بهره اقتصادی ایران از کودتای ترکیه
کودتای 15جولای در ترکیه بعد از حدود نزدیک به دو دهه باعث شد دوباره به این پدیده سیاسی، دلایل و پیامدهای آن در ترکیه پرداخته شود و... بسیاری از محاسبات و تصوراتی که درمورد ترکیه خصوصا جایگاه نظامیان در سیاست شکل گرفته بود را برهم زد.
یکی از این موارد، پایان دوران کودتا در ترکیه بود که فکر میشد با پایان قرن بیستم در ترکیه دوران کودتاها هم به پایان خود رسیده است. اما وقوع کودتای پنجم در سده بیستویکم نشان داد که این کشور هنوز درمعرض کودتا قرار دارد. این کودتا هرچند نافرجام بود اما پیامدهای خود را بر بخش سیاست، اقتصاد، جامعه، فرهنگ و حوزههای دیگر ترکیه در درازمدت خواهد گذاشت که ما شاهد بررسی پیامدهای کودتا از زوایای گوناگون مخصوصا سیاسی بودهایم. اما یکی از پیامدهای مهم کودتا خصوصا در کوتاهمدت بر اقتصاد ترکیه خواهد بود که در صورت عدم مدیریت آن، دامنه پیامدهای کودتا برای سالها بر اقتصاد ترکیه سایه خواهد انداخت. اقتصادی که حزب عدالت و توسعه مدعی بود با اصلاحات اقتصادی و گسترش تعاملات اقتصادی در سطح جهانی و فراهم کردن زمینههای سرمایهگذاری خارجی همچنین رونق گردشگری آن را در زمره 10اقتصاد برتر جهان قرار دهد. اما وقوع کودتای نافرجام در ترکیه به چند دلیل این چشمانداز را برای اقتصاد ترکیه تاریک و مبهم کرد.
نخست وقوع کودتا حتی نوع نافرجام آن بیانگر بیثباتی در فضای سیاسی ترکیه و احتمال بههم خوردن امنیت این کشور را نشان داد که روند سرمایهگذاری خارجی، نرخ رشد اقتصادی، جذب گردشگر و رونق صنعت توریسم و دیگر حوزههای اقتصادی و مالی را با نتایج منفی روبهرو کند. دوم دوره پساکودتا هم که شاهد رفتارهای آقای اردوغان مبتنی بر استراتژی مشت آهنی با مخالفان هستیم خود بیشتر به امنیتی شدن و شکننده شدن فضای سیاسی ترکیه بهدلیل فراهم کردن زمینههای قطبی شدن جامعه در سطوح مختلف کمک میکند، وضعیتی که به تداوم نگرانیها درباره امکان ثبات سیاسی ترکیه که جامعهیی کثرتگراست را دامن میزند و نهایتا باعث تاثیر منفی بر روند تجاری، اقتصادی، سرمایهگذاری و توریسم خواهد شد.
درخصوص تاثیر کودتا بر اقتصاد ایران نکته مهم این است که نمیتوان تاثیر رکود اقتصادی یا کاهش رشد اقتصادی ترکیه را بهطور مستقیم بر اقتصاد ایران سنجید. یعنی اینکه هر اندازه در ترکیه شاهد رکود اقتصادی یا شرایط ناامنی باشیم بهطور مستقیم نرخ رشد اقتصادی ما رشد خواهد کرد، بلکه این موضوع را میتوان از دو جنبه بررسی کرد؛ جنبه اول اینکه این کودتا بهطور کلی خاورمیانه را که ایران هم جزئی از آن است را در چشم ناظران خارجی بیثبات و ناپایدار نشان خواهد داد خصوصا اینکه ترکیه هم همسایه ایران است و بهطور طبیعی تحولات سیاسی آن بر کشورهای همجوار پیامدهای خود را خواهد داشت. جنبه دوم اینکه اکنون که ایران در دوران پسابرجام شاهد گشایش سیاسی نسبی و درنتیجه فضای تعاملات اقتصادی را با دنیای خارج پیدا کرده، میتواند از این فرصت به دست آمده استفاده کند؛ یعنی اینکه وقوع کودتا در ترکیه را نمیتوان خود بهخود عاملی تاثیرگذار بر وضعیت اقتصادی ایران دانست بلکه تاثیر مثبت آن نیازمند فراهم کردن زمینهها و بسترهای لازم و ضروری سرمایهگذاری و صنعت توریسم است.
* استاد روابط بینالملل و پژوهشگر مطالعات استراتژیک خاورمیانه