اشتغالزایی صنعتی چگونه اشتغالی است؟
نسبت صنعت با اشتغال چیست و آیا هرچه میزان اشتغال در صنعت یک کشور بیشتر باشد، آن صنعت موفقتر و دارای کارنامه قابل قبولتری است؟
این سوال از آنرو طرح شد که دو روز قبل یکی از نمایندگان مجلس، وزیر صنعت را به سبب عـدم «رفـع معضـل بیکـاری جوانان و چارهاندیشی برای آن» مورد انتقاد و سرزنش قرار داد. یادآوری چند نکته در این خصوص مفید است. 1- بیکاری اکنون مهمترین معضل اقتصادی- اجتماعی کشور و عاجلترین چالشی است که باید برای آن چارهاندیشی کرد. گزارش اخیر وزیر کشور از وجود 5/3میلیون بیکار (این رقم به گفته معاون مرکز پژوهشهای مجلس 5/6میلیون نفر است- رسانهها 16/3/95). بیکارانی که 48درصد آنان در جوانان زیر 30سال و بخش بزرگی از آنان نیز تحصیلکرده هستند (حدود 40درصد) . 2- سهم بخشهای مختلف اقتصادی از اشتغال به گفته رییس مرکز آمار ایران عبارت است از: خدمات 56، صنعت 34 و کشاورزی 14درصد. در همین حال میزان سهم صنعت از اشتغال تحصیلکردگان به گفته یکی از پژوهشگران اقتصادی حدود 30درصد است (پویا علاءالدینی- 19/7/94) . 3- بانک جهانی در گزارش سال 2012 خود نیز عنوان کرد: 31درصد از نیروی کار شاغل در ایران در بخش صنعت مشغول بهکارند که این رقم؛ کشورمان را در رتبه بیستم جهان قرار میدهد. در صدر این فهرست بحرین با 79درصد اشتغال صنعتی و پس از آن برونئی با
8/62درصد قرار داشتهاند. این رقم در روسیه 27 و در کشورهای ترکیه و ژاپن 26 و فرانسه و آلمان حدود 24درصد است. متوسط نیروی شاغل در دنیا که به فعالیت در بخش صنعت مشغولند 7/22درصد است. در فهرست بانک جهانی البته کشورهایی هستند که سهم اشتغال صنعتی در آنها مانند افغانستان و توگو 5 تا 6درصد است. 4- در افق چشمانداز 1404، کشورمان «توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه» و «برخوردار از دانش پیشرفته، توان در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی» ترسیم شده است. همچنین در سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه نیز «دستیابی به رشد شتابان، پایدار و اشتغالزا» هدفگذاری شده است. اعداد و ارقام و اهداف فوق بیانگر آن است که اگر چه بخشی از اشتغال در هر جامعهیی برعهده صنعت است، (که این سهم در کشورمان از میانگین جهانی بالاتر است) اما این وظیفه و مسوولیت در چارچوب راهبردی اساسیتر که تولید کالای رقابتی و قابل عرضه در جهـان معنـا و مفهـوم مییابد. آنچنان که در کشورهای صنعتی شده یا دارای رشدهای بالای صنعتی واقع میشود. در این راهبرد، صنعت وسیلهیی برای اشتغال صرف و تامین
درآمد بخشی از مردم یا محرومیتزدایی و... نیست. یعنی آن نگاهی که متاسفانه دهههاست بر اقتصاد و صنعت کشور حاکم بوده و انبوه طرحهای صنعتی و نه تولید کالای رقابتی در اندازه بازارهای جهانی بلکه تامین شغل برای خیل بیکاران، توسعه مناطق محروم و... را هدفگذاری کرده است. صنعت در واقع از طریق ایجاد روشها و اختراع ابزارهای نوین تولید، بهرهوری در دیگر بخشها و حوزهها را ارتقا میدهد و با رشد مهارتها و توانمندیهای علمی و فنی نیروی انسانی و ارتقای سطح دانش و خرد به افزایش توان مادی و فکری جامعه و توسعه شهری و قشر متوسط و ارتقای مناسبات اجتماعی و بسیاری مواهب دیگر میانجامد. امروز اگر خواستار اشتغالزایی افزونتر صنعت هستیم باید اشتغالی متناسب با وظایف فوق برای این بخش در نظر داشته باشیم که در آن صورت دیگر خطاب ما نمیتواند یک وزیر و دستگاه اجرایی بلکه کل حاکمیت نظام اقتصادی و برنامهریزی کشور میباشد و از ایشان باید تمنای مقصود نمود. *تحلیلگر اقتصادی
ارسال نظرات