تجربه چین در ادغام بنگاهها از طریق بورس
درچین از بورس اوراق بهادار به گونهیی نامتعارف برای توسعه گروههای صنعتی برگزیده و بهطور کلی بنگاههای بزرگ بخش دولتی استفاده شده است.
بورس اوراق بهادار معمولا با مالکیت خصوصی سروکار دارد. ولی در چین، شرکتهایی که دولت سهامدار عمده آنها بود، در بورس ثبت میشدند و بدینترتیب ساختار مالکیت تنوع داشت و اقدام جدی برای خصوصیسازی کامل صورت نمیگرفت. تا پایان سال 1998 فقط حدود یکسوم کل سهام ثبتشده در بورس قابل مبادله بود. این امر باعث شد که پیوند محکم دولت و بنگاهها قطع نشود اگر چه با انتقاد وسیعی روبهرو بود. بورس اوراق بهادار اساسا به عنوان ابزار مهمی برای سیاست صنعتی استفاده میشد. از میان سه کارکرد حیاتی که بورس در نظامهای اقتصادی دیگر انجام میداد، یعنی افزایش سرمایه، تخصیص آن به سودآورترین طرحها، و نظارت بعدی فقط از کارکرد اول بهطور کامل بهرهبرداری شد. به نظر میرسد که بورس به عنوان ابزار ارزانی برای افزایش سرمایه بهشدت مورد استفاده دولت بوده است.
این باعث تحکیم نقش عمده بخش دولتی به ویژه گروههای صنعتی دولتی بزرگ هم میشد، یعنی هدفی که جیانگ زمین در پانزدهمین کنفرانس حزب کمونیست در سال 1997 اعلام کرده بود. طبق گزارشهای ارائه شده، 78درصد شرکتهای ثبتشده در بورس در زمره 10شرکت بزرگ در بخشهای صنعتی مربوطه بودند. تا سال 1998، 36درصد از 512 بنگاه بزرگ و متوسط مورد حمایت، در بورس ثبت شده بودند و 42درصد از 120گروه صنعتی برگزیده هم یکی از بنگاههای مرکزی خود را در بورس به ثبت رسانده بود. از میان 100 بنگاه و گروه صنعتی که مشمول نظام مدرن شرکتها بودند، 48 درصد آنها در بورس ثبت شده بودند. اگرچه بورس اوراق بهادار ابتدا نقش مهمی در تخصیص منابع ایفا نمیکرد، ولی این نقش عملا بسیار رو به رشد بود. از سپتامبر 1993 تا مه 1995 در بازارهای سهام چین کلا 24 ادغام یا خرید بین شرکتها گزارش شده بود.
ولی تا سال 1997، موجی پدید آمد و 202 ادغام و خرید صورت گرفت که حدود یکسوم شرکتهای ثبتشده در بورس را در برمیگرفت. در واقع بورس میرفت که به ابزار مهمتری برای بازسازی اقتصادی تبدیل شود، گو اینکه در ابتدا یکی از کارکردهای اصلی آن را کمک به توسعه اندازه یا مقیاس بنگاهها و گروههای دولتی اولویتدار تشکیل میداد. به نظر میرسد استفاده از این ابزار مالی چندوجهی در ایران هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. اگرچه بسیاری از بنگاهها سهام خود را در بورس عرضه کردهاند ولی هنوز سیاستگذاران از آن به عنوان یک ابزار سیاستی جهت ارتقای توان رقایت بینالمللی استفاده نکردهاند. در شرایط فعلی بررسی استفاده از این ابزار سیاستی با توجه به تجربه جهانی موثر و مفید خواهد بود. * استادیار موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی