غرب تهران جنگل آهن شده است
یک کارشناس مسکن گفت: غرب پایتخت جنگل آهن شده و در شرق تهران کوههای اطراف جاجرود، رودهن، پردیس و غیره تراشیده و تبدیل به مسکن شده است.
احمدرضا سرحدی اظهار کرد: آنچه در شهر تهران وجود دارد سوداگری محض بخش مسکن بدون توجه به محیط زیست است. در اطراف تهران دیگر کوه و دشت و مزرعه و باغی وجود ندارد که تبدیل به برج نشده باشد و غرب تهران جنگل آهن شده است. در شرق تهران نیز اوضاع همینگونه شده و تمام کوههای اطراف جاجرود، رودهن، پردیس و غیره تبدیل به مسکن شده است. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، وی افزود: به دلیل نبود سیاستهای یکپارچه و منسجم، توزیع مسکن به صورت ناعادلانه در کشور ایجاد شده است که اگر اینگونه نبود با توجه به مازاد مسکن تولید شده در کشور به هر خانواده ایرانی بیش از یک مسکن میرسید. این کارشناس مسکن، گمانهزنیها مبنی بر نیاز سالیانه کشور به یک میلیون واحد مسکونی را رد کرد و گفت: در حال حاضر بیش از 1.7 میلیون واحد مسکونی خالی در کشور وجود دارد که البته سالیانه 400 هزار واحد به این تعداد اضافه می شود. از سوی دیگر تعداد ازدواجهای کشور حدود 700 هزار است که برخی از آنها منجر به طلاق میشود. پس نمیتوان گفت سالیانه به یک میلیون واحد مسکونی نیاز داریم. سرحدی تاکید کرد: وقتی آمار غلط میدهیم جواب غلط میگیریم. واقعیت این است که با توجه به انباشت فعلی مسکن 400 هزار ساخت و ساز فعلی هم برای کشور زیاد است و هرچه این تعداد بیشتر شود رکود مسکن عمیقتر خواهد شد. البته رکود فعلی این حسن را دارد که منجر به شکستن حباب قیمتها در طول زمان میشود و سازندگان را مجبور میکند املاک خود را زیر قیمت بفروشند. وی با اشاره به ورود بیرویه سرمایهها به بخش مسکن در سالهای قبل خاطرنشان کرد: در سالهای گذشته با توجه به تحریمها و اینکه کشور از تولیدات قابل رقابت با مشابه خارجی بیبهره بود، عمده سرمایهها وارد بخش مسکن شد؛ چرا که کالایی بدون رقیب محسوب میشد و نیاز عمومی جامعه بود. در این شرایط حتی بانکها به بخش مسکن روی آوردند این کارشناس مسکن ادامه داد: بانکها به سپردهها سودهای 28-30 درصد میدادند و تنها فعالیتی که میتوانست این خروج سرمایه را جبران کند بخش مسکن بود. بدین ترتیب بسیاری از سرمایهها از بخشهای مختلف حتی پولهای کثیف وارد بخش مسکن شد و انسجامی در تولید مسکن به وجود آمد. سرحدی، تولید انبوه مسکن از یک طرف و جهش یکباره قیمت دلار از سوی دیگر را دو مولفه برای ایجاد رکود در بخش مسکن دانست و گفت: ارزش افزوده روزافزون بخش مسکن و جهش دلار باعث ایجاد حباب قیمت مسکن شد و از سوی دیگر چون مسکن کالایی سودآور بود ساخت و ساز به شدت بالا رفت. این اتفاق با تحریمهای ظالمانه و بلوکه شدن پولهای کشور همزمان و بدین ترتیب در سال 91 مسکن از دسترس عموم متقاضیان مصرفی خارج شد. وی یادآور شد: به دنبال رکود مسکن در سال 91 سرمایهها از بازارهای دیگر همچون طلا و ارزش سر در آورد و رکود مسکن سال به سال عمیقتر شد؛ چرا که وضعیت اشتغال خوب نبود و مردم پول نداشتند که وارد بازار مسکن شوند. عرضه هم چندین برابر تقاضای موثر بود تا جایی که هم اکنون در ازای هر یک مشتری حداقل 20 فروشنده وجود دارد.