نگرانی از مواضع کلینتون در مورد ایران بجاست
در هفتهیی که گذشت مجمع ملی دو حزب مهم امریکا یعنی حزب جمهوریخواه و دموکرات برای معرفی رسمی نامزد نهایی حزب برای دور دوم انتخابات برگزار شد. نشست هر دو حزب با اعتراض مخالفان کاندیداهای اصلی با تشتت و ناآرامی همراه بود.
در نشست حزب جمهوریخواه برخی چهرههای اصلی حزب از جمله خانواده بوش شرکت نکردند و مخالفان ترامپ علیه وی شعار دادند و در نشست حزب دموکرات، لو رفتن ایمیلهایی که نشان میداد حزب دموکرات در انتخابات از ابتدا از خانم کلینتون حمایت میکرده است، باعث ایجاد اعتراض طرفداران سندرز شد. این موضوع موجب شد تا خانم دبی شولتز رییس کمیته ملی دموکراتها اعلام کند که از سمت خود پس از برگزاری مجمع استعفا میدهد. با اینهمه برنی سندرز به طرفداران خود گفت که باید پشت سر خانم کلینتون بایستند و گرنه ترامپ رییسجمهور امریکا خواهد شد. به نظر میرسد حزب دموکرات با توجه به اوضاع آشفتهیی که حزب جمهوریخواه دارد، میخواهد از همه امکانات خود برای حفظ وحدت حزب استفاده کند تا با این وحدت، انتخابات پیش رو را که در ماه نوامبر برگزار میشود را ببرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، با خانم فریده فرهی استاد روابط بین الملل دانشگاه هاوایی گفتوگو کردیم. وی بروز پدیدهیی مانند ترامپ را محصول نگاه نژادپرستانهیی میداند که حزب جمهوریخواه در چند دهه اخیر برای کسب رای به کار گرفته است و ترامپ فقط آن دیدگاه را علنی و عمومی کرده است. وی همچنین معتقد است با اینکه هیچ چیز قطعی وجود ندارد اما با وجود نظرسنجیها هیلاری کلینتون میتواند برنده این انتخابات باشد. مشروح این گفتوگو را در زیر میخوانید:
انتخابات امریکا در این دوره یک پدیده شگفتانگیز داشت که هر چند ابتدا شوخی زیادی تولید کرد اما به تدریج نگرانی از وجود فردی مثل ترامپ در میان کسانی که از بیرون به انتخابات امریکا نگاه میکنند، افزایش یافت. یعنی هم متحدان امریکا و هم کشورهایی مثل ایران از روی کار آمدن چنین فردی در امریکا، نگران هستند، این مساله را چگونه ارزیابی میکنید؟ چگونه در پیشرفتهترین دموکراسی دنیا، یک پوپولیست شبیه به ترامپ میتواند رای بیاورد؟
دموکراسی بهطور کلی و دموکراسی امریکا بهطور اخص ناآشنا با پوپولیسم، چه از نوع چپی و چه از نوع راستی آن نیست. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، امریکا حتی ایجاد جنبش و حزبی بهنام پوپولیست را در تجربه خود دارد که نهایتا با حزب دموکرات ادغام شد. حتی میتوان گفت که در دورانهای سخت اقتصادی کم نبودهاند کسانی که با ارائه راهحلهای ساده (و نهایتا غیرقابل اجرا) و از طریق تشویق احساسات نژادپرستانه یا ملیگرا سعی در جمعآوری رای داشتهاند. موفقیت نسبی ترامپ را نیز باید در چارچوب نابرابریهای اقتصادی متاثر از سیاستهای ریاضتی نئولیبرال و توانایی ترامپ در بسیج رای کسانی که مهاجران را مسبب ناامنی اقتصادی خود میبینند، دید.
حزب جمهوریخواه سالهاست که از یک نوع نژادپرستی تلویحی در جهت اخذ رای، خصوصا در ایالتهای جنوبی امریکا استفاده کرده است. اکنون ترامپ آنچه تلویحی بوده را آشکار کرده و از این طریق بازی را از رقبای جمهوریخواه خود برده است. البته باید تاکید کرد که ترامپ تاکنون درون حزب جمهوریخواه رای آورده است و فعلا باید محبوبیت و موفقیت او را در این حیطه و بهطور کلی در درون یک جمعیت بهخصوصی معنی کرد. تعداد کسانی که به او در انتخاباتی مقدماتی جمهوریخواهان رای دادند کمی بیش از 13.3 میلیون بوده است که کمتر از ۱۵ میلیون رای به ۳ رقیب اصلی او - کروز، کیسیچ و روبیو درحزب جمهوریخواه و 15.8 میلیون رای کلینتون در انتخابات مقدماتی دموکراتهاست. البته درست است که ترامپ باعث شده که تعداد بیشتری در انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان شرکت کنند ولی این تعداد در مقابل حدود ۱۳۰میلیونی که در انتخابات نوامبر شرکت خواهند کرد، زیاد نیست. علاوه بر اینکه ترکیب جمعیتی امریکا سالهاست که در حال تغییر است و وزن جمعیتی و سیاسی اقشاری که ترامپ جهت جذب رای برخی دیگر به آنها حمله میکند - مانند امریکاییهای اسپانیایی زبان، امریکاییهای آفریقاییتبار و آسیاییتبار و غیره - مدتهاست که در حال بالا رفتن است.
برای همین هم هست که شانس دموکراتها در انتخابات سراسری رو به افزایش بوده. در ۶ انتخابات گذشته، دموکراتها ۴ بار ریاستجمهوری را بردهاند و در۲باری که جمهوریخواهان موفق بودهاند، یکبارش در سال ۲۰۰۰ با رای کمتر و به کمک دیوان عالی بوده و دومش در ۲۰۰۴ به سختی، آنهم حین جنگ و در شرایط نسبتا خوب اقتصادی. طرفداران ترامپ غالبا سفیدپوست، مرد و با امکانات اقتصادی و آموزشی کمتر هستند. با این ترکیب محدود برنده شدن در ریاستجمهوری سخت است.
- با توجه به میزان مخالفتی که در حزب جمهوریخواه با ترامپ وجود داشت بهطوری که مجمع سراسری این حزب را کاملا دچار هرج و مرج کرد، آیا میتوان پیروزی ترامپ در انتخابات مقدماتی را به بحرانی برای حزب جمهوریخواه تعبیر کرد که نتوانست کاندیداهایی معرفی کند که بتواند با ترامپ رقابت کند و جذابیت پوپولیستی وی را خنثی کند؟
مسلما حزب جمهوریخواه در بحران است. وقتی دو رییسجمهور پیشین جمهوریخواه - بوش پدر و پسر - و دو کاندیدای پیشین ریاستجمهوری - مک کین و رامنی - حتی حاضر در شرکت در همایش جمهوریخواهان نشوند، این مسلما نشانه بحران است. ولی همانطور که پیشتر گفتم جمهوریخواهان اکنون دارند، محصول آنچه سالها کاشتهاند را درو میکنند. طرفداران ترامپ میگویند که میخواهند امریکایشان را پس بگیرند ولی آن امریکایی که میخواهند، پس بگیرند یا اصلا وجود نداشته یا دیگر وجود ندارد و در هر صورت امریکای مورد تصویر آنها برای بسیاری از شهروندان دیگر جای دلپذیری نیست.
-گفته میشود که حمایت اوباما و نیز آقای سندرز برای پیروزی خانم کلینتون خیلی ضروری است، از این جهت که میتواند اتحاد بزرگی از گروههای مختلف مردم امریکا از جمله سیاهپوستان، زنان، اسپانیولیها، همجنسگرایان و... ایجاد کند اما آیا دموکراتها در انتخابات پیشرو میتوانند متحد شوند؟
هم سندرز و هم اوباما از کلینتون حمایت کرده و خواهند کرد. البته به احتمال زیاد تعداد مورد توجهی از طرفداران سندرز حاضر به رای دادن به کلینتون نخواهند شد ولی سندرز سعی خواهد کرد که رایشان را عوض کند.
نچه مهم است این است که حدود ۲۰ درصد رایدهندگان در امریکا نه جزو هیچ یک از دو حزب هستند و نه تمایلی جهت این دو حزب دارند. در انتخابات ریاستجمهوری جذب این رایدهندگان میانی بسیار مهم است و از این لحاظ من فکر میکنم که کلینتون موفقتر خواهد بود.
-انتخاب آقای تیم کین به عنوان معاون خانم کلینتون در دور بعدی، چه اندازه میتواند به کمپین خانم کلینتون کمک کند؟
اصولا انتخاب معاون رییس جمهور تاثیری در انتخاب رییسجمهور ندارد. ولی کین از ایالت ویرجینیاست و این ایالتی است که در دو انتخابات ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ به دموکرات رای داده ولی در انتخابات ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ به جمهوریخواهان رای داده است. بنابراین بر خلاف مثلا نیویورک و کالیفرنیا که همیشه دموکرات به حساب میآیند یا بسیاری از ایالتهای جنوبی امریکا که همیشه به جمهوریخواهان رای میدهند، ویرجینیا ایالتی نوسانی به حساب میآید و از این جهت انتخاب کین، که قبلا هم فرمانداری محبوب در ویرجینیا بوده، شاید به خانم کلینتون در بردن انتخابات در ویرجینیا کمک کند.
-با توجه به سختگیری خانم کلینتون نسبت به ایران، میتوان امیدوار بود که انتخاب آقای کین که حامی توافق با ایران است، بتواند تعادلی در مواضع دولت خانم کلینتون اگر برنده انتخابات باشد، نسبت به ایران ایجاد کند؟
به هر حال انتخاب آقای کین بهتر از انتخاب کسانی است که یا هیچ تجربهیی در سیاست خارجی ندارند یا در رابطه با ایران حتی سختگیرتر از کلینتون هستند. کین عضو کمیته امورخارجی و کمیته امور دفاعی و رییس کمیته فرعی خاورمیانه، آسیای جنوبی، آسیای میانه و کمیته مبارزه با تروریسم سنای امریکاست. بنابراین به امور خاورمیانه اشراف دارد و به همین دلیل ممکن است در سیاست خارجی تاثیرگذار باشد. او به اهمیت برجام واقف است و امید است که بتواند کلینتون را راضی کند که مانند اوباما جلو مخالفان برجام در کنگره با جدیت بایستد. البته کلینتون هم حمایت خود را از برجام اعلام کرده ولی مخالفان برجام امیدوارند که او با جدیت اوباما جلو تحریمهای ناقض برجام نایستد. طرفداران برجام از این لحاط انتخاب کین را امیدبخش میبینند.
-آیا در انتخابات نهایی در امریکا، جهان دوباره شاهد یک اتفاق نامنتظره خواهد بود و ممکن است ترامپ برنده انتخابات شود؟
خاصیت سورپرایز یا اتفاق نامنتظره این است که غیر قابل پیشبینی است! من شخصا انتخاب ترامپ را در هر صورتی بعید میدانم. ولی در دنیای امروزی در مورد هیچ چیز نمیتوان با قاطعیت 100درصدی صحبت کرد.
-هاارتص در مقالهیی نوشته بود که استعفای خانم دبی شولتز از ریاست کمیته ملی حزب دموکرات این حزب را به سمت چپگرایی تندروانهیی سوق خواهد داد، منظور این مقاله این بود که شاخه چپگرای حزب دموکرات منتقد سیاستهای اسراییل است و این تغییر به نفع اسراییل نیست، شما این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
در این شکی نیست که لایههای پایین و میانه حزب دموکرات مشکل اساسی با طرفداری بدون چون وچرای حزب از اسراییل و بیتوجهی به شرایط فلسطینیها دارند. این روندی است که چند سالی است شروع شده و حتی امسال باعث بحث فراوان در نوشتن بیانیه انتخاباتی دموکراتها شد. طرفداران سیاست متوازنتر در قبال اسراییل و فلسطین نهایتا دعوا را باختند و کسانی مانند واسرمن شولتز در این شکست نقش مهمی داشتند. رفتن ایشان باعث تغییر آنی نخواهد شد ولی این روند تدریجی دور شدن از سیاستهای اشغالی اسراییل در درون حزب دموکرات ادامه خواهد داشت. باید منتظر بود و دید که آیا این روند تاثیری بر کلینتون - اگر ایشان رییسجمهور شود - خواهد گذاشت یا نه چون شرایط انتخاباتی امریکا طوری است که کاندیداها باید بیشتر خود را حامی اسراییل نشان دهند و بعد از انتخابشان مواضعشان کمی تعدیل میشود.
- نزدیکی خانم کلینتون به اسراییل و عربستان سعودی (اینکه گفته میشود بنیاد کلینتون پول خوبی از عربستان دریافت کرده) چه مشکلاتی میتواند برای ایران ایجاد کند؟
در هر صورت، نگرانی در مورد موضع کلینتون در قبال ایران تا حدی بجاست و الزاما ربطی به حمایتهای مالی کشورهای دیگر ندارد. برخی مشاوران خانم کلینتون معتقد هستند که برجام تاکنون برای امریکا جز نگرانی و عصبانیت متحدان دیرینه دستاوردی نداشته و برای همین فکر میکنند که بعد از انتخابش کلینتون باید سیاست اوباما را در قبال منطقه متعادلتر کرده و توجه بیشتری به بهبود رابطه با عربستان و اسراییل کند.
-مساله ایمیلهایی که درز کردند و نشان میدهند که حزب دموکرات در مقابل برنی سندرز از کلینتون دفاع کرده، میتواند روی انتخابات تاثیر بگذارد؟
به احتمال زیاد این موضوع به خصوص به زودی فراموش خواهد شد. این موضوع به اندازه موضوع استفاده از ایمیل شخصی خود کلینتون مهم نیست و آن هم هنوز نتوانسته مشکل اساسی برای کاندیدای دموکراتها ایجاد کند. شاید اگر رقیبش کسی دیگری غیر از ترامپ بود میتوانست. فراموش نباید کرد که با اینکه تعداد زیادی در نظرسنجیها نسبت به کلینتون نظر منفی دارند، درصد نظرات منفی نسبت به ترامپ حتی بالاتر است.
-نظرسنجیهای اخیر حاکی از پیشی گرفتن 3 درصدی ترامپ از خانم کلینتون است، آیا میتواند این پیش گرفتن تهدیدی جدی برای خانم کلینتون باشد؟
نظرسنجی اخیر نه عجیب است و نه خیلی قابل اعتنا. اصولا بعد از همایش هر حزبی محبوبیت کاندید آن حزب بالا میرود. هنوز ۳ ماه به انتخابات مانده و تازه شروع ماجراست. مناظرههای انتخاباتی هم در پیش هستند.