بورس ایران نیازمند دگرگونی ساختاری
شاخص بازار سرمایه طی سه روز گذشته وارد روند صعودی شده و روز گذشته به بالاترین سطح خود از ابتدای تیر رسید و رکوردی جدید در این ماه بر جای گذاشت.
اما در این سالها تجربه نشان داده است که رونق بورس عمر کوتاهی دارد و بیش از چند روز دوام نمیآورد. شاخصهای بورس حتی پیش از عید نوروز هم که بیشتر از یک ماه خود را سبز رنگ نگه داشتند، با شروع سال نو افتی محسوس پیدا کردند و دوباره حالت راکد به خود گرفتند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، در این زمینه بهروز خدارحمی، تحلیلگر مسائل بورس، میگوید: «به هیچ عنوان در بورس ایران شواهدی برای ورود به دوره رونق بلندمدت مشاهده نمیشود، مگر اینکه برنامههای جدیتری به اجرا گذاشته شود و در آینده شاهد تغییر رویه بازار سرمایه باشیم.»
آیا روند صعودی بورس ناشی از هیجانات بازار است یا میتوان به تداوم آن امید داشت؟
روند صعودی در بورس تهران را نمیتوان هیجان در بازار دانست، اما این روند مطلقا با ثبات هم نیست. مدت طولانی است که شاهد نوسانات فراوان در بازار سرمایه ایران هستیم. اخباری که به گوش میرسد و وقایع و اتفاقاتی که رخ میدهد هیچ واکنشی را در بازار ایجاد نمیکنند، چرا که فعالان بازار طی تجربهای که در این مدت کسب کردهاند از اخبار به خوبی آگاهی دارند و شایعات تاثیری بر عملکرد آنها ندارد. امروز بورس ایران دنبال یک رویداد جدید است تا ساختار را دگرگون سازد.
برخی کارشناسان بورس را به عنوان موتور متحرک اقتصاد ایران میشناسند. نظر شما در این مورد چیست؟
اکنون نمیتوان بازار سرمایه را به عنوان موتور متحرک اقتصاد کشور به حساب آورد، بلکه ابتدا چرخهای اقتصاد باید به حرکت درآیند و متاثر از آن صنایع فعال در بورس، بتوانند سهام خود را به معامله بگذارند. بورس تافته جدابافته نیست و همپای دیگر بخشها حرکت میکند.
چرا دورههای رونق و رکود بورس ایران تداوم ندارد؟
رونق و رکود بورس صرفا به نقدشوندگی و نیاز به آن در بخشهای مختلف وابسته است و موارد دیگر از تاثیر کمی برخوردارند. به عنوان مثال ۱۰ روز پیش شاهد رکود عمیق بازار بورس بودیم و نه سهمی خریده میشد و نه سهمی به فروش میرسید، ولی روز گذشته شرایط متفاوتتری را ملاحظه کردیم. امروزه آن بخش از صنایع که ناچارند سرمایه خود را از بورس خارج کنند باید سهام خود را زیر قیمت واقعی بفروشند و متحمل زیان شوند که این امر منفی شدن شاخصهای بازار سرمایه را فراهم میکند. حال مواقعی که گردش نقدینگی به شکل دیگری رقم میخورد، نتایج عکسی هم به وجود میآید. به عنوان مثال زمانی که در بازار پول، نرخ سودها کاهش پیدا میکند، حتما صنایع جانبی از این اتفاق تاثیر میپذیرند. همچنین مالکان واحدهای مسکونی ترجیح میدهند به جای دریافت ودیعه، مبلغ اجاره بیشتری از مستاجران بگیرند و به این صورت کاهش نرخ سود سپرده بانکی را جبران میکنند. حال افرادی که تصور میکنند سرمایهگذاری در بازار پول از جذابیت کافی و لازم برخوردار نیست به امید اینکه بازدهی بیشتری از بازار سرمایه دریافت کنند به سمت بورس حرکت میکنند. بنابراین این اتفاق در حال وقوع است که به دلیل عطش نقدینگی، بازار سرمایه دچار نوسانات شدیدی میشود و هر چهار، پنج روز یک بار فراز و فرود را پشت سر میگذارد.
آیا ریسکپذیری بازار سرمایه به اندازهای کاهش یافته است که سپردهگذاران پول خود را از بانک خارج کرده و به سمت بورس هدایت کنند؟
با نگاهی به گزارشها میتوان به خروج سپردهها از بانک و سوق دادن آن به سمت بورس امیدوار بود. اما مساله اساسی اجرایی کردن مصوبات شورای پول و اعتبار است که معمولا به سادگی اتفاق نمیافتد. اقتصاد ما همچنان بازارهای غیرمتشکل پولی را در خود جای داده است و هنوز از فعالیت موسسات اعتباری غیرمجاز رنج میبرد. در چنین شرایطی سختگیریها بر بانکهای مجاز کشور در عمل سودآوری غیرمجازها را ارتقا میبخشد. امروزه فقط بانکهای منضبط دستورات بانک مرکزی را به اجرا درمیآورند که در بیشتر مواقع از این موضوع متضرر میشوند. پس در این شرایط اتفاق اول میافتد. یعنی سپردهها از بانکها خارج میشود، اما در بورس به جریان در نمیآید، بلکه موسساتی که سودهای کلانی برای سپردهها پرداخت میکنند جاذب اصلی این سپردهها هستند. متاسفانه دلیل اصلی بسیاری از آسیبهای پولی و مالی هم همین رویکرد است.
پس چرا مسئولان همچنان در برابر فعالیت موسسات غیرمجاز واکنش نشان نمیدهند؟
در اقتصاد ما در برابر اعلام ورشکستگیها ابا وجود دارد و مسئولان سعی میکنند با تبلیغ موسسات خوشنام وجود چنین معضلی را پوشش دهند و تا زمانی که مسئولان در برابر این تخلفات سکوت پیشه کنند شاهد آسیبهای مختلف خواهیم بود.
بورس نسبت به تابستان سال گذشته در چه شرایطی قرار دارد و آیا پیشرفتی نسبت به آن زمان حاصل شده است؟
امسال چشمانداز روشنتری نسبت به سال گذشته وجود دارد، به این دلیل که سال گذشته ابهامات فراوانی در رابطه با حضور خارجیان در بازار سرمایه ایران وجود داشت. حال این ابهامات برطرف شده است و خارجیان تمایل خود برای ورود به بورس ایران را نشان دادهاند. اما در این مدت باید بستر مناسبی برای حضور خارجیان در بازار ایران فراهم میکردیم که متاسفانه تا به امروز چنین اتفاقی رخ نداده است. پس در شرایط کنونی برای دستیابی به چشماندازهای روشن نیاز مبرمی به بسترسازی وجود دارد. به دلیل اینکه در چند سال گذشته ما در تحریمها قرار داشتیم، امروز هم در تعاملات بینالمللی ضعفهای اساسی داریم و آمادگی لازم برای همکاری با خارجیها را به دست نیاوردهایم. بنابراین به نظر میرسد خارجیهایی هم که اکنون در بورس ایران فعالیت دارند، در حال بسترسازی هستند تا سال آینده در ایران سرمایهگذاری کنند.
در دو ماه پایانی سال ۹۴ بورس وارد رونق حدود دو ماهه شد و رکوردهای جدیدی هم بر جای گذاشت. چرا در شروع سال ۹۵ دوباره بورس وارد روزهای رکود خود شد؟
از همان ماههای قبل از شروع سال جدید ما عنوان کردیم که ورود به رونق به آن شکل اشتباه است و نمیتوان به تداوم و استمرار آن امید داشت، چرا که رونق آن بازه زمانی ارتباطی به توافق برجام و ورود به پسابرجام نداشت. در آن موقعیت صنایع مربوط به برجام نظیر نفت و گاز نقشی در رونق بورس ایفا نکردند و اتفاقا صنایعی مانند خودرو که از کمترین ارتباط با گشایشهای بینالمللی برخوردار بودند، شاخصهای بورس را سبز رنگ نگه داشته بودند. معدود تحلیلگرانی در آن زمان به این موضوع پرداختند و بسیاری از کارشناسان نگاهی خوشبینانه به هیجان بورسی آن زمان داشتند. گفتنی است که حتی بسیاری از فراز و فرودهای اسفند ۱۳۹۴ ساختگی بود که برخی افراد به آن دامن زدند.
پس با این شرایط نمیتوان به دوره رونق ادامه دار امید داشت؟
با شرایطی که ذکر شد به هیچ عنوان شواهدی برای ورود به دوره رونق بلندمدت مشاهده نمیشود، مگر اینکه برنامههای جدیتری به اجرا گذاشته شود و در آینده شاهد تغییر رویه بازار سرمایه باشیم. با وضعیت فعلی که کل بخشهای اقتصاد در وضعیت رکود به سر میبرند، نمیتوان از بورس انتظار معجزه داشت.