چرا این نوزاد،"کنکور95" نام گرفت؟!
نوزاد لردگانی که برای به دنیا آمدن عجله داشت، مادرش را به جای دانشگاه راهی زایشگاه کرد.
پروین سنجابی فر در حالی هفته چهلم بارداری‌اش را سپری می‌کرد که روز جمعه 25 تیرماه در جلسه کنکور علوم تجربی حاضر شد، اما مدت زیادی از توزیع سؤالات تخصصی نگذشته بود که مراقبان جلسه متوجه علائم زایمان این داوطلب کنکور شدند و او را به بیمارستان شهدای شهرستان لردگان منتقل کردند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، « ایلیا »که در بخش زنان و زایمان بیمارستان به «کنکور 95 »معروف شد، 3 کیلو و پانصد گرم وزن دارد و با آمدنش، مادر 24 ساله اش را به یکی از سوژه‌های کنکور سال 95 تبدیل کرد. گفت‌و‌گوی خبرنگار گروه زندگی روزنامه ایران با داوطلب شماره 1462523 کنکور علوم تجربی که نخستین زایمانش را در شرایطی غیر عادی تجربه کرده است، مروری بر لحظه‌های پر تب و تاب دو اتفاق مهم زندگی پروین سنجابی فر است.
آزمونی متفاوت
«با توجه به اینکه در هفته چهلم بارداری قرار داشتم، طبق آخرین بررسی‌ها، زمان زایمانم 31 تیر ماه تشخیص داده شد، با این حال پزشک از من خواسته بود بعد از ظهر روز جمعه برای تعیین زمان نهایی به بیمارستان مراجعه کنم.»
سنجابی فر با بیان این جملات ادامه داد: صبح روز جمعه با وجود مخالفت‌های همسرم به او گفتم در جلسه کنکور حاضر می‌شوم، اما اگر احساس کردم وضعیت خوبی ندارم از مراقبان درخواست می‌کنم اجازه خروجم از جلسه کنکور را بدهند. به این ترتیب او هم رضایت داد و تا حوزه امتحانی همراهی‌ام کرد.
نوزاد کنکوری
«زمان آزمون ساعت 8 صبح روز جمعه بود و من با کمی تأخیر به جلسه کنکور که در مدرسه حضرت زینب(س) شهرستان لردگان برگزار شده بود رسیدم. با موافقت مراقبان، بسرعت صندلی‌ام را پیدا و سؤالات عمومی را دریافت کردم. مشغول پاسخ دادن به سؤالات شدم و با وجود اینکه منابع درسی را بخوبی مطالعه نکرده بودم، سؤالات را تقریباً بدون مشکل پاسخ دادم. در این بین هر از چندگاهی احساس درد می‌کردم و با خود می‌گفتم حضور در این شرایط غیر معمولی دلیل احساس دردهای گاه و بی‌گاهم است تا اینکه چند دقیقه پس از توزیع سؤالات تخصصی سردرد بدی به سراغم آمد و طاقتم را طاق کرد. هر چه با خود کلنجار رفتم و از پسرم خواستم کمکم کند تا بتوانم باقی سؤالات را پاسخ دهم فایده‌ای نداشت. از شدت سردرد میگرنی دیگر نمی‌توانستم روی صندلی بنشینم، بسرعت مراقب جلسه را صدا کردم و او را در جریان موضوع قرار دادم.» پروین که توضیحات مطرح شده را مقدمه‌ای برای وضع حملش همزمان با زمان برگزاری کنکور رشته علوم تجربی دانست، گفت: با کمک مراقبان آزمون، از سالن خارج شدم و پس از تماس با مرکز فوریت‌های پزشکی شهرستان، به بیمارستان شهدا منتقل شدم و در حالی که انتظار تولد فرزندم را نداشتم برای زایمان حاضر شدم. چندی نگذشت که صدای گریه ایلیا فضا را پر کرد و با تولدش مهم‌ترین اتفاق زندگی‌ام را آن هم به شکلی متفاوت رقم زد.
واکنش کادر درمانی بیمارستان شهدا وقتی متوجه شدند پروین سنجابی فر از جلسه کنکور به آن مرکز منتقل شده است دیدنی بود. همه آنها متعجب بودند که چطور توانسته چنین ریسکی را بپذیرد و با وجود رسیدن زمان تولد فرزندش در کنکور شرکت کرده است، اما پروین که در آن لحظات هم دردهای نشان دهنده وضع حمل را احساس نمی‌کرد دلیلی برای این همه تعجب پیدا نمی‌کرد. یکی از مسئولان بخش زنان و زایمان بیمارستان در این خصوص خاطرنشان کرد: به تشخیص ماماهای بخش، پروین سنجابی فر برای زایمان طبیعی آماده بود، اما از آنجا که تا آخرین لحظات درد واقعی زایمان به سراغش نیامده بود متوجه دلیل تعجب من و همکارانم نسبت به حضورش در آزمون کنکور نمی‌شد با این اوصاف خوشبختانه شرایط بخوبی پیش رفت و در نهایت با تولد پسر سه کیلو و پانصد گرمی پروین که همه او را «کنکور 95»صدا می‌کردند، خاطره متفاوتی در ذهن اعضای بخش زنان و زایمان بیمارستان شهدای شهرستان لردگان ثبت شد.
