خودروسازی، یکسال پساز کمپین
نزدیک به یک سال از شکلگیری کمپین «خودرو نخرید» در کشور میگذرد و این در حالی است که بهنظر میرسد این کمپین نیز نتوانسته رفتار خودروسازان داخلی را در قبال مشتریان تغییر چندانی بدهد.
اما با وجود آنکه افکار عمومی، ریشه کمپین «خودرو نخرید» را مردمی و ناشی از رفتار نامناسب و انحصارگرایانه خودروسازان علیه مشتریان، میدانست، نه خودروسازان و نه مسوولان وزارت صنعت، معدن و تجارت، هیچکدام زیر بار این موضوع نرفته و بهدنبال دلایل و عوامل دیگری برای شکلگیری کمپین بودند. اتفاقا در تحقیقی که توسط خود خودروسازان انجام شد، آنها به این نتیجه رسیدند که کمپین، نهتنها کار مردم نیست؛ بلکه ریشه در مخالفان سیاستهای دولت دارد. به اعتقاد آنها، چون «خودروسازی» یکی از عوامل اصلی رشد اقتصادی کشور بهشمار میرفت (هنوز هم میرود) و افکار عمومی رضایتی نسبی از عملکرد دولت در حوزه اقتصاد داشتند، مخالفان میخواستند با هدف قرار دادن صنعت خودرو، بهنوعی رشد اقتصادی را زیر سوال ببرند. بهعبارت بهتر، خودروسازان بر این باور بودند که مخالفان دولت میخواهند از مسیر «جاده مخصوص» به دولت حمله کرده و با راکد کردن بازار خودرو، فروش را کاهش دهند و در نتیجه تولید خودروهای داخلی را پایین بیاورند تا رشد اقتصادی نیز سر به افول بگذارد. طبق ادعای مطرح شده در تحقیق خودروسازان، چون مخالفان دولت دریافته بودند که خودروسازی نقشی تعیینکننده در بالا رفتن آمارهای اقتصادی کشور طی دو سال گذشته داشته، قصد داشتند با دامن زدن به نارضایتی عمومی از خودروهای تولید داخل و ترغیب مشتریان به «نخریدن»، تا حد امکان اثر صنعت خودرو بر اقتصاد کشور را تضعیف کنند. از قضا در آن دوران، تیراژ خودروسازان کشور نیز پس یک دوره کوتاه مثبت، دوباره منفی شد تا خیلیها گمان کنند مخالفان دولت توانستهاند اهداف خود را در قالب کمپین «خودرو نخرید» پیش ببرند. این اتفاق (افت تولید خودرو) میتوانست یکی از برگ برندههای اصلی دولت؛ یعنی رشد اقتصادی و کاهش تورم را سوزانده و در نهایت به نارضایتی از عملکرد اقتصادی دولت منجر شود. اما خودروسازان برای آنکه ثابت کنند کمپین «خودرو نخرید» مردمی نبوده و کار مخالفان دولت است، به دلایل مختلفی استناد کرده بودند. در تحقیق خودروسازان آمده بود که مروری بر رسانههای مخالف و منتقد دولت، نشان میدهد آنها بهشدت روی مسائل اقتصادی زوم کردهاند تا با استفاده از حساسیت جامعه در این مورد، به نارضایتی عمومی از سیاستهای اقتصادی دولت دامن بزنند. به گفته آنها، بهجز مباحث سیاسی، اقتصاد و حوزه تاثیرگذارش یعنی خودروسازی نیز به محور چالش تبدیل و منتقدان (رسانههای مخالف) تا توانستهاند به دومین صنعت بزرگ کشور تاختهاند. خودروسازان بر این باور بودند هرچند در عقبماندگیهای کیفی، بالا بودن قیمت محصولات و خدمات پس از فروش خودروسازان کشور تردیدی نیست و مشتریان بحق از آنها شاکیاند، اما آنها (مشتریان) پشت کمپین نبودند.
نتایج تحقیق خودروسازان اما در حالی بود که خیلیها اعتقاد داشتند حتی اگر مخالفان دولت نیز پشت ماجرای کمپین باشند، باز هم نمیتوان نارضایتی مشتریان از کیفیت، قیمت و خدمات پس از فروش خودروسازان داخلی را منکر شد. به اعتقاد آنها، اینکه گفته میشد کمپین خودرو را مخالفان دولت اداره میکردند، به هیچ وجه نافی نقاط ضعف بزرگ خودروسازی کشور نیست و چه با کمپین و چه بدون آن، این صنعت نیاز به اصلاحات اساسی دارد. هرچه هست، در حال حاضر یک سال از شکلگیری کمپین پرحاشیه «خودرو نخرید» میگذرد و این روزها برای خیلیها سوال است که آیا این کمپین توانسته تاثیری در رفتار خودروسازان و بهبود کمی و کیفی خودروهای داخلی بگذارد. برای پاسخ به این پرسش، سراغ کارشناسان و دستاندرکاران صنعت خودرو کشور رفتهایم تا از زبان آنها بشنویم کمپین بر رفتار خودروسازان اثر داشته یا نه.