تغییر شغل از روی تقویم!
با وجود آمار و ارقام متفاوتی که تعداد جمعیت بیکار کشور را عددی بین 2/5 تا 6/5میلیون نفر برآورد می کنند، موضوع اشتغال در اقتصاد کشور همچنان پر اهمیت و در عین حال پر حاشیه تلقی می شود.
در این میان، وجود و رواج مشاغل فصلی عاملی است که در عین اثرگذاری بر متغیرهای اشتغال، خود به نوعی از بیکاری های پنهان دامن میزند. این پدیده را نه آنچنان که مصطلح است می توان جزو مشاغل کاذب به حساب آورد و نه آنچنان که مطلوب است به عنوان اشتغال رسمی مقبولیت دارد. با این همه، دستمزد چندماهه و اشتغال موقت این گونه مشاغل خود عاملی است که بخشی از نیروهای جویای کار را به بازار متزلزل اشتغال کشور سوق می دهد. به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، معمولا ذهنیتی که از اشتغال های موقت وجود دارد، تصویری از چند جوان و کارگر ایستاده بر سر یک چهار راه در مرکز شهر است که در انتظار آمدن کارفرمایی یک روزه یا چند هفته ای، به سایه خود بر سینه کش آفتاب نگاه می کنند. اما واقعیت بازار این گونه مشاغل چیزی فراتر از این تصویر ذهنی مکرر است. هر چند فعلگیهایی از این دست را نیز می توان بخشی از مشاغل فصلی قلمداد کرد، اما دامنه اینچنین مشاغلی قدری گستردهتر و امنیت و دوام آن، بسیار متزلزل تر است. این روال نامطمئن البته بخشی از واقعیات اشتغال در کلانشهری مثل تهران است، حال آنکه وضعیت مشاغل موقت و بی سرانجام در استانهای کم بهره از امکانات و شهرهای دور از پایتخت، حتی بدتر از آن تصویری است که هر روز بر سر چهارراه های تهران دیده می شود. از فالوده تا لبو «چرخ طوافی» عمده ترین دست افزار شاغلان دوره گرد سرما و گرما چشیده است. تابستان ها فالوده و زمستان ها هم لبو و شاید باقالی می فروشند و هر چند آنچنان به نظر نمی رسد، اما درآمد شاغلان این شغل آنچنان هم بد نیست. فروش تابستانه این دورهگردان چیزی در حدود صد هزار تومان در روز است که خرج در رفته، دست کم ۸۰ هزار تومان آن سود خالص می شود. فروش لبو و باقالی در زمستان نیز چیزی در همین حدود برای فروشندگان دوره گرد این صنف درآمد روزانه دارد. با این همه، کم اند افرادی که بتوانند سرما و گرمای تابستان را به جان بخرند و این شغل را به عنوان اشتغالی ثابت و دائم برای خود برگزینند.
کارگران فصلی را معمولا با عنوان کارگران روز مزد میشناسند؛ با این حال دستمزد ثابت و یکسانی برای تمامی کارگران فصلی وجود ندارد و کارفرمایان بنا بر توافق با کارگران، دستمزد پرداخت می کنند. در حال حاضر برای کارگران ساختمانی از روزی ۴۰ تا ۶۰ هزارتومان مزد تعیین میشود و حتی کارگران ماهر قدری بیش از این مقدار هم دستمزد دارند. در سال های اخیر و به دلیل رکود در بخش مسکن، بسیاری از پروژه های ساختمانسازی متوقف شده است و به همین دلیل، بخش بزرگی از شاغلان این حوزه یا بیکار شده اند و یا به ناچار به کارهای دیگری روی آورده اند. بنا بر گفته حسام عقبایی، رئیس اتحادیه صنف مشاوران املاک تهران، حوزه ساخت و ساز در صورت رونق گیری مجدد می تواند نزدیک به ۱۲۰ هزار بیکار را به این حوزه جذب کند. این مشاغل موقت با شروع فصل تابستان، بخش های مختلفی از صنعت تا کشاورزی و حتی خدمات، به محل جذب نیروهای جویای کار تبدیل می شوند. رونق برداشت محصولات کشاورزی در تابستان باعث میشود تا هزاران نفر از کارگران روزمزد و فصلی برای کسب درآمد به فعالیت در این بخش بپردازند. آنها هر روزه با هماهنگی کارفرمایان به مزارع و باغات کشاورزی میروند و حقوق خود را معمولا به صورت روزمزد و یا در پایان هر پروژه کاری دریافت میکنند. با این وجود، در فصل تابستان برخی کارگران متخصصتر، شناخته شده و دارای روابطی با پیمانکاران میتوانند به صورت تمام وقت و در طول ۳ ماه گرم سال مشغول به فعالیت باشند و درآمد خوبی عاید آنها شود. در عین حال، رونق در مشاغل تابستانی به معنای اشتغال تمامی کارگران روزمزد و فصلی نیست و بسیاری از آنها ممکن است حتی در روزهای شلوغ کاری تابستان نیز فرصتی برای اشتغال نداشته باشند. مخاطرات مشاغل فصلی مشاغل فصلی هر چند می توانند بخشی از معضل بیکاری را در کشور مرتفع کنند، اما ناپایدار بودن این مشاغل و محدود شدن آن به فصل مشخصی از سال، زمینه ساز بروز برخی دیگر از مشکلات برای شاغلان اینگونه فعالیت های موقت شغلی می شود. اول آنکه بخش بزرگی از نیروهای فعال در مشاغلی از این دست از بیمه و مزایای حمایتی آن بی بهره هستند. این معضل نه تنها باعث می شود که عمر کاری شاغلان اینگونه مشاغل بدون هیچ گونه سابقه ای تلف شود، بلکه در صورت بروز حوادث ناشی از کار نیز، هیچ گونه حمایتی از آنها توسط نهادهای بیمه گر صورت نمی گیرد. در نتیجه یک فرد شاغل در مشاغل فصلی، ناگزیر است تا پایان عمر روزگار خود را با همین دستمزدهای روزانه سپری کند، بیآنکه امیدی به حمایت های درمانی و حتی بازنشستگی داشته باشد.
از سوی دیگر، فعالان مشاغل فصلی هرگز در برآوردهای آماری جزو نیروی های بیکار محاسبه نمیشوند و از این رو، به طور قطع نمی توان رقم دقیقی از بیکاری گسترده در سطح کشور به دست آورد. این معضل زمانی خود را به طور واقعی نشان می دهد که دولت ها به دلیل دقیق نبودن آمار و ارقام، نمی توانند تصویر روشنی از واقعیات اقتصادی در سطح کلان داشته باشند. ضمن آنکه به دلیل پراکندگی مشاغل فصلی در استان های مختلف کشور، حساب نشدن مشاغل فصلی جزو آمار بیکاری، برنامه ریزی های اشتباه در قبال مناطق برخوردار و نیازمند را ایجاد می کند. پیش از این رئیس کانون شوراهای اسلامی کار همدان نیز با انتقاد از شیوه آمارگیری نرخ بیکاری در استان های مختلف تصریح کرده بود:« آماری که در ارتباط با نرخ بیکاری ارائه شده، کارگرانی را که در فصل سرما بیکار میشوند در نظر نمیگیرد.» احمد معبودی بهمن ۹۳ گفته بود:«توصیه من به مسئولان این است که برای ارائه آمار و ارقامی از این دست به سراغ جامعه کارگری بیایند تا از واقعیات باخبر شوند.» دامنه پر نوسان بنابر اعلام مرکز آمار ایران، در حال حاضر قریب به جهار میلیون نفر در بخش کشاورزی فعالیت دارند. بیش از نیمی از این تعداد، تنها در فصول خاصی از سال و عمدتا هم تابستان به فعالیت در این بخش مبادرت میکنند. با این همه، پراکندگی جمعیت شاغل در حوزه کشاورزی نسبت به هر استان متفاوت است. به دیگر معنا، در کل کشور تنها ۱۸ درصد کل بازار کار مربوط به فعالیت های کشاورزی است ولی در برخی استان ها مانند خراسان شمالی، 41/6 درصد کل مشاغل را فعالیتهای کشاورزی تشکیل می دهند. در پی خشکسالی سالهای اخیر و در پی سیاستهای غلط اقتصادی بسیاری از قطبهای کشاورزی در کشور از رونق افتاده اند و متاثر از همین اتفاق، دیگر حتی نمی توان امیدی به افزایش مشاغل فصلی در استان های سابقا کشاورزی ایران داشت. بنابر آمار اعلام شده، استان های کهگیلویه و کرمانشاه با ۱۷ درصد، لرستان و کردستان با ۱۳ درصد و استان های اصفهان، خراسان رضوی و یزد نیز با همین میزان از نرخ بیکاری، وضعیت نامناسبی در بخش کشاورزی را تجربه می کنند. اتفاقی که به معنای از دست رفتن فرصت های شغلی موقت و فصلی در این مناطق و قطب های دیگر کشاورزی ایران و از جمله آذربایجان و مازندران است. ریزشهای پرخطر بر اساس تازه ترین آمار اعلام شده، متاثر از شرایط اقتصادی ۱۰ گروه شغلی در بازار کار ایران با بیشترین خطر ریزش مواجهند که در این میان، مشاغل فصلی مرتبط با حوزه ساخت و ساز، فعالیت های خدماتی و بخش کشاورزی بیشترین آمار بیکاری های مداوم و طولانی مدت را به خود اختصاص داده اند. خبرگزاری مهر در گزارش اخیر خود نوشت:« در گروه شغلی ساختمان، بالاترین میزان ریزش نیروی کار به میزان 28/8 درصد وجود دارد. به بیان دیگر، در گروه مشاغل ساختمانی احتمال بالاتری برای بیکاری شاغلان نسبت به مشاغل دیگر وجود دارد و اشتغال در این بخش بیشتر از سایر بخش ها می تواند جنبه فصلی و موقتی داشته باشد.» این گزارش می افزاید:« پس از گروه شغلی ساختمان، مشاغل مرتبط با اداره امور عمومی، عمده فروشی و خردهفروشی، و همچنین مشاغل گروه کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری و... ریزش نیروی کار بالاتری نسبت به سایر مشاغل دارند.»