند شرک (غول محبوب سبز کارتونی) ولی جدا از این اصطلاحات من همیشه به جوانان توصیه کرده‌ام با مربیان مدرک‌دار کار کنند. از مربی برنامه تغذیه نگیرند، چون مربی‌ها کارشناس تغذیه نیستند. برخی از این برنامه‌های غذایی آسیب زننده است و اگر می‌خواهند طبق تغذیه خاصی پیش بروند زیر نظر متخصص تغذیه کار کنند.»

او تأکید می‌کند باشگاه‌های بدنسازی طبق کمیسیون ماده 5 دولت زیر نظر این فدراسیون اداره نمی‌شود اما اگر مربیان آنها تخلف کنند با این تخطی‌ها برخورد می‌شود.

به گفته پورعلی این اصطلاحات من‌در‌آوردی در ورزش علمی، وجود ندارد. در پرورش اندام از اصطلاحاتی همچون بادی کلاسیک، فیزیک تناسب اندام، بادی لیفتینگ و... استفاده می‌شود. مثلاً باریک کردن زیاد کمر در هیچ یک از این ورزش‌ها توصیه نمی‌شود وحتی در اردوهای تیم ملی هم اگر بدن غیرعادی باشد یا حالت غیر عادی در سینه‌ها یا دیگر جاهای بدن دیده شود اجازه کار داده نمی‌شود. او همچنین به همه ورزشکارها توصیه می‌کند از دارو استفاده نکنند: «ما ورزش می‌کنیم که سلامت بمانیم. ورزشکار نباید از دارو استفاده کند و استفاده از هر دارویی در ورزش ممنوع است.» شاید به همین خاطر بود که سال گذشته 400 باشگاه پرورش اندام که برای جوانان نسخه مکمل دارویی می‌نوشتند، توسط بازرسان وزارت ورزش و جوانان با همکاری این فدراسیون پلمب شدند.با این همه محمد هر دو ساعت یک بار یک وعده کامل غذا می‌خورد. برای همین از 6 صبح بیدار است تا بموقع غذایش را بخورد: «هر دو ساعت یک وعده غذای کامل می‌خورم. کل رژیم غذایی‌ام سیب زمینی، گوشت و مرغ است.»

شاید تصور آنچه محمد ساعت شش صبح هر روز می‌خورد برای ما سخت باشد؛ 5 تا تخم مرغ و یک سیب زمینی پخته و یک کاسه بزرگ حلیم جو. ساعت هشت کمی سبک ترمی‌خورد؛ یک کاسه ماست و دو عدد میوه. این رژیم همین طور دو ساعت یک بار تا شب تمدید می‌شود. محمد این رژیم را از دکتر تغذیه نگرفته بلکه از مربی‌اش آقا پیمان گرفته است: «این رژیم را دکتر تغذیه نمی‌تواند بدهد، مربی با توجه به گروه خونی، وزن و نوع تمرین‌ها برنامه می‌دهد. خیلی بچه‌ها رفتند دکتر تغذیه اصلاً وزن‌شان خوابید!»

شاید تصور آنچه محمد ساعت شش صبح هر روز می‌خورد برای ما سخت باشد؛ 5 تا تخم مرغ و یک سیب زمینی پخته و یک کاسه بزرگ حلیم جو. ساعت هشت کمی سبک ترمی‌خورد؛ یک کاسه ماست و دو عدد میوه. این رژیم همین طور دو ساعت یک بار تا شب تمدید می‌شود. محمد این رژیم را از دکتر تغذیه نگرفته بلکه از مربی‌اش آقا پیمان گرفته است: «این رژیم را دکتر تغذیه نمی‌تواند بدهد، مربی با توجه به گروه خونی، وزن و نوع تمرین‌ها برنامه می‌دهد. خیلی بچه‌ها رفتند دکتر تغذیه اصلاً وزن‌شان خوابید!»

محسن هم بیشتر برایم توضیح می‌دهد: «من ناهار سالاد کاهو می‌خورم با ده قاشق برنج و مغز ران گوساله کبابی. هر روز 10 تا تخم مرغ هم می‌خورم؛ 5 تا صبح 5 تا شب. ویتامین و مکمل هم فقط آنهایی که مجاز است و داروخانه‌ها می‌فروشند. دارو اصلاً. ورزشکار واقعی دارو نمی‌خورد. این رژیم‌ها را فقط مربی می‌فهمد و بس کار دکتر نیست.»

همه این حرف‌ها و زحمت‌ها برای خوردن، ورزش کردن و غولک شدن به کنار با خودم فکر می‌کنم یک بدن ورزشکاری این جوری داشتن حسابی هزینه بر هست. مغزران گوساله کبابی، سینه مرغ، کلی تخم مرغ و خوردن انواع مغزها و هزینه باشگاه آن هم هر روز پول زیادی می‌خواهد.

محسن و محمد هر دو این موضوع را تأیید می‌کنند: «هفته‌ای 18 هزار تومان فقط پول تخم مرغ‌مان می‌شود. با پول سینه مرغ و مغز ران و مکمل‌های غذایی، دست کمش ماهی 400 هزار تومان می‌شود. باشگاه هم ماهی 130 هزار تومان. برنامه هم که می‌گیری جداگانه باید 50 هزار تومان بدهی.» اما تأکید می‌کنند چون هدف دارند، حاضرند از دیگر هزینه‌هایشان بزنند و خرج ورزش‌شان کنند.

وحید اکبر‌زاده مربی تیم ملی پرورش اندام هم در گفت‌و‌گو با ما می‌گوید که اصطلاحاتی مثل غولک شدن من در آوردی است: «این روزها داشتن بازوهای کلفت و کمر باریک کم کم منسوخ شده و بیشتری‌ها دنبال این هستند توی لباس، بدن زیبا و متناسبی داشته باشند. فقط برخی افراد حرفه‌ای شکل بدن‌شان را این گونه می‌سازند که آنها هم تعدادشان معدود است یا ممکن است از قوی‌ترین مردان باشند که از اساس رشته‌شان با ما تفاوت دارد.»

او تجویز رژیم‌های غذایی ویژه را که بسرعت می‌خواهند از ورزشکار، بدنی با عضله بسازد پرعوارض توصیف می‌کند: «ورزش کردن اصول دارد، هر ورزشی زمان دارد و باید طی زمان در آن پیشرفت کرد نه با دارو یا رژیم. بدن کم کم و با مرتب ورزش کردن عضله می‌سازد. خیلی از رژیم‌ها غلطند و افراد ناآگاه آن را دنبال می‌کنند.» با این همه او معتقد است تعداد افرادی که این روزها بی‌برنامه ورزش می‌کنند کم است و خیلی‌ها به ورزش نگاه علمی دارند. او خرید مکمل‌ها را هم از داروخانه‌های مجاز تأیید می‌کند و ورزش کردن با استفاده از قرص و آمپول را غیر مجاز می‌داند.

بعد از یک وعده آبمیوه خوردن سه ورزشکار ما دوباره آماده می‌شوند به تمرین ورزشی‌شان برگردند.هرچه باشد چه بخواهند غولک شوند یا نه. هر سه آنها عاشق ورزش کردن هستند.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x